مهندسی جغرافیایی سرزمین
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ششم تابستان 1401 شماره 2 (پیاپی 12) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نابرابری درون ناحیه ای و بین ناحیه ای در بسیاری از کشورها چالشی اساسی در مسیر توسعه می باشد. این نابرابری یکی از مظاهر بارز کشورهای جهان سوم بوده و ناشی از شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی این کشورها می باشد. بنابراین تبیین این نابرابری ها و تلاش برای رفع این نابرابری ها یکی از اهداف اصلی برنامه های توسعه اقتصادی و اجتماعی بوده که به رغم اجرای چندین برنامه توسعه در کشورمان، همچنان بسیاری از مناطق، الگوی توسعه یکسانی ندارند.
هدف : با توجه به ضرورت برنامه ریزی و سیاست گذاری برای توسعه مناطق که نیازمند شناخت همه جانبه از الگوی توسعه و محرومیت مناطق دارد، این تحقیق به بررسی میزان محرومیت در مناطق کشور و توزیع جمعیت سکونتگاهی مناطق روستایی و شهری آن می پردازد.
روش شناسی: این تحقیق در زمره مطالعات کاربردی و از نوع ماهیت توصیفی- تحلیلی و اطلاعات آن به صورت اسنادی جمع آوری شد. برای سنجش محرومیت اجتماعی 18 شاخص، محرومیت اقتصادی20 شاخص و برای محرومیت محیطی از 11 شاخص استفاده شد. اطلاعات شاخص ها به صورت اسنادی جمع آوری و به روش بهنجارسازی فازی، نرمال سازی و به منظور تحلیل مناسب تر، اطلاعات هر یک از شاخص ها در SPSS به روش مک گراناهان وزن دهی شدند و با احتساب وزن آن ها امتیاز هر شاخص در Excel محاسبه و با جمع امتیاز هر شاخص میزان محرومیت مناطق به دست آمد.
قلمرو جغرافیایی: قلمرو پژوهش از یک سو شامل تمام استان های کشور براساس آخرین تقسیمات سیاسی کشور در سال 1395 و در سوی دیگر برای تحلیل مناسب تر استان های کشور براساس پیوستگی جغرافیایی و پیوندهای فضایی و مکانی به 5 منطقه، شمال، غرب و شمال غرب، میانی و مرکزی، جنوب و جنوب غربی و شرق و جنوب شرقی تقسیم شدند.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد، سکونتگاه های روستایی به لحاظ محرومیت اجتماعی و اقتصادی محرومیت بیشتری نسبت به سکونتگاه های شهری داشته اند و این سکونتگاه ها تنها به لحاظ محرومیت محیطی، نسبت به سکونتگاه های شهری محرومیت کمتری دارند. همچنین به لحاظ شاخص ترکیبی محرومیت که از روش تجزیه و تحلیل خوشه ای استفاده شد. استان های کشور به لحاظ محرومیت در سه گروه محرومیت پایین، متوسط و بالا طبقه بندی شدند و به موجب این تحلیل، استان های با سطح محرومیت پایین بیشتر در نواحی میانی و مرکزی کشور متمرکز داشتند و این مناطق بیشترین جمعیت شهرنشین کشور را شامل می شوند و در مقابل مناطق سطح محرومیت متوسط، بیشر در نواحی شرقی و غربی کشور بوده اند و این استان ها بیشترین جمعیت روستانشین کشور را دارند.
نتیجه گیری: سطح محرومیت مناطق روستایی در مقایسه با مناطق شهری بیشتر بوده و این موضوع علی رغم برنامه ریزی که برای کاهش این سطح در برنامه های عمرانی و توسعه در کشورمان انجام شده، اما همچنان مؤفقیت آمیز نبوده است.
تحلیل زیست پذیری اقتصادی سکونتگاه های روستایی شهرستان صومعه سرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مق دمه: مفهوم زیست پذیری از جمله مفاهیم نوین و نوظهور در ادبیات جغرافیا و برنامه ریزی روستایی است که بر قابلیت مکان تمرکز دارد. درحال حاضر شرایط نامناسب زندگی درسکونتگاههای روستایی کشور ما موجب شده تا روستاهها با چالش های بسیاری در زمینه های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی مواجه شوند. به تبع این شرایط توجه به زیست پذیری سکونتگاههای روستایی ضروری است.
هدف : پژوهش حاضر با هدف تحلیل زیست پذیری اقتصادی، سکونتگاههای روستایی شهرستان صومعه سرا را مورد بررسی قرار داده است.
روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش شناسی توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش روستاهای شهرستان صومعه سرا است. برای دستیابی به هدف، از منابع کتابخانه ای و مطالعات میدانی مبتنی بر توزیع پرسش نامه و مصاحبه با 377 نفر از سرپرستان خانوارهای ساکن در روستاهای نمونه (20 روستای منتخب به روش نمونه گیری طبقه ای و به طور تصادفی ساده) بهره گرفته شد.
قلمرو جغرافیایی: قلمرو جغرافیایی پژوهش، سکونتگاههای روستایی شهرستان صومعه سرا می باشد.
یافته ها: برای ارزیابی زیست پذیری اقتصادی، پنج مولفه اشتغال و درآمد، هزینه های خانوار، وضعیت کشاورزی، ارزش زمین و مسکن، وضعیت گردشگری شناسایی شد. در این پژوهش از تحلیل های آزمون T تک نمونه ای برای اثبات معناداری و قابلیت تعمیم نتایج پژوهش، تحلیل رگرسیون چندگانه جهت مشخص شدن تاثیر شاخص های اقتصادی بر زیست پذیری سکونتگاه های روستایی و از تحلیل مسیر جهت میزان اثرگذاری شاخص ها بر زیست پذیری استفاده شده است.
