مقالات
حوزه های تخصصی:
از دیرباز، زنان در جوامع مختلف با دیدگاه های متفاوت، از جایگاه مختلفی برخوردار بوده اند. در این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و مقایسه ای، به بررسی نگاه آیین هندو و اسلام به زنان پرداخته می شود تا موقعیت و جایگاه زنان در این دو آیین شناسانده شود. حاصل کلام چنین به دست آمد که در نگاه اسلام، خداوند متعال مقام زن و مرد را بدون هیچ تفاوتی در کنار هم قرار داده است؛ اما در آیین هندو جایگاه و ارزش زن نسبت به مرد، بسیار پایین تر است و زنان از ارج و قرب کمتری برخوردارند. با این مقایسه می توان چنین تحلیل کرد که زن در نگاه اسلام، همانند مرد، از ارج و قربی بسیار بالا برخوردار است و صرف زن بودن نمی تواند عاملی بر خوب نبودن او و خوب بودن مرد باشد؛ بلکه عامل برتری در اسلام، تقواست، نه جنسیت؛ اما در آیین هندو زن تا زمانی می تواند زندگی کند که شوهرش زنده است و با رفتن شوهرش، او هم از ازرش و اعتبار ساقط می شود.
بررسی مقایسه ای «انسان کامل» قونوی و «انسان روحانی» بوناونتوره (بر پایه رساله های مرآهالعارفین و سیر نفس به سوی خدا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قونوی با نگاهی وحدت وجودی، در رساله «مرآهالعارفین»، انسان کامل را به مثابه آینه ای برای حق و حق را نیز به منزله آینه ای برای انسان کامل معرفی می کند. بوناونتوره نیز با دیدگاهی وحدت شهودی، در رساله «سیر نفس به سوی خدا»، طرحی برای نائل.شدن به مقام انسان روحانی از طریق صلح و نقش قوای طبیعی انسان در ظهور تأمل روحانی خداوند ترسیم می کند. پرسش این است که مبانی انسان شناسی عرفانی قونوی و بوناونتوره بر پایه رساله های یادشده چیست؟ مصادیق انسان کامل و انسان روحانی در همان رساله ها چه کسانی اند؟ نتیجه این پژوهش توصیفی تحلیلی این است که از دیدگاه قونوی، عصاره انسانی، همان انسان کامل است و او حلقه واسط میان ظهور وجود واحد و بطون وجود واحد است و از همین حیث، آینه هر دو به شمار می آید؛ و نیز انسان روحانی در اندیشه بوناونتوره کسی است که در مراتب سلوک عرفانی خود، خداوند را از طریق طبیعت، نفس خویش و لطف حق، به تأمل بنشیند و به صلح روحانی دست یابد. مصادیق انسان کامل قونوی حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم و امام علی علیه السلام و مصادیق انسان روحانی بوناونتوره، حضرت مسیح علیه السلام، پولس رسول و فرانسیس قدیس هستند.
تحلیل و بررسی رویکردهای بین الادیانی پنطیکاستی ها در حوزه تبشیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنبش آخرالزمانیِ پنطیکاستی پس از شکل گیری در ابتدای قرن بیستم، به امید بازگشت قریب الوقوع مسیح، به امر تبشیر در میان پیروان ادیان مختلف روی آورد. پنطیکاستی ها در مواجهه با برخی از ادیان، همچون یهودیت، با توجه به اشتراکاتی که میان آنها در بحث ماشیح و عهد عتیق وجود دارد، سیاست تعامل و دوستی را در پیش گرفتند و در مواجهه با ادیانی همچون اسلام، که سیاست های تعاملی در میان پیروان آن ادیان اثرگذار نبود، از رویکرد تهاجمی و تخاصمی استفاده کردند. در دنیای مسیحیت نیز با توجه به کشمکش ها و اختلافاتی که میان پنطیکاستی ها و سایر فرقه های مسیحی به ویژه کاتولیک ها وجود داشت، در نهایت پس از برگزاری چندین دوره نشست، در زمینه تأسیس کلیسای جامع مسیحی قبل از ظهور مجدد مسیح، به تعاملاتی دست یافتند. این پژوهش با بررسی منابع معتبر پنطیکاستی و با روش توصیفی تحلیلی به بررسی مهم ترین رویکردهای بین الادیانی پنطیکاستی ها در حوزه تبشیر می پردازد.
