مهندسی جغرافیایی سرزمین
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره 7 زمستان 1402 شماره 4 (پیاپی 18) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از مسائل اصلی در جامعه روستایی ایران، تغییر کاربری اراضی روستایی و کاهش چشمگیر فعالیت های کشا.رزی است. عوامل زیادی در تغییرات کاربری اراضی روستایی تأثیرگذار هستند.
هدف: هدف این پژوهش، شناسایی متغیرهای کالبدی و محیطی تأثیرگذار بر تغییرات کاربری اراضی روستاهای پیرامون کلانشهر رشت بود. روش شناسی: روش انجام پژوهش نیز توصیفی – تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی است، برای تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Spss از آزمون آماری تی تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چند متغیره استفاده شده. جامعه آماری تحقیق 37 روستای دارای سکنه که مرز مشترک با شهر رشت داشتند به عنوان روستاهای نمونه انتخاب شدندکه با استفاده از فرمول کوکران 516 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: شامل 37 سکونتگاه روستایی پیرامون شهر رشت است که با مساحت 9863.6720 هکتار در مختصات جغرافیایی 49 درجه 27 دقیقه طول شرقی و 37 درجه و 23 دقیقه عرض شمالی قرار گرفته است.
یافته ها و بحث: یافته های به دست آمده نشان می دهد در بین عوامل کالبدی، عامل نزدیکی به شهر تا حدود 67 درصد از تغییرات متغیر وابسته را پیش بینی می کند. همچنین دو عامل نزدیکی به مراکز کار و دسترسی به راه های ارتباطی به ترتیب با ضرایب 548/0 و 511/0 بر تغییرات کاربری اراضی تأثیرگذار بودند. عامل نزدیکی به شهر، عامل نزدیکی به کار و دسترسی به راه های ارتباطی به ترتیب بیشترین تاثیر را در تغییر کاربری اراضی دارند.
نتیجه گیری: نتایج مطالعات برای عوامل محیطی نشان داد که چهار شاخص بر تغییرات کاربری اراضی تأثیرگذار هستند. ظرفیت های گردشگری روستا با ضریب استاندارد 821/0 بیشترین تأثیرگذاری را داشت. همچنین مساعد نبودن زمین روستا برای فعالیت های کشاورزی با ضریب استاندارد 785/0 در تغییرات کاربری اراضی روستایی تأثیر داشت. دور بودن از منابع آبیاری و دسترسی نداشتن به آب نیز به ترتیب با ضرایب 613/0 و 568/0 در تغییرات متغیر وابسته تأثیرگذار بودند.
تحلیل شاخص های پایداری فضای شهری در کلانشهر تهران با رویکرد عدالت فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: از آنجایی که سیاست های تخصیص و توزیع منابع در شهرها، توسط برنامه ریزان و مدیران شهری صورت می گیرد، بنابراین مسئولان شهر های اسلامی، مجریان اصلی اجرای عدالت فضایی و سیاست های اجرایی رفاه اجتماعی در شهرها هستند. نابسامانی نظام توزیع مراکز امکانات و خدمات در فضاهای شهری زمینه ساز نابرابری اجتماعی شهروندان در برخورداری از این خدمات شده است. تحلیل نابرابری ها در سطح مناطق شهری، نقطه شروع خوبی برای شناخت وضعیت نامتوازن شهرها می باشد.
هدف: هدف پژوهش حاضر تحلیل و سنجش میزان پایداری فضایی کیفیت محیط در مناطق 22 گانه کلانشهر تهران است.
روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری داده ها اسنادی می باشد. همچنین از مدل های کمی و تصمیم گیری VIKOR، ضریب همبستگی، آنتروپی شانون و سیستم اطلاعات جغرافیایی Arc Gisاستفاده شده است.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: مناطق 22 گانه کلانشهر تهران است.
یافته ها و بحث: یافته های پژوهش نشان می دهد شاخص های پایداری فضایی کیفیت محیط به صورت متوازن توزیع نشده و تفاوت چشمگیری بین مناطق کلانشهر تهران از نظر برخورداری از شاخص های پایداری ملاحظه می شود. نتایج مدل بیانگر این است که، منطقه 21 و منطقه 18 کلانشهر تهران با ضریب پایداری محیطی به ترتیب(118/0) و (177/0) در رتبه اول و دوم قرار گرفته اند. منطقه 10 کلانشهر تهران با ضریب(627/0 )در رتبه 20 قرار دارد، منطقه 8 کلانشهر تهران با ضریب(650/0) در مرتبه 21 و در نهایت منطقه 13 تهران با ضریب پایداری محیط(664/0) در مرتبه 22 قرار گرفته است.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش مدیران و برنامه ریزان کلانشهر تهران می توانند با تغییر سیاست و اصلاح بودجه بندی فضایی- مکانی، نابرابری های فضایی و ناپایداری محیطی را تقلیل دهند و در نتیجه محیط شهری پایدارتری را در ابعاد مختلف برای شهروندان کلانشهر تضمین کنند.
