مقالات
حوزه های تخصصی:
جنبش مشروطه از چه زمانى آغاز شد؟ آیا مى توان یک آغازگاه براى جنبش مشروطه تعیین کرد؟ کدام یک از نیروهاى اجتماعى فعال در بستر اجتماعى ایران جرقه این جنبش را زدند؟ این ها پرسش هایى است که در این مقاله به آن ها پرداخته مى شود. در این راه، ضمن مرور مواضع متفاوت روایى، پیوست انگار، گسست انگار، و بسگانه انگار به مقوله تاریخ پژوهى و نقد دیدگاه هاى برگسون و برودل و گورویچ، با تکیه بر رویکرد تبارشناختى فوکو به جاى آغاز جنبش مشروطه از آغاز«ها»ى جنبش مشروطه سخن خواهیم گفت. در نهایت، با تحلیل گفتمان انتقادى سرمقاله روزنامه وطن نشان خواهیم داد که یکى از آغازهاى جنبش مشروطه همزمان است با پاگیرى روشنفکران ارگانیک به عنوان نیروى اجتماعى نوپا در مقطع آستانه مشروطه. گرچه اگر شخصیت اصلى روایت تاریخ جنبش مشروطه را به جاى روشنفکران، دیگر نیروهاى اجتماعى قلمداد کنیم آغاز این جنبش به جاى دیگرى از تاریخ منتقل خواهد شد.
بررسی تطبیقی شهروندی در دانشگاه علامه طباطبایی و دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«حقوق شهروندى» از جمله مفاهیمى است که اخیراً در گفتمان سیاسى و اجتماعى جامعه رونق گرفته است. این مفهوم ترجمان حقوق و آزادى هاى اساسى و عمومى جامعه بوده و اساسى ترین نیازهاى هر ملتى را در برمى گیرد. اگرچه شهروندى تنها شامل حقوق نیست و با مجموعه اى از تعهدات در قبال آن متوازن مى شود اما این آگاهى از حقوق است که شهروندان را نسبت به وظایف خود آگاه و متعهد مى کند. بنابراین باید نسبت به آگاهى همه مردم، به ویژه جوانان و دانشجویان به عنوان قشر وسیعى از جمعیت توجه ویژه اى مبذول داشت.
این مقاله درصدد است، ضمن توصیف میزان آگاهى از حقوق شهروندى در میان دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایى و دانشگاه آزاد اسلامى و بررسى تفاوت ها، به تحلیل عوامل مؤثر بر میزان آگاهى این گروه اجتماعى مهم و ویژه در جامعه بپردازد. در مقاله حاضر، پس از مرور تاریخى و ارائه چارچوب نظرى، با استفاده از روش پیمایشى و تکنیک پرسش نامه، در نمونه اى با کاربرد روش خوشه اى چندمرحله اى و انتخاب سهمیه اى، 300 نفر از دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایى و دانشگاه آزاد مورد آزمون قرار گرفتند.
نتایج حاکى از بالاتر بودن میزان آگاهى از حقوق شهروندى در میان دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایى نسبت به دانشجویان دانشگاه آزاد است. این نتیجه به ویژه در آگاهى از حقوق جنسیتى، حقوق مدنى، حقوق فرهنگى و حقوق اجتماعى به دست آمده است. بیشترین میزان آگاهى در میان دانشجویان هر دو دانشگاه نیز مربوط به حقوق جنسیتى و کمترین میزان آگاهى مربوط به حقوق مدنى بوده است.
