امید، سرمایة اصلی حیات آدمی است. کسی که به آینده امیدوار است، احساس می کند همه چیز دارد؛ چراکه خوشبختی واقعی و سعادت جاودان در احساس آرامش، امید و مطلوب اندیشی است. کسی که از آرامش روان بهره ای ندارد، با ناامنی روانی، دغدغه خاطر و وسوسه های فزون خواهانه، در اوج قدرت مادی نیز اندک توشه ای هم ندارد.
در میان تعالیم ادیان آسمانی، شاید نتوان نمونه ای را یافت که از امید به آینده و تحولات آن تهی بوده و به طور مستقیم و یا غیرمستقیم به اصلاح و بهبود وضع بشر و تحقق آرمان های وی در آینده نظری نداشته باشد. ادیان آسمانی و با منشأ وحیانی در این خصوص، بسیار برجسته تر از سایر آیین ها به این معنا توجه داشته اند و بسیاری از معتقدات دینی پیروان آنها با این معنا ارتباط می یابد.
این نوشتار به طور خاص به نحوه انعکاس مفهوم «امید»، در متون دینی اسلام و مسیحیت پرداخته و برآن است که مختصات کلی این آموزه را در این متون ترسیم نماید تا زمینه ای برای نزدیکی هرچه بیشتر ادیان به یکدیگر را فراهم آورد.