بررسی فرونشست زمین به دلیل برداشت بی رویه از منابع آب های زیرزمینی با تکنیک تداخل سنجی راداری در دشت فسا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: فرونشست زمین یک پدیده زمین شناسی زیست محیطی است که باعث آسیب رسانی به نقاط جمعیتی و سکونتگاه های انسانی و خسارت های زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی می شود.تکنیک تداخل سنجی راداری یک ابزار قوی در برآورد فرونشست با دقتی در محدوده میلی متر با استفاده از مشاهدات فاز را دارا هستند.
هدف: یکی از مناطقی که با مخاطره فرونشست مواجه است، دشت فسا در استان فارس است که با توجه به اهمیت موضوع در این تحقیق به بررسی میزان فرونشست، مطالعه سطح آب زیرزمینی و بررسی کشت آبی و دیم منطقه مورد مطالعه پرداخته شد.
روش شناسی: به منظور محاسبه فرونشست از تصاویر سنتینل رادار با فرمت(SLC) تک منظر با پوراریزاسیون(VV) جهت محاسبه میران نرخ جابجایی استفاده می شوند. روش تداخل سنجی راداری روشی برای ترکیب تصاویر SAR گرفته شده از سنجنده های راداری ماهواره Sentinel 1A سال های 2016 تا 2020 و همچنین اطلاعات چاه های پیزومتری موجود در منطقه اخذ و تغییرات آن ها در طول دوره 1399-1372 در نرم افزار GIS با استفاده از مدل درون یابی IDW نقشه سطح آب زیرزمینی تهیه و مورد استفاده قرار گرفته است.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: دشت فسا یکی از وسیع ترین و مهم ترین دشت های استان فارس است که چه از نظر جمعیت انسانی ساکن و همچنین سطح زیر کشت دارای اهمیت می باشد.
یافته ها و بحث: سطح آب زیرزمینی در محدوده های دارای فرونشست زمین با افت همراه بوده است. به خصوص در روستاهای دستجه، صحرآورد و قاضی کوچک که بیشترین میزان افت سطح آب زیرزمینی را دارا می باشد و در پهنه خطر فرونشست زیاد هم قرار دارند. زمین های منطقه بیشتر شامل باغات و کشت آبی است. و با توجه به امضا طیف بدست آمده از پوشش های گیاهی منطقه مورد مطالعه نوع کشت زمین ها بر اساس دیم کاری یا کشت آبی، شناسایی شد.
نتیجه گیری: طبق نتیجه بدست آمده یکی از دلایل اصلی فرونشست زمین در منطقه مورد مطالعه، برداشت بی رویه از منابع آب زیرزمینی است و در نهایت با استفاده از نقشه پهنه بندی خطر فرونشست مشخص شد که به طور کلی 11401 نفر در محدوده خطر فرونشست زندگی می کنند. ضروری است سازمان ها و نهادهای متولی با اتخاذ سیاست ها و برنامه ریزی های مناسب، پیش از وقوع بحران درصدد کاهش هر گونه آسیب به سکونتگاه های انسانی، جمعیت و زیرساخت های موجود در این مناطق باشند.
شناسایی موانع توسعه کسب و کارهای روستایی با رویکرد ماندگاری ساکنین (مورد مطالعه: روستاهای مرزی استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: کشور ایران در پهنه سرزمینی خود، دارای 8574 کیلومتر مرز است، عدم توجه به نواحی پیرامونی به ویژه مناطق مرزی در کشورهای مختلف درروند توسعه ای این نواحی اختلال ایجاد کرده است و باعث کمبودهای بالقوه ازجمله فقدان اشتغال، نازل بودن درآمد و عدم دسترسی به نیازهای اولیه در این نواحی استراتژیک شده و زمینه را برای معضلات و نابسامانی هایی چون قاچاق کالا، مهاجرت، شورش و ناامنی را فراهم کرده است. مرزها تعیین کننده حدود و قلمرو جغرافیایی حاکمیت، صلاحیت و مالکیت یک حکومت سیاسی هستند و کشورها و دولت ها را از یکدیگر جدا و متمایز می کنند. کشورهای درگیر با مسائل ناامنی در مناطق مرزی دریافته اند که به دلایل مختلف از جمله فقر و تنگدستی، ناامنی گسترش یافته و این ناامنی به طور مستقیم به کل کشور منتقل شده است.
هدف: نظربه چندساحتی بودن توسعه مناطق مرزی (اقتصادی، امنیتی، اجتماعی و فرهنگی) هدف از این تحقیق شناسایی موانع توسعه کسب و کارهای روستایی بعنوان یک محرک اقتصادی با رویکرد پایداری و ماندگاری ساکنین در مرزها با مورد مطالعه شهرستان های مرزی مهران و دهلران در استان ایلام می باشد.
روش شناسی: این پژوهش، کمّی و ماهیت و هدف آن کاربردی و ازنظر گردآوری داده ها نیز توصیفی- پیمایشی می باشد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS به عنوان نرم افزار اصلی و از نرم افزار LISREL به عنوان نرم افزار کمکی برای روش تحلیل عاملی (از نوع اکتشافی) استفاده شد. جامعه آماری تحقیق شامل اساتید مرتبط با حوزه های اقتصاد، مدیریت، جغرافیای سیاسی و امنیت مرزها دانشگاه های استان ایلام، فعالان اقتصادی و تعاونی داران مرزی در شهرستان های مهران و دهلرن و مدیران اجرایی، نظامی و انتظامی استان ایلام می باشد.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی پژوهش شامل شهرستان های مرزی مهران و دهلران در استان ایلام می باشد.
