پژوهش های حسابداری مالی
پژوهش های حسابداری مالی سال 14 زمستان 1401 شماره 4 (پیاپی 54) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
به طور نظری از حسابرسی داخلی انتظار می رود با ارائه خدمات اطمینان بخشی مبتنی بر ریسک به افزایش ارزش شرکت کمک کند؛ اما دانستن اینکه آیا حسابرسی داخلی موفق به دستیابی به این هدف شده، نیازمند انجام پژوهش های تجربی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر عملکرد حسابرسی داخلی بر کاهش ریسک ادراکی از منظر مدیران حسابرسی داخلی و مدیران مالی انجام شده است. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه و برای آزمون فرضیه ها از مدل رگرسیونی خطی چندگانه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش مدیران مالی و حسابرسی داخلی کلیه شرکت های پذیرفته شده در بازار بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران در سال 1400 هستند که با پیگیری های انجام شده، تعداد 198 پاسخ دریافت شد. نتایج یافته های پژوهش نشان دادند ازنظر مدیران حسابرسی داخلی و مدیران مالی شرکت های بورسی و فرابورسی، عملکرد حسابرسی داخلی بر کاهش ریسک ادراکی تأثیر معناداری دارد. همچنین، کاهش ریسک، زمانی که حسابرسی داخلی به کمیته حسابرسی گزارش می دهد، بیشتر از زمانی است که به مدیران اجرایی گزارش می دهد؛ اما ازنظر مدیران مالی و مدیران حسابرسی داخلی، به کارگیری استاندارد برنامه بهبود و تضمین کیفیت (استاندارد 1300 حسابرسی داخلی) و همچنین، استفاده از واحدحسابرسی داخلی به عنوان راهبرد پرورش مدیر منجر به کاهش بیشتر ریسک ادراکی نمی شود.
تحلیل فاصله انتظارات استفاده کنندگان اطلاعات گزارشگری مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو با یک بررسی آسیب شناسانه و توجه به دیدگاه های استفاده کنندگان، به دنبال شناسایی فاصله انتظارات در گزارشگری مالی با هدف شناخت زمینه های ناکامی در ارائه اطلاعات سودمند برای تصمیم گیری استفاده کنندگان است. پژوهش در سال 1401 با رویکردی کیفی و انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته ازطریق فرآیند مارپیچ تحلیل داده ها با نرم افزار مکس کیودا انجام شده است. برای این منظور، تعداد 21 مصاحبه با استفاده کنندگان اصلی اطلاعات حسابداری انجام شد. نتایج نشان دادند محتوای گزارشگری مالی تأمین کننده همه اطلاعات لازم برای تصمیم گیری های اقتصادی نیست و برای ارزیابی وظیفه مباشرت مدیریت کفایت نمی کند. اطلاعات مالی به دلیل ویژگی های ناقص بودن، گذشته نگر و تاریخ گذشته بودن، پیچیدگی، تغییر قالب و محتوا، قضاوت ها و برآوردهای غیردقیق و روابط غیرشفاف اجزای آن سودمندی کمی دارد. راهکار پیشنهادی تدوین اصولی به عنوان راهنمای عمومی افشای اطلاعات در صورت های مالی است که می تواند در قالب تجدیدنظر در استاندارد حسابداری شماره یک در بخش های ساختار و محتوا یا یادداشت های توضیحی آن باشد و به کاهش فاصله انتظارات و بهبود سودمندی گزارشگری مالی منجر شود.
رقابت در صنعت و گزارشگری مسئولیت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه در راستای بررسی یکی از مهم ترین عوامل تعیین کننده گزارشگری مسئولیت اجتماعی، رابطه رقابت در صنعت به عنوان یک بعدِ حاکمیت شرکتیِ بیرونی با ابعادِ افشا و کیفیتِ گزارشگری مسئولیت اجتماعی بررسی می شود. به منظور محاسبه افشا از یک متغیرِ دو وجهی و برای اندازه گیریِ کیفیتِ گزارشگری از لگاریتم طبیعی تعداد کلماتِ گزارشاتِ مربوطه استفاده می شود و نشان می دهد رقابت در صنعت که ازطریق شاخص هرفیندال - هیرشمن محاسبه می شود، تنها عامل تعیین کننده برای کیفیت گزارشگریِ مسئولیت اجتماعی است و رابطه معناداری با افشا یا عدمِ افشای چنین فعالیت هایی ندارد. در این مطالعه، فرضیاتِ روی 100 شرکتِ بورسی طی بازه زمانیِ 1395 تا 1400 ارزیابی شده اند و از تخمین زنِ لجستیک و برای تخمین مدل هایِ مربوط به افشا و کیفیت افشا استفاده شده است.
