مقالات
حوزه های تخصصی:
آیات قرآن نشان از آن دارند که در تورات ذکر «معاد» آمده است؛ ولی در تورات موجود یادی از معاد نشده است. این نوشتار افزون بر بحث علمی که بررسی دیدگاه قرآن درباره معادباوری یهودیت است، چرایی ذکر نشدن معاد در تورات فعلی را تحلیل می کند و آن به این شیوه است که تحلیل های مختلف درباره توجیه عدم ذکر معاد در تورات را مطرح کرده، سپس دیدگاه برگزیده خود را بیان می کند. دیدگاه برگزیده، تورات را عنوانی برای عهد عتیق و تمام کتاب هایی می داند که متن مقدس یهودی اند، ولی جزو عهد عتیق قرار نگرفته اند و با عنوان اپوکریفا و سوداپیگرافا، قانونی درجه اول اعلام نشده اند و با بررسی اجمالی برخی از این متون، ذکر معاد در آنها یافت شد. در نتیجه این دیدگاه برگزیده امید می رود مطالبی را که قرآن به تورات نسبت داده است، ولی در عهد عتیق نیست، بتوان در کتب اپوکریفایی و سوداپیگرافایی یافت.
روش شناسی علامه بلاغی در جزء نخست کتاب «الرحله المدرسیّهو المدرسه السیّاره فی نهج الهدى» (بحوث فی التوراه و الانجیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علامه محمدجواد بلاغی از عالمان برجسته قرن سیزدهم قمری است که تألیفات متعددی در دفاع از اسلام و تشیع دارد. از جمله آثار پربار ایشان، که با سبکی نو در قالب گفت وگوهای نمایشنامه ای نوشته شده، کتاب «الرحله المدرسیّه» است که تا کنون جز دو ترجمه ناقص و ضعیف، کار جدی بر روی آن صورت نگرفته است. مطالعه روش شناسانه این اثر، تبحر علامه را در فنون گوناگون روشن می سازد. در این نوشتار، روش علامه در جزء نخست این کتاب که با موضوع بحث هایی درباره تورات و انجیل است، در قالب سه روش «تأمل انتقادی در عهدین»، «مقایسه میان عهدین و قرآن» و «استفاده از شیوه های گفتمان قرآنی» بررسی شده است. برخی از این مباحث عبارت اند از: نقد منبعی و محتوایی عهدین؛ اختلاف و اضطراب ترجمه ها و نسخه های آن؛ و احکام نادرست عهدین و اشتباهات فراوان تاریخی و جغرافیایی آن. در زمینه روش مقایسه میان عهدین و قرآن نیز می توان به محورهای اصلی توحید، نبوت و معاد در مقابل تعالیم فراوان ناسازگار با منطقِ عقل و وحی عهدین در این حوزه ها که متأثر از وحیانی نبودن آن است اشاره کرد. مهم ترین روش شکلی کتاب نیز استفاده از روش های گفتمان قرآن (برهان حِکمی، موعظه حسنه و جدل احسن) در گفتمان با مخاطب است که در این نوشتار، واکاوی شده است.
بررسی تطبیقی زهد از نگاه خواجه عبدالله انصاری در «منازل السائرین» و بحیابن باقودا در «الهدایه الی فرائض القلوب»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زهد، فضیلت اخلاقی و از اصول محوری و سرچشمه های تصوف است که خواجه عبدالله انصاری (396-481ق)، عارف مسلمان، در «منازل السائرین» و بحیابن باقودا، عارف یهودی معاصر وی، در «الهدایه الی فرائض القلوب»، آن را از جمله ابواب سلوکی قرار داده اند. یافته های این پژوهش که بر پایه مطالعات کتابخانه ای و با روش توصیفی تطبیقی، مرتبه زهد را در نزد دو عارف بررسی کرده است، نشان می دهد که این دو عارف با وجود اشتراک در تعریف زهد، درباره جایگاه، شرح و تقسیم بندی آن اختلاف دارند. خواجه زهد را در جایگاه شانزدهم از منازل یک صدگانه سلوکی به سوی توحید قرار داده است؛ حال آنکه ابن باقودا آن را باب نهم از ابواب ده گانه به محبت الهی معرفی کرده است. خواجه که بنیان سلوکی خود را بر نقل و کتاب استوار نموده، در بیان موجز خود، درجات زهد را بر اساس رتبه سالکان، به سه درجه شرعی، اخلاقی و عرفانی تقسیم کرده است؛ ولی بحیا با استفاده از عقل، نقل و کتاب و بهره گیری از منابع اسلامی، در قالب بیانی مبسوط، با نگاهی اخلاقی و با تأکید بر ملاک اعتدال شرعی، به تبیین و ارزیابی زهد در سالکان پرداخته است.