یافته ها و بحث: در این پژوهش 25 متغییر بعنوان موانع توسعه کسب و کارهای روستایی در مناطق مرزی شناسایی شدند که پس از به کار بردن تحلیل عاملی، برای تعیین تعداد عوامل از ملاک کیسر استفاده شد. برپایه این ملاک، 4 عامل (عوامل فردی و اجتماعی و فرهنگی، عوامل اداری و حمایتی، عوامل مالی و اقتصادی، عوامل امنیتی و سیاسی) دارای ارزش ویژه بالای 1 شناسایی و به عنوان عوامل قابل استخراج تعیین شدند. با توجه به شاخص های آماری با استفاده از روش تحلیل عوامل اصلی، این 4 عامل در مجموع 92.672 درصد از واریانس کل متغیرها را توانستند تبیین کنند.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد عوامل فردی، اجتماعی و فرهنگی با مجموع بار عاملی 6.055 ، عوامل اداری و حمایتی با مجموع بار عاملی 4.711، عوامل مالی و اقتصادی با مجموع بار عاملی 2.928 و عوامل امنیتی و سیاسی با مجموع بار عاملی 1.407 به ترتیب بعنوان مهمترین موانع توسعه کسی و کارهای روستایی در مناطق مرزی می باشند.
ارزیابی و پهنه بندی تقویم اکوتوریسم منطقه شمال غرب کشور در جهت توسعه فعالیت های گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: آب و هوا از مهم ترین عوامل مؤثر بر تعیین زمان مناسب گردشگری و توسعه صنعت توریسم می باشد و کشور ایران و منطقه آذربایجان به لحاظ قدمت تاریخی و دارا بودن جاذبه های توریستی و اکوتوریستی و همچنین شرایط آب و هوایی مناسب پتانسیل بسیار بالایی در زمینه جذب توریست دارد.
هدف: با توجه به تأثیر فراوان اقلیم بر آسایش انسان و صنعت توریسم و پتانسیل های اکوتوریستی فراوان استان های واقع در شمال غربی کشور و تنوع فراوان اقلیمی این منطقه، هدف این تحقیق ارزیابی شرایط اقلیم گردشگری برای فعالیت های اکوتوریستی مانند پیک نیک، طبیعت گردی، کوهنوردی و ... در چهار استان واقع در شمال غرب کشور در جهت تعیین مناسب ترین زمان برای گردشگری می باشد.
روش شناسی: در این تحقیق به منظور ارزیابی و پهنه بندی تقویم اکوتوریسم در شمال غربی کشور از مدل ریمن و شاخص دمای معادل فیزیولوژیک ([1]PET) استفاده گردیده است. بدین منظور از بین ایستگاه های سینوپتیک موجود در منطقه، 19 ایستگاه که دارای طول دوره آماری بالای 30 سال (2014- 1985) بودند، انتخاب گردید. سپس داده های مربوط به پارامترهای اقلیمی شامل دمای هوای خشک، رطوبت نسبی، سرعت باد، ابرناکی و فشار بخار اشباع در دوره روزانه و ساعتی از سازمان هواشناسی دریافت گردید. شرایط آسایش اقلیم گردشگری و تنش های گرمایی و سرمایی در روزها و ماه های مختلف سال با استفاده از شاخص PET ارزیابی گردیده و سپس با استفاده از نرم افزار ArcGIS پهنه بندی گردید.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی شامل شمال غرب ایران می باشد .
یافته ها و بحث: در این مناطق مناسب ترین زمان برای فعالیت های گردشگری از اواسط اردیبهشت تا اواخر خرداد و از اوایل شهریور تا اواسط مهر ماه دیده می شود. در مقابل در ماه های تیر و مرداد برای دوره بسیار کوتاهی تنش گرمایی با شدت پایین و از اواخر مهر تا اواسط فروردین تنش های سرمایی با شدت های مختلف وجود دارد. اما در مناطق کوهستانی مانند اردبیل، خلخال، سراب و مشکین شهر تقویم اقلیم گردشگری تا حدودی متفاوت است؛ در این مناطق دوره آسایش اقلیمی از اوایل خرداد شروع شده و تا اواسط شهریور ادامه می یابد. در این مناطق در ماه های فصل تابستان شرایط بسیار ایده آلی از لحاظ اقلیمی برای فعالیت های گردشگری وجود دارد. همچنین در بین ماه های مهر تا فروردین تنش های سرمایی با شدت های متوسط تا خیلی شدید حاکم است اما تنش های گرمایی در این مناطق به ندرت اتفاق می افتد.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که در بیشتر بخش های منطقه شمال غرب مانند شهرهای تبریز، ارومیه و زنجان تقریباً روند مشابهی از شرایط اقلیم گردشگری وجود دارد.