نتیجه گیری: کمک آزمون Tتک نمونه مشخص شد میزان زیست پذیری اقتصادی از میانگین مورد انتظار کمتراست. نتایج تحلیل مسیر نشان داد میزان زیست پذیری تحت تأثیر مستقیم شاخص اشتغال و درآمد (به میزان 422/0) و شاخص گردشگری (به میزان 269/0) می باشد. اگر چه شاخص های ارزش زمین و مسکن، هزینه خانوار و وضعیت کشاورزی به طور مستقیم بر زیست پذیری سکونتگاههای روستایی شهرستان صومعه سرا موثر نبوده است و میزان اثر کل در هر سه شاخص پایین و در شاخص ارزش زمین و مسکن پایین و منفی است، اما به طور غیر مستقیم می توانند بر وضعیت اشتغال و درآمد روستاها تاثیرگذارده و بر افزایش یا کاهش زیست پذیری موثر واقع گردند. شاخص وضعیت گردشگری علی رغم تاثیر مستقیم بر میزان زیست پذیری از طریق شاخص اشتغال و درآمد نیز می تواند منجر به افزایش زیست پذیری گردد.
بررسی عملکرد زنان روستایی در تولید محصول سالم (مطالعه موردی شهرستان های شفت و صومعه سرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تولید محصول سالم در عصر حاضر یکی از دغدغه های اصلی حوزه کشاورزی و صنعت غذایی است. روستاها بستر اصلی تولید محصولات غذایی هستند و زنان روستا یکی از مهمترین گروه های تأثیرگذار بر این مقوله هستند. هدف : با توجه به ضرورت تولید محصول سالم و نقش پررنگی که زنان روستایی در این مهم دارند در این پژوهش به بررسی عملکرد زنان در روستاهای شهرستان های شفت و صومعه سرا در تولید محصول سالم پرداخته شد. روش شناسی: روش تحقیق از نوع توصیفی–تحلیلی است و در گردآوری داده ها از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. اطلاعات مأخوذه از طریق آزمون های همبستگی پیرسون و اسپیرمن در بستر نرم افزار SPSS مورد ارزیابی قرار گرفت. قلمرو جغرافیایی: شهرستان های شفت و صومعه سرا در غرب استان گیلان. یافته ها: ویژگی های فردی پاسخگویان همچون سن، تعداد اعضای خانواده و میزان درآمد تاثیر معنی داری بر متغیر نقش زنان درتولید محصول نداشت. در مقابل زنان روستایی در میزان آگاهی از مضرات سموم و کودهای شیمیایی، ایجاد انگیزه برای شرکت در کلاس های ترویجی، افزایش انگیزه تولید محصول سالم به واسطه برگزاری دوره های آموزشی-ترویجی، افزایش آگاهی در زمینه تولید محصول سالم به واسطه استفاده از نشریات آموزشی-ترویجی و میزان انتقال تجربیات درزمینه تولید محصول سالم به سایرکشاورزان نقش مؤثری را در جهت تولید سالم ایفا می نمایند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان نقش زنان روستایی را در حصول محصول سالم تر مؤثر و اساسی دانست.
بازآفرینی پایدار بافت های ناکارآمد شهری با تأکید بر راهبرد محرک توسعه (مورد پژوهی: محله پنبه ریسه شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بازآفرینی پایدار شهری از جمله راهکارهایی است که در سال های اخیر به واسطه ی رویکردهای مختلفی که در راستای کاهش و رفع معضلات ناشی از بافت های ناکارآمد شهری ارائه نموده، از سوی جغرافیدانان، برنامه ریزان و طراحان شهری بسیار مورد توجه و اهمیت قرار گرفته است که محرک توسعه به جهت مزایایی که در رابطه با رشد درونی شهرها به همراه دارد، به عنوان یکی از راهبردهای مهم و مؤثر آن، شناخته شده است.
هدف : تبیین چارچوبی برای بکارگیری راهبرد محرک توسعه در بازآفرینی پایدار نواحی ناکارآمد شهری و بکارگیری راهبرد محرک توسعه در بازآفرینی محله پنبه ریسه است.
روش شناسی: پژوهش حاضر بر مبنای هدف از نوع کاربردی-توسعه ای و از نظر رویکرد روش شناختی، کیفی-کمی است که در دو بخش مطالعات نظری و عملی با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و تجزیه و تحلیل از طریق ماتریس تحلیلی SWOT و ماتریس کمی QSPM صورت گرفته است.
قلمرو جغرافیایی: محله پنبه ریسه یکی از کهن ترین محلات شهر قزوین است که در منطقه یک و در محدوده ی جنوب مرکزی این شهر قرار گرفته است.
یافته ها: با بررسی مطالعات پیشین، چارچوب نظری پژوهش در چهار حوزه کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی تبیین شده و با استناد به آن، سایر مراحل تحقیق از جمله شناخت، تجزیه، تحلیل و ارائه راهبردها انجام گرفته است که در بخش شناخت، نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید محله ی پنبه ریسه در قالب ماتریس سوات مورد واکاوی قرار گرفته و به کمک آن، استراتژی های محرک بیان گردیده است و در نهایت با استفاده از ماتریس برنامه ریزی کمی، راهبردها در راستای بازآفرینی پایدار بافت، الویت بندی و ارائه شده اند.
نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از یافته ها گویای آن است که ناکارآمدی یک بافت به عوامل گوناگونی وابسته است که در صورت شناسایی درست و به موقع آن ها، می توان محدوده را از خطر افول و مرگ تدریجی در امان نگه داشت. یکی از راهکارهای نجات اینگونه بافت ها، بازآفرینی با راهبرد محرک توسعه است که به کمک پروژه های محرک کوچک و بزرگ مقیاس، با بازگرداندن پویایی، جنب و جوش، نشاط و سرزندگی دوباره به بافت های ناکارآمد، بر بازآفرینی پایدار آن ها تأثیر می گذارد. راهبردهای محرک توسعه و پروژه های مستخرج از آن ها، در صورت اجرای صحیح، می توانند رونق و پویایی را به بافت تزریق نموده و نقش به سزایی در بازآفرینی پایدار بافت های ناکارآمد از جمله محله ی پنبه ریسه شهر قزوین، ایفا کنند.
تحلیل فضایی تاب آوری اجتماعی سکونتگاه های روستایی در برابر مخاطره زلزله (مطالعه موردی : روستاهای شهرستان آوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مخاطرات محیطی از جمله زلزله، درسکونتگاه های روستایی آسیب های جبران ناپذیری به همراه دارد. یکی از مهم ترین آسیب ها، آسیب های اجتماعی است. می توان با تاب آوری اجتماعی در کاهش صدمات و آثار مخرب زلزله گام برداشت. هدف : پژوهش حاضر با هدف تحلیل فضایی تاب آوری اجتماعی سکونتگاه های روستایی در برابر مخاطره زلزله را مورد بررسی قرار داده است. روش شناسی: تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن، توصیفی- تحلیلی است. به منظور گردآوری داده های مورد نیاز دو روش اسنادی و میدانی (ابزار پرسش نامه) به کار رفته است. جامعه آماری پژوهش، روستاهای واقع در شهرستان آوج و واحد تحلیل سرپرستان خانوارهای ساکن در روستاهای این شهرستان است که براساس روش کوکران، تعداد 370 سرپرست به صورت تصادفی انتخاب شده اند. قلمرو جغرافیایی: قلمرو جغرافیایی پژوهش، سکونتگاه های روستایی شهرستان آوج می باشد. یافته ها: پس از مطالعات اسنادی، به کمک روستاییان و مدیران روستایی 7 شاخص اجتماعی کلی و 20 شاخص جزیی در محدوده مورد مطالعه شناسایی و به کمک شاخص ها نمرات تاب آوری محاسبه شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد گویه وحدت و انسجام جامعه محلی با میانگین 76/3 و گویه برنامه های آموزشی مقابله با وقوع حوادث با میانگین 11/2 به ترتیب بیشترین و کمترین تاثیر را برتاب آوری اجتماعی روستاهای مورد مطالعه داشته اند. روستاهای حسین آباد، شهرباز و عبداله مسعود سفلی (0149/0) در بهترین و روستاهای میلاق، اک، یمق (0029/0) در پایین ترین سطح تاب آوری اجتماعی قرارگرفته اند. همچنین نتایج حاصل از مدل کوپراس نشان داد 40 روستا در وضعیت مطلوب، 24 روستا در وضعیت متوسط و 38 روستا در وضعیت نامطلوب قرار دارد. نتیجه گیری: بنابراین با توجه به وجود پتاسیل های مطلوب اجتماعی در روستاهای آوج، افزایش تاب آوری اجتماعی می تواند با ارتقای سطح زندگی مانند آموزش و تحصیلات، افزایش امکانات بهداشت و سلامت و بهبود آن، وجود سکونتگاه های ایمن، حفظ هنجارها در منطقه مورد مطالعه محقق گردد و رشد و توسعه سکونتگاه های روستایی آوج در میان تهدیدات ناشی از مخاطرات محیطی به صورت پیوسته و پایدار ادامه می یابد و بلایای بعدی نمی تواند زندگی مردم را مختل سازد.
تحلیل توسعه اقتصادی مناطق شهری از طریق مبادلات ترانزیت جادهای (مطالعه موردی: سیستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: جهت کاهش آسیب پذیری سکونتگاه ها، شناسایی مهمترین مخاطرات منطقه از جمله مخاطرات محیطی ضرورت دارد تا با تاب آور نمودن شهرها و کاهش خطرات و پیش گیری از وقوع آنها اقدامات لازم انجام شود.
هدف : هدف پژوهش حاضر تحلیل توسعه اقتصادی مناطق شهری از طریق مبادلات ترانزیت جاده ای (مطالعه موردی: سیستان) می باشد.
روش شناسی: پژوهش حاضر، تحقیقی تحلیلی-کاربردی است. روش مورد استفاده در مرحله جمع آوری داده ها، مبتنی بر مرور منابع معتبر خارجی و داخلی و میدانی (پرسشنامه) می باشد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، توصیفی و استنباطی از نرم افزار (SPSS) استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل ساکنین منطقه سیستان می باشد که با استفاده از فرمول کوکران (383) نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شد. که به نسبت جمعیت بین شهرهای منطقه سیستان توزیع شد.