یهودیان و برخورداری از آزادی های مدنی در دولت پیامبر صلی الله علیها و آله وسلم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با تشکیل دولت شهر مدینه از سوی پیامبر صلی الله علیها و آله وسلم مهم ترین مسئله فراروی دولت ایشان، یهودیان مدینه بودند. آنان بیشتر ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شهر را در اختیار داشتند؛ بنابراین پیامبر صلی الله علیها و آله وسلم در گام نخست با آنان پیمان نامه ای منعقد کرد، که در آن مهم ترین شاخصه های آزادی های فردی و حقوق مدنی منعکس شده است؛ تا جایی که مفاد این پیمان نامه نخستین و اساسی ترین سند حقوقی فرادینی و فراملیتی قلمداد می شود. بر این اساس، پژوهش پیش روی به دنبال پاسخ دادن به این پرسش است که یهودیان در دولت پیامبر صلی الله علیها و آله وسلم از چه موقعیت اجتماعی برخوردار بودند و حقوق اجتماعی و آزادی های مدنی آنان تا چه میزان محترم شمرده شده است؟ یافته های این پژوهش که با رویکرد توصیفی تحلیلی به تبیین موضوع پرداخته، بیانگر این است که یهودیان تا هنگامی که به مفاد پیمان نامه پایبند بودند، حقوق سیاسی و اجتماعی آنان محترم شمرده می شد و پیامبر صلی الله علیها و آله وسلم ضمن رعایت حقوق شهروندی یهودیان، آنان را مجبور به تغییر و ترک دین خودشان نکردند و یهودیان در جامعه اسلامی برای انجام فعالیت های اجتماعی، دینی و مذهبی خود از آزادی عمل برخوردار بودند؛ اما به دنبال نقض پیمان نامه، توطئه های مکرر، تحریک و همکاری با مشرکین مکه، پیامبر صلی الله علیها و آله وسلم با یهودیان پیمان شکن به مقابله برخاستند.
رنج قدسی و رهایی در الهیات متأخر مسیحیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقال درصدد است، علاوه بر واکاوی مفهوم رنج، به رابطه بین رنج و رهایی (رستگاری) در الهیات مسیحی بپردازد. تمرکز نویسنده بر سه طیف از رنج است که نه تنها از هم گسسته و غیرمرتبط نیستند، بلکه در ارتباطی تنگاتنگ با یکدیگر نیز به سر می برند: رنج مسیح به عنوان انسانی برگزیده و حتی خارق العاده؛ رنج انسان (معمولی) و رنج خدا. سئوال درباره چرایی و چگونگی تحقق رنج است و توجه به یک رویکرد تئولوژیک در الهیات مسیحیت؛ خدایی که رنج می کشد. پاسخ الهیات مدرن مسیحی به این سئوال که آیا خداوند (با همه قدرت و قهاریتش) می تواند دچار رنج شود، مثبت است و البته می کوشد به پارادوکس قادر و مطلق بودن خدای یگانه (که در عین حال پدر است) و رنج کشیدنش، با طرح مفاهیمی چون تجسم، کنوسیس (Kenosis) خدای عشق و رهایی، پاسخ دهد. البته این پاسخ، شرحی توأمان است بر چرایی رنج مسیح، و البته وجه کنوتیکی و غیرفیزیکی رنج او. از این رو وجه کنوتیکی رنج پدر و پسر، نشان از عمق رنجی داوطلبانه، آگاهانه و عامدانه، برای رستگاری بشر دارد؛ هرچند پدر این رنج را از همان ابتدای خلقت و با حلول روح خود در بنی آدم به جان خریده است. روایت چرایی و چگونگی وقوع این رنج که در الهیات مسیحی، رنج قدسی و الهی (sacred and divine suffering) نام گرفته با بهره گیری از رویکردهای متألهان متأخر مسیحیت (کاتولیک) انجام شده است که برخی از آنها مانند یورگن مولتمان، مفهوم رنج قدسی را تا بعد پراکتیکال الهیات امید و رهایی بخش (liberation theology) تداوم داده اند.
امکان یا امتناع الهیاتی روشمند در نامه های پولسِ قدیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازآنجاکه پولس چهره ای مهم و تأثیرگذار در تاریخ مسیحیت به شمار می آید، این پرسش در خصوص نامه های منسوب به او قابل طرح است که آیا می توان الهیاتی روشمند و منسجم را در نوشته های او ملاحظه کرد. در این جستار، ضمن توجه به دیدگاه های مختلف درباره امکان یا امتناع الهیاتی روشمند در آرای پولس، امکان چنین الهیاتی را در نامه های پولس، مورد توجه قرار خواهیم داد. او خود در ارائه الهیاتی روشمند، از سویی به پیشینه الهیاتی اش در سنت یهودیت توجه دارد؛ چنان که بسیاری از پژوهشگران الهیات مسیحی بر این امر اذعان دارند که ایمانِ پولس در تعلق وی به سنت یهودی ریشه دارد؛ از سوی دیگر، پولس به تجربه های شخصی و عرفانی اش در مواجهه با سنت الهیاتیِ مسیحی نیز توجه دارد. در این پژوهش، با توجه به چهار آموزه کلیدی در الهیات مسیحی، بیان خواهیم کرد که می توان الهیاتی روشمند، البته نه چندان واضح، را در نامه های پولس ملاحظه کرد. این چهار مبحث عبارت اند از: مبرا بودن از گناه از طریق ایمان، الهیات اخلاقی، گناه نخستین و تثلیث.