مقالات
حوزه های تخصصی:
اندیشه ورزان مسلمان از سده های نخستین اسلامی با شبهات و ایرادات وارده بر دین از سوی اهل کتاب مواجهه بوده اند و در روند این رویارویی و در پاسخ به شبهات، آثار قلمی از سوی علما تدوین شد. از اوایل سدة نوزده میلادی به سبب اوج گیری تکاپوهای استعمارگران و افزایش فعالیت هیئت های تبشیری، مجادلات قلمی علمای مسلمان روند فزاینده ای پیدا کرد. ابعاد شناختی این آثار و نحوة صورت بندی گزاره های معرفتی، جایگاه ویژه ای به این آثار در مطالعات دینی بخشیده است. با توجه به اهمیت این آثار، مقالة پیش رو به بررسی یکی از رساله های شاخص در این زمینه به نام لب الخطاب فی رد شبهات اهل کتاب، اثر محمدباقر بیرجندی اختصاص دارد. این نوشتار با رویکردی توصیفی تحلیلی درصدد بررسی روش و آشنایی با براهین نویسندة لب الخطاب در شبهه زدایی از دین است. یافته های پژوهش نشان می دهد که نویسندة اثر یادشده با بهره گیری از استنادات تاریخی، ارائة براهین عقلانی و استفاده از گزاره های کتب عهدین، تناقضات آن را آشکار کرده و به شبهه زدایی از دین پرداخته است.
مقایسه نقش معنایی حیوانات در کتب آسمانی قرآن کریم و انجیل متّی و یوحنا با تأکید بر «دلالت» و «موضوعیت»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگی های کتب مقدس، روانی و سادگی متن است که با وجود معانی عمیق و دقیق به کاررفته در آنها، امکان درک این متون را برای مخاطبِ عامه فراهم ساخته است. واژگان معمول و مأنوس با زندگی بشر، همچون اسامی مربوط به طبیعت، گیاهان و حیوانات در این متون، در عین سادگی، در جهت آموزه های اخلاقی و دینی به کار رفته اند. با توجه به کاربرد نام واژه های حوزه حیوانات در دو کتاب مقدس قرآن کریم و اناجیل مسیحیّت با فراوانی قابل توجه، پژوهش حاضر درصدد است تا نام واژه های این حوزه معنایی را به لحاظ فراوانی و نوع، دلالت معنایی و نیز موضوعیت در سه کتاب، بررسی و مقایسه کند. نتایج حاصل از بررسی این دسته از نام واژه ها بیانگر شباهت ها و تفاوت هایی در زمینه های مورد بررسی بود؛ از جمله شباهت ها می توان به فراوانی دلالت های دارای مشخصّه های «ارجاعی»، «عام»، «ثابت» و «صریح» و نیز کاربرد موضوعی حیوانات در آیات حاوی موضوعات «راهنماشناسی»، «راه شناسی» و «انسان شناسی» در هر سه متن اشاره نمود. از تفاوت ها نیز می توان گستره و تنوع موضوعی بیشتر در قرآن کریم نسبت به دو پیکرة متّی و یوحنا را نام برد.
رویکردهای مختلف میان رشتگی در تعامل اسطوره و قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سالیان اخیر، یکی از انواع تعاملات شاخه های مختلف علوم انسانی با یکدیگر، مطالعات میان رشته ای مرتبط با اسطوره است که گفتمان های مختلفی را در دانش های متعددی همانند تاریخ، اسطوره شناسی، هنر، ادبیات، زبان شناسی و غیره ایجاد کرده است. اندیشمندان و محققان هر یک از این علوم، توانسته اند همگام با این گفتمان ها، نظریه ها، روش ها و حتی تعاریف تازه ای از اسطوره و راهبردهای نوینی برای مطالعة آن ارائه کنند. شناخت تمایزات این علوم مختلف و آشنایی با صاحب نظران هر یک و اندیشه های ایشان، نقش بسیار مؤثری در توسعة مطالعات قرآنی داشته و راهبردهای نوینی را برای پژوهشگران حوزة دین در این زمینه فراهم ساخته است. در این راستا، پژوهش حاضر بر آن است که بدون هیچ گونه پیش داوری یا تحمیل باوری، انواع مطالعات میان رشته ای ممکن میان اسطوره (به معنای عام آن) و قرآن کریم را به بحث بگذارد و از آنجا انواع تعاملات ممکن میان این دو حوزه را از دریچة علوم مرتبط بررسی نماید. مطابق یافته های این تحقیق، دست کم چهار شاخة اصلی تاریخ، زبان شناسی، ادبیات و علم کلام را می توان به عنوان رایج ترین گفتمان ها در این زمینه که در دوران معاصر رشد یافته و شکل گرفته اند نام برد. البته هر یک از این شاخه ها، خود زیربخش هایی نیز دارند که در نهایت، تعاملی ترارشته ای را در این حوزه رقم می زنند.