قلمرو جغرافیایی: شامل 5 شهرستان منطقه سیستان (زابل، زهک، هیرمند، نیمروز و هامون)، در شمال استان سیستان و بلوچستان می باشد.
یافته ها: نتایج اولویت بندی متغیر های توسعه اقتصادی منطقه سیستان (درآمدزایی و اشتغال) از طریق مبادلات ترانزیت جاده ای با استفاده از ضریب تغییر نشان داد که متغیرهای (رونق فعالیت های تجاری موثر) و (ایجاد تقاضا برای محصولات منطقه (کشاورزی و غیر کشاورزی) و دیگر محصولات حاصل از فرآوری) به ترتیب قوی ترین و ضعیف ترین مقیاس ها به خود اختصاص داده اند. در مطالعه همبستگی بین مولفه های اقتصادی منطقه سیستان و افزایش مبادلات ترانزیت، بررسی مقادیر ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین تمامی متغیر های مستقل (مولفه ها) با مبادلات ترانزیت رابطه مثبت و معنی داری در سطح اطمینان ۹۹ درصد وجود دارد. در نهایت نتایج تحلیل رگرسیون، نشان داد که متغیر افزایش مبادلات ترانزیت به عنوان متغیر وابسته با ۲۰ مولفه اقتصادی منطقه سیستان به عنوان متغیر های مستقل رابطه مستقیمی دارد.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد مبادلات ترانزیتی باعث رونق فعالیت های تجاری موثر، جذب و اشتغال بومیان محلی و ایجاد واحد های تولیدی و گسترش مبادلات مرزی، در شهرهای منطقه سیستان شده است.
تحلیل سینوپتیکی آلودگی هوای مناطق۲، ۵، ۹ و ۱۸ شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: آلودگی هوا به ویژه در دو آلاینده ذرات معلق کمتر از ۵/۲ میکرون و دی اکسیدگوگرد از معضلات مهم شهرهای بزرگ و صنعتی ایران از جمله در تهران به ویژه در نیمه سرد سال است که بر سلامت و آسایش شهروندان مؤثر است. شدت و ضعف آلودگی هوا در تهران با الگوهای اقلیمی و تسلط توده های هوا بر روی شهر تهران در ارتباط است.
هدف : این پژوهش با دنبال کردن آلودگی هوا در طول سال ۱۳۹۹ متغیرهای آلاینده را به صورت ماهانه، روزانه و ساعتی برای ۴ منطقه ۲، ۵، ۹ و ۱۸ شهر تهران در پنج ایستگاه آلودگی سنجی بررسی کرده و بر اساس سه سناریوی اقلیمی: اثر پایداری، ناپایداری و وارونگی، روزهای پاک و آلوده را جدا کرده و نقش توده های هوای مسلّط بر شهر را برای هر دو شرط بررسی نماید.
روش شناسی: برای درک بهتر رابطه بین الگوهای هوای حاکم بر محدوده مطالعه، شرایط جو در ترازهای ۱۰۰۰ و ۵۰۰ میلی بار و همینطور نقشه سطح زمین مورد تحلیل قرار گرفته است. فشار هوا، دما، باران و باد عناصری هستند که مورد بررسی قرار گرفته اند. داده های آلاینده سنجی از ایستگاههای مستقر در مناطق چهارگانه شهرداری تهران و از شرکت کنترل کیفیت هوا وابسته به شهرداری تهران بدست آمده است و داده های هواشناسی از سازمان هواشناسی کشور گرفته شده و در نهایت از داده های رادیوسوند ایستگاه مهرآباد برای مطالعه وارونگی استفاده شده است.
قلمرو جغرافیایی: این پژوهش برای شهر تهران و چهار منطقه شهرداری 2، ۵، ۹ و ۱۸ برای بازه زمانی سال ۱۳۹۹ انجام شده است.
یافته ها: کیفیت هوای محدوده مطالعه وابستگی شدیدی به توسعه پشته ژئوپتانسیل در تروپوسفرمیانی، فقدان وزش باد با سرعت قابل توجه در سطح زمین، پایداری شدید هوا و ایجاد لایه وارونگی از نوع دینامیک یا فرونشینی با ارتفاع زیاد دارد. به عبارت دیگر دوره های شدت آلودگی هوا با گرادیان فشار ضعیف، باد آرام، فرونشینی هوا و وارونگی دما در رابطه است.
نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان می دهد که در زمان آلودگی شدید و بحرانی هوا پرفشار بر سطح شهر حاکم است و هوا پایدار است و باد یا وجود ندارد و یا کمتر از ۳ متر بر ثانیه است که قدرت پالایندگی هوا ندارد. در سنازیوهای تعریف شده وجود باد پرقدرت ( بالای ۶ متر بر ثانیه) بهترین راه حل برای داشتن هوای پاک است و بارندگی تنها زمانی که با شدت و مدت طولانی ندام داشته باشد در زدودن آلودگی مؤثر است.