اولویت بندی شهرستان ها و تحلیل مکان یابی احداث فرودگاه در استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یافتن مکان مناسب برای احداث فرودگاه در استان های کشورکه با تکیه بر ویژگی های فیزیکی، هوانوردی و جغرافیایی، اﻗﺘﺼﺎدی و ﻋﻮاﻣﻞ زیست محیطی باشد، می تواند تأثیرات بسیار مهمی در آن منطقه بگذارد. مطالعات مکان یابی فرودگاه ها، یکی از مهمترین مباحث در مناطق (استانی، شهری و...) به شمار می رود که با توجه به نقش و عملکرد خود، تأثیر بسزایی در جا به جایی افراد و کالا ها دارد لذا بر این اساس مکان یابی نادرست فرودگاه ها یکی از مهمترین مسایلی است که در برخی فرودگاه ها با آن روبه رو هستیم، به گونه ای که، بر اثر این اشتباه صدمات جانی و مالی فراوانی به وقوع می پیوندد.
هدف: در همین راستا پژوهش حاضر بر آن است تا با ارائه تکنیک فرا ابتکاری، و با شناسایی معیارهای استاندارد، اولویت بندی شهرستان های آذربایجان شرقی را بمنظور احداث فرودگاه انجام داده و در نهایت نتایج را با مدل سکا و روش کوپراس مقایسه کند.
روش شناسی: این تحقیق از نظر هدف یک تحقیق توسعه ای-کاربردی و از نظر روش پژوهش یک تحقیق توصیفی است. در این پژوهش تحلیل مکان یابی احداث فرودگاه با توجه به روش های تصمیم گیری مورد توجه قرار گرفته است.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: آذربایحان شرقی که مرکز آن شهر تبریز و دارای 21 شهرستان می باشد.
یافته ها و بحث: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که هر سه روش نشان دهنده آن است که شهرستان میانه مناسب ترین گزینه برای احداث فرودگاه و همچنین ترتیب اولویت گزینه ها در هر سه روش یکسان است.
نتیجه گیری: باتوجه به مقایسه های انجام شده، بکارگیری تکنیک ارائه شده در این پژوهش، برای سازمان ها و شرکت های مختلف در اتخاذ تصمیمات درست تر بسیار راهگشا خواهدبود. همچنین ﺑﺎ درنظر گرفتن ﻋﻤﻠﮑﺮد تکنیک در مکان یابی ﻓﺮودﮔﺎه، اﯾﻦ تکنیک ﺗﻮاﻧﺎیی انتخاب گزینه مناسب و ﻣﮑﺎﻧﯿ ﺎﺑﯽ در ﭘﺮوژه های مختلف را دارد.
ارزیابی تأثیر گردشگری مذهبی در امنیت محیط های روستایی(مطالعه موردی: روستاهای شهرستان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه در جهان، امنیت مهمترین فاکتور در تدوین استراتژی های توسعه گردشگری پایدار به شمار آمده، و با آن ارتباط مستقیم دارد. به صورتی که امنیت گردشگری می تواند منجر به توسعه اقتصاد محلی، افزایش اشتغال و سطح درآمد جوامع بومی، بالاخص نواحی روستایی گردد.
هدف: هدف از پژوهش حاضر؛ ارزیابی تأثیر گردشگری مذهبی در امنیت محیط های روستایی در قالب سه فاکتور امنیت ارتباطی، اجتماعی و زیست محیطی می باشد.
روش شناسی: واحد تحلیل در این مطالعه روستا بوده و جامعه آماری آن از دو گروه جامعه میزبان(101 نفر) و خبرگان(24 نفر) تشکیل شده است. لذا از طریق پرسشنامه محقق ساخته که روایی و پایایی آن نیز تائید شده، انجام گرفته است. جهت تجزیه و تحلیل، وزن دهی و رتبه بندی معیارها از روش MABAC وFAHP ، استفاده شده است.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی پژوهش شامل روستاهای شهرستان کرمان در استان کرمان می باشد ، این شهر در میان دشت کرمان از شمال به دشت زنگی آباد و زرند، از جنوب به دشت ماهان، از شرق به ارتفاعات صاحب الزمان و جنگل قائم، از غرب به کوه های حد فاصل دشت کرمان و رفسنجان و درّه باغین، محدود می شود.
یافته ها و بحث: یافته های پژوهش نشان داده که میانگین وزنی اثرگذاری گردشگری مذهبی بر امنیت جامعه محلی در سطح 99 درصد معنادار بوده. به صورتی که بعد ارتباطی امنیت با ارزش وزنی 524/0 و بعد زیست محیطی با ارزش وزنی 187/ 0به ترتیب بالاترین و پایین ترین اهمیت را به خود اختصاص داده اند.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که به لحاظ ناامنی، روستاهای لنگر و حجت آباد به ترتیب بالاترین و پایین ترین رتبه را داشته اند. بر این اساس با بر طرف نمودن نقاط ضعف امنیتی روستاها می توان نقش بسزایی در توسعه گردشگری و بالا بردن امنیت محیط های روستایی منطقه ایفا نمود.
بررسی و تحلیل تئوری حق به شهر و نقش آن در تحقق حکمروائی خوب شهری در کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: حق به شهر یک حق بشری است که شامل تعلق یافتن شهر به همه ی شهروندان و مشارکت آنان در امور شهری است. حق به شهر تضمین مساوی بودن فرصت ها و توزیع مناسب خدمات و امکانات است که می تواند ارتباط دوسویه ی مؤثری با حکمروایی خوب شهری ایفا نماید.
هدف: هدف تحقیق حاضر بررسی و تحلیل تئوری حق به شهر و نقش آن در تحقق حکمروائی خوب شهری در کلان شهر تبریز می باشد.
