مقالات
حوزه های تخصصی:
درباره چگونگی آفرینش، دیدگاه های گوناگونی در آثار فلاسفه و متکلمانِ وجود دارد که در نوشتار پیش رو به شیوه توصیفی تحلیلی به بررسی این مسئله پرداخته شده است. در این مقاله تلاش بر این است که از منظر قرآن کریم و کتاب مقدس، نحوه آفرینش، واکاوی و تبیین شود. خلق از عدم، از بحث های مهمی است که باید از نظر دینی به آن پرداخت و در نهایت بحث های مرتبط با آن را روشن کرد؛ چراکه پایه بسیاری از مسائل علمی و دینی است. در ادامه، خلطی که برخی مرتکب شده و حوزه دین و عقل را جدا کرده اند، در قالب یک اشکال مطرح شده و پاسخ آن از زبان اسلام که تنها پاسخگو به این اشکال است بیان گردیده است. در پایان، به نتیجه حاصل از بحث های صورت گرفته اشاره شده است.
مطالعه تطبیقی روش تفسیر در اسلام و مسیحیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقایسه تفسیر قرآن کریم و کتاب مقدس، یکی از مهم ترین موضوعات و درعین حال مغفول، در مطالعات الهیات تطبیقی است. از مقوله روش نبودن بسیاری از آنچه تحت عنوان روش در تفسیر قرآن مطرح می شود و درعین حال دامنه گستره تألیف کتاب تفسیر در میراث اسلامی از یک سو، و غلبه مباحث هرمنوتیک و فلسفه بر تفسیر کتاب مقدس و هویت یافتگی آن پس از دوره نوزایی در غرب از سویی دیگر، از جمله زمینه هایی است که انگیزه تکاپو در این نوع مطالعه تطبیقی بین اسلام و مسیحیت را قوت می بخشد. در پی جویی از برخی شاخصه ها، امکان این مقایسه، خود را با وضوح بیشتری نشان می دهد. از مهم ترین این موارد، عبارت اند از: «مرجعیت تفسیری»، «عدم امکان تعمیم در سطح تاریخی»، «مجاز به عنوان یک اصل» و «رابطه بین اصالت و تفسیر متن». ارتباط بین تفسیر کتاب مقدس و مباحث فلسفی (از ارسطو تا دکارت) و تفاوت مقوله تفسیر در اسلام و مسیحیت، از جهت مرجعیت نسبتاً مطلق و رسمی کلیسا در تفسیر متون، موجب شده است تا نتیجه این مطالعه تطبیقی تا حدودی به بی مبنایی این تطبیق سوق داده شود. این در حالی است که ماهیت تفسیر در سنت اسلامی، بیشتر قالبی از یک رسانه تمدنی است که معارف دینی در ضمن آن انعکاس می یافته است.
خاستگاه درختان مقدس؛ مطالعه موردی درختان مقدس در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
براساس پژوهش های صورت گرفته، اعتقاد به درختان مقدس کمابیش در سراسر جهان و با دلایل متعدد وجود دارد. در فرهنگ عامه ایرانیان نیز برای برخی از گیاهان و درختان نیرو و خواص و تقدس خاصی قائل بوده اند. در ایران کمتر محلی است که نمونه ای از درختان مورد احترام را نداشته باشد. این درختان گوناگون، در باور عامه مردم ویژگی هایی کم وبیش یکسان دارند؛ از جمله اینکه بریدن آنها و حتی شکستن شاخه هایشان سبب نابودی یا زیان های مهم برای شکننده دربرخواهد داشت. این درختان برآورنده حاجات نیازمندان بوده، در دفع برخی امراض و چشم زخم مؤثرند. نتایج نشان می دهند که به طورکلی، اعتقاد به درختان مقدس در ادیان خداباور و غیر خداباور متفاوت است. در میان مسلمانان، تقدس درختان خاص، بیشتر با تجلی خدا و جایگاه ارواح پاک اولیا و عرفا یا با مقبره های آنان یا با اعمال و وقایع زندگی پیامبران و رهبران مذهبی مرتبط است؛ اما در ادیان خداناباور، تقدس درختان به جایگاه ارواح و الهه ها، و در عمل به سطح جادوگری و طلسم تقلیل یافته است. جُستار پیش رو با استفاده از منابع مکتوب و با شیوه توصیفی تحلیلی صورت گرفته است.