بررسی شیوه های تبلیغاتی در جذب اکوتوریست های داخلی و انگیزه آنها از گردشگری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با تنوع و پیچیدگی انگیزه گردشگران، انجام بررسی های منظم درباره مقاصد گردشگری جهت کمک به نیازها و علایق مسافران امری ضروری قلمداد می شود. بنابراین آگاهی از رفتار و علایق گردشگران نیز در بازاریابی موثر بوده و می تواند باعث افزایش بازدیدکنندگان از محصولات طبیعی گردشگری گردد. هدف : بدین منظور در تحقیق حاضر انگیزه و هدف اکوتوریست ها و نقش شیوه های تبلیغاتی در افزایش جذب گردشگران مورد بررسی قرار گرفته است. روش شناسی: برای این کار 42 پرسشنامه بین گردشگران پخش گردید. روایی پرسشنامه (49 گویه) با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ برای شاخص تبلیغاتی، انگیزشی و شناختی-اجتماعی به ترتیب برابر 855/0، 892/0 و 918/0 محاسبه و در حد خوب و عالی تعیین شد. سپس با استفاده از تحلیل عاملی به روش مولفه های اصلی و چرخش به روش واریماکس، گویه های شاخص های تبلیغاتی، انگیزشی و شناختی-اجتماعی به ترتیب در 5، 6 و 3 مولفه قرار گرفتند. قلمرو جغرافیایی: ایران یافته ها: بنابراین اولویت های اول تا پنجم شاخص تبلیغاتی "مراکز اطلاع رسانی داخلی"، "نقشه معرف مناطق"، "سایر موارد"، "دفترچه راهنمای گردشگری" و "تابلو جاده ای"، اولویت اول تا ششم شاخص انگیزشی"فرصت های پیاده روی، کوه پیمایی و غواصی"، "استراحت و آسایش"، "تجربه طبیعت"، "مشاهده حیات وحش"، "بازدید از یکی از محل های نمادین ایران" و "نزدیکی به محل اقامت"، و در نهایت مولفه اول تا سوم شاخص شناختی-اجتماعی"علاقمندی به کسب اطلاعات از مناطق اکوتوریستی"، "رضایت از تماشای مناطق تحت حفاظت/شکار ممنوع " و "تبلیغات برای بازاریابی مناطق اکوتوریستی" تعیین شد. نتیجه گیری: با توجه به شناختی که از نوع تبلیغات بدست آمده باید گفت استفاده از رسانه تبلیغی مذکور و همچنین رسانه های نو ظهور در فضای مجازی از قبیل تلگرام، اینستاگرام و ...، زمینه های لازم برای تبلیغ مناطق طبیعت گردی داخلی را فراهم می آورد و مانع خروج ارز از کشور می شود. همچنین معرفی مکان های مناسب با در نظر گرفتن سلایق و علایق گردشگران و همچنین میزان شناخت گردشگران از مفهوم اکوتوریسم و هدف نهایی بازدید آنها از این مناطق می تواند در تدوین سیاست ها و برنامه های جامع گردشگری موثر واقع بیافتد.
بررسی پتانسیل های گردشگری کوهستان پرآو در شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: کوه ها و سیستم های کوهستانی با داشتن ویژگی های متنوع توپوگرافیک و جغرافیایی، زیستی، اقلیمی، فرهنگی و اجتماعی با اکسیژن بالای محیط، زهکشی دمایی مناسب، رطوبت نسبی مطلوب و چشم اندازهای بدیع به یکی از مقاصد گردشگری تبدیل شده است. هدف: هدف از این تحقیق، بررسی و شناسایی پتانسیل های گردشگری کوهستان شهر کرمانشاه است. روش شناسی: روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از مدل SWOT انجام شده است. قلمرو جغرافیایی: پَرآو رشته کوهی امتداد یافته از شمال غرب تا شمال شرق شهر کرمانشاه، با طول تقریبی 80 کیلومتر و وسعت تقریبی حدود 980 کیلومترمربع و بخشی از رشته کوه زاگرس در غرب ایران می باشد. یافته ها: یافته ها نشان داد میانگین رتبه ای برای مجموع عوامل داخلی (قوت) 3/1 و وزن نهایی آن 15/1 است، میانگین رتبه ای مجموع عوامل داخلی(ضعف) 37/1 و وزن نهایی 634/0 می باشد. این بیانگر بالا بودن تأثیر نقاط قوت در توسعه پتانسیل های گردشگری کوهستان شهر کرمانشاه است. میانگین رتبه ای مجموع عوامل خارجی (فرصت ) برابر با 46/1 و وزن نهایی 54/0 است. میانگین رتبه ای مجموع عوامل خارجی (تهدید) 34/1 و وزن نهایی 824/0 می باشد. نتیجه گیری: پرآو قوت ها و فرصت های خوبی دارد که می توان با راهبردهای تأثیر گذار بر محیط کوهستان در جهت تقویت و رشد پتانسیل های آن کوشید.
الگوی سیاست گذاری یکپارچه شهری و نقش آن در بازآفرینی بافت های ناکارآمد (مورد پژوهی: شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بازآفرینی شهری پایدار فرآیند توسعه ای همه جانبه در عرصه های اجتماعی، اقتصادی، محیطی و کالبدی به منظور ارتقای کیفیت زندگی در محدوده ها و محله های هدف در پیوند با کل شهر است.
هدف : پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی سیاست گذاری یکپارچه شهری و نقش آن در بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهر خرم آباد انجام شده است.
روش شناسی: این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی مبتنی بر منابع اسنادی- پیمایشی تدوین شده است. جامعه آماری شامل کارشناسان شش دستگاه سیاست گذار در حیطه بازآفرینی در شهر خرم آباد(شهرداری، راه و شهرسازی، میراث فرهنگی، سازمان بهسازی و نوسازی، اداره کل اوقاف و اداره کل مدیریت بحران) و برخی اساتید دانشگاه و شهروندان ساکن در بافت ناکارآمد در شهر خرم آباد بود، که جمعاً 30نفر( از هر دستگاه سیاست گذار شهری 5 نفر) به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده، پرسشنامه محقق ساخته 24 سؤالی در طیف پنج گزینه ای لیکرت بود. پایایی داده ها، به وسیله روش آلفای کرونباخ مورد محاسبه قرار گرفت و با ضریب آلفای کرونباخ 843/0 پایایی آن نیز تأیید گردید. برای سنجش داده ها، از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد.
