پژوهش های حسابداری مالی
پژوهش های حسابداری مالی سال 14 پاییز 1401 شماره 3 (پیاپی 53) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
ارزشمندی سود به خاطر اطلاعاتی است که در اختیار بازار سرمایه قرار می دهد؛ اما مدیران با استفاده از اقلام غیرعادی، سود را دستکاری می کنند تا به هدف مدنظر خود مانند حفظ قیمت سهام دست پیدا کنند. با توجه به اینکه منفعت مدیر به ارزش شرکت بستگی دارد، سعی می کنند وضعیت موجود را حفظ کند. پس ابتدا از اقلام تعهدی غیرعادی در جهت دستکاری سود استفاده می کنند؛ ولی اقلام تعهدی ماهیت برگشت پذیر دارند؛ بنابراین، سال های بعد از اقلام واقعی غیرعادی استفاده می کنند. همچنین، این امر در شرکت های دولتی ممکن است متفاوت باشد. پژوهش حاضر به بررسی رابطه بیش ارزش گذاری شرکت و اقلام غیرعادی سود با تأکید بر مالکیت دولتی می پردازد. در همین راستا نمونه ای مشتمل بر 130 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی دوره زمانی 1392-1398 انتخاب و آزمون شده است. نتایج نشان می دهد شرکت ها سعی می نمایند در سال های اول بیش ارزش گذاری، اقلام تعهدی غیرعادی بیشتر و از اقلام واقعی غیرعادی کمتری استفاده می نمایند. اما در گذر زمان این شرکت ها، استفاده از اقلام تعهدی را کمتر نموده و بیشتر به سمت اقلام واقعی غیرعادی روی می آورند. همچنین، در شرکت های دولتیِ بیش ارزش گذاری شده، به استفاده از مدیریت سود تعهدی بیشتر توجه شده است؛ اما دستکاری غیرعادی واقعی سود تأثیر عمده ای نداشته است.
ارائه مدلی تلفیقی از روش دیمتل و فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی به منظور شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر کیفیت اطلاعات مالی بخش دولتی بر مبنای روش نظریه زمینه بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، ارائه مدلی تلفیقی از روش دیمتل و فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی به منظور شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر کیفیت اطلاعات مالی در بخش دولتی ایران با استفاده از روش نظریه زمینه بنیان است. پژوهش حاضر در قالب یک پژوهش کاربردی، آمیخته و مقطعی و با رویکرد استقرایی است. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی مدیران عالی رتبه و استادان دانشگاهها و در بخش کمی 61 نفر از کارمندان دستگاهها و سازمان های عمومی در نظر گرفته شده است. در راستای دستیابی به اهداف پژوهش، سؤالات مدنظر برای مصاحبه، طراحی و درنهایت، 5 عامل ساختاری، محیطی، فرآیندها، خروجی، پیامد و زیرمؤلفه های مربوط به هر عامل بر مبنای رویکرد نظریه داده بنیان به عنوان عوامل مؤثر در کیفیت اطلاعات مالی شناسایی شده اند. در ادامه از مدل تلفیقی، تحلیل سلسله مراتبی فازی و دیمتل فازی برای اولویت بندی، تعیین شدت تأثیرگذاری و تأثیرپذیری و ترسیم نمودار علّی - معلولی میان مؤلفه ها استفاده شده است. نتایج پژوهش از دیدگاه پاسخ دهندگان نشان دادند در میان عوامل اصلی پژوهش عامل ساختاری بالاترین رتبه را کسب کرده و عامل فرآیندها به عنوان کم اهمیت ترین عامل در کیفیت اطلاعات مالی در بخش دولتی است. این نتیجه نشان می دهد ساختارهای بخش عمومی درحال حاضر در ایران مطلوب نیستند و دارای مشکلات و ابهام اند؛ بنابراین، برای رسیدن به گزارشگری مالی باکیفیت در بخش عمومی آماده کردن زیرساخت ها در وهله نخست، الزامی و اجباری است.
