مهندسی جغرافیایی سرزمین
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره اول بهار و تابستان 1396 شماره 1 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
با عنایت به ابلاغ سیاست های کلی برنامه ششم توسعه و تدوین برنامه مذکور جهت تصویب، ابلاغ و اجرا در طی پنج سال آینده (1400-1396 ه . ش) و نیز تجربه ده برنامه عمرانی و توسعه قبل و بعد از انقلاب اسلامی، توجه و تاکید بر ابعاد توسعه پایدار منطقه ای ودرون منطقه ای مبتنی بر" راهبرد مهندسی جغرافیایی فضا( SGES )"، یعنی اتکا بر ظرفیت ها و استعدادهای طبیعی و انسانی آنها و اولویت توسعه درون زا و توجه به توسعه برون زا در مرحله بعد و در صورت نیاز می تواند به توسعه پایدار منجر شود. در صورت لحاظ راهبرد مهندسی جغرافیایی فضا با در نظر گرفتن تمامی ابعاد توسعه پایدار اعم از محیطی- اکولوژیک، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، نهادی- مدیریتی و کالبدی- فضایی می تواند ضمن تحقق توسعه و اهداف آن در مناطق و درون آن، موجبات توزیع بهینه جمعیت و فعالیت در سطوح ملی، منطقه ای، ناحیه ای و محلی فراهم شود. راهبرد مهندسی جغرافیایی فضا با تکیه بر توان های طبیعی و انسانی و در سطوح مختلف ملی تا محلی و با رعایت اصول عدالت فضایی، دسترسی به جای برخورداری، برنامه ریزی محدوده ای به جای برنامه ریزی نقطه ای و پراکندگی و تمرکززدایی به جای تمرکزگرایی می نماید و با تاکید بر توسعه درون زا همراه با بهره گیری از توسعه برون زا بصورت مکمل در راستای توسعه پایدار و در ابعاد مختلف آن را تضمین می کند. در راهبرد مهندسی جغرافیایی فضا بهره برداری مطلوب و بهینه از محیط جغرافیایی برای تأمین رفاه و آسایش نسل موجود به گونه ای که ضمن رعایت پایداری تمامی ابعاد آن زمینه بهره مندی از آن برای نسل های آتی نیز تضمین گردد و نیز شناخت دقیق و کامل محیط جغرافیایی در تمامی ابعاد آن و برنامه ریزی توسعه براساس این شناخت با بهره گیری از مدل ها و روش های ترکیبی(کمی- کیفی) با تاکید بر مدل ها و روش های کمی و قانونمند مورد توجه و تاکید می باشد. بنابراین مدل پیشنهادی راهبرد مهندسی جغرافیایی فضا در برنامه ریزی منطقه ای به دنبال توزیع بهینه جغرافیایی و سازماندهی فضایی جمعیت و فعالیت ها با رویکرد توسعه پایدار و تحقق بهترین شکل توزیع فعالیت ها همزمان با روند توسعه است و از طرفی سازماندهی اکولوژیک، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، نهادی- مدیریتی و کالبدی در سطوح ملی، منطقه ای، ناحیه ای و محلی به منظور تحقق آینده ای مطلوب و مبتنی بر توسعه پایدار می باشد. بر این اساس برنامه ریزی های بلندمدت، میان مدت و کوتاه مدت و در سطوح مختلف باید به همراه برنامه ریزی فضایی با هدف کاهش و از بین بردن عدم تعادل فضایی یا نابرابری های فضایی صورت گیرد و در یک کلام لحاظ راهبرد مهندسی جغرافیایی فضا به برنامه ریزی فضایی به عنوان مکمل برنامه ریزی منطقه ای منجر خواهد شد.
