مقالات
حوزه های تخصصی:
یکی از معضلاتی که می تواند برای سازمان ها و جوامع تهدید جدی محسوب شود بروز و ظهور بحران، به ویژه بحران های فرهنگی است. بر این اساس، مطالعه سیره حضرت موسی(ص) و بررسی اصول و راهکارهای ایشان در رهبری می تواند راهگشای بسیاری از سازمان ها در رویارویی با بحران های فرهنگی باشد. جامعیت اصول و راهکارهای رهبری حضرت موسی در سه مرحله پیش از بحران، حین بحران و پس از بحران را می توان با بررسی آیات قرآن کریم و مقایسه آن با تورات دریافت. برخی از اصول حاکم بر رهبری ایشان عبارت است از: تعیین جانشین شایسته، پاسخ گویی، پشتیبانی، تغییر ظاهر، تحول از درون، تسریع در اقدام، اطلاع رسانی، قاطعیت، آرامش، یادگیری از بحران، مطالعه بحران، و مقابله با بحران. همچنین برخی از راهکارهای ایشان در مراحل سه گانه رهبری بحران عبارت است از: تحمیل کردن، تلقین، تبیین نقاط ضعف، تبیین نقاط قوت، تصویرسازی، برچسب زنی، بی اعتبارسازی، پاک سازی، شفاف سازی، تحقیر کردن و ریشه کن سازی.
انگاره های فرجام گرایانه در معراج پیامبر(ص) و ارداویراف نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرجام گرایی از جمله مباحث اساسی در حوزه دین پژوهی و از دغدغه های ذهنی بشر به شمار می آید. این دغدغه به شیوه های گوناگون در متون دینی و آثار ملل بازتاب پیدا کرده است. یکی از جایگاه های طرح انگاره های فرجام گرایانه، معراج نامه ها و سفرنامه های روحانی است. درون مایه معراج نامه ها که بر اخلاقیات و التزام به اعمال خیر و احتراز از گناه و کردارهای ناشایست استوار است، متضمن طرح مبانی فرجام شناسی است. انجام مطالعات تطبیقی با رویکرد فرجام شناسی از جنبه های گوناگون، به ویژه معرفت ادیان حائز اهمیت است. با توجه به اهمیت این گونه مطالعات، هدف نوشتار حاضر بررسی تطبیقی معراج پیامبر اکرم (ص) با سفر ارداویراف با رویکرد فرجام شناسی است. این بررسی که به روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته، کوشیده است تا شرایط و زمینه های مؤثر بر تکوین این سفرها و نمودهای فرجام گرایی در این آثار را واکاوی نماید. یافته های حاصل از این بررسی، به ویژه همسانی های موجود در «ارداویراف نامه» و روایت های معراج پیامبر(ص) نشانگر غایتمندی عالم، معناداری هستی و باور به رستاخیز و سلسله مراتب نیکوکاران و بدکاران در این متون است.
بررسی تأثیرات سیاسی و اجتماعی دوره قاجاریه و پهلوی بر معماری مذهبی یهودیان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یهودیان تهران قدیمی ترین و بیشترین اقلیت ساکن این شهر هستند. با این حال اطلاعات اندکی از بناهای مذهبی این اقلیت به نسبت سایر اقلیت های ساکن تهران موجود است. بخشی از این شناخت اندک به سبب بی توجهی پژوهشگران به معماری مذهبی یهودیان به خاطر نداشتن معماری شاخص است؛ و بخش مهم تر به بی میلی یهودیان در معرفی آثار مذهبی خود بازمی گردد. ممانعت از رؤیت اماکن مذهبی یهودیان آگاهانه و با توجه به شرایط تاریخی و اجتماعی این اقلیت بوده و متناسب با تغییرات اجتماعی، میزان رؤیت پذیری کنیسه ها در سطح شهر تهران تغییر کرده است. در دوره قاجاریه به علل مذهبی تلاش واضحی در پنهان سازی کنیسه ها صورت می گرفت؛ اما با تحولات پس از مشروطه و اوایل حکومت پهلوی اول، تمایل به نمایان ساختن و ایجاد کنیسه های بزرگ با معماری شاخص به وجود آمد. اواخر دوره پهلوی اول تحولات سیاسی مجال چندانی برای ساخت کنیسه برای یهودیان فراهم نکرد؛ اما سیاست های بین الملی پهلوی دوم موجب ایجاد کنیسه های متعددی در شهر تهران شد. با این حال، شرایط اجتماعی و مخالفت های مردمی با سیاست های دولت در قبال اسرائیل، موجب شد تا مجدداً با رؤیت پذیری کنیسه ها در سطح شهر مخالفت شود و پنهان سازی آنها در قالب مدارس یهودیان صورت گیرد. این مقاله که به شیوه «میدانی» و تحقیق کتابخانه ای و با روش توصیفی تحلیلی انجام شده، با بررسی معماری مذهبی کنیسه های تهران از دوره قاجاریه تا پایان پهلوی، تحلیلی از شرایط اجتماعی و سیاسی این اقلیت مذهبی ارائه کرده است.