ارائه سودمندی گزارشگری مالی تلفیقی با استفاده از معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتقای سطح سودمندی گزارشگری مالی شرکت ها نقش مهمی در تصمیم گیری استفاده کنندگان از گزارش های مالی ایفا می کند. یکی از راه های بهبود سودمندی گزارشگری مالی، توجه عوامل مؤثر بر آن است. در پژوهش حاضر سودمندی گزارشگری مالی تلفیقی با استفاده از معادلات ساختاری ارائه شده است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی - همبستگی در حوزه پژوهش های کاربردی است. ابزار به کاررفته در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته با 48 گویه است. تعداد 125 نفر نمونه از جامعه حسابرسان عضو جامعه حسابداران رسمی ایران انتخاب شدند. در راستای هدف پژوهش، عوامل تأثیرگذار بر سودمندی گزارشگری مالی تلفیقی شناسایی و آزمون شدند. فرضیات پژوهش با استفاده از نرم افزارهای PLS و SPSS تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان دادند عوامل رفتار شرکت ها، موانع قانونی، ابعاد مالی، صنعت و کسب وکار، قوانین بازار سرمایه، حاکمیت شرکتی، دانش و آموزش حسابرس، استاندارد خاص، تقاضا حسابداری، هم افزایی، شرایط اقتصادی، شرایطی محیطی، محدودیت های ذاتی، اجرایی بر سودمندی گزارشگری مالی تلفیقی تأثیر مثبت و معناداری دارد.
هماهنگی تصمیمات شناسایی و افشا در گزارشگری عدم قطعیت ها: بررسی رابطه بین محافظه کاری شرطی و افشای ریسک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محافظه کاری حسابداری و افشای ریسک، دو سیاست اطلاعاتی هستند که مدیران می توانند برای انتقال عدم قطعیت های تجاری به استفاده کنندگان برون سازمانی استفاده کنند. انتظار می رود مدیران با در نظر گرفتن هزینه و منفعت این دو استراتژی گزارشگری، بین رویه شناسایی و افشای کیفی اطلاعات ریسک هماهنگی یا تبادل ایجاد کنند. پژوهش حاضر به بررسی ارتباط بین محافظه کاری شرطی حسابداری و افشای ریسک و همچنین، تأثیر تأمین مالی ازطریق بدهی و بیش اطمینانی مدیران بر انتخاب بین این دو سیاست اطلاعاتی توسط مدیران با استفاده از مدل رگرسیون چندگانه و بر مبنای نمونه 870 سال - شرکت در دوره زمانی 1390 تا 1399 می پردازد. وجود رابطه مثبت و معنادار بین محافظه کاری شرطی و افشای ریسک نشان می دهد مدیران از محافظه کاری شرطی و افشای ریسک به عنوان دو سیاست اطلاعاتی مکمل در جهت کاهش عدم تقارن اطلاعاتی و هزینه های نمایندگی استفاده می کنند. همچنین، مدیران با اعمال محافظه کاری شرطی بیشتر، سطح افشای ریسک را بهبود می بخشند تا در تناسب با سطح عدم اطمینان درک شده توسط استفاده کنندگان، یکنواختی بین اطلاعات کمی و کیفی حفظ شود. نیاز به تأمین مالی ازطریق بدهی دارای تأثیر منفی و معنادار و ویژگی بیش اطمینانی مدیران فاقد تأثیر معنادار بر ارتباط بین سطح محافظه کاری شرطی و سطح افشای ریسک شرکت ها است. شرکت های با نیاز بالاتر به تأمین مالی ازطریق بدهی، از محافظه کاری شرطی بالاتری نسبت به افشای ریسک به منظور کاهش هزینه بدهی استفاده می کنند. نتایج نشان می دهند هزینه ها و منافع نسبی گزارشگری محافظه کارانه و افشای ریسک بر سیاست های گزارشگری مالی درباره ریسک ها و عدم قطعیت ها اثرگذارند.