قلمرو جغرافیایی: شهر خرم آباد مرکز استان لرستان.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل های حاصل از تحلیل ضریب مسیر نشان داد که در بین دستگاه های سیاست گذار شهری و اثر گذار بر بازآفرینی شهر خرم آباد، بیشترین اثرگذاری مربوط به اقدامات اداره راه و شهرسازی و کمترین میزان اثرگذاری ناشی از اقدامات صورت گرفته توسط اداره کل اوقاف و امور خیریه است به عبارت دیگر می توان بیان داشت که بعد از اداره راه و شهرسازی، سازمان بهسازی و نوسازی، شهرداری، میراث فرهنگی و گردشگری، اداره کل مدیریت بحران و اداره اوقاف و امور خیریه در مرتبه های بعدی اثرگذاری قرار دارند.
ارزیابی خطر زمین لغزش در حوضه آبخیز خانیان تنکابن با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی و تحلیل شبکه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: زمین لغزش جابجایی به سمت پایین توده ای از مواد خاکی و سنگی به روی شیب می باشد. این پدیده تاکنون باعث خسارات جانی و مالی زیادی در سراسر دنیا شده است. امروزه روش های مختلفی برای پهنه بندی خطر حرکات توده ای زمین لغزش ارائه شده است، که هریک از این روش ها عوامل مختلفی را مدنظر قرار می دهند. درک مکانیسم زمین لغزش و پهنه بندی مناطق مستعد به خطر وقوع زمین لغزش برای برنامه ریزی های کاربری زمین ضروری است. بدیهی است که تولید نقشه حساسیت به زمین لغزش می تواند بینشی برای مدیران کاربری اراضی و تصمیم گیران باشد.
هدف : هدف از مطالعه حاضر بررسی عوامل موثر در وقوع زمین لغزش در منطقه مورد مطالعه است.
روش شناسی: در این پژوهش به منظور ارزیابی خطر وقوع زمین لغزش در محدوده مطالعاتی خانیان از دو روشAHP که یک روش تصیم گیری چند متغیره می باشد و ANP که یک روش فراگیر و چند منظوره تصیم گیری است، استفاده شده است. پس از تعیین تاثیر و وزن هر کدام از این عوامل در وقوع زمین لغزش با استفاده از دو روش AHP و ANP و تجزیه وتحلیل و وارد کردن هریک از این عوامل به صورت لایه اطلاعاتی در نرم افزار Arc GIS و تلفیق آن ها بر اساس وزن های تعیین شده، نقشه پهنه بندی مخاطره زمین لغزش در محدوده مطالعاتی تهیه شده است.
قلمرو جغرافیایی: محدوده مطالعاتی خانیان یکی از زیر حوضه های سه هزار تنکابن است که در غرب استان مازندران و جنوب شرقی شهرستان تنکابن قرار دارد.
یافته ها: در این پژوهش از ده لایه اطلاعاتی شامل لیتولوژی، فاصله از گسل، شیب، جهت شیب، تراز ارتفاعی، کاربری اراضی، فاصله از جاده، بارش، فاصله از رودخانه و تراکم چشمه ها به عنوان عوامل موثر در وقوع زمین لغزش در نظر گرفته شده است. بیشتر زمین لغزش ها در کنار جاده ها مشاهده شد. بررسی وقوع زمین لغزش با فاصله از رودخانه نشان داد که بیشتر در فاصله کمتر از 150 متر از شبکه رودخانه و در ارتفاعات مرتفع رخ داده است، همچنین سنگ شناسی به عنوان یکی از مهم ترین عوامل در پهنه بندی خطر زمین لغزش در نظر گرفته شده است.
نتیجه گیری: نتایج مدل نشان داد که روش ANP از دقت بیشتری نسبت به روش AHP برخوردار می باشد، زیرا ترتیب اولویت بندی عوامل موثر در آن منطقی تر و قابل قبول تر بوده که در این میان با توجه به عوامل موثر زمین لغزش در روش ANP، پارامترهای شیب زمین، کاربری اراضی و لیتولوژی بیشترین اهمیت را در توسعه زمین لغزش به خود اختصاص داده اند، چون امکان مقایسه زیر معیارها را فراهم می کند. بازدیدهای میدانی هم این موضوع را ثابت کرده است. اما نتایج حاصل از روش AHP نشان می دهد که عامل لیتولوژی و کاربری اراضی بیشترین نقش را در شکل گیری زمین لغزش و گسترش آن در محدوده مطالعاتی دارد و سایر عوامل نقش کنترل کننده و تشدید کننده دو عامل مذکور را دارند .
تحلیل عوامل موثر بر احداث اقامتگاه های بوم گردی در دهستان گودرزی شهرستان بروجرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اقامتگاه های بوم گردی چند سالی است در روستاهای مختلف کشور شکل گرفتند و سازمان های متولی از آن ها حمایت می کنند. از سویی نیز مشکلات شهرنشینی و فطرت طبیعت دوست آدمی، او را به دامان طبیعت و مناطق آرام می کشاند و این اقامتگاه مکانی مناسب برای پاسخ به این فطرت طبیعی انسانی است؛ بنابراین این عامل فرصت خوبی است تا اسباب توسعه روستایی با گردشگری و خدمات آن فراهم آید.