بررسی تحلیلی ابعاد و گسترة یونانی مآبی در دورة هلنیسم یهودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با تسلط اسکندر مقدونی بر فلسطین و دیگر سرزمین های خاورمیانه در قرن چهارم قبل از میلاد، دورة تاریخی هلنیسم در یهودیت شکل گرفت که تا سه قرن امتداد یافت. در این دوره به دلیل سیاست تسامح فرهنگی حاکمان یونانی، فرهنگ و اندیشة یونان در لایه های مختلف زندگی و اندیشة یهودیان نفوذ کرد. در این مقاله با مراجعه به منابع یهودی، ابعاد مختلف این تأثیرپذیری واکاوی شده است. بر اساس نتایج این پژوهش، یونانی مآبی در سه سطح اجتماعی، فرهنگی و الهیاتی دارای تأثیراتی بر جامعة یهودی بود. تغییر زبان و تدوین ترجمة سبعینیه، مهم ترین مصداق این تأثیرپذیری به شمار می روند. با این حال به سبب تلاش حسیدیم و برجسته شدن آموزة «برگزیدگی»، یونانی مآبی رو به افول گذاشت و به حاشیه رفت.
نقش هنر و جایگاه هنرمند در شهر خدای آگوستین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آگوستین، نخستین متفکر سنت مسیحی است که توجه ویژه ای به هنر و زیبایی نشان داد و اقدام به تدوین نظامی جامع در این حوزه کرد که بعدها تأثیر شگرفی بر اندیشمندان پس از خود، به ویژه در قرون وسطی گذاشت. اهتمام ویژه او به هنر و زیبایی، در کنار وفاداری کامل او به آموزه های مسیحی، که نمود کامل آن در کتاب شهر خدا و دفاع از کیان مسیحیت و تقسیم انسان ها براساس باورهایشان، به حضور در شهر خدا و شهر زمین تبلور یافت، این مسئله را پیش روی محقق قرار می دهد که آگوستین چه جایگاهی برای هنرمند در کتاب شهر خدای خود داشت. بدین منظور، این پژوهش با رویکرد تحلیلی و بررسی اسنادی، ضمن توجه به باور عمیق آگوستین به آموزه های مسیحی، به بررسی اندیشه های او درباره زیبایی پرداخته و تلاش می کند دیدگاه او نسبت به انواع هنرها را تبیین کند و بر اساس تلقی آگوستین از انواع هنرها، جایگاه هنرمند در نظام فکری ارائه شده در کتاب شهر خدا معرفی می گردد.
تأملی بر رویکردهای فرهنگی اجتماعی پنطیکاستی ها در حوزه تبشیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنبش پنطیکاستی، که در اوائل قرن بیستم و با تأکید بر مسئله بازگشت قریب الوقوع مسیح پا به عرصه وجود نهاد، در ابتدا، تمرکز خود را بر تبشیر مسیحیت و جذب حداکثری وقف کرد. اما با گذشت چند دهه و عدم ظهور مجدد مسیح، رویکردهای تبشیری خود را به مسائل این جهانی، فرهنگی اجتماعی معطوف کرد. توجه به امر کلیساسازی، بومی سازی کلیساها و رهبری آنها و سیاق گرایی فرهنگی، از عمده رویکردهای فرهنگی و توجه به اقشار ضعیف جامعه در کنار توجه به جوانان و مسئله رهبری آنها در کلیساها، تبلیغات شهری و خیابانی و همچنین، مشارکت در امور عام المنفعه، از مهم ترین رویکردهای اجتماعی پنطیکاستی ها محسوب می شود. این پژوهش، با بررسی منابع مکتوب پنطیکاستی در پی آن است، تا پس از معرفی عمده رویکردهای فرهنگی اجتماعی پنطیکاستی ها در حوزه تبشیر، با روش تحلیل داده ها، ثابت کند که مقوله کلیساسازی و رهبری در میان پنطیکاستی ها، با چالش هایی روبرو بوده، توجه نکردن به نخبگان جوامع، از مهم ترین اشکالات این رویکرد محسوب می شود.
معرفی کابالا در عرفان یهود و نقد و بررسی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشته «معرفی کابالا در عرفان یهود و نقد و بررسی آن» است؛ بنابراین، نخست به معرفی «عرفان»، «یهود» و «قبالا» پرداخته، سپس آن را نقد و بررسی کرده است. هدف این پژوهش شناخت «عرفان یهود» با اشاره به ظهور یهودیت و تحولات آن، و نقد و بررسی مکتب عرفانی یهود، یعنی «کابالا» است. در این راستا توقع بود که دین یهود و کتاب موسی و ایده های او، در عرفان قبالا اشراب شده باشد؛ لیکن آبشخور این عرفان از نظر فکری عقیدتی، به دوران قبل از موسی و کاهنان و ساحران مصری بازگشت داشته و این همانی است که موسای نبی آن را برنتابیده و رد کرده است. روش این تحقیق، کتابخانه ای و به شکل توصیفی تحلیلی است