روش شناسی: تحقیق حاضر ازنظر نوع هدف کاربردی و ازلحاظ ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی و برای جمع آوری داده ها از روش های کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. جامعه آماری را شهروندان ساکن در کلان شهر تبریز تشکیل می دهند که طبق سرشماری مرکز آمار در سال 1395 دارای ۱۵۵۸۶۹۳ نفر جمعیت و 497898 خانوار بوده که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 337 نفر از شهروندان به عنوان نمونه انتخاب شدند. در انتخاب شهروندان، افراد بالای 20 سال مورد پرسشگری قرار گرفتند و برای نمونه برداری در مناطق ده گانه کلان شهر نیز از روش خوشه ای استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های تی تک نمونه ای، میانگین، کروسکال والیس، رگرسیون وزنی جغرافیایی و تحلیل مسیر استفاده گردید.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی تحقیق کلانشهر تبریز مرکز استان آذربایجان شرقی در شمال غرب ایران است.
یافته ها و بحث: یافته ها نشان داد، در بین شاخص های حق به شهر شاخص متنوع بودن فعالیت ها و کاربران در وضعیت مطلوبی قرار داشته و سایر شاخص ها در وضعیت قابل قبولی قرار ندارند. ازنظر فضایی منطقه 9 با میانگین رتبه ای 05/175 و منطقه 7 با میانگین رتبه ای 10/170 در وضعیت مطلوبی به سر می برند. ازنظر شاخص های حکمروایی خوب شهری نیز شاخص های مشارکت، قانونمندی و پاسخگویی در وضعیت متوسط به بالایی بوده و منطقه 8 و 7 از این نظر وضعیت مطلوبی دارند.
نتیجه گیری: شاخص های تئوری حق به شهر در سطح کلانشهر تبریز اثرات متنوعی در تحقق حکمروایی خوب شهری از دیدگاه شهروندان دارد. چنانچه، شاخص های پذیرش تفاوت و تضادهای شهری با مقدار 242/0 و آزادی فعالیت در فضای شهری با مقدار 145/0 بیشترین تأثیرگذاری در تحقق حکمروایی خوب شهری در کلان شهر تبریز داشته اند. لذا، می توان گفت در فرایند حکمروایی خوب شهری در متروپلیس های ایران توجه به تئوری حق به شهر و حقوق شهروندی از ضروریات توسعه پایدار شهری است.
نقش مناطق آزاد در توسعه روستایی، چالش ها و راهبردها(مورد مطالعه: روستاهای منطقه آزاد انزلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: روستاهای ایران غالباً درگیر مسائل متفاوتی هستند که مهم ترین آن عملکرد اقتصادی روستا است. در این میان وجود و حضور مناطق آزاد تجاری و صنعتی یکی از راهکارهایی است که توان جذب سرمایه های داخلی و خارجی و به پیروی از آن توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در جوامع انسانی را به دنبال دارد.
هدف: هدف اصلی این تحقیق بررسی اثرات فعالیت منطقه آزاد تجاری – صنعتی بندرانزلی، از ابعاد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی بر روستاهای پیرامون خود و چالشه ای بوجود آمده در توسعه پایدار روستایی می باشد.
روش شناسی: روش تحقیق، توصیفی – تحلیلی و داده های مورد نیاز با استفاده از منابع اسنادی و مطالعات کتابخانه ای، مشاهدات میدانی و توزیع پرسشنامه به گردشگران و مسئولین مرتبط و نیز از طریق مطالعه ی شرایط محیطی–اجتماعی این محدوده و با بررسی فعالیت ها و طرح های توسعه ای منطقه آزاد تجاری–صنعتی انزلی با اهداف توسعه ی گردشگری پایدار گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تحلیلی SWOT استفاده شد. جامعه آماری تحقیق شامل خانوارهای ساکن در 5 نقطه روستایی به عنوان نمونه براساس مسافت کوتاه و تأثیرپذیری بیشتر این روستاها از منطقه آزاد انتخاب شدند.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی شامل نوار ساحلی منطقه آزاد انزلی و روستاهای داخل محدوده می باشد.
یافته ها و بحث: نتایج تحقیق نشان داد که منطقه آزاد تجاری–صنعتی انزلی از موقعیت مناسب جغرافیایی برخوردار است و به دلیل همجواری بندرانزلی با بنادر سایر کشورهای حاشیه دریای خزر می تواند به عنوان قطب گردشگری مطرح شود. نتایج آزمون t نیز با سطح اطمینان 99 درصد نشان داد که منطقه ویژه اقتصادی انزلی سبب بهبود مولفه های اشتغال، درآمد، تثبیت جمعیت، خدمات رسانی و توسعه زیرساخت های حمل و نقل شده است
نتیجه گیری: نتایج نهایی نشان می دهد که تهدیدات زیست محیطی و نرخ بالای تبدیل کاربری اراضی کشاورزی از مهمترین چالش های توسعه در محدوده مورد مطالعه می باشد.
تحلیل علی مولفه های تاثیرگذار بر میزان زیست پذیری در مناطق روستایی (مورد مطالعه: روستاهای بخش مرکزی شهرستان اردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: وجود خطراتی مانند رشد سریع جمعیت، از بین رفتن زمین های کشاورزی و فضاهای باز، کمبود مسکن مناسب، افزایش نابرابری های اجتماعی بین مناطق شهری و روستایی و از بین رفتن حس تعلق به مکان در روستاها، کیفیت زندگی جوامع روستایی را مورد تهدید قرار داد و به دنبال آن زیست پذیری در کانون توجه قرار گرفت و رشد نمود.هدف: با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر با هدف تحلیل علی مولفه های تاثیرپدار بر میزان زیست پذیری مناطق روستایی انجام شده است.روش شناسی: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری 5 روستای بخش مرکزی شهرستان اردستان با 1524خانوار می باشد. حجم نمونه مورد مطالعه بر اساس فرمول کوکران 289 نفر برآورد گردید. پراکندگی تعداد نمونه ها در سطح روستاهای مورد مطالعه به صورت طبقه ای و بر اساس تعداد خانوار آنها می باشد. جهت تحلیل موضوع در بعد اجتماعی، زیست محیطی و اقتصادی از 21 گویه بهره گرفته شد. روایی پرسشنامه توسط پانل صاحبنظران متخصص و مجرب مورد تأیید گردید. ضریب پایایی کل زیست پذیری بر اساس آلفای کرونباخ 846/0 محاسبه گردید.قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی شامل روستاهای بخش مرکزی شهرستان اردستان می باشد .یافته ها و بحث: نتایج نشان می دهد که اعتبار اندازه گیری شده هر پنج مدل اندازه گیری و نیز مدل سه عاملی مرتبه دوم برای بررسی زیست پذیری قابل قبول می باشد. در نهایت شاخص اجتماعی (55/0)، شاخص زیست محیطی(33/0) و شاخص اقتصادی(23/0) از بارهای عاملی را تبیین می نماید.نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که مولفه های تاثیرگذار بر میزان زیست پذیری در مناطق روستایی در وضعیت مطلوبی قرار ندارد.
جایگاه شاخص های رشد هوشمند در توسعه بافت های شهری (مطالعه موردی: شهر مراغه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در پی تحولات بعد از انقلاب صنعتی، رشد جمعیتی و به تبع آن توسعه بافت های شهری بسیار سریع و شتابزده عمل کرده است. به طوری که در دهه های اخیر رشد و گسترش بی رویه شهرها به صورت نوعی معضل یا مسئله درآمده و لزوم بازنگری در دیدگاهها و سیاستهای توسعه های شهری در قالب چارچوبی علمی، بیش از پیش ضرورت یافته است.
هدف: هدف از انجام تحقیق حاضر، شناسایی جایگاه شاخص های رشد هوشمند شهری در تحولات کالبدی نواحی شهر مراغه است.
روش شناسی: پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش، به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است. شاخص های رشد هوشمند شهری در نواحی شهر مراغه بر اساس سه شاخص فشردگی، زیست محیطی و دسترسی با استفاده از مدل های هلدرن، ضریب جینی، تحلیل شبکه ای در نرم افزار Arc map مورد ارزیابی قرار گرفته اند.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: محدوده مورد این تحقیق، شهر مراغه است. این شهر به هفت ناحیه شهرداری تقسیم شده است. تحولات کالبدی نواحی هفت گانه شهر مراغه بر اساس شاخص های رشد هوشمند مورد ارزیابی قرار گرفته اند.
یافته ها و بحث: یافته های تحقیق نشان از رشد پراکنده و بی قواره شهر مراغه دارد. به لحاظ زیست محیطی در زیر شاخص فضای سبز، نواحی1 و 7 بیشترین دسترسی و توزیع فضاهای سبز را دارند. در زیر شاخص شبکه فاضلاب، نواحی 5 و6 کمترین پوشش شبکه را دارند و در شاخص بافت فرسوده، ناحیه های 1، 2 و3 بیشترین مساحت از بافت فرسوده را دارند. در شاخص دسترسی به ایستگاه های اتوبوس، ناحیه 4 و7 کمترین توزیع و ناحیه 6 و1 بیشترین توزیع و دسترسی را دارند، و همچنین در شاخص دسترسی به ایستگاه های تاکسی، ناحیه 5 فاقد ایستگاه تاکسی و ناحیه 1 و 2 بیشترین توزیع ایستگاه تاکسی را دارند.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از تحلیل ها نشان می دهد که، نواحی شرقی مراغه که شامل نواحی پنج و شش است در سطوح پایین برخورداری از شاخص های رشد هوشمند شهری (مخصوصاً در شاخص زیست محیطی و دسترسی) هستند. نواحی مرکزی شهر که شامل نواحی یک، دو و سه می باشد، این نواحی چون در دوره های اول گسترش شهر شکل گرفته اند از شاخص فشردگی مطلوبی نسبت به دیگر نواحی برخوردار هستند، ولی به لحاظ زیر شاخص زیست محیطی، بافت فرسوده که 69/98 هکتار از مساحت این نواحی را شامل می شود، باید تحت بازآفرینی قرار بگیرند، تا به اهداف ارتقاء کیفیت زندگی شهروندان هماهنگ با حفظ منابع ارزشمند زیست محیطی دست یافت.
