مقالات
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با اذعان بدین امر و با تکیه بر رویکرد جامعه شناسی سیاسی و مطالعات کتابخانه ای در این زمینه، درصدد پاسخگویی به این پرسش هاست: مؤلفه های مؤثر بر امنیت داخلی چیست و نظام های سیاسی برای تقویت ثبات سیاسی و کاهش تهدیدهای امنیت داخلی خود چه اقداماتی را باید انجام دهند؟
این مقاله با پذیرش گفتمان ایجابی امنیت، امنیت داخلی را وضعیتی معرفی می کند که نظام سیاسی درصدد ایجاد اطمینان خاطر و حداکثر رضایتمندی بین شهروندان خویش است؛ از این رو آن را محصول تعامل مشترک جامعه و نظام سیاسی می داند. با این تفسیر، مفهوم «مشروعیت سیاسی» کلیدواژه ای اساسی در تبیین مؤلفه های اثرگذار بر امنیت داخلی است و مقاله پیش رو ضمن بیان جایگاه و نقش آن در امنیت داخلی، درصدد است با تشریح ابعاد این مفهوم در سطح تحلیل کلان، سایر مؤلفه های اثرگذار بر امنیت داخلی را تبیین کند. در این سطح تحلیل، مفهوم مشروعیت سیاسی دارای دو بعد نظری و عملی (ذهنی و عینی) است. در بعد نظری، به بحث توان نرم افزاری نظام سیاسی ایدئولوژی سیاسی و مکانیسم های جامعه پذیری سیاسی در تولید و بازتولید ارزش ها و باورهای اجتماعی متناسب با ارزش ها و باورهای سیاسی مد نظر توجه شده و در بعد عملی نتایج عملی نظام سیاسی و میزان فایده مندی آن برای مردم مورد بررسی قرار گرفته است. این بعد به بررسی نقش دو مؤلفه «کارامدی» و «پاسخگویی» در تقویت مشروعیت نظام سیاسی و در نتیجه افزایش امنیت در عرصه داخلی می پردازد.
بیداری در جهان اسلام؛مفهوم شناسی ، اهداف و شاخصه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گروهی از محقّقین، نمودار تاریخی رشد و انحطاط تمدّن اسلامی را چنین ترسیم می کنند: «تمدّن اسلامی از قرن اوّل تا قرن پنجم قمری رو به ترقّی گذاشت، سپس رفته رفته تنزّل کرد و با حمله ی مغول به حضیض مرگباری درافتاد و آثار عمده ی عظمت سیاسی و فرهنگی آن یکسره ویران شد؛ با این همه، این تمدّن از میان نرفت و بار دیگر اوج گرفت. در مرحله ی دوّم ترقّی که از آخرین دهه ی قرن هفتم تا پایان قرن یازدهم ادامه یافته در سرزمین اسلام امپراتوری از بزرگترین امپراتوری های جهان، یعنی امپراتوری ایران، عثمانی و هند استقرار یافت. این مرحله از اعتلا بار دیگر از آغاز قرن دوازدهم تا اواسط قرن سیزدهم رو به افول گذاشت و اینک تقریباً در همه ی سرزمینهای اسلامی، نشانه هایی از موج جدید بیداری اسلامی به چشم می خورد.»هم اینک گروه های اسلامی، فعال ترین جریان های سیاسی جهان اند. علت این فعالیت که جدی و فراگیر است، آگاه شدن مسلمانان از عقب ماندگی ها، توسعه نیافتگی ها و کاستی های موجود در جهان اسلام است. این آگاهی ها، آنان را به جنبش و تلاش بیشتر در یک صدساله اخیر، واداشت. این تلاش، همان پدیده ایی است که جنبش بیداری اسلامی اش می نامند. از آنجا که پدیده مذکور واجد تحولاتی است که امنیت جهان اسلام را متاثر خواهد کرد، ازینرو ضرورت دارد مورد مداقه بیشتر قرار گیرد. پژوهش پیش رو تلاشی در جهت واکاوی و دقت در مفهوم شناختی و تبیین پدیده بیداری اسلامی بعنوان یکی از عوامل دخیل در وضعیت امنیتی جهان اسلام در دوران اخیر است. از این منظر مفهوم شناسی، تبیین ماهیت، اهداف و شاخصه ها آن مهم ترین دغدغه این نوشتار است.
