آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۴

چکیده

«تضاد» به عنوان گوهر رابطه کارکن و کارفرما در تمامی گفتمان های متعارف به شکل دیالکتیکی از نوع قطبی و هگلی آن که اساسا تضاد به تناقض تبدیل می شود وجود دارد. در حالی که توجه و فهمِ شکل های مورد نظر زیمل و گورویچ از دیالکتیک، می تواند تغییرات بنیادی در ارتباط کارکن و کارفرما ایجاد کند. کشف، شناخت و بررسیِ زمینه ها و مقوله های موجود و نقش آن ها در رابطه کارکن و کارفرما از اهداف این پژوهش است. پژوهش میدانی با راهبرد استقرایی با رویکرد تئوری زمینه ای بوده و از ابزارهای مشاهده غیررسمی و به صورت مشارکت کامل پژوهشگر، هم چنین تکنیک مصاحبه رسمی و غیر رسمی بهره گرفته شده و در تحلیل داده ها از تحلیل موقعیت و تحلیل گفتمان استفاده شده است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که فهمِ نقش ها در روابط کارکن و کارفرما و از بین رفتن نگاه تناقضی هر یک از طرفین باعث هم فهمی بین کارکن و کارفرما خواهد شد، به معنای دیگر، بوجود آمدن دیالکتیک چند اسلوبی به جای دیالکتیک تک اسلوبی یا قطبی که تضادها و تفاوت ها را به رسمیت شناخته و با درک آن می توان از استراتژیِ مبارزات دایمی فاصله گرفته و استراتژی چانه زنی را جایگزین آن نمود که این استراتژی می تواند باعث تسهیل در منافع و مطالبات هر دو گروه شود

Dialectical analysis of Employee-Employer relationship in Iran from the Perspective of Pragmatistic Interpretative Paradigm: Case of Tehran Cement Factory

“Conflict" is seen as the essence of the employee -employer relationship in all conventional discourses as dialectic of polar and Hegelian type, where conflict is essentially transformed into contradiction. However, Simmel and Gurvitch attention and understanding of dialectic can bring about fundamental changes in the relationship between employee and employers. The discovery, recognition, and examination of the existing backgrounds and issues and their role in the worker-employer relationship are among the objectives of this research. The research was conducted using an inductive fieldwork strategy with a grounded theory approach. Non-formal observation tools were employed, and the researcher participated fully. Formal and informal interview techniques were also used, and discourse analysis and situational analysis were employed in data analysis. The results demonstrate that understanding roles in the relationship between employee and employers and overcoming the contradictory view of each party can lead to confusion between employee and employers. In other words, the emergence of a multidimensional dialectic instead of a unidimensional or polar dialectic recognizes contradictions and differences, and understanding it can distance oneself from the strategy of constant struggle and replace it with a strategy of negotiation. This strategy can facilitate the interests and demands of both groups.   Conflict of interest: According to the authors, the article did not have any conflict of interest.  

تبلیغات