بررسی مفاهیم، منابع و معیارهای اخلاقی در متون پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متون پهلوی در سده های سوم و چهارم هجری به نگارش درآمدند؛ دورانی که زرتشتیان همه قدرت سیاسی اجتماعی خویش را از دست داده و اقلیتی دینی در ایران و در فکر بازسازی و بازتفسیری از دین خویش در فضایی جدلی و کلامی بودند. یکی از موضوعاتی که نویسندگان این متون در پی ساماندهی و انسجام آن بودند مباحث مربوط به حوزه اخلاق بود. هدف این پژوهش بررسی نظام اخلاقی متون پهلوی است. اخلاق شناسی این مقاله شامل بررسی مفاهیم (معناشناسی «فضیلت» و «رذیلت»)، منابع (حسن و قبح ها در مقام ثبوت و اثبات) و معیارهای اخلاقی (فضیلت گرایی یا نتیجه گرایی یا تکلیف گرایی) در متون پهلوی است. روش تحقیق این مقاله «توصیفی تحلیلی» بوده و برای جمع آوری اطلاعات، از روش کتابخانه ای بهره گرفته است. نتیجه آنکه «فضیلت» در متون پهلوی آراسته شدن به هر امر اخلاقی است که فرد را به قلمرو اهورامزدا نزدیک و از قلمرو اهریمن دور کند و گستره آن از تحقق فضایل اخلاقی امشاسپندان تا ایمان و نیکوکاری امتداد دارد، و «رذیلت» نبود فضیلت است. حسن و قبح های اخلاقی در این متون، هرچند به طورکلی ذاتی عقلی است، اما گاهی شرعی است. معیار غالب اخلاقی در متون پهلوی، فضیلت گرایی ناظر به غایت گرایی است.
شناخت شناسی در «گاتاها»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
راستی آزمایی اندیشه ها در بوته فلسفه، غبار شک را می زداید و راه های گسترده تری برای بلوغ تفکر می نمایاند. هدف این پژوهش بررسی شناخت شناسی در «گاتاها» است. این تحقیق از لحاظ هدف، بنیادی است و با استفاده از روش «توصیفی تحلیلی» با رویکرد «کیفی» به گردآوری مطالعات کتابخانه ای پرداخته است. نتایج برگرفته از پژوهش نشان می دهد: برحسب «گاتاها» دو نوع معرفت حصولی و حضوری وجود دارد. ابزارهای شناخت عبارت است از: حس، دل، فطرت و عقل؛ و شناخت از راه دعا، باور و آگاهی، اندیشه نیک، همنشینی با دانایان، «اَشا» و آموزش اهورایی به دست می آید. موانع شناخت نیز باورهای غلط، آیین غلط، آموزش غلط و عدم رایزنی با اندیشه نیک است. معیار صدق شناخت، میزان مطابقت آن با واقع، و معیار توجیه و اعتبار انواع معرفت ها وحی و عقل است. رگه هایی از عمل گرایی در واقع گرایی دینی «گاتاها» نیز مشاهده شد. به نظر می رسد یکی از علل توجه اندیشمندان ایرانی به اسلام، به ویژه قرآن و سیره خاندان نبوی، آموزه های زرتشت باشد.