تأثیر بیداری اسلامی بر تغییر مناسبات قدرت در نظام بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی و تحلیل چیستی و ماهوی بیداری اسلامی و تأثیر آن بر مناسبات قدرت در نظام بین الملل –در دو سطح منطقه ای و بین المللی- می باشد. سوال اصلی این پژوهش این است که بیداری اسلامی کدام سطح از نظام بین الملل را تغییر داده و یا خواهد داد؟ به تعبیر دیگر بیداری اسلامی باعث تغییر نظام بین الملل خواهد شد یا تغییر در نظام بین الملل؟ فرضیه اصلی این پژوهش این است بیداری اسلامی باعث تغییر در مناسبات قدرتی داخل و بین دولتهای منطقه و فرامنطقه ای شده است و اگر سیاست مصادره بیداری اسلامی و بحران سازی غرب در سوریه به مثابه زخمی بر پیکر بیداری اسلامی نبود، می رفت تا تغییر ساختاری را در نظامات و مناسبات منطقه ای و فرامنطقه ای بدنبال داشته باشد. هرچه هست ساخت سیاست و قدرت داخلی و منطقه ای خاورمیانه دوران گذار به ثبات را طی می کند. بنابراین بیداری اسلامی با ویژگی های درونی و محیطی خود باعث شکل گیری بلوک جدیدی از قدرت خواهد شد که تغییر در مناسبات قدرت ( توزیع نابرابر و ایجاد اتحاد ها و ائتلاف های جدید) در نظام بین الملل را در پی خواهد داشت. روش تحقیق تحلیلی –تاریخی و توصیفی- تبیینی با استفاده ترکیبی از حوزه ها و مفاهیم میان رشته ای در رشته های مطالعات استراتژیک، تجزیه و تحلیل سیاست خارجی و سیاست تطبیقی و سیاستگذاری امنیت ملی و مسأله حقوق بشر خواهد بود.
پیامد های سیاسی- امنیتی افزایش قدرت منطقه ای ترکیه بر منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به دنبال آن است که پیامدهای سیاسی- امنیتی افزایش قدرت منطقه ای ترکیه را در حوزه شرق مدیترانه منطقه غرب آسیا[ شامل کشورهای سوریه، لبنان و فلسطین اشغالی] بر منافع ملی جمهوری اسلامی ایران مورد ارزیابی و واکاوی قرار دهد. روش تحقیق این پژوهش توصیفی – تحلیلی است و اطلاعات و داده های کتابخانه ای بر مبنای استدلال علمی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. سوال اصلی مقاله این است که افزایش قدرت منطقه ای ترکیه چه پیامدهای سیاسی- امنیتی بر منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در حوزه شرق مدیترانه دارد؟ نتایج این پژوهش نشان می دهد که قدرت منطقه ای ترکیه در یک دهه گذشته افزایش یافته و در بسیاری از رویداد ها و فرآیند های منطقه ای از منابع لازم برای اعمال قدرت و پیشبرد سیاست ها و برنامه های خود برخوردار شده است. ایفای نقش مدیریتی و دستیابی به مرجعیت منطقه ایی با میزبانی بسیاری از نشست ها و مذاکرات حساس از جمله برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران، ایفای میانجی گری در مساله به اصطلاح صلح اعراب و اسرائیل و همچنین رویداد ها و انقلاب های مردمی کشورهای منطقه، ارائه مدل حکومتی جایگزین( که مورد حمایت کشورهای غربی نیز می باشد)، ایجاد محور جدید در کنار آمریکا،کشورهای غربی و عربی در مقابل جمهوری اسلامی ایران برای بر هم زدن موازنه استراتژیک در منطقه، تضعیف محور مقاومت اسلامی(مهمترین دستآورد جمهوری اسلامی ایران) با تضعیف سوریه به عنوان بازیگر کانونی این محور، تضعیف عمق استراتژیک جمهوری اسلامی ایران و افزایش تهدیدات نظامی و امنیتی برای آن از سوی رژیم صهیونیستی و حامیان غربی آن، و اتخاذ رویکرد های غرب گرایانه، عملا منافع ملی جمهوری اسلامی ایران را در منطقه به خطر انداخته است. بدیهی است، ادامه چنین روندی کاهش قدرت و کم رنگ شدن نفوذ ایدئولوژیکی جمهوری اسلامی ایران را به دنبال خواهد داشت.