ارزیابی میزان برخورداری کمی و کیفی مسکن (مطالعه موردی: شهرستان های استان گیلان با تاکید بر نقاط شهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد بدون برنامه ریزی شهرها در دهه های گذشته مشکلات عدیده ای را پیش روی شهرها گذاشته است. از جمله این مشکلات می توان مسایل مربوط به مسکن را برشمرد. براین اساس بررسی وضعیت بخش مسکن نیاز اساسی می تواند باشد. بخش مسکن به خاطر ویژگی های منحصر به فردی که دارد تأثیری اساسی در توسعه شهرها دارد، بر این اساس هداف اصلی پژوهش حاضر بررسی شاخص های کمی و کیفی مسکن در نقاط شهری استان گیلان به تفکیک شهرستان و ارایه راهکارهایی برای بهبود وضعیت موجود می باشد. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی است و از 13 شاخص کمی و کیفی برای بررسی وضعیت مسکن در نقاط شهری 16 شهرستان استان گیلان استفاده شده است. برای تحلیل اطلاعات نیز از مدل ANP و تاپسیس و همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که وضعیت شاخص های مورد بررسی در بخش مسکن در شهرهای استان گیلان دارای کمبودها و ضعف های زیادی است و نقاط شهری شهرستان رودبار با امتیاز 0.6606 در رتبه اول از نظر مسکن قرار دارد و شهر صومعه سرا نیز با امتیاز 0.285599 بدترین وضعیت مسکن را در استان دارد. همچنین مشخص گردید که نسبت شهرنشینی با میزان توسعه یاقتگی بخش مسکن ارتباط معنا داری ندارد. در این راستا پژوهش حاضر پیشنهادهای اعطای وام های کم بهره برای اقشار کم درآمد، نوسازی و بهسازی واحدهای مسکونی تخریبی و بی دوام، تدوین برنامه جامع مسکن برای برنامه ریزی برای آینده شهرها را در جهت بهبود وضعیت مسکن ارائه داده است.
ارزیابی تحلیل وضعیت توسعه یافتگی فضای ملی بر مبنای بخش های 15 گانه اقتصادی (مطالعه موردی: مناطق 1، 2، 8 و 9)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ضرورت توسعه یکپارچه و متوازن در کشورهای جه ان سوم از جمله ایران، شناخت ویژگی های نواحی مختلف و نابرابری بین آن ها را اجتناب ناپذیری نموده است. شناخت وضع ی ت موجود مناطق از لحاظ شاخص های توسعه و مقا ی سه آن ها با ی کد ی گر، اول ی ن مرحله در برنامه ریزی های منطقه ای و ا ی جاد تعادل و تأمین عدالت اجتماع ی ب ی ن مناطق بشمار می رود . از این رو پژوهش حاضر باهدف سنجش سطوح توسعه یافتگی درون منطقه ای استان های مناطق(1، 2، 8 و 9) کشور به لحاظ ابعاد اقتصادی انجام شده است. روش پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی با هدف کاربردی است. در این پژوهش برای وزن دهی به شاخص های مورد پژوهش از مدل ANP و جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش های تصمیم گیری چندمعیاره پرومته و گایا استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که در مناطق(1، 2، 8 و 9) کشور، استان های آذربایجان شرقی، مازندران، فارس و کرمان با کسب رتبه اول از وضعیت اقتصادی مطلوب، و استان های اردبیل، گلستان، کهکیلویه و بویراحمد و سیستان و بلوچستان با کسب رتبه های آخر از وضعیت اقتصادی بسیار ضعیفی برخوردار می باشند. همچنین یافته های این پژوهش نشان می دهد که بین مرکزیت منطقه ای و جذب امکانات اقتصادی رابطه معناداری وجود دارد. به طوری که در منطقه یک(استان آذربایجان شرقی)، در منطقه 2 (استان مازندران)، در منطقه 8 (استان فارس) و در منطقه 9 (استان کرمان) در مرکزیت منطقه خود قرار گرفته اند که نسبت به استان های همجوار خود از وضعیت اقتصادی مطلوبی برخوردار بوده اند. بررسی تفاوت های بین منطقه ای نیز نشان می دهد که به لحاظ شاخص های توسعه اقتصادی منطقه 2 رتبه اول، منطقه 1 رتبه دوم، منطقه 8 رتبه سوم و منطقه 9 رتبه آخر را به خود اختصاص داده اند. همچنین یافته های پژوهش نشان می دهد که در جهت دستیابی به توسعه متعادل فضایی در استان های مناطق(1، 2، 8 و 9) می بایستی در برنامه های آتی آمایش ملی، استان های اردبیل، گلستان، کهکیلویه و بویر احمد و سیستان و بلوچستان از اولویت بسیار بالا، استان هرمزگان از اولویت بالا، استان های آذربایجان غربی، گیلان و بوشهر از اولویت متوسط، استانهای کرمان و فارس از اولویت ضعیف و استان های آذربایجان شرقی و مازندران از اولویت خیلی ضعیف برخوردار باشند.
