مقالات
حوزه های تخصصی:
عمق بخشی، اطلاقی نو برای مأموریتی مستمر در نهادهای انقلابی به ویژه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که رهبران و اندیشمندان راهبردی انقلاب اسلامی وجهه همت خود را معطوف به تحقق آن در دو بعد داخلی و خارجی می نمایند. دراین میان، با وجود حجم انبوهی از رهنمودهای رهبری معظم انقلاب اسلامی دراین خصوص، فقدان الگویی متیقّن و برخوردار از روایی علمی، برآمده از این داده ها به مثابه «طراز انقلاب اسلامی» راهبردپژوهان را برآن داشته است تا با هدف تکثیر ارزش های خود در فراپیرامون و افزایش شعاع اثرشان در محیط های گوناگون، تهدیدات منافع امنیت ملی را فروکاهیده، بستر لازم برای کسب آن منافع را بیشینه نمایند. بدین منظور، تحقیق حاضر که ازحیث هدف، تحقیقی کاربردی است و ازحیث ماهیت داده ها در زمره تحقیقات آمیخته محسوب می شود، اعتباربخشی علمی به الگوی طراز عمق بخشی خارجی انقلاب اسلامی را مطمح نظر خویش قرار داده و با بهره گیری از راهبرد پژوهشی آمیخته؛ برمبنای روش گرندد تئوری، داده های لازم را از کل آراء و نظرات مقام معظم رهبری گردآوری نموده و از نرم افزار تحلیل کیفی مکس کیودا12 برای تولید سطوح، ابعاد و مؤلفه های آن مفهوم، استفاده و نگاشت (گراف) مدل خروجی آن را در دو مرحله، اعتبارسنجی نموده است. در مرحله نخست، با روش دلفی به اخذ نظرات 7 نفر از خبرگان، درخصوص نگاشت (گراف) نهائی نرم افزار موصوف پرداخت. خروجی این مرحله، مدلی بود حاوی سه سطح «صدورانقلاب»، «بازتابش انقلاب» و «وسع افزائی انقلاب اسلامی» که مجموعاً در 4 بعد «لوازم الگوشدن انقلاب»، «ظرفیت های الگوشدن انقلاب»، «الزامات نهضت سازی» و «گفتمان سازی»، 24 مؤلفه را دربرگرفته بود. سپس مدل خروجی مرحله نخست را در حجم نمونه 24 نفره از خبرگان تحقیق اعتبارسنجی کرد. در این مرحله نتایج ضریب سی.وی.آر آزمون لاوشه، اعتبار مدل را تأیید نمود. لیکن نتایج آزمون فریدمن و ضریب موزون آن نشان داد که مؤلفه «تأسی به اولیای الهی» در سطح اطمینان 95 درصد فاقد معنی داری آماری است. لذا مدل حاوی 23 مؤلفه مابقی، به عنوان الگوی عمق بخشی خارجی انقلاب اسلامی مبتنی بر اندیشه سیاسی رهبری معظم معرفی شد. یافته های تحقیق نشان می دهد مؤلفه های «آرمان فلسطین»، «استکبارستیزی» و «کار تشکیلاتی قبل از پیروزی و نظام سازی بعد از پیرزوی نهضت ها» دارای بیشترین نقش آفرینی در تعمیق خارجی انقلاب اسلامی در محیط های متجانس و نامتجانس می باشند.