ارزیابی شاخص مؤثر بر بروز زندگی جمعی در فضاهای عمومی (مطالعه موردی: بلوار کشاورز تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بررسی کیفیت فضاهای عمومی به عنوان یکی از مولفه های ارتقاء کیفیت زندگی شهری از اواخر دهه 1960 میلادی با کارهای نظریه پردازانی همچون جین جیکوبز، یان گل، تیبالدز مطرح گردیده است. با مداخلات وسیعی که طی قرن های اخیر در جهان صورت گرفته است شهرها از فضاهایی برای انسان ها به فضاهایی برای خودروها تبدیل شده تا امروزه در شهرهای کشور و به ویژه کلانشهرها شاهد فضاهای بی روح ، زننده، بی هویت و ساکنانی بدون حس تعلق نسبت به محله و شهر خود باشیم.
هدف: در این پژوهش سعی بر این بوده که ارتباط میان کیفیت فضاهای عمومی و زندگی جمعی در بلوار کشاورز مورد بررسی قرار گیرد.
روش شناسی: این پژوهش از منظر روش تحقیق جزء پژوهش های توصیفی-تحلیلی و از منظر هدف تحقیق کاربردی است. به منظور بدست آوردن اطلاعات، تعداد 375 پرسشنامه در زمان های مختلف از استفاده کنندگان تکمیل گردید. حجم نمونه ها به صورت تصادفی انتخاب شده است و اطلاعات استخراج شده در محیط SPSS مورد تحلیل قرار گرفته است. به منظور ارزیابی دقیق شاخص ها، آزمون همبستگی، تی استیودنت، بار عاملی و میزان انحراف از معیار مورد تحلیل قرار گرفته است.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی شامل بلوار کشاورز شهر تهران می باشد .
یافته ها و بحث: 21 شاخص تبیین شده در چارچوب نظری پژوهش در 4 مولفه تعاملات اجتماعی، فضای انسانی، امنیت محیطی و کیفیات محیطی تقسیم گردید.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از آزمون ها و فرضیات نشان می دهد در بلوار کشاورز بدلیل برگزاری رخ دادهای فرهنگی-مذهبی گوناگون، وجود تعداد زیادی ساختمان و همچنین حضور مردم، وجود پیاده راه عریض و ممتد، مسیر دوچرخه سواری حفاظت شده، ایجادسنگ فرش مناسب برای افراد نابینا و حضور بانوان در فضا، امکان استفاده افراد توانیاب از این فضاها، مولفه های تعاملات اجتماعی، امنیت، فضای انسانی، کیفیات محیطی در شرایط ایده آلی قرار گیرد.
تحلیل راهبردهای مطلوب دستیابی به توسعه پایدار روستایی با تکیه بر گردشگری تجاری (مطالعه موردی: منطقه تجاری دهشیخ- سیگار در استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: صنعت گردشگری در حال حاضر، در حال تبدیل شدن به یکی از ارکان اصلی اقتصاد تجاری است، به طوری که بسیاری از برنامه ریزان و سیاست گزاران توسعه از آن به عنوان رکن اصلی توسعه پایدار یاد می کنند. در این راستا گردشگری تجاری نیز جزئی از صنعت گردشگری به حساب می آید که می تواند با برنامه ریزی اصولی و مناسب و شناسایی مزئیت ها و محدودیت های آن، نقش موثری در توسعه مناطق روستایی مرزی داشته باشد.
هدف: مطالعه حاضر در چارچوب برنامه ریزی استراتژیک ضمن شناخت عوامل درونی و بیرونی اثرگذار بر شکل گیری و توسعه گردشگری تجاری، به ارائه راهبردهای مناسب در زمینه توسعه پایدار روستایی تحت تاثیر شاخص های گردشگری تجاری می پردازد.
روش شناسی: روش تحقیق توصیفی–تحلیلی است. در راستای پیشبرد اهداف تحقیق 16 قوت، 9 ضعف، 16 فرصت و 8 تهدید فراروی گردشگری تجاری از طریق واکاوی سیاست های دولت، مصاحبه با فعالان حوزه گردشگری تجاری و تعدادی از نخبگان محلی، شناسایی گردید. واحد تحلیل 25 نفر از اساتید، نخبگان و صاحب نظران حوزه گردشگری تجاری و 235خانوار از روستاها در منطقه مورد مطالعه بوده است. در این مطالعه از ابزارهای برنامه ریزی استراتژیک SWOT و QSPM استفاده شد.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی در پژوهش حاضر شامل 13 روستای قرار گرفته در محدوده تجاری دهشیخ- سیگار در دهستان سیگار از توابع بخش مرکزی شهرستان لامرد قرار گرفته است.
یافته ها و بحث: با توجه به امتیاز نهایی (33/3) IFE و (58/3) EFE در ماتریس SWOT، استراتژی تهاجمی SO به عنوان راهبرد مناسب برای رسیدن به توسعه گردشگری تجاری در منطقه تجاری دهشیخ-سیگار در افق 1410 یعنی دست یافتن به سناریوی طلایی تعیین گردید.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی(QSPM) نشان داد که، راهبرد «دسترسی به امکانات و تسهیلات اضافی خرید با توجه به نزدیکی منطقه مورد مطالعه به دریا و بازارهای تجاری در کشورهای جنوب خلیج فارس»، با امتیاز 084/4 به عنوان راهبرد مطلوب پیش روی توسعه پایدار سکونتگاه های روستایی شناسایی گردید.
