مقالات
حوزه های تخصصی:
بررسی تطبیقی داستان طالوت در دو متن مقدّس قرآن و عهد عتیق ابزاری است برای شناخت دقیق تر این دو متن. ملاک تطبیق پذیری این داستان در دو متن، برخورداری از قداست، موضوعات مشترک و تفاوت های ساختاری و تعلیمی این دو متن است. دامنه این تطبیق داستان طالوت است که در قرآن کریم در 6 آیه از سورة بقره و در عهد عتیق در 23 باب و بالغ بر 654 فقره از عهد عتیق در کتاب اول «سموئیل» مطرح شده است. استقصای شباهت ها و تمایزهای دو متن از دو وجه ساختار ادبی و نظام فکری مندرج در داستان انجام یافته است. برخی از مؤلّفه های ادبی به کاررفته در دو متن، نظیر نحوه بیان، جغرافیای داستان و نحوه شخصیت پردازی شخصیت اصلی داستان و به کارگیری شیوه های بیانی انسجام بخش با هدف تزاید پیام های معرفتی و تربیتی، به صورت تطبیقی بررسی شده که در نتیجه، ساختار ادبی منسجم و شخصیت پردازی دقیق و الگوساز و پیام های معرفتی فرازمانی داستان طالوت قرآن را آشکار ساخته و در تطبیق نظام فکری و مبانی دینی مندرج در دو متن، به مشترکاتی در مضامین اصلی و فرعی داستان دست یافته و آثار معرفتی داستان طالوت در قرآن را در حوزه خداشناسی عمیق تر، دقیق تر و صحیح تر یافته است. از این رو، می توان گفت: لازمه منطقیِِِِِ برتریِِ ِساختاری و محتوایی داستان طالوت قرآن نسبت به عهد عتیق این است که قرآن کریم حاوی تعالیم وحیانی بدون تحریف است و در نقل و بیان موضوعات مشترکش با کتاب مقدس، از این کتاب اقتباس نکرده است.
بررسی مقایسه ای پیش گویی امامیه و مسیحیت صهیونیسم دربارة عصر ظهور؛ تحقق حکومت جهانیِ عدل و صلح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقق «حکومت جهانیِ عدل و صلح»، یکی از نیازهای فطری بشر و از آرمان های همة انبیاء و اوصیای الهی بوده است. پیشگویی دربارة عصر ظهور، در منابع ادیان مختلف مطرح شده است. این پژوهش، با رویکرد اسنادی، تحلیلی و مقایسه ای به بررسی دیدگاه امامیه و مسیحیت صهیونیسم، در تحقق حکومت جهانیِ عدل و صلح در عصر ظهور می پردازد. نتایج پژوهش، بیانگر این است که هر چند دو مکتب در اصل پیشگویی اشتراک دارند، ولی از جهاتی، مانند تعیین زمان ظهور، طول حکومت موعود، هدف اصلی حکومت او و ... با هم تفاوت دارند. افزون بر این، تحقق عدل و صلح جهانی آخرالزمان، همراه با جنگ گسترده و کشتار فراوان، که مسیحیت صهیونیسم، وعدة آن و تلاش برای تحقق آن را وظیفه خود می داند، با عهدین، نگرش و سیره مسیح و اصول عقلی سازگار نیست.
مقایسة «انسان اخلاقی مطلوب» در اسلام و تائوئیسم با تأکید بر «نهج البلاغه» و «تائو ته چینگ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از روش های مقایسة سنّت های دینی، مقایسة انسان مطلوب اخلاقی در آن مکاتب است. روشن است که هرچه میزان شباهت اوصاف انسان مطلوب اخلاقی در دو مکتب بیشتر باشد، روی نزدیکی مبانی فکری آنها بیشتر می توان حساب کرد و بهتر می توان در اندیشة گفت وگو و تعامل فرهنگی بود. در مقالة حاضر، با استفاده از روش مطالعة کتاب خانه ای و با مراجعه به اصلی ترین متون اخلاقی عرفانی دو مکتب «اسلام» و «تائوئیسم»، به ویژه نهج البلاغه و تائو ته چینگ میزان همپوشانی اوصاف انسان مطلوب در این دو نظام تربیتی مقایسه شده است. «فرزانه» (انسان مطلوب تائوئیسم)، ویژگی های خاصی دارد که با «پارسا» (انسان مطلوب اخلاقی اسلام= متّقی)، از جهات بسیاری شباهت دارد. ورع، رضا به تقدیر، خلوت گرایی، تفکر، انس با طبیعت، سکوت، بخشش و خدمت به خلق، دوری از شعار و خودنمایی، پرهیز از خشونت و مانند این، از جملة این اوصاف هستند. از سوی دیگر، پارسای اسلامی به سبب ویژگی هایی همچون اهل مناجات و عبادت بودن، احساس مسئولیت در مقابل اوضاع جامعه، و مرزبندی با مخالفان عقیدتی خود (کافران) در اجتماع و معاد اندیشی و مانند آن، از فرزانة تائو متمایز است که نشان می دهد این دو مکتب با وجود مشابهات های زیاد، فاصلة قابل توجهی با یکدیگر دارند.
