مطالعات جغرافیایی مناطق کوهستانی
مطالعات جغرافیایی مناطق کوهستانی سال 4 بهار 1402 شماره 1 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
محیط شهری ائتلافی از سازمان هاست که از طریق فرایند غیرمطمئنی از چانه زنی ها و تعدیل متقابل خواسته ها، به سمت تحقق اهداف متکثر حرکت می کنند. چون یکی از مسایل راهