مقالات
حوزه های تخصصی:
«عهد» در کاربردهای قرآنی به معانی پیمان، فرمان و توصیه آمده است که این معانی سه گانه در متعهد ساختن انسان به تکلیف الهی قدر مشترک می یابند. عهد خداوند با انسان، دو صورت باطنی و قولی دارد. عهد باطنی خداوند با انسان، همان اعطای مقام امامت می باشد که مسبوق به افاضات الهی و تحقق حالتی درونی در انسان است که به واسطه آن اصطفاء، عصمت، حقیقت عبودیت، کمال ارتباط و نزول وحی تحقق می یابد. عهد انسان با خداوند نیز دو صورت قولی و باطنی دارد: عهد قولی انسان در قبال خداوند و مردم قابل تصور است که همان مسئولیت پذیری است. عهد باطنی انسان عبارت از پایمردی در راه ایمان و التزام عملی به عقاید و تکالیف است. صرف نظر از اینکه عهد قدیم به طور مشخص به عهد باطنی خداوند با انسان نپرداخته، اما در خصوص عهد قولی خداوند و نیز عهد انسان با خدا، با تعالیم قرآن در کلیات مشترک است. برخلاف عهد جدید که مناسک شرعی را عامل تقرب به خدا نمی داند، بلکه ایمان به مسیح و حقیقت تصلیب را، موجب اتحاد انسان با مسیح و عامل رستگاری انسان برمی شمارد.
بازشناسی ده فرمان در تورات و قرآن پس از قرون وسطا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله درصدد بررسی ماهیت ده فرمان و تبیین ارزش آن از نظر محققانی همچون ابن تیمیه، ابن خلدون، سید قطب، ابو عبدالله قرطبی و فخررازی است. به گفته دانشمندان یهود، تورات مشتمل بر 613 حکم است. در میان این احکام، ده حکم اهمیتى ویژه دارند. این فرمان ها محور شریعت یهودند و همة احکام شریعت یهود در همین فرامین ریشه دارد. در واقع، قوم اسرائیل با پذیرفتنِ این فرمان ها با خدا هم پیمان شده است. تعبیر قرآن کریم از «الواح»، اشاره به دو لوح شامل ده فرمان از کتاب مقدس است که در آیه 145 سوره اعراف به آنها اشاره شده است. نظر به اهمیتی که ده فرمان در نزد عالمان یهود یافت و اشارات دقیق و لطیفی که قرآن کریم به آن دارد، پس از قرون وسطا، حکما و متکلمان و محققانی همچون سید قطب، خطیب تبریزی، ابن تیمیه، ابن خلدون و دیگران با دیدگاه های متفاوت، به نقد و بررسی در این باره پرداختند که تفصیل این بحث در این مقاله مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است.
بررسی تطبیقی خلقت آدم و حوا از منظر قرآن و عهد عتیق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان خلقت آدم و حوا به عنوان سرآغاز خلقت انسان در کتاب آسمانی قرآن و نیز در عهد عتیق بیان شده است. با توجه به اینکه دو دین ابراهیمی اسلام و یهودیت ریشه در وحی الهی دارند، نباید تفاوتی میان روایت این دو کتاب از داستان خلقت آدم و حوا وجود داشته باشد، اما با بررسی حکایت این دو کتاب از داستان مزبور، اختلاف بسیاری را شاهدیم که نشان از راه یافتن دست تحریف در عهد عتیق دارد؛ چرا که دلایل متقنی وجود دارد که قرآن کریم از گزند تحریف مصون مانده است، اما در مورد عهد عتیق چنین نیست. گرچه یهودیان ارتدوکس معتقد به عدم تحریف کتاب خود هستند، اما شواهد بسیاری از جمله در خود این داستان، خلاف آن را نشان می دهد. البته مشترکات متعددی نیز در روایت هر دو کتاب از این داستان یافت می شود.
غایت هستی در دین زرتشت و مقایسه آن با آموزه های قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باور به هدفمندی و سیر به سوی مقصدی نهایی، یکی از مبانی اصلی همة ادیان الهی است. آئینی که زرتشت در حدود هفت قرن پیش از میلاد عرضه داشت، همچون دین اسلام، از ادیان توحیدی به شمار می رود. اما گذشت زمان و عدم صیانت متون مقدس زرتشتی از دستکاری های انسانی، تصور جدایی و بینونت ذاتی، میان این دو آیین را تقویت کرده است. این مقاله، پس از واکاوی اصل و لوازم مهم مبداء و معاد در آیین زرتشت، با یافتن اشتراکات بسیاری با اسلام منشأییت توحیدی آن را اثبات می نماید و قابلیت انطباق آن دسته از تعالیم اصیل دین زرتشت را، که حکایت از جهان پس از مرگ و کیفیت آن می کند، با تعالیم قرآنی تأیید می کند.
بررسی تطبیقی مبانی «قاعدة لطف» در امامیه و آموزة «فیض» در مسیحیت کاتولیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات مکاتب کلامی امامیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
یکی از آموزه هایی که در امامیه و مسیحیت کاتولیک دارای اسمی مشترک است، آموزة grace، لطف یا فیض الهی است. همان گونه که قاعده لطف، از مهم ترین قواعد در کلام امامیه است، از مسئلة فیض نیز به عنوان هستة مرکزی، برای اثبات سایر آموزه های الهیات کاتولیک، استفاده می شود. از منظر دو مذهب، لطف و فیض الهی نوعی مداخله و تدبیر خداوند در زندگی انسان است که موجب دوری فرد از گناه، و رساندن او به رستگاری و نجات می شود. با وجود این، دو آموزه مبانی واحدی ندارند. برای بررسی این ادعا لازم است نسبت میان این دو، مورد تأمل قرار گیرد. این مسئله ابعاد گوناگونی دارد.
این مقاله با رویکرد نظری و بررسی اسنادی به بیان مبانی، شباهت ها و تفاوت های این دو قاعده به صورت بررسی تطبیقی می پردازد. در این پژوهش نشان دادیم که آن دو، از حیث مبانی و پیش فرض ها تفاوت بنیادین دارند هرچند اندک شباهتی در میان مبانی آن دو مشاهده می شود.
تأملی بر رویکرد تبشیرکاتولیکی در جوامع اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از زمان ظهور اسلام، مسیحیت فعالیت تبشیری خود را نسبت به مسلمانان، در اشکال متفاوتی انجام داده است. در این زمینه، می توان به رویکرد انفعالی، هجومی، فرهنگی و دیالوگی اشاره کرد. این مقاله، با روش اسنادی تحلیلی و با هدف تبیین مواضع تبشیری واتیکان نگارش یافته، و به بررسی این مدعا می پردازد که کلیسا با رویکردهای گوناگون به فعالیت تبشیری در جوامع اسلامی پرداخته است. این پژوهش، درنگی است که مسیر گفت وگوی بین الادیان، به ویژه اسلام و مسیحیت را حساس و پیچیده نشان می دهد و موجب درک عمیق از گفت وگو در قالب تبلیغ و تبشیر می شود؛ نکته ای که شایستة توجه دانشمندان، مجریان و سیاست گذاران گفت وگو است.