نقد و بررسی ادله پیامبری زردشت در «گاهان» با تکیه بر هات 29(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«گاهان» منبع منسوب به زردشت، می تواند گره از مسئله پرمناقشه پیامبری وی بگشاید. با بررسی هات 29 «گاهان» که با عنوان «هات وخشوری و بعثت» از آن یاد می شود، به دست می آید که اسطوره حضور زردشت در انجمن خدایان برای نجات گاو از قربانی، قاصر از تفهیم مقوله پیامبری برای زردشت است و عدول از معنای حقیقی به مجازی توجیهی ندارد و نهایت آنکه شاید برداشت مستشرقان در اصلاح اجتماعی زردشت و تقابل با میتراییسم و گاوکشی را بتوان از این هات دریافت. بررسی واژگانی «گاهان» نیز ناتوان از القای صریح مقوله پیامبری برای زردشت است. البته این نتیجه در تقابل با باور قرآنی ارسال رسل به امم گذشته نیست. روایات نیز وجود پیامبر در میان مجوس را ثابت می دانند. با توجه به شهرت پیامبری زردشت، پیامبری او پذیرفتنی است. ولی اثبات پیامبری او از طریق برون دینی غیرممکن و از طریق درون دینی بسیار دشوار است.
بررسی جهان هستی به مثابه رؤیا از دیدگاه شنکره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبحث «رؤیا» به مثابه دروازه ای که از آن می توان به عالم غیب راه یافت، همواره در آثار اندیشمندان مد نظر بوده است. با این حال رؤیا در نگاه عرفا دارای زوایای گوناگونی است. شنکره (Shankara)، عارف و فیلسوف برجسته هندو، ازجمله اندیشمندانی است که در نظام فکری خود از ابعاد گوناگونی به این مبحث توجه کرده است. یکی از مهم ترین این ابعاد، بُعد هستی شناختی است؛ به این معنا که رؤیا را از یک حالت فردی که در آن، موجودی به نام انسان در ساعاتی از شبانه روز حالتی به نام خواب دیدن را تجربه می کند خارج کرده، آن را در گستره عالم هستی بررسی نموده است. از این زاویه، «رؤیا» یعنی چیزی که در برابر واقع قرار می گیرد مستلزم کاوش های متافیزیکی خاصی است. از این منظر، شنکره معتقد است: کل جهان هستی همچون رؤیایی است که از برهمن (Brahman) صادر شده است. این نوشتار کوشیده است با واکاوی آثار شنکره و بررسی رؤیا در دو سطح انسانی و جهانی، وجوه رؤیا دانستن عالم هستی از منظر ایشان را بررسی کند.
جایگاه و مفهوم «ماعت» در مصر باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«هرم بزرگ هستی» یا «نظم کیهانی»، بنیادی ترین طرح هستی شناسی است که از آغاز دوران ما قبل تاریخ تاکنون در بین بسیاری از جوامع و فرهنگ های گوناگون بوده و جامعه را نظام مند می کرده است. نمونه هایی از مفهوم «نظم کیهانی» در بین اقوام عبارت است از: در سنت هندی «ریته»، در باورهای زرتشتی «اَشه»، در مصر باستان «ماعت»، در دین بودایی «دهرمه»، در مسیحیت «لوگوس»، در یونان باستان «دایکو» یا «منوس»، در خاور دور «دائو» و در اسلام «وحدت». بر این اساس، جهان مرکب از زنجیره عظیمی تصور می شد که نظمی قائم محور و غایتمند بر تمام موجودات، از رأس تا پایین ترین موجود حاکم را برقرار می سازد؛ یعنی دیدگاهی متافیزیکی که به دنبال معنا و انسجام در جهان بود. این دیدگاه که در اصل مبتنی بر اسطوره بود، دو جنبه آسمانی و زمینی داشت که در شکل زمینی منجر به شکل گیری نظام های سیاسی و فلسفی گوناگون می شد. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی بر آن است تا به جنبه های گوناگون یکی از این مفاهیم آن، یعنی «ماعت» در تمدن مصر باستان بپردازد و مشخص سازد که ابعاد گوناگون «ماعت» گویای منطق توحیدی است که با پیوند خوردن با امور ماورائی و آسمانی معنا پیدا می کند.