عوامل و ویژگی های مالی مؤثر بر تغییر حسابرس و واکنش بازار به آن: مرور نظام مند ادبیات با روش فراتحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییر حسابرس، یکی از موضوعاتی است که آثار با اهمیتی را برای شرکت به دنبال دارد. در این راستا عوامل مالی و همچنین، پیامدهای این تغییر برای ذی نفعان اهمیت دوچندان دارد. در این پژوهش، با استفاده از روش فراتحلیل و به کارگیری رگرسیون اِگر و نمودار فانل تورش متغیرها برای بررسی عوامل تغییر حسابرس و پیامدهای آن استفاده شده است. برای این منظور، از مقالات چاپ شده طی سال های 1996 الی 2021 در نشریات معتبر بین المللی پذیرفته شده، 122 مقاله انتخاب شدند. 67 مقاله برای بررسی عوامل و متغیرهای مالی و حسابداری مؤثر بر تغییر حسابرس و 55 مقاله برای بررسی پیامدهای تغییر حسابرس و همچنین، متغیرهای مربوط به واکنش های بازار استخراج شدند. نتایج این پژوهش نشان دادند متغیرهایی نظیر بازده دارایی ها و رشد فروش رابطه معکوس و متغیرهای اهرم مالی، زیان ده بودن شرکت، ارزش بازار به ارزش دفتری، جریان نقد عملیاتی، نسبت موجودی به کل دارایی ها و فروش خارجی با نسبت مستقیم ازجمله عوامل مالی تأثیرگذار بر تغییر حسابرس هستند. نتایج درخصوص پیامدهای تغییر حسابرس نشان دادند تغییر در قیمت سهام، بازده سهام، اقلام تعهدی اختیاری و تجدید ارائه صورت های مالی واکنش منفی و معکوس نسبت به تغییر حسابرس دارند و متغیرهای اندازه مؤسسه حسابرسی و بازه زمانی ارائه گزارش، واکنش های مثبت بازار به تغییر حسابرس در پژوهش های بررسی شده دارند که در این پژوهش تأیید شده اند.
عوامل و پیامدهای تعیین کننده احساس ریسک در گزارش های سالانه: رویکرد الگوسازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر علل و پیامدهای تعیین کننده احساس ریسک گزارش های سالانه با رویکرد معادلات ساختاری است. روش پژوهش برحسب هدف، کاربردی و برحسب گردآوری اطلاعات، توصیفی همبستگی است. نمونه پژوهش شامل 130 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1387 تا 1399 است. با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری عمق تأثیرگذاری هریک از علل در احساس ریسک و پیامدهای آن استخراج شده است. پیامدهای احساس ریسک هزینه سرمایه و عدم تقارن اطلاعاتی و علل احساس ریسک ویژگی های کلان اقتصادی، عملکرد مالی، ساختار مالکیت، ویژگی هیئت مدیره، ویژگی های ساختاری و حسابرسی هستند. به طور خلاصه، براساس نتایج به دست آمده، احساس ریسک تأثیر مثبت و معناداری بر هزینه سرمایه و نیز بر عدم تقارن اطلاعاتی دارد. افزون بر این، نتایج حاصل از آزمون مدل نشان دادند متغیرهای ساختار مالکیت، ویژگی های کلان اقتصادی و ویژگی های هیئت مدیره بر احساس ریسک تأثیر مثبت و معناداری دارند. همچنین، متغیر ویژگی های ساختاری شرکت و ساختار مالکیت بر عدم تقارن اطلاعاتی تأثیر معناداری ندارند و متغیرهای ویژگی های ساختاری شرکت، ویژگی های هیئت مدیره و ساختار مالکیت، بر عملکرد مالی تأثیر مثبت و معناداری دارند.