نقش راهبردی شاخص های امنیت اقتصادی در تقویت امنیت ملی کشور (مطالعه موردی: نقش مرزبان اقتصادی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با پایان گرفتن دوره جنگ سرد و کاهش نسبی درجه اهمیت جنبه های نظامی امنیت ملی و افزایش اهمیت جنبه های دیگر، به خصوص بُعد اقتصادی، امنیت ملی، نمودِ آشکارتری یافت. درحالی که در گذشته قدرت اقتصادی فقط به عنوان مبنایی برای تقویت قدرت نظامی محسوب می شد، امروزه بُعد اقتصادی امنیت ملی به تدریج به عنوان نقطه مرکزی امنیت ملی درآمده است. بُعد اقتصادی امنیت ملی که به امنیت اقتصادی مشهور است یکی از وجوه اصلی امنیت ملی محسوب می شود. اصولاً امنیت اقتصادی، حمایت از منافع اقتصادی یک کشور برای مانع شدن از اقدامات، فعالیت ها و حوادث تهدیدکننده این منافع است. گمرک به عنوان مرزبان اقتصادی کشور یکی از سازمان هایی است که نقش بسزایی در حفاظت و امنیت اقتصادی کشور ایفا می کند. تعیین میزان نقش گمرک بر ابعاد امنیت اقتصادی و به خصوص مقاوم سازی اقتصاد کشور و اینکه چگونه گمرک می تواند درجهت بهبود شاخص های امنیت اقتصادی مؤثر واقع شود، چرایی این مطالعه است. به این ترتیب، براساس نظرات نخبگان فعال در سازمان گمرک و حوزه تجارت به شناسایی شاخص های امنیت اقتصادی پرداخته شد. برای تکمیل و تحکیم نتایج از الگوهای تصمیم گیری چندمعیاره و از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) برای وزن دهی و تعیین درجه اهمیت هریک از شاخص های امنیت اقتصادی، استفاده شد. نتایج، نشان داد که از دید خبرگان و فعالان در حوزه تجارت و گمرک، مهم ترین شاخص امنیت اقتصادی، تولید ناخالص داخلی است. ضرورت توجه به معیارهای اقتصاد مقاومتی، استفاده از سامانه های الکترونیکی بومی، شفافیت و تسهیل رویه های گمرکی به ویژه برای صادرکنندگان در کنار سایر عوامل می تواند درجهت ارتقای امنیت اقتصادی کشور مؤثر واقع شود.
هویت خواهی و منازعه قومی (ارائه چارچوبی تحلیلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هویت قومی به عنوان یک فرایند ذهنی و روانی میان اقوام مختلف فی نفسه پدیده ای امنیتی نیست که نیازمند بررسی دقیق آن در دایره موضوعات امنیتی باشد، بلکه اگر بنابر دلایل مختلفی این پدیده سیاسی شده و با نوعی فرایند هویت خواهی قومی همراه گردد، پیامدهای سیاسی و امنیتی مهمی را درپی خواهد داشت. این مقاله بسترها و علل فرایند سیاسی شدن قومیت را مطرح کرده است. سپس زمینه های ساختاری و عوامل کارگزاری ای را بیان می کند که موجب شکل گیری هویت خواهی میان قومیت ها شده است و درنهایت پیامدهای مهم این پدیده و ارتباط آنها با منازعه قومی و بروز چالش های امنیتی را مورد تجزیه وتحلیل قرار داده و مدلی برای تحلیل مسائل قومی ارائه خواهد کرد
دیپلماسی هسته ای ایران و اروپا و تأثیر آن بر امنیت بین الملل باتأکیدبر خروج امریکا از برجام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست های امریکا و اروپا تا زمان دستیابی کشورهای گروه 1+5 به توافق ژنو، لوزان و وین، مبتنی بر چالش های امنیتی بوده است. علت اصلی چنین چالش هایی را باید تغییرات ایجادشده در موازنه قدرت منطقه ای و مخالفت بازیگران مؤثر سیاست جهانی با الگوهای رفتاری ایران ارزیابی کرد. الگوی کنش راهبردی امریکا در فرایند برنامه جامع اقدام مشترک مبتنی بر نشانه هایی از دیپلماسی اجبار برای محدودسازی قدرت راهبردی ایران بوده است. روندهای مدیریت بحران در روابط ایران با کشورهای 1+5 براساس نشانه هایی از دیپلماسی هسته ای شکل گرفته است. چنین فرایندی نتوانست اهداف راهبردی امریکا را تأمین نماید. خروج دونالد ترامپ از برجام، نشانه چنین وضعیتی است. درچنین شرایطی و براساس نگرانی های امنیتی ژئوپلتیکی ناشی از توان موشکی جمهوری اسلامی ایران، مجاورت جغرافیایی کشورهای اروپایی با ایران را از مهم ترین دلایل استمرار حضور اروپا در برجام می توان قلمداد نمود. در این مقاله رابطه بین دیپلماسی هسته ای ایران با اروپا و بررسی دلایل و نتایج استمرار حضور اروپا در برجام پس از خروج امریکا بررسی می شود. پرسش مقاله به این موضوع اشاره دارد که: «دیپلماسی هسته ای ایران و اروپا چه تأثیری در سیاست و امنیت بین الملل به جا گذاشت؟» فرضیه مقاله آن است که: «دیپلماسی هسته ای به افزایش تضادهای ایران و امریکا در فضای سیاست بین الملل منجر شده است». در تنظیم مقاله از رهیافت «نئورئالیسم تهاجمی» استفاده می شود. رهیافتی که دیپلماسی و مذاکره را محور اصلی صلح جهانی می داند. پژوهش براساس روش کیفی انجام گرفته است.