بررسی فرآیند برچسب زنی به بیماران اچ ای وی (ایدز) و پیامدهای آن ( مطالعه موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسى فرآیند و پیامدهاى اجتماعى برچسب در مبتلایان به اچ اى وى/ایدز در شهر مشهد مى باشد. روش تحقیق، کیفى و تکنیک آن، مطالعه موردى (سرگذشت پژوهى) مى باشد. جامعه مورد بررسى کلیه بیماران اچ اى وى یک مرکز درمانى عفونى رفتارى واقع در شهر مشهد بود که گزینش آن ها به صورت هدفمند و بر اساس شیوه ابتلا صورت گرفت. داده ها با استفاده از مصاحبه هاى عمیق و نیمه متمرکز جمع آورى شد. نتایج نشان مى دهد که انگ (برچسب زنى) در نقض حقوق انسانى و عدم پایبندى به درمان تأثیر دارد. یافته هاى این تحقیق همسو با تحقیقات دیگرى در داخل و خارج از ایران، نشان مى دهد که انگ اچ اى وى هم ابعاد شخصى و هم ابعاد عمومى دارد. معمولا علاوه بر بیمار، کسان دیگرى که به نحوى با بیمار در تماس هستند، ممکن است در برابر بیمارى واکنش نشان دهند. این واکنش ها به شکل گرفتن تفسیرهاى شخصى درباره بیمار کمک مى کند و مى تواند چالش هایى براى درک از خویشتن و نیز روابط تثبیت شده او به وجود آورد. محقق نتیجه گرفت که در هر حال داغ ننگ از باورها و برداشت هاى کلیشه اى سرچشمه مى گیرد و بدین جهت بهداشت فرد و جامعه را تحت تأثیر قرار مى دهد.
تبیین اعمال مذهبی: مدلی نظری و آزمونی تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اعمال مذهبى در قالب مناسک و شعائر، به عنوان مشهودترین جلوه دین در جامعه، از اهمیت به سزایى براى جامعه شناسان برخوردارند. در تبیین اعمال مذهبى، تئورى هاى محرومیت، جامعه پذیرى مذهبى، و اعتقادات آموزه اى سه رویکرد نظرى عمده و مسلط در تحقیقات جامعه شناسى محسوب مى شوند. در این مقاله پژوهشى تلاش شده است که از سویى، ایده هاى اساسى این سه تئورى در مدلى نظرى تلفیق گردد تا بر غناى تبیینى موضوع تحقیق یعنى اعمال مذهبى افزوده شود و از سویى دیگر، بعضى پیش بینى هاى رقیب این سه تئورى مورد ارزیابى تجربى قرار گیرد تا مرجح بودن هر یک از آنان آشکارتر گردد. مدل نظرى تدوین شده با داده هاى حاصل از جمعیت ملّى ایرانیان (4937 = n) مقابله شد تا میزان برازش تجربى آن آشکار شود. به طور کلى نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که مدل نظرى منبعث از تئورى هاى مزبور به طور کلى و یک جا توانست حدود سه چهارم (73 درصد) از تغییرات اعمال مذهبى افراد تحت مطالعه را توضیح دهد. با وجود این، تئورى محرومیت نتوانست حمایت تجربى به دست آورد. همچنین، یافته هاى این تحقیق بار دیگر بر اهمیت جامعه پذیرى مذهبى صحه گذاشت و نشان داد که اعمال مذهبى افراد عمدتاً تابع مستقیمى از تجربیات جامعه پذیرى مذهبى آنان است.
