آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۱

چکیده

در طول سال های اخیر، مطالعات روابط بین الملل شاهد تلاش های فکری گسترده اما پراکنده ای درباره وضعیت نظریه پردازی در این رشته بوده است. نظریه پردازی در روابط بین الملل جایگاه خود را با تعیین مرزها در داخل علوم اجتماعی، تمایز بین آنچه در داخل دولت اتفاق می افتد و آنچه در خارج از آن در نظام بین الملل رخ می دهد، تثبیت کرده است. اما به لحاظ قلمرو مکانی، تقاضاهایی برای توسعه مرزهای این دانش و روش های دانش پژوهشی در این حوزه مطرح شده اند، که نتوانسته اند به جایگاهی قابل توجه دست پیدا کنند. در راستای تبیین این موضوع و پاسخ به این سوال که چرا دانش روابط بین الملل غیرغربی در این حوزه غایب است؟ در این مقاله نخست مجموعه ای از استدلال ها مبنی بر غیبت نظریه های غیرغربی ارائه شده اند؛ به گونه ای که ویژگی هایی از جمله متغیرهای فرهنگی، اجتماعی و ساختاری کشورهای غیرغربی که نگاه به روابط بین الملل را متفاوت می سازند، بررسی می شوند. سپس، با ارائه خوانش های غیرغربی از برخی مفاهیم کلیدی از قبیل جنگ و منازعه، دولت، حاکمیت و ملی گرایی استدلال می شود که جستجوی ابزار مفهومی مناسب تر جهت فهم امور جهانی، مستلزم مشمولیت خوانش های دیگر از رویکردهای روابط بین الملل است. ابزار مفهومی جدیدی که در راستای نیاز به تفکری متمایز درباره نظریه های روابط بین الملل در بافت های غیرمرکزی رشد کرده باشد.

Non-Western Reflections on the Theories of International Relations

In recent years, international relations studies have witnessed widespread but widespread intellectual attempts at theorizing the field. Theorizing in international relations has consolidated its position by defining boundaries within the social sciences, distinguishing between what is happening inside the state and what is happening outside the international system. But in terms of spatial territory, there have been demands for the development of the boundaries of this knowledge and the research methods in this field, which have failed to achieve a significant position. In order to explain this and to answer the question why the knowledge of non-Western international relations is absent in this field? This article first presents a set of arguments for the absence of non-Western theories, exploring features such as the cultural, social, and structural variables of non-Western countries that differentiate the view of international relations. Then, by presenting non-Western readings of some key concepts such as war and conflict, government, sovereignty, and nationalism, it is argued that the search for a more appropriate conceptual tool for understanding world affairs entails the exclusion of other readings from international relations approaches. A new conceptual tool that has evolved to require distinct thinking about theories of international relations in decentralized contexts.

تبلیغات