یونگ نسبت به روان، رویکرد طبیعت گرایانه اتخاذ می کند و برای تبیین رؤیای صادقه نیز راه حل طبیعت گرایانه ارائه می دهد. در نظر یونگ عمدتاً رؤیاها محتوی کهن الگوها هستند که به عنوان موضوعات ناهشیار جمعی، همبسته با غرایز هستند؛ بنابراین رؤیا منشأ طبیعی دارد. او بر اساس نظریه یگانه انگاری خنثی، رؤیای صادقه را با مفهوم مقارنت همزمان بین ذهن و عین توضیح می دهد. ما با توجه به آثار اصلی یونگ و با استفاده از روش تحلیلی −توصیفی رویکرد ناتورالیستی یونگ به روان و رؤیا را بررسی می کنیم. نواقص کلی ناتورالیسم و ضعف تبیین ناتورالیستی یونگ از رؤیای صادقه، بیانگر ضرورت فراروی از روان شناسی او خواهد بود. در نهایت مشخص می شود که صرفاً دفاع پراگماتسیتی از ناتورالیسم ممکن است. پس چه بسا تبیین های متافیزیکی از روان و رؤیای صادقه در زمینه و پارادایم خود هم مورد دفاع پراگماتیستی قرار بگیرد و هم از معقولیت و توجیه پذیری برخوردار باشد. از سوی دیگر یونگ با التزام به اصالت روان شناسی، اتقان معرفت بشری را متزلزل می کند و بی جهت روان شناسی را در رأس سایر دانش های بشری قرار می دهد.