ارزیابی تحلیلی روش کلیسای کاتولیک در بسط عدالت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کلیسای کاتولیک با ادعای اصالت، جامعیت و مرجعیت، توانسته است قلمرو اجتماعی وسیعی در جهان امروز برای خود تدارک ببیند. روش این کلیسا برای بسط عدالت اجتماعی چیست و این روش تا چه اندازه می تواند کارآمد تلقی شود؟ هدف این مقاله، یافتن ابعاد مثبت و منفی روش کلیسای کاتولیک در زمینه بسط عدالت اجتماعی از راه ارزیابی تحلیلی آن است. مقاله پیش رو با معرفی و ارزیابی روش کاتولیک در این زمینه، با شیوه توصیفی تحلیلی نشان خواهد داد که اگرچه ضرورت بسط عدالت اجتماعی در مسیحیت کاتولیک مورد توجه قرار گرفته و سنت کاتولیک، به ویژه از شورای واتیکانی دوم، گام های مثبتی برای کمک به برقراری عدالت اجتماعی برداشته است، اما وجود برخی چالش ها و فقدان دستوراتی مشخص در این فرقه مسیحی برای مبارزه عملی با ظلم های اجتماعی، ارائه نظامی منسجم و موفق برای اجرای عدالت اجتماعی را با مشکل مواجه کرده است.
نفوذ و گسترش آیین بودا در چین؛ عوامل و آثار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به استناد شواهد کافی، آیین بودا جنبشی ساختارشکن در برابر آیین هندو بود. گرچه این آیین موجودیت خود را مرهون دستگاه فکری برهمنی است و اساساً در هند سربرآورد، لیکن بیشترین شکوفایی آن در کشورهای خاور دور اتفاق افتاده است. کشور چین از این حیث در خور توجه ویژه ای است؛ زیرا اولاً مدخل اصلی ورود آیین بودا به خاور دور بوده و ثانیاً آیین بودا در این کشور منشأ آثار برجسته ای شده است و فرآورده های فکری ایجادشده، به تدریج به کشورهای دیگر شرق دور صادر شده اند. یافته های پژوهش حاضر که با هدف تبیین عوامل و آثار نفوذ آیین بودا در چین به روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته است، نشان می دهد که یکی از موجبات اصلی نفوذ آیین بودا در چین، رهیافت شمول گرا و آموزه های نظام مند آیین بودای مهایانه است. همچنین شباهت ادیان بومی چین با آیین بودا را می توان دومین عامل اثربخش این نفوذ در نظر گرفت. بدین سان، آیین بودا نه به مثابه یک دین بیگانه، بلکه به عنوان دینی منطبق با ادیان بومی خاور دور عرضه شد و آثار متعددی را در عرصه های فرهنگ و هنر، نظیر شمایل نگاری، زبان، الهیات، اخلاق، شعائر دینی و ظهور ادیان تلفیقی موجب شد.
مفهوم مرگ و ماهیت دنیای پس از مرگ در تمدن های باستانی ایران، یونان و میان رودان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اینکه در ورای این زندگی و پس از مرگ چه عقوبت و سرانجامی برای انسان تدارک دیده شده، مسئله ای است که از دیرباز و دوران کهن تا امروز ذهن کنجکاو بشر را به خود مشغول داشته است. در این میان، در تمدن های کهن ایرانی، میان رودانی و یونانی که به نوعی در باراندازِ اساطیری، بر تمدن های هم عصر و پس از خود نیز اثر گذاشتند، اندیشیدن به چیستی و ماهیت مرگ و اینکه چه سرانجامی برای آدمی و غایت او در نظر داشتند، از مسائل مهمی است که در این پژوهش بر اساس بررسی اسناد و شواهد تاریخی و دینی و با رویکردی توصیفی تحلیلی درصدد پاسخگویی بدان هستیم. بدین سان با واکاوی منابع حماسی و اساطیری و متون دینی چنین برمی آید که در برخی تمدن ها، همچون میانرودان و یونان، اندیشیدن درباره مسئله مرگ و غایت آدمی با گذر زمان و برخورد با تمدن ها و دستاوردهای فرهنگیِ سایر ملل موجب پیدایش افکار منسجم و گاه متناقضی شد که در برخی موارد مشابه با یکدیگر بودند. بدین سان، اهالی دو تمدن یادشده با نگرش منفی به مرگ، جهان پس از مرگ را غالباً در زیرِ زمین و در جایی تاریک قلمداد کردند؛ اما در ایران با وجود برخی تشابهات جزئی با تمدن های یادشده، از ابتدا به دلیل ظهور دین زرتشت، کماکان مسئله مرگ و حیات پس از مرگ، ماهیت و کیفیتی یکسان و منطقی و امیدوارنه را دارا بود. همچنین افزون بر برخورد تمدن ها که موجب تشابهات در نگرش به غایت زندگی می شود برخورد با زیستگاه، اقلیم و ساختار سیاسی مدنی متفاوت، عامل مهمی است که در کل، جهان بینی انسان به فلسفه آفرینش، زندگی و دنیای پس از مرگ را شکل می دهد.