هدف : تحلیل عوامل موثر بر احداث اقامتگاه های بومگردی در دهستان گودرزی شهرستان بروجرد است.
روش شناسی: روش تحقیق توصیفی تحلیلی از نوع پیمایشی است که با ابزار پرسشنامه اطلاعات لازم جمع آوری شده است. جامعه آماری شامل 1745 خانوار از مردم بومی دو روستای ونایی و کرکیخان در دهستان گودرزی استان لرستان است که حجم نمونه توسط فرمول کوکران برابر با 322 نفر در نظر گرفته شده است. نمونه گیری شامل روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک است.
قلمرو جغرافیایی: این تحقیق در دو روستای دارای جاذبه های گردشگری ونایی و کریکخان در شهرستان بروجرد است.
یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهند که احداث اقامتگاه بوم گردی از نظر اقتصادی(با میانگین22/3)، اجتماعی و فرهنگی(با میانگین09/3) و کالبدی(با میانگین13/3) منجر به توسعه گردشگری روستایی در دهستان مزبور می شود. همچنین یافته ها نشان می دهند که عدم تعادل جمعیتی و ناهنجاری های اجتماعی و مشکلات زیست محیطی از جمله تاثیرات منفی احداث اقامتگاه های بومگردی است. در ادامه نیز مشخص شد که 5 مولفه اشتغال زایی(با وزن 293/31)، افزایش تولید و درآمد(با وزن663/15)، تقویت هویت محلی(با وزن811/11)، بهبود نگرش و آگاهی جامعه(با وزن 480/9) و کالبدی- معماری(با وزن855/6) از جمله مولفه های موثر در توسعه اقامتگاه های بومگردی است.
نتیجه گیری: نتایج تحلیل نشان داد که از عوامل مثبت سرمایه گذاری در خصوص احداث اقامتگاه، بالا بردن سطح ایمنی و امنیت در محدوده مورد مطالعه، معرفی جاذبه ها. استقبال اهالی از ایجاد اقامتگاه و اشتغال زایی در روستا، در نظر گرفتن امکانات اولیه گردشگری روستا، تشویق سازمان های مربوطه در خصوص احداث اقامتگاه و گسترش گردشگری در دهستان موثر هستند و از عوامل منفی وجود برخی تعصبات بین روستاییان، روند پیچیده و سخت اداری، بی توجهی مسئولان نسبت به ویژگی های گردشگری روستا، روند نزولی هزینه های مرتبط با مسافرت در سبد هزینه های خانوار شهری و روستایی استان مطرح هستند.
تحلیل نقش گردشگری مذهبی در توسعه شهری (مطالعه موردی: اماکن مذهبی شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: گردشگری مذهبی یکی از مهمترین و پر رونق ترین شاخه های صنعت گردشگری است که اثرات قابل توجهی را در ابعاد مختلف جوامع، به ویژه اقتصاد آنها بر جای گذاشته است. امروزه دربسیاری از کشورها همچون، عربستان، عراق، ایران وهندکه مراکز و مجموعه های تاریخی ومذهبی پر طرفداری را درخود جای داده اند.. هدف: هدف ازآن معرفی و شناسایی اماکن مذهبی و استفاده بهینه از این اماکن مذهبی در راستای توسعه گردشگری در شهر رشت می باشد. روش شناسی: این مقاله با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی همراه با مطالعات میدانی به تبیین نقش گردشگری مذهبی در توسعه شهر رشت پرداخته است .جامعه آماری مورد مطالعه کلیه ساکنان شهر رشت بوده و شهروندان در این پژوهش، شامل کارشناسان گردشگری، سازمان اوقاف، شهرداری، مسکن و شهرسازی، افراد باسواد ساکن در حاشیه مکانهای مذهبی می باشند .حجم نمونه با توجه به فرمول کوکران 384n= نفر انتخاب شد. ابزار اندازه گیری پرسشنامه محقق ساخته بود، به منظور به دست آوردن سنجش دیدگاه ساکنان در خصوص مؤلفه های ذکر شده از آزمون T تک نمونه ای استفاده شد. قلمرو جغرافیایی پژوهش: شهر رشت در استان گیلان و کلیه اماکن مذهبی آن است. یافته ها و بحث: مطالعات اسنادی و میدانی نشان می دهد که در شهر رشت اماکن مذهبی زیادی وجود داردکه با برنامه ریزی درست و تبلیغات مناسب می تواند باعث افزایش درآمد شهر نشینان و اشتغال برخی از جوانان بیکار در این شهر گردد. نتیجه گیری: نشان داده است که حدود هفتاد درصد پاسخ دهندگان معتقدند با ورود گردشگر مذهبی به شهر رشت درآمد مردم افزایش یافته و گردشگری مذهبی بعنوان راه موثری برای توسعه شهر تاثیر زیاد تا متوسطی دارد . پاسخ دهندگان میزان مناسب بودن وضعیت گردشگری (مذهبی) در شهر رشت را متوسط بیان نموده وعلت اصلی ضعف گردشگری مذهبی در شهر رشت را عدم حمایت مسئولین و عدم آگاهی گردشگران نسبت به این جاذبه ها دانسته اند. مهمترین جاذبه های گردشگری مذهبی شهر رشت قبور متبرکه بی بی رقیه و خواهر امام بوده و تأثیر گردشگری مذهبی و اماکن مذهبی و حسینیه و میزان نقش آن در توسعه شهر رشت زیاد تا متوسط است. همچنین نتایج بدست آمده از تحلیل مولفه های مختلف مرتبط با گردشگری مذهبی از جمله تبلیغات، توسعه شهر، موانع، مشارکت، بعد اقتصادی، بعد معنوی و قابلیت های موجود در شهر رشت نشان می دهد که رابطه مثبت و معناداری بین گردشگری مذهبی و مؤلفه های اقتصادی وجود دارد.