تبیین آینده پژوهانه تأثیر رفتار گروه های تکفیری بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران (2018 2028م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گروه های تروریستی یکی از مهم ترین تهدیدات علیه امنیت ملی در طول دوره های مختلف بوده است که با اقدام انحصارگرایانه و ایدئولوژیک خود برای مبارزه با هویت ملی، جامعه را قطب بندی کرده و درنهایت، امنیت ملی را مختل می کنند. هدف این پژوهش، شناخت رفتارگروه های تکفیری و تروریستی در آینده و تأثیر آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران است. پرسش اصلی پژوهش این است که رفتار گروه های تکفیری چه تأثیری بر آینده امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران در سال های (2018 2028م) خواهد داشت؟ فرضیه پژوهش این است که از دیدگاه آینده پژوهی، رفتار گروه های تکفیری در آینده با تشدید فرقه گرائی مذهبی و اختلافات قومی و زبانی، آینده امنیت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران را تحت تأثیر قرارمی دهد. روش پژوهش بر پایه سناریونویسی که یکی از مهم ترین شیوه های تحلیل آینده پژوهی است، قرار دارد. بر اساس یافته های پژوهش به نظر می رسد در این خصوص چهار سناریو را می توان مطرح ساخت که عبارتند از: 1. سناریوی محتمل: که ادامه وضعیت موجود همین روندها و احتمال اینکه ازطرف گروه های تکفیری ضرباتی قابل توجه به امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران در مناطق قابل نفوذ وارد شود، وجود دارد. 2. سناریوی مطلوب: ازبین رفتن کامل و ریشه کن شدن گروه های تکفیری و عدم تهدید امنیت جمهوری اسلامی ایران. 3. سناریوی ممکن: پیروزی کامل گروه های تکفیری در منطقه و امکان به چالش کشیدن کامل امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران با ورود آنها به کشور. 4. سناریوی باورکردنی: شکست و رفتن گروه های تکفیری از غرب آسیا و حضور آنها در مناطق دوردست مثل آفریقا یا آسیای شرقی دور و زدن ضربات محدود و کم اهمیت به امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران. شدت و ضعف هرکدام از این سناریوهای چهارگانه در قالب 12 شاخص، سنجیده شده است. چهارچوب نظری این پژوهش براساس نظریه رئالیسم تدافعی و رئالیسم تهاجمی است.