بررسی تأثیر سیاست های تهاجمی مالیاتی بر نقدینگی اضافی با تأکید بر نقش تعدیلی بی ثباتی محیطی و اقتصادی (دیدگاه ترکیبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر سیاست های تهاجمی مالیاتی بر نقدینگی اضافی با توجه به نقش بی ثباتی اقتصادی و محیطی در شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران انجام شده است. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، فرضیه های پژوهش بر مبنای نمونه آماری متشکل از 167 شرکت طی دوره 10 ساله از سال 1391 تا 1400 با استفاده از تحلیل همبستگی ازطریق روش تخمین داده های ترکیبی با نرم افزار Eviews آزمون شدند. یافته های پژوهش نشان می دهند سیاست های تهاجمی مالیاتی منجر به افزایش نقدینگی می شود. همچنین، بی ثباتی اقتصادی و محیطی تأثیر تشدیدکننده بر رابطه مثبت بین سیاست های تهاجمی مالیاتی و نقدینگی اضافی دارد. در زمان بی ثباتی، شرکت ها با مشکلات مربوط به تصمیم های مالیاتی مواجه می شوند. به صورت کلی مواجهه با بی ثباتی بیشتر منجر به اتخاذ سیاست های مالیاتی پرریسک تر می شود؛ از این رو، مدیران سعی می کنند با به کارگیری راهبردهای مناسب، وجوه نقد کافی را برای مواجهه با شرایط پیش بینی نشده نگهداری کنند. با توجه به نقش سیاست های مالیاتی، نتایج این پژوهش می تواند درک بهتری از عملکرد مالیاتی شرکت ها و پیامدهای مهم سیاست های تهاجمی مالیاتی برای مدیران، سرمایه گذاران و سیاست گذاران ارائه دهد.
نقش تعدیلی هزینۀ بدهی در تأثیر روابط اجتماعی مدیرعامل و هیئت مدیره بر برگشت پذیری ساختار سرمایه: واکاوی نظریۀ نمایندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس نظریه نمایندگی، روابط اجتماعی مدیرعامل و هیئت مدیره می تواند منجر به کاهش نظارت هیئت مدیره شود که بر اساس این امر مدیرعامل ممکن است هنگام اتخاذ تصمیمات استراتژیک سرمایه گذاری منافع شخصی خود را در اولویت قرار دهد. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر روابط اجتماعی مدیرعامل و هیئت مدیره بر برگشت پذیری ساختار سرمایه با نقش تعدیلی هزینه بدهی است. فرضیه های پژوهش بر مبنای نمونه آماری متشکل از 112 شرکت طی دوره زمانی 1390 لغایت 1399 با استفاده از رگرسیون چند متغیره مبتنی بر داده های ترکیبی، مورد آزمون قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد مطابق با نظریه نمایندگی، روابط اجتماعی مدیرعامل و هیئت مدیره بر برگشت پذیری ساختار سرمایه، تأثیر منفی و معناداری دارد. همچنین بر اساس یافته های پژوهش، مطابق با نظریه نمایندگی، هزینه بدهی تاثیر روابط اجتماعی مدیرعامل و هیئت مدیره بر برگشت پذیری ساختار سرمایه را تشدید می کند. نتایج بیانگر این است، زمانی که روابط اجتماعی مدیرعامل و هیئت مدیره افزایش یابد، دوره برگشت پذیری ساختار سرمایه کاهش می یابد. همچنین در شرکت های دارای هزینه بدهی بالا با افزایش روابط اجتماعی مدیرعامل و هیئت مدیره از دوره برگشت پذیری ساختار سرمایه بیشتر کاسته می شود.
بررسی رابطه بین مدیریت سود و ترکیب هیئت مدیره با تداوم سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترکیب هیئت مدیره به عنوان ابزاری کنترلی در شرکت، تعیین کننده قدرت هیئت مدیره است؛ بنابراین، ترکیب هیئت مدیره، عامل مهمی در توضیح توانایی اعضا برای انجام وظایف و کمک به عملکرد شرکت است. در شرایط مختلف، انگیزه های مالی اغواکننده ای مانند دریافت پاداش وجود دارند که سبب می شوند مدیران به مدیریت سود بپردازند؛ زیرا ثروت مدیران و مالکان و ارزش شرکت، به صورت جدانشدنی به سودهای اعلام شده ارتباط دارند؛ درنتیجه، مدیران سعی می کنند وضع موجود را حفظ کنند و تداوم سود را در صورت های مالی نشان دهند. در این راستا، در پژوهش حاضر، این موضوع بررسی شده است که آیا بین ترکیب هیئت مدیره، مدیریت سود واقعی و مدیریت سود تعهدی با تداوم سود رابطه ای وجود دارد؛ بدین منظور، اطلاعات مالی 131 شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی بازه زمانی 1396 تا 1400، بررسی و فرضیه ها با تحلیل همبستگی و رگرسیون چندمتغیره و با استفاده از مدل خوآنگ و همکاران (2022) آزمون شدند. نتایج نشان دادند مدیریت سود تعهدی، تأثیر منفی و معنادار بر تداوم سود دارد و مدیریت سود واقعی و اندازه هیئت مدیره، بر تداوم سود، تأثیر مثبت و معنادار دارد.