بازیگران داخلی در ساختار سیاسی عراق نوین و تأثیر آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با حمله آمریکا به عراق در آوریل 2003 که موجب فروپاشی رژیم بعث شد، این کشور به دورانی نو گام نهاده که مهم ترین ویژگی آن به قدرت رسیدن بازیگران داخلی جدید در ساختار سیاسی است. این مقاله با هدف شناخت بازیگران داخلی در ساختار سیاسی عراق نوین و تأثیر آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران تدوین شده است. برای دستیابی به هدف، این سؤال مطرح شد که حضور بازیگران داخلی در ساختار قدرت سیاسی عراق نوین چه تأثیری بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران خواهد داشت؟ با توجه به ماهیت و نوع موضوع مورد مطالعه، در گردآوری داده ها و اطلاعات از منابع کتابخانه ای استفاده و به روش توصیفی تحلیلی به آن پرداخته شد.
جایگاه کرکوک در معادلات راهبردی عراق: با تمرکز بر موضوعات کلیدی و کارگزاران تحول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات عادی کشورها هنگامی صبغه راهبردی می یابد که ارزش های حیاتی بازیگران متحول شود؛ یعنی مؤلفه هایی چون تمامیت ارضی، انسجام اجتماعی و رژیم سیاسی آنها از سوی نیروهای داخلی یا قدرت های خارجی یا هر دو دگرگون شود. بر این مبنا در واپسین روزهای سال 2013 موضوع کرکوک و آینده آن دوباره به بحثی پرمناقشه تبدیل شد و مجموعه ای از بازیگران داخلی، منطقه ای و بین المللی درباره سرشت بحران کرکوک و سرنوشت آن موضع گیری کردند. پس از خروج آمریکا از عراق در سال 2011، حدس غالب این بود که عراق با خلأ امنیتی مهمی مواجه خواهد شد و نگاه ها به منطق بازیگران در شکل دهی به آینده حیات سیاسی عراق دوخته شده بود. اکنون با فرض اینکه موضوع کرکوک کانون تراکم منافع هویتی اقتصادی بازیگران داخلی و منطقه ای است، این پرسش مطرح است که بحث های مناقشه انگیز و مسأله آفرین در کرکوک کدام اند و بازیگران کلیدی چه برداشت و موضعی در برابر این موضوعات دارند؟ نویسندگان این مقاله با بررسی اسناد علمی تولیدشده در باب ریشه های بحران کرکوک و مقایسه یافته های محققان این حوزه به این فرضیه قابل تأیید رسیده اند که طولانی شدن بحران کرکوک به ارزش موضوع مورد مناقشه بستگی دارد و ارزش اقتصادی هویتی کرکوک به حدی است که طرف های درگیر حاضر و قادر به اغماض و مصالحه نیستند. دیگر اینکه برخلاف دهه های پیشین و در پناه گفتمان های مهمی چون حقوق بشر و نفی تبعیض، حتی ضعیف ترین اقلیت ها هم خود را قادر به بقا و انتخاب سبک زندگی می دانند. در نهایت باید به منافع و علایق متعارض قدرت های متعددی اشاره کرد که برد دیگری را باخت خود می پندارند و به تداوم بحران کنونی اشاره می کنند. هم چنین افزایش تدریجی قدرت حکومت مرکزی (بغداد) و رشد خودباوری در اقلیم کردستان مؤلفه جدیدی است که افق های پیش روی کرکوک را تیره و تار کرده است.