سنجش توسعه یافتگی شهرستان های استان کردستان (با تأکید بر بخش های کشاورزی، بهداشت، آموزش و حمل و نقل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: کاهش محرومیت و نابرابری به دلیل پیامدهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی امری مهم و در خور توجه به شمار می رود. از این رو یکی از نیازهای اساسی و چالش های برنامه ریزان توسعه و اقتصاددانان برای رهایی از تله های فقر و انحرافات اجتماعی که از جمله پدیده هایی هستند که ارتباط تنگاتنگی با هم دارند، شناسایی وضعیت و تنگناهای توسعه ی هر منطقه با استفاده از شاخص های زمینه ی مورد بررسی است، تا ضمن شناسایی این تفاوت ها بتوان منابع را به صورت بهینه، و در سطح توسعه ی هر یک از مناطق تخصیص داد و برنامه ریزی درست برای رسیدگی به مشکلات، کاهش و نابودی نابرابری ها و نواقص و اجرای راهبردهای توسعه در مناطق کمتر توسعه یافته است. هدف: هدف از انجام این پژوهش، مطالعه ی توسعه یافتگی کشاورزی، بهداشت، آموزش و پرورش و حمل و نقل در استان کردستان و رتبه بندی این شهرها با توجه به شاخص های توسعه بخش های مورد بررسی و تعیین برخوردارترین و محروم ترین شهرستان ها و نشان دادن اولویت های توسعه کشاورزی، بهداشت، آموزش و پرورش و حمل و نقل در استان است.روش شناسی پژوهش: در این تحقیق با استفاده از بررسی منابع 93 شاخص در چهار بخش گردآوری گردید: کشاورزی، بهداشت، آموزش و حمل و نقل، سپس وزن دهی شاخص ها با استفاده از روش مک گراناهان انجام شد و در نهایت رتبه بندی شهرها با روش TOPSIS تعیین و با استفاده از روش موریس مقایسه مقادیر انجام شد.قلمرو جغرافیایی پژوهش: استان کردستان به مرکزیت سنندج در غرب کشور در بین رشته کوه های زاگرس واقع شده است. استان کردستان دارای 10 شهرستان، 29 شهر، 31 بخش، 86 دهستان و 1677 روستای دارای سکنه می باشد.یافته ها و بحث: بر اساس یافته های تحقیق درجه ی توسعه یافتگی شهرستان های استان کردستان از لحاظ برخورداری از شاخص های توسعه کشاورزی، بهداشت، آموزش و حمل و نقل متوازن نبوده است. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها تفاوت محسوسی بین درجه توسعه یافتگی شهرستان های استان کردستان وجود دارد که می بایت مورد توجه برنامه ریزان قرار گیرد.
بررسی اثرات تغییر اقلیم بر توسعه بخش کشاورزی ایران و رفاه خانوار و برنامه های دولت برای سازگاری با تغییر اقلیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در این تحقیق اثرات شوک های ناشی از سناریوهای تغییر اقلیم در قالب سه سناریوی: IPCC1 (تغییر دما 27/7+% و بارش 4/12-%)، IPCC2 (تغییر دما 27/7+% و بارش 2/12-%) و IPCC3 (تغییر دما 03/5+% و بارش 3/12-%)، بر ارزش افزوده بخش های مختلف اقتصاد ایران با تاکید بر بخش کشاورزی (ارزش افزوده بخش های: صنعت و معدن، خدمات و کشاورزی، و ارزش افزوده زیربخش های: تولیدات گیاهی (زراعت و باغبانی)، تولیدات دامی، ماهیگیری و جنگلداری) و همچنین رفاه خانوار بررسی شده است.هدف: مقاله با هدف بررسی اثرات تغییر اقلیم بر بخش های مختلف اقتصاد ایران و رفاه خانوار تدوین شده است.روش شناسی: در این تحقیق جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل تعادل عمومی محاسبه پذیر پویای بازگشتی (RDCGE) استفاده شده است.قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی تحقیق بخش کلان اقتصاد کشور ایران می باشد که از ماتریس حسابداری اجتماعی سال 1390 استفاده شده است.یافته ها و بحث: تغییر اقلیم، ارزش افزوده بخش کشاورزی و بخش صنعت و معدن را کاهش و ارزش افزوده بخش خدمات را افزایش می دهد و میزان رفاه خانوار را کاهش می دهد. علاوه براین، در میان سه سناریوی تغییر اقلیم، به ترتیب: IPCC1، IPCC2 و IPCC3، از بیشترین تأثیر بر ارزش افزوده بخش ها و زیربخش های مورد بررسی برخوردار می باشند. همچنین بررسی ها نشان داد هزینه های مالی دولت برای سازگاری با تغییر اقلیم در بخش کشاورزی در قالب 27 برنامه و 324 طرح به میزان 47.4 هزار میلیارد ریال در طی سال 99 می باشد.نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد تغییر اقلیم منجر به کاهش ارزش افزوده اقتصاد ایران و رفاه خانوار خواهد شد و دولت برنامه مالی محدودی برای سازگاری با تغییر اقلیم دارد.