تحلیل الگوی مکانی- فضایی توسعه کشاورزی در سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: دهستان گیل دولاب شهرستان رضوانشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش جمعیت، همه کشورها از جمله ایران را در حوزه امنیت ملی با بحث تعیین کننده امنیت غذایی روبه رو می کند. سیاست های مذکور با روستا، کشاورزی و توسعه روستایی در ارتباط است. عدم توجه به کشاورزی علاوه بر تمام زیان های آن، ناپایداری نواحی روستایی را به دنبال خواهد داشت. بنابراین برای رسیدن به توسعه پایدار لزوم توجه به مکان های مستعد و سکونتگاه های روستایی کمتر توسعه یافته ضروری است. از این رو تحقیق حاضر با هدف تحلیل مکانی- فضایی توسعه کشاورزی در سکونتگاه های روستایی دهستان گیل دولاب شهرستان رضوانشهر تدوین شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش انجام، توصیفی- تحلیلی است. در این تحقیق جامعه آماری، روستاهای دهستان گیل دولاب (20 روستا) در شهرستان رضوانشهر است. در این مطالعه توسعه کشاورزی سکونتگاه های روستایی با 6 شاخص کلی در 20 شاخص جزیی با بهره گیری از مدل ویکور و تحلیل خوشه ای مورد تحلیل قرار گرفت. برای وزن دهی شاخص ها از روش آنتروپی شانون استفاده گردید. جهت تحلیل داده ها از Excel و SPSS استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که نخست، درجه پایداری توسعه کشاورزی در روستاهای مورد مطالعه متفاوت است به طوری که روستای گیل چالان (0.048) توسعه یافته ترین و روستای بالا محله سیاه بلاش (0.988) توسعه نیافته ترین روستای دهستان به لحاظ شاخص های توسعه کشاورزی محسوب شد. همچنین نتایج حاصل از تحلیل خوشه ای نشان داد که 3 روستا (15درصد) در وضعیت توسعه یافته، 13 روستا (65 درصد) در وضعیت در حال توسعه و 4 روستا (20 درصد) در وضعیت توسعه نیافته از لحاظ شاخص های توسعه کشاورزی قرار دارند. بنابراین با توجه به وضعیت فعلی، مدیران و برنامه ریزان باید سیاست گذاری های خود را در راستای بهبود شاخص های توسعه کشاورزی منطقه، معطوف کنند.
برنامه ریزی تعادل جمعیتی شبکه شهری منطقه شمال کشور در افق 1400(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف مطالعه در خصوص فرایند دگرگونی و تحولات شبکه شهرها در نیم قرن گذشته در منطقه شمال کشور انجام شده و به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که مناسب ترین و استانداردترین جمعیت در شهرها چه مقدار است و چگونه می توان تعادل جمعیتی را در یک منطقه به وجود آورد. روش این تحقیق تحلیلی توصیفی است و تلاش گردیده با پیش بینی جمعیت شهرهای منطقه شمال تا افق 1400 و برنامه ریزی برای آن بر اساس مدل رتبه-اندازه تعدیلی متناسب با میزان کشش پذیری و درجه آنتروپی شبکه شهری،جمعیت مناسب و استاندارد افق 1400 ارایه شده و سیاست های لازم را برای افزایش و یا کاهش نرخ رشد جمعیت شهر ها در جهت ایجاد تعادل فضایی جمعیت شهرهای شمال طرح نماید. نتایج نشان می دهد درجه آنترپی شهرهای منطقه در طول دوره مطالعه رو به تعادل نبوده و از0.782در سال 35 به 0.769 در سال 90 کاهش یافته و بیشترین حالت بی نظمی در شبکه شهری در شهرهای بالای 100 هزار نفر مشاهده می شود. همچنین در طول 55 سال گذشته رکود کشش پذیری در شهرهای بالای 5 هزار نفر با رقم منفی 1.267 مشاهده می شود با روند رشد فعلی جمعیت در شهرها شهرهای طبقه بالای 100 هزار نفر براساس مدل رتبه – اندازه تعدیلی بیشترین اضافه جمعیت و شهر های زیر 5 هزار نفر که تنها طبقه منطقه دارای کسر جمعیت می باشد را خواهند داشت.
