مقالات
حوزه های تخصصی:
این مقاله به کمک توصیف و استفاده از داده های تاریخی به تحلیل دولت و جامعه پیشامدرن ایران در دوره قاجار می پردازد. روش آن توصیفی-تحلیلی با رویکرد جامعه شناسی تاریخی است که از فنِ بررسی اسناد برای گردآوری استفاده کرده است. یافته ها نشان می دهند: 1. مالیات و عوارض گمرکی تنها منابع درآمد دولت بودند؛ ضعف در مالیات ستانی و فساده گسترده، دولت را در تنگناهای مالی چاره ناپذیری قرار داده بود. 2. ناتوانی در پرداخت مواجب قشون و نگهداشت دایمی آنان، امکان تشکیل قوای نظامی مستقل از ایل ها را ناممکن ساخته بود و دولت در دفاع از مرزها و کنترل داخلی ناتوان بود. 3. نظام قضایی در تدوین قانون و اجرای احکام وحدت رویه نداشت؛ این امور در خارج از پایتخت و مرکز ایالات به متنفذان و مقامات محلی واگذار می شد. 4. بوروکراسی محدود به پایتخت و ناتوان از کنترل سرحدات کشور بود ولی جامعه قدرتمند و پرتوان بود. 5. ایل ها با داشتنِ شیوه تولید متفاوت، قدرت نظامی و همبستگی زیاد کانون های قدرت مستقلی بودند که همواره قدرتی بالقوه در مقابل حکومت مستقر بودند. ویژگی های ذکر شده نشان می دهند که دولت پیشامدرن ایران با ادعای نظریه شیوه تولید آسیایی مبنی بر قدرتمند بودن و در اختیار داشتن دیوانسالاری فراگیر و متمرکز همخوانی ندارد و جامعه ایرانی نیز جامعه ای نیرومند و نامتمرکز در مقابل حکومت بود. بنابراین برای فهم جامعه ایرانی نیازمند نظرورزی متفاوت و پرهیز از نگاه شرق شناسانه هستیم.
نظریه شکاف بزرگ: بررسی آرای تجدید نظرطلبان آسیایی در جامعه شناسی تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از دغدغه های اساسی در جامعه شناسی تاریخی چگونگی رشد غرب با تاکید بر کشور بریتانیاست. علی رغم تصورات موجود، این سئوال هنوز یکی از اساسی ترین و زنده ترین بحث ها در نحله های گوناگون جامعه شناسی تاریخی است. ادبیات حاضر در این نحله اگرچه از نگاه شرق شناسی متاثر است ولی با آن چه تحت عنوان شرق شناسی در ایران متداول شده است تفاوت بسیار دارد. مقاله حاضر در صدد است که یکی از پربحث ترین نظریات در نزدیکبه دو دهه اخیر که همزمان رشته های تاریخ اقتصادی و جامعه شناسی تاریخی را متاثر کرده است، معرفی نماید. ابتدا سعی می گردد که مبانی نظری تجدید نظرطلبان آسیایی (مکتب کالیفرنیا) و ارتباط آن با نظریه شکاف بزرگ تشریح شده، سپس مطالعات تجربی که در دو دهه اخیردر این زمینه صورت گرفته مورد وارسی قرارگیرد و درپایان برخی از مهم ترین انتقادات بر نظریه فوق ارائه شود. هم چنین در بحثی انتقادی ربط این جریان فکری در جامعه شناسی تاریخی را با نگاه فوکویی که بر برخی از کارهای جامعه شناسی تاریخی ایران حاکم است را بررسی می کند.
تحلیل دیالکتیکی رابطه کارکن و کارفرما در ایران از منظر پارادایم تفسیری پرگمتیستی «مورد پژوهش کارخانه سیمان تهران»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«تضاد» به عنوان گوهر رابطه کارکن و کارفرما در تمامی گفتمان های متعارف به شکل دیالکتیکی از نوع قطبی و هگلی آن که اساسا تضاد به تناقض تبدیل می شود وجود دارد. در حالی که توجه و فهمِ شکل های مورد نظر زیمل و گورویچ از دیالکتیک، می تواند تغییرات بنیادی در ارتباط کارکن و کارفرما ایجاد کند. کشف، شناخت و بررسیِ زمینه ها و مقوله های موجود و نقش آن ها در رابطه کارکن و کارفرما از اهداف این پژوهش است. پژوهش میدانی با راهبرد استقرایی با رویکرد تئوری زمینه ای بوده و از ابزارهای مشاهده غیررسمی و به صورت مشارکت کامل پژوهشگر، هم چنین تکنیک مصاحبه رسمی و غیر رسمی بهره گرفته شده و در تحلیل داده ها از تحلیل موقعیت و تحلیل گفتمان استفاده شده است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که فهمِ نقش ها در روابط کارکن و کارفرما و از بین رفتن نگاه تناقضی هر یک از طرفین باعث هم فهمی بین کارکن و کارفرما خواهد شد، به معنای دیگر، بوجود آمدن دیالکتیک چند اسلوبی به جای دیالکتیک تک اسلوبی یا قطبی که تضادها و تفاوت ها را به رسمیت شناخته و با درک آن می توان از استراتژیِ مبارزات دایمی فاصله گرفته و استراتژی چانه زنی را جایگزین آن نمود که این استراتژی می تواند باعث تسهیل در منافع و مطالبات هر دو گروه شود
مطالعه ساختار سازمان های صنفی در بازارهای ایران مطالعه موردی: بازار تهران (1906-1800 میلادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله مطالعه چگونگی ساختار سازمان های صنفی به عنوان یکی از مهمترین سازمان های گروهی در شهرهای جامعه پیشامدرن ایران است. برای مطالعه این پرسش، از رویکرد «شبکه های حک شده» برگرفته از جامعه شناسی اقتصادی جدید کمک گرفته شده است. روش پژوهش یک مطالعه تاریخی است که یک مطالعه موردی را پیرامون سازمان های صنفی در مکان بازار تهران در مقطع زمانی 1800-1906 میلادی طراحی می کند. در پی بررسی «فرم حکمرانی» ساختار سازمان های صنفی بازار تهران در این دوره، سه ویژگی یعنی روابط پایدار، روابط چندوجهی و پیوندهای متقابل، در نظر گرفته شده است. بررسی این ویژگی ها نشان داد که سازمان های صنفی در بازار تهران ساختار شبکه ای با فرم هایی از «سلسله مراتب همیارانه» داشتند. این سازمان های صنفی از بازار مجموعه ای منظم از شبکه های سازمان یافته می ساخت. بنابراین، بازار تهران قرن نوزدهم توده ای بی شکل و بی قاعده نبود بلکه با دربرگرفتن شبکه های صنفی متشکل و منسجم، یک مجموعه ساختاریافته و منظم را شکل می داد.