قلمروگستری عربستان سعودی و تهدیدات منطقه ای آن باتأکیدبر جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقه غرب آسیا در طول تاریخ از جوانب گوناگون دارای اهمیت راهبردی بوده و در سده های اخیر بر این اهمیت افزوده شده است. ازطرف دیگر، طی دهه های اخیر این منطقه بی ثبات ترین منطقه جهان و فضای جغرافیایی تولید و زایایی گروه های مختلف تروریستی محسوب می شود. این شرایط محصول رقابت ها و قلمروگستری های منطقه ای و فرامنطقه ای است. کشور عربستان سعودی از بدو تشکیل (1932م)، مبتنی بر ایدئولوژی خاص خود همواره درپی قلمروگستری و افزایش حوزه نفوذ خود در منطقه بوده و با وقوع انقلاب اسلامی در ایران، این اقدامات با حدت و شدت بیشتر و باتکیه بر حمایت قدرت های غربی و درآمد کلان حاصل از فروش نفت، تداوم داشته است. برهمین اساس، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، این مقاله می کوشد پیامدها و تهدیدات منطقه ای این قلمروگستری را در منطقه و به طورخاص بر جمهوری اسلامی ایران مورد کنکاش قرار دهد. استدلال اصلی نویسندگان مقاله آن است که قلمروگستری ذهنی و عینی عربستان سعودی از عوامل اصلی بی ثباتی، تنش و گسترش تروریسم و تندروی در منطقه بوده، منازعات فرقه ای، تشدید رقابت های نظامی و تسلیحاتی و تزلزل در قلمروهای ملی را باعث شده است. همچنین تلاش جهت ایجاد شکاف و تعارض مذهبی در کشور و تضعیف هویت ملی، ایجاد چالش های قومی، گسترش و تقویت گروه های تروریستی و معاند، تلاش برای در انزوا قراردادن و کاهش نفوذ منطقه ای ایران، استحکام بخشیدن به رژیم جعلی صهیونیستی و تضعیف محور مقاومت، ایران هراسی و شکل گیری اتحاد سیاسی و نظامی ضد ایران، تلاش برای فشار اقتصادی بر جمهوری اسلامی ایران با بهره گیری از اهرم افزایش و کاهش قیمت نفت و تلاش برای کاهش اهمیت راهبردی تنگه هرمز از جمله مهم ترین پیامدها و تهدیدات قلمروگستری عربستان سعودی برای جمهوری اسلامی ایران است.
بررسی مناسبات امنیتی امریکا و عربستان سعودی بر پایه نظریه نورفتارگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه نورفتارگرایی، مفهوم امنیت را بیش از هر چیز، به عنصر فرهنگ وابسته می داند و سازه های آیکونوگرافیک همچون تاریخ و فرهنگ را در تثبیت امنیت، مهم تلقی می کند. ازسوی دیگر، برجسته بودن مفهوم قدرت در این نظریه، باعث می شود تا امنیت از مفهومی چندبعدی و سلسله مراتبی برخوردار شود. بنابراین، می توان رفتارهای امنیتی همگرایانه میان امریکا و عربستان را که از سال 2011 بدین سو افزایش روزافزونی یافته و پس از تغییرات در ریاست جمهوری امریکا از سال 2017 به این سو خصلتی راهبردی یافته است، در چند بعد بررسی کرد. این ابعاد شامل بنیادهایی چون هژمونی، ایدئولوژی و فرهنگ است. بنابر پیش فرض نظریه نورفتارگرایی، فقدان ساختارهای تثبیت شده فرهنگی و غلظت ایدئولوژی از زمینه های مهمی است که می تواند فقدان امنیت را در یک کشور نشان دهد. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی به این دو پرسش، پاسخ داده است که رفتارهای فزاینده امنیتی عربستان سعودی در منطقه چگونه قابل تبیین است و نیز مناسبات فزاینده امنیتی این کشور با امریکا به ویژه پس از روی کار آمدن دونالد ترامپ، چه بازخوردهایی دارد؟ نتایج، نشان می دهد که مفاهیمی همچون وابستگی ایدئولوژیک، فقدان تاریخی دولت ملت، نقصان در هویت های نرم افزاری فرهنگی و قدرت تک لایه ای، رفتار فزاینده امنیتی عربستان در محیط بیرونی را تعیین و توجیه می کند. به سخن دیگر، عربستان سعودی با برون فکنی کاستی های ایدئولوژیک، از میدان های منازعه در محیط بیرونی برای پرکردن گسست های تاریخی و فرهنگی دولت ملت خود بهره می برد. به همین دلیل، رفتارهای امنیتی و قدرت سخت افزاری در منطقه خلیج فارس و غرب آسیا بازتولید می شود.