بررسی وضعیت برخورداری آموزشی دهستان های استان اردبیل براساس روش های تصمیم گیری چند معیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی و شناسایی وضعیت برخورداری دهستان های استان اردبیل از لحاظ شاخص های آموزشی می باشد. از این رو، این تحقیق بر آن بوده است تا با بهره گیری از روش های توصیفی- تحلیلی و با استفاده از ۱۳ شاخص آموزشی، دهستان های استان اردبیل را از لحاظ میزان برخورداری یا توسعه یافتگی رتبه بندی نماید. این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش توصیفی و تحلیلی است. داده های تحقیق به روش کتابخانه ای جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل، ابتدا متغیرها به شاخص تبدیل شده و سپس به روش آنتروپی وزن دهی و توسط مدل های TOPSIS ، VICOR و SAW رتبه بندی و با استفاده از روش ادغام کپ لند رتبه بندی نهایی صورت گرفت و در آخر با بهره گیری از روش تحلیل خوشه ای، طبقه بندی انجام گرفت. یافته های تحقیق نشان می دهد که به دلیل نوع ماهیت و تفاوت شیوه ی ارزش دهی به شاخص ها، همچنین ویژگی های خاص هر منطقه، درجه و سطح توسعه یافتگی دهستان های استان مورد مطالعه در هر روش، متفاوت از دیگری است و تنها در رتبه ی اول مدل های VICOR و SAW و در رتبه دوم مدل TOPSIS نتایج مشابهی را به دست آوردند. در نهایت، خروجی حاصل از اجرای تکنیک کپ لند نشان داد که دهستان های ویلکیج جنوبی، آب گرم، یورتچی شرقی و فولادلوی جنوبی در رتبه های نخست و دهستان های دوجاق، اجارود مرکزی، انگوت غربی و ارشق شمالی به ترتیب در رتبه های آخر قرار دارند. نتیجه اینکه باید در کاربرد روش های مختلف سطح بندی و تکنیک های مختلف جانب احتیاط رعایت شود و از روش های مختلف یا روش های ادغام که خروجی قابل اطمینان تری دارند، استفاده کرد.
تحلیل فضایی تصادفات درون شهری (مطالعه موردی: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه تعداد تصادف ها در شهرهای بزرگ کشور ما رو به افزایش است و در نتیجه خسارت های مالی ناشی از آن ها که بر خانواده ها و دولت تحمیل می شود، بسیار بالا بوده و با توجه به اینکه خسارت های مالی، جانی، روانی و اجتماعی در مواردی غیرقابل جبران می باشد و یکی از مهم ترین اهداف برنامه ریزی حمل و نقل روان سازی ترافیک درون شهری است، ضرورت دارد به منظور جلوگیری از خسارات تصادف های درون شهری راهکارهای مؤثری به اجرا گذارده شود. با توجه به این مسئله هدف اصلی این مقاله تحلیل فضایی تصادفات درون شهری ارومیه و ارائه راهکارهای مناسب در جهت کاهش آمار تصادفات می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی از نوع پیمایشی بوده که در قالب تحلیل فضایی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی ( GIS ) به انجام رسیده است. جامعه آماری در این تحقیق تمامی تصادف های ثبت شده توسط پلیس راهنمایی و رانندگی درون شهری ارومیه در سال 1392 می باشد. نتایج تحلیل تخمین تراکم کرنل بوسیله نرم افزار GIS ARC نشان می دهد؛ بیشترین تعداد تصادفات در مناطق 1 و 3 و اطراف بخش مرکزی شهر ارومیه (منطقه4) رخ داده است و مرکز متوسط نقاط تصادفی شهر ارومیه به دلیل وجود مراکز جاذب سفر نیز منطبق بر منطقه 4 شهر ارومیه می باشد. و همچنین براساس آزمون آماری شاخص نزدیکترین همسایه پراکندگی نقاط تصادفی در سال 92 برابر با 0/001 است و بر این مبنا توزیع نقاط تصادفی در این سال برای شهر ارومیه بصورت خوشه ای بوده است.