مطالعه جامعه شناختی رابطه شاخص های کلان اقتصادی با ازدواج زودهنگام: استان های کشور بازه زمانی 1390-1400(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازدواج زودهنگام یا کودک همسری به ازدواج های زیر سن قانونی اطلاق می شود که در کشورهای درحال توسعه و کمتر توسعه، در حال افزایش بوده و تبدیل به مسئله اجتماعی مهم در حوزه جامعه شناسی خانواده شده است. این مسئله در استان های کشور، طی بازه زمانی 1390 الی 1400 روندی افزایش را تجربه نموده است، بر این اساس هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تأثیر شاخص های کلان اقتصادی (1390-1400) برافزایش ازدواج زودهنگام است. روش اجرای پژوهش؛ از نوع اسنادی با تکیه بر تحلیل ثانویه داده های مرکز آمار ایران و سازمان ثبت احوال کشور می باشد. واحد تحلیل؛ استان های کشور و ابزار تحلیل داده؛ نرم افزار SPSS و excel بوده است. جامعه آماری پژوهش 31 استان کشور است که به صورت تمام شماری در بازه زمانی 1390 الی 1400 موردبررسی قرارگرفته است. نتایج آزمون پیرسون نشان می دهد که استان های دارای نرخ بیکاری (366/0 r= و ضریب جینی (363/0 r=) بالاتر؛ بیشترین میزان ازدواجِ زودهنگام را داشته است. همچنین، نتایج مدل رگرسیونی حاکی از این است که متغیرهای اقتصادی شاملِ ضریب جینی 334/0=B، نرخ بیکاری 213/0=B، تغییرات نرخ تورم 297/0=B و تغییرات ضریب جینی 282/0=B) به ترتیب تأثیر معنی داری بر میزان ازدواج زودهنگام در استان های کشور داشته است. می توان گفت که افزایش نرخ تورم، بیکاری و ضریب جینی در فاصله میان سال های 1390 تا 1400 برافزایش نسبت ازدواج های زودهنگام مؤثر بوده است؛ بر این اساس؛ از بین متغیرهای اقتصادی ضریب جینی، نرخ بیکاری و تغییرات نرخ تورم از بیشترین قدرت تبیین کنندگی در خصوص نسبت های ازدواجِ زیر 15 سال و نیز تغییرات این نسبت در میان استان ها برخوردار است.
داعیه رستگاری و مساله مندی شادی در برهه صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در برهه صفویه شاهد تولد گفتمان جدیدی هستیم که طی آن شادی با مساله رستگاری اخروی پیوند یافت. گزاره های آغازیناین گفتمان در گفتارهای مختلف و رساله های متعدد ردیه و تحلیلیه بروز یافت و در اشکال مختلف رویت پذیر گردید. در پژوهش حاضر بر آنیم تا با نشان دادن سطوح ظهور و تکوین موضوع به این پرسش پاسخ دهیم که شادی از طریق چه مواضعی در بزنگاه صفویه مساله مند و از امری حاشیه ای به کانون توجه مبدل گردید؟ شیوه انجام پژوهش مبتنی بر رویکرد تحلیل گفتمان فوکویی است که دارای ابعاد دیرینه شناسانه و تبارشناسانه است. لذا، به شیوه فوکویی، با حفاری تاریخ صفویه به «انباشت گزاره ها» در زمینه شادی در فرامین، قوانین، احکام شاهانه، توبه نامه ها، رسالات ردیه و تحلیلیه، وقف نامه ها و سفرنامه ها پرداختیم که در آن ها امور مرتبط باشادی به محل بحث، قانون، حکم فقهی یا فرامین حکومتی درآمد یا در شیوه های حل وفصل قضایی یا ساختار اداره امور، متجلی گردید. بدین ترتیب با نشان دادن دگردیسی عقلانیت موجود درسه سطح مفاهیم، نگرش ها، و معرفت، جایگاه های مساله مند شدن شادی را توضیح دادیم. این تحولات عمدتا در سه محورتصوف، طرب و فقه و در پیوند با مساله رستگاری منجر به انباشت گزاره ها درباره شادی شدند.