تحلیل احساس اثرمندی سیاسی معلمان (مورد مطالعه: معلمان شهرستان نیشابور در سال 1387 )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احساس اثرمندى سیاسى داراى دو بعد درونى و بیرونى است. بعد درونى آن دلالت بر توانایى افراد در تأثیرگذارى بر فرایندهاى سیاسى و بعد بیرونى آن دلالت بر درک پاسخ گویى حکومت دارد. از ترکیب این دو بعد، چهار حالت عمده شامل دلگرمى سیاسى، بى تفاوتى سیاسى، نومیدى سیاسى و اعتراض سیاسى حاصل مى شود. تغییر حالات چهارگانه اثرمندى موکول به تغییر سطح اعتماد سیاسى، مشارکت انتخاباتى، علاقه سیاسى، ترجیح ایدئولوژیک و پایگاه اجتماعى اقتصادى است. نتایج تحلیل ثانویه حاضر که از یک نمونه 200 نفرى از معلمان شهر نیشابور حاصل آمده، نشان مى دهد اولا احساس اثرمندى سیاسى معلمان در بعد درونى کمتر از حد متوسط (9/48) و در بعد بیرونى کمى بیش از حد متوسط (6/56) است. ثانیآ حالت دلگرمى سیاسى با 8/52 درصد فراوانى، رایج ترین حالت اثرمندى سیاسى معلمان و پس از آن حالت بى تفاوتى سیاسى با فراوانى 2/39 درصد قرار دارد. ثالثآ از بین متغیرهاى پیش بینى کننده اثرمندى سیاسى، دو متغیر اعتماد سیاسى و مشارکت انتخاباتى، اثر تعیین کننده ترى بر تغییر حالات اثرمندى سیاسى (از بى تفاوتى به دلگرمى سیاسى) دارند. به طورى که 58 تا 78 درصد از تغییر حالات اثرمندى، موکول به تغییر سطح اعتماد سیاسى و مشارکت انتخاباتى برآورد گردیده است. رابعآ با آگاهى از قوت و ضعف اعتماد سیاسى و مشارکت انتخاباتى معلمان، در 3/92 درصد از موارد حالت دلگرمى و در 2/84 درصد از موارد، حالت بى تفاوتى سیاسى آن ها را به درستى مى توان پیش بینى نمود.
زنان، مزاحمت و واکنش (بررسی تجربه دختران دانشجو از مزاحمت های خیابانی و واکنش به آن با کاربرد روش های تحقیق ترکیبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مزاحمت خیابانى یکى از اشکال ممنوع تبعیض جنسى علیه زنان است که عرصه عمومى را به محیطى ناامن و نامطلوب براى فعالیت اجتماعى آنان تبدیل مى کند. سکوت زنان در برابر این مزاحمت ها یکى از دلایل شیوع آن در جامعه قلمداد مى شود، از این رو مطالعه تجربه زنان از مزاحمت هاى خیابانى و واکنش آنان در برابر این مزاحمت ها ضرورى به نظر مى رسد.
پژوهش حاضر که در بین دختران دانشجوى دانشگاه شیراز اجرا شد، به روش ترکیبى با استفاده از طرح اکتشافى (کیفى ـکمى) براى این منظور انجام شده است. در بخش کیفى پژوهش موضوع تحقیق از طریق مصاحبه هاى عمیق با 16 مشارکت کننده مورد اکتشاف قرار گرفت تا به این وسیله پژوهشگران به معانى ذهنى، تجربیات و دیدگاه هاى افراد مورد مطالعه نزدیک گردند. سپس یافته هاى بخش کیفى، محققین را در انتخاب چشم انداز نظرى و طراحى ابزار پرسش نامه بخش کمى (369 نمونه) یارى نمود.
بر اساس نتایج مصاحبه هاى کیفى، یک طبقه بندى از انواع مزاحمت هاى خیابانى در عرصه عمومى در قالب 4 مؤلفه مزاحمت هاى بصرى، کلامى، تعقیبى و لمسى به دست آمد. بر اساس اظهارات پاسخ گویان بخش کمى، مزاحمت هاى بصرى بیشترین شیوع را دارند و پس از آن به ترتیب مزاحمت هاى کلامى، لمسى و تعقیبى قرار دارند. هم چنین درباره واکنش پاسخ گویان نسبت به مزاحمت ها، یافته هاى بخش کمى حاکى از این است که بیشتر پاسخ گویان (حدود 70 درصد) به مزاحمت ها پاسخ منفعلانه مى دهند. بدین معنا که بیشتر آن ها ترجیح مى دهند که در برابر مزاحمت ها سکوت اختیار کنند که این یافته نیز با نتایج مصاحبه هاى کیفى منطبق بود.