ارزیابی توان اکولوژیک توسعه شهری- روستایی حوضه ی آبخیز طارم، استان زنجان با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه برنامه ریزی صحیح و استفاده همه جانبه از محیط زیست بر پایه شناخت استعدادها و ارزیابی توان تولیدی سرزمین استوار است. ارزیابی توان اکولوژیکی سرزمین، مرحله میانی فرآیند آمایش سرزمین یا برنامه ریزی محیط زیست است. در واقع ارزیابی سرزمین، اطلاعات اساسی مرحله دوم آمایش سرزمین شامل انتخاب مناسب ترین استفاده از سرزمین و نظام مدیریت را فراهم می نماید. در همین راستا هدف از این مطالعه، تعیین مناسب ترین و مطلوب ترین پهنه های محیط زیستی حوضه ی آبخیز طارم واقع در استان زنجان با ارزیابی توان اکولوژیکی برای کاربری توسعه ای است. برای انجام این کار، از روش تحلیل سلسله مراتبی ( AHP ) و سیستم اطلاعات جغرافیایی ( GIS ) استفاده شده است. بدین ترتیب که پس از تهیه لایه های اطلاعاتی مورد نظر و وارد ساختن این لایه ها در محیط Arc GIS و پس از تهیه و تکمیل پرسش نامه توسط متخصصان مرتبط با موضوع، ماتریس اولیه و نرمال برای تعیین وزن نسبی لایه ها تکمیل شد. در فرآیند تحلیل سلسله مراتبی ( AHP ) با توجه به وزن نسبی لایه ها که پس از تکمیل پرسش نامه توسط متخصصان مرتبط با موضوع و تهیه ماتریس های اولیه و نرمال و نتایج حاصل از آن مشخص شد، بیشترین عامل محدود کننده شیب است که بالاترین درصد وزن نسبی به آن اختصاص داده شده است، بنابراین قسمت های مرکزی منطقه که کمترین شیب یعنی 0- 2 تا 8- 12 درصد را داراست و از نظر پوشش گیاهی شامل مراتع کم تراکم و جنگل های تنک و ... بوده، مناسب ترین بخش ها برای توسعه است. سرانجام تعیین وزن نهایی لایه ها و تلفیق اطلاعات در نرم افزار Idrisi انجام شد که نتایج حاصل از این روش بدین ترتیب است: حدود 14/36درصد از کل منطقه دارای توان درجه یک مناسب و حدود 10/12درصد دارای توان درجه دو مناسب برای توسعه شهری- روستایی بوده و 75/52درصد نیز فاقد توان مناسب برای این گونه توسعه است.