بررسی مقایسه ای جایگاه عشق در سلوک عرفان اسلامی و عرفان هندویی با تکیه بر لمعات عراقی و بهگود گیتا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبانی نظری عرفان عاشقانه، ابعادی معرفتی است که به شناخت حقیقت و جایگاه عشق، به عنوان مقوله ای هستی شناختی می پردازد و نتیجه آن، در راستای سیر و سلوکی که محوریت آن بر عشق است، افزایش معرفت به حقانیت هستی است. یکی از آثاری که می توان عرفان عاشقانه را در محدوده وسیعی از آن مشاهده کرد، کتاب بهگود گیتاست. از آنجا که این اثر تلفیقی از عقاید ودایی، تعالیم اوپانیشادی و مفهوم یوگاست و نیز تحت تأثیر هجوم عقاید و باورهای آریایی به سرزمینشان قرار گرفته است؛ بااین حال می توان رگه هایی از عرفان عاشقانه اسلامی را به نیکی در آن مشاهده کرد. در این مقاله به تطبیق عرفانه های عاشقانه این کتاب و لمعات عراقی (از کتب عرفان عاشقانه) پرداخته شده است. با عنایت به بررسی صورت گرفته، افزون بر تشابهاتی که می توان میان این دو اثر در باب مؤلفه ها و مشخصه های مراتب سیر و سلوک (طلب، عشق و...) مشاهده کرد، تمایزاتی نیز دیده می شود؛ همچون عدم رسیدن به بقای بالله (ایشوره) و تنها خلاصی پوروشه از اسارت جسم بر اساس مکتب یوگه؛ نمادین بودن براهمن و موکشه از حضرت حق و وحدت وجود با آن و...؛ و نیز جایگاه عشق و راه های رسیدن به آن و چگونگی و بررسی راهکارهای آن.
واکاوی دلایل و پیامدهای ارتباط میان زرتشتیان ایران و جامعه بهائیت در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نفوذ بهائیت در میان بخشی از جامعه زرتشتیان ایران، از بزرگ ترین مشکلات پیروان این اقلیت مذهبی در دوره قاجار شمرده می شد. در این ایام، شماری از جوانان تحصیل کرده زرتشتی که متأثّر از سبک زندگی و آموزه های جامعه پارسیان هند، تمایل زیادی به انجام اصلاحات اجتماعی و دینی گسترده در میان جامعه زرتشتی ایران داشتند تحت تأثیر شعارهای اصلاح طلبانه و برابری خواهانه آیین نوظهور بهائیت قرار گرفتند و جمعیت زرتشتیان بهائی شده ایران (احبا) را تشکیل دادند. پژوهش حاضر بر آن است تا با روش توصیفی تحلیلی و بر پایه اسناد و مکتوبات جامعه زرتشتیان و بهائیان ایران، به واکاوی دلایل ارتباط میان پیروان این دو آیین و پیامدهای این ارتباط در میان جامعه زرتشتیان ایران بپردازد. دستاورد پژوهش حاکی از آن است که فشارهای اجتماعی ایجادشده بر روی دگراندیشان زرتشتی و حمایت های جامعه پارسیان هند و انگلستان از این افراد، باعث شد تا بخشی از زرتشتیان به آیین نوظهور بهائیت گرایش یابند؛ که این امر به وقوع درگیری های گسترده ای در میان رجال سرشناس زرتشتی در ایران انجامید.
استعاره امر جنسی در الهیات سیاسی قبالایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استعاره امر جنسی را می توان به آن دسته از تأملات الهیاتی گفت که به طورکلی به موضوع امر جنسی از منظری الهیاتی می پردازد. این بخش از الهیات، در یهودیت قبالایی (کابالایی) با الهیات سیاسی پیوند خورده است. چنین توصیفی از سرزمین مقدس، در درون خود حاوی احساسی همراه با تعصب و غیرت است (همانند تعصب شوهر به همسر خود) و نوعی الهیات سیاسیِ امر جنسی را پدید آورده است. این اعتقاد الهیاتی که مروّج نوعی ناموس پرستی جنسی سیاسی بود از دو طریق محقق می شد. به عبارت دیگر، یهودیت قبالایی بر اساس مضامین جنسیِ کتاب مقدس، به تحلیل استعاریِ سیاست و اندیشه سیاسی خود می پردازد. الهیات سیاسی قباله، این تحلیل را به طور ویژه در مفهوم بازگشت شخینا از تبعید یا زنِ دورافتاده از همسر خویش توضیح می دهد که مبتنی بر نوعی رابطه تکوینی میان خداوند به مثابه شوهر و قوم بنی اسرائیل به منزله همسر است. این رابطه زناشویی میان خدا و قوم بنی اسرائیل، در حوزه سیاسی به نوعی ناموس گرایی الهیاتی بدل می شود که ما در این مقاله درصدد شرح آن برآمده ایم.