ثنویت قدرت در بن مایه های تثلیث «اوستا»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتاب اوستا، در شمار کهن ترین سرودها و متن های ایرانی است که روزگاری در شمار کتاب های آسمانی بوده و طی مراحل گوناگون، دست خوش تحوّلاتی بنیادین شده و آن را از بن مایة توحیدی اش دور ساخته است. ثنویت و تثلیث هر یک مبانی اعتقادی هستند که از دیرباز تاکنون در آیین ها و مذاهب الهی و غیرالهی نمود می یابند. پژوهش های انجام شده دربارة اوستا، بیشتر معتقد به ثنوی گری با تأثیر از آیین «زروان» با محوریت دو قدرت «اهورامزدا» و «اهریمن» است و پژوهش های تاریخی در متون گوناگون، به مثلث قدرت اهورامزدا، آناهیتا و میترا تکیه دارد. این پژوهش به شیوة «توصیفی تحلیلی» می کوشد با استناد مستقیم به اوستا و غیرمستقیم به سایر منابع، بازتاب نقش روحانیان در تاریخ و نیز شاهان عصر هخامنشی و ساسانی را در اوستا بررسی می کند و شاخه ای از پوشش تفکر تثلیثی را در دین زرتشت نشان دهد که ریشه های آن را بیش و پیش از آنکه در زروانیسم بجوییم، باید در میتراییسم جست وجو کنیم.
بررسی بخشی از گزارش هرودوت در خصوص آداب و رسوم ایرانیان با آیین زرتشتی گری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هرودوت هالیکارناس، تاریخ نگار یونانی، به خاطر اثر معروف خود تاریخ هرودوت توسط محققان و پژوهشگران بسیاری مورد تمجید یا انتقاد واقع شده است. گروهی او را متهم به افسانه سرایی و تحریف واقعیت های تاریخی نموده، و گروه دیگر گزارش های او را تمجید کرده، مبنای تحقیقات خود قرار داده اند. گزارش های هرودوت از آداب و رسوم ایرانیان، با توجه به تاریخ حیات او (425-484 پ.م.) مقارن با دو پادشاه هخامنشی (خشایار شاه و اردشیر یکم) مؤیّد فراگیر شدن زرتشتی گری در ایران باستان است. شیوه ای که هرودوت برای تاریخ نگاری خود استفاده کرده، شیوه ای روایی است و احتمال دارد که آنچه وی نگاشته، توسط راوی به غلط به او انتقال داده شده باشد، بدین روی، لازم است تا گزارش های او از جنبه های گوناگون بررسی شود. بنابراین، مقایسة گزارش های هرودوت در این فاصلة زمانی، در خصوص آداب و رسوم ایرانیان، از جمله وجود ایزدان گوناگون، «یزش» و نثار قربانی برای ایزدان بر بلندای کوه ها، یزش عناصر طبیعت، به دخمه سپردن مردگان، حضور مغ ها در هنگام اجرای مراسم قربانی، ناپسند بودن دروغ، پاک نگاه داشتن رودخانه ها با آنچه در اوستا، کتاب مقدّس زرتشتیان و دیگر کتب مذهبی زرتشتی آمده است، می تواند راه گشا باشد.
بررسی اوضاع مذهبی و باورهای اعتقادی پادشاهان عصر میانی ساسانی (پیروز اول، قباد اول و خسرو اول) بر اساس نوشته های پروکوپیوس مورّخ رومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پروکوپیوس وقایع نگار رومی، مشاورِ قضایی بلیزاریوس افسر و فرماندة مقطعی ارتش روم در زمان امپراتوری ژوستینین بود. وی تاریخ فرهنگی و اجتماعی زمان پادشاهانی همچون پیروز اول، قباد اول و همچنین خسرو اول را آن گونه که بوده، به رشتة تحریر درآورده است. از خلال نوشته های پروکوپیوس اوضاع مذهبی و همچنین اعتقادی پادشاهان مذکور نیز قابل برداشت است. برخی از منابع درجه یک به زبان پهلوی و همچنین نوشته های سده های اولیة اسلامی در زمینة تاریخ ساسانی، بخش زیادی از گفته های پروکوپیوس را تأیید می کند. هدف از انجام این پژوهش بررسی وضعیت مذهبی و نحوة نگرش پادشاهان ساسانی به مذهب زرتشت در واپسین دورة شاهنشاهی ساسانی است. براین اساس، مهم ترین پرسش پژوهش حاضر تأثیر نگاه پادشاهان ساسانی به مذهب زرتشت و تأثیر این نگرش بر سیاست های داخلی و خارجی آنها به شمار می رود. نگارنده در پژوهش پیش رو کوشیده است تا به کمک «تحلیل محتوا» به بررسی موضوع پژوهش بپردازد. نتیجه آنکه براساس نوشته های پروکوپیوس، راست دینی پادشاهان مذهبی بیشتر تابع شرایط و اوضاع سیاسی داخلی و خارجی وقت بوده که مهم ترین مؤلّفه در این زمینه، جنگ های میان ساسانیان و روم شرقی بوده است. گاهی عدول از قوانین مذهبی زرتشتی توسط پادشاهان ساسانی، به علل ذکر شده در بالا و همچنین ویژگی های شخصیتی و روانی پادشاه بوده است. بنابراین، پادشاه هرجا لازم بود، قوانین مذهبی را به نفع خود تعدیل می نمود.