ارزیابی سطح رضایت مندی روستائیان از اجرای طرح هادی روستایی (مطالعه موردی: دهستان نگل شهرستان سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح هادی را می توان مهم ترین سند قانونی در زمینه توسعه و عمران روستایی کشور دانست که با دید همه جانبه و یکپارچه تمامی ابعاد زندگی روستاییان را در نظر می گیرد. طرح هادی واکنشی از نابسامانی وضع کالبدی- فضایی سکونتگاه های روستایی کشور است. در این راستا اجرای طرح هادی به منظور بهسازی و نوسازی چشم اندازه های درونی و بیرونی روستاها است. تحقیق با روش توصیفی - تحلیلی به بررسی و ارزیابی اثرات اجرای طرح هادی در تحولات اقتصادی؛ اجتماعی؛ زیست محیطی و کالبدی سکونتگاه های روستایی دهستان نگل درشهرستان سنندج پرداخته است. جامعه آماری شامل کلیه افراد بالای20سال و سرپرست خانوار در چهار روستای دهستان نگل بوده که به روش کوکران160نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. روایی پرسش نامه توسط کارشناسان تایید شده و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (75/.) مورد تایید قرار گرفت. برای پردازش داده ها از روش آمار توصیفی و استنباطی از جمله آزمون T تک تمونه ای در تحلیل مسیر بهره گرفته شده ؛ از آزمون کای اسکوئر برای سطح معناداری؛ آزمون فریدمن برای رتبه بندی و روش تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی برای سطح بندی عوامل تاثیر گذار مورد استفاده قرار گرفته است. یافته ها نشان می دهد اجرای طرح هادی به لحاظ کالبدی تاحد قابل توجهی موجب تغیر در چشم انداز روستاها گردیده، اما مشکلات عدم تخصیص اعتبارات کافی موجب ناتمام ماندن اجرای طرح و همچنین عدم برخورداری روستاییان از تسهیلات بانکی به منظور نوسازی و بهسازی مسکن از مهمترین عوامل نارضایتی مردم روستاها بشمار می آیند.
مکان یابی سکونتگاه های انسانی با هدف دستیابی به توسعه پایدار (مطالعه موردی: مجموعه شهری شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به سکونتگاه و برنامه ریزی توسعه سکونتگاه های انسانی با رویکردهای گوناگون اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، کالبدی- فضایی و ... از جمله ارکان اساسی دستیابی به توسعه پایدار می باشد. بنابراین مکان یابی سکونتگاه های جدید در بهبود و دسترسی جوامع به خدمات اساسی، ابزاری مهم در شتاب بخشیدن به توسعه منطقه ای به شمار می رود. امروزه مهاجرت های روز افزون روستاییان به شهرها باعث گسترش و بزرگ تر شدن شهرها، به وجود آمدن قطب های رشد و توسعه، ناعدالتی اجتماعی، اقتصادی و در نهایت برهم خوردگی محیط انسانی و طبیعی گردیده است. از جمله راهبردهای جلوگیری از مهاجرت روستاییان به شهرها، توسعه و گسترش سکونتگاه های مناسب، جایگزینی سکونتگاه های نامناسب و پیش بینی و مکان یابی سکونتگاه های جدید به نحوی است که توسعه پایدار را فراهم آورد. مقاله حاضر بر آن است تا عوامل موثر در مکان گزینی سکونتگاه های جدید را شناسایی نموده و میزان تاثیر هر عامل را مشخص و مکان های مناسب و نامناسب را جهت استقرار سکونتگاه های انسانی جدید معرفی نماید. در این تحقیق با در نظر گرفتن رویکرد توسعه پایدار و تقویت روابط روستا و شهر، مجموعه شهری شیراز به عنوان محدوده مطالعاتی انتخاب گردیده است. سپس معیارهای مکانیابی استقرار سکونتگاه های جدید در این محدوده شناسایی و به 5 دسته تقسیم گردید که عبارتند از: معیار محیط طبیعی، معیار اقتصادی- اجتماعی، معیار کالبدی - فضایی، معیار تاسیسات و تجهیزات شهری، معیار شبکه های ارتباطی و حمل ونقل. این معیارها با استفاده از نظرات متخصصان، همچنین مطالعات صورت پذیرفته امتیازدهی گردید. سپس با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی ( AHP ) وزن دهی و با کمک نرم افزار ARC GIS تحلیل شده است. در نتیجه، مناطق مناسب و نامناسب جهت استقرار سکونتگاه های جدید مشخص گردید.