سنجش و ارزیابی مولفه های تاب آوری در سکونتگاه های غیر رسمی (مطالعه موردی: شهرک میان آباد اسلامشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه حوادث و بلایای طبیعی بیش از پیش جوامع انسانی را تهدیدمی کنند که در صورت نداشتن آگاهی و آمادگی،صدمه های جبران ناپذیری بر زندگی انسان ها، اعم از حوزه های سکونتی و دیگر ابعاد اقتصادی، اجتماعی، نهادی و کالبدی-محیطی دارد. درنتیجه جوامع برای کاهش اثر بلایای طبیعی رویکردهای متنوعی را در پیش می گیرند.
هدف : این مقاله با هدف سنجش و ارزیابی مولفه های اجتماعی، اقتصادی و نهادی تاب آوری در شهرک میان آباد اسلامشهر انجام شده است.
روش شناسی: با توجه به اهداف تحقیق و مؤلفه های مورد بررسی نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی است. روش نمونه گیری به صورت تصادفی ساده و حجم جامعه آماری با مدل کوکران با سطح خطای 5 درصد 381 نفر انتخاب گردیده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات و داده های جمع آوری شده از مدلسازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و SMART PLS استفاده گردیده است.
قلمرو جغرافیایی: قلمرو این پژوهش شهرک میان آباد اسلامشهر است.
یافته ها: نتایج حاکی از بود که وضعیت تاب آوری شهرک میان آباد اسلامشهر از لحاظ مولفه های اجتماعی، اقتصادی و نهادی در سطح پایینی قرار دارد. در بین معیارهای مورد بررسی متغیر آگاهی بالاترین میانگین (9218/2) و کمترین میزان انحراف معیار (18715/0) دارد در سوی مقابل متغیر توانایی برگشت به شرایط شغلی با کمترین میانگین (5652/2) و انحراف معیار بالاتر (57549/0) از سایر متغیرهای پژوهش دارد که ضرورت توجه مسئولان و مدیران شهری برای ارتقاء تاب آوری در شهرک میان آباد را دارد.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که مولفه اقتصادی بیشترین تاثیر را بر وضعیت تاب آوری شهرک میان آباد اسلامشهر داشته است. از بین مولفه های اجتماعی مولفه نگرش بیشترین همبستگی با مولفه اجتماعی دارد. از بین مولفه های اقتصادی نیز مولفه های توانایی جبران خسارت و توانایی برگشت به شغل قبل بیشترین همبستگی با مولفه اقتصادی دارد. از بین مولفه های نهادی نیز مولفه روابط نهادها بیشترین همبستگی با مولفه نهادی دارد.
تحلیل نقش اقامتگاههای بومگردی در اقتصاد روستاهای شهرستان رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بومگردی یکی از رویکردهای نوین در توسعه گردشگری به ویژه در مناطق روستایی استان گیلان می باشد. استان گیلان به دلیل ظرفیت های طبیعی بیشمار، آداب و رسوم غنی، صنایع دستی و ... یکی از بهترین مکان های کشور جهت اقامتگاه بوم گردی است. از مهمترین و ملموس ترین اثرات ظهور اقامتگاههای بوم گردی در هر مکان، آثار اقتصادی آن است و در حال حاضر درآمدزایی فراوان این فعالیت در بسیاری از کشورهای جهان مردم را به سرمایه گذاری در این بخش ترغیب نموده است.
هدف : درپژوهش حاضر هدف کاربردی و بررسی و تحلیل نقش اقامتکاههای بومگردی در اقتصاد روستاهای شهرستان رشت که دارای اقامتگاه بوم گردی با بیش از یکسال فعالیت(12 اقامتگاه) می باشند، است.
روش شناسی: روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و جمع آوری داده ها بوسیله ابزار پرسشنامه از مدیران روستایی و جامعه محلی انجام شده است.
قلمرو جغرافیایی: شهرستان رشت
یافته ها: پس از شناسایی و بررسی دو مولفه اشتغال و ارتقاء درآمد (20 متغیر) و حفظ ظرفیت های تولیدو رونق کسب و کار (19 متغیر) و طی مراحل شاخص سازی مشخص شد شاخص ایجاد فرصتهای شغلی جدید برای زنان بیشترین میانگین و سرمایه گذاری در بخش گیاهان دارویی و طب سنتی کمترین میانگین را داراست این بدان معنی است که ایجاد اقامتگاه بوم گردی در شهرستان رشت، بیشترین تاثیر را بر اشتغال زنان داشته است. همچنین به کمک تحلیل رگرسیون مشخص شد که اقامتگاه بوم گردی بر شاخص اشتغال و ارتقاء درآمد ساکنین روستایی بیشتر از شاخص حفظ ظرفیت های تولید و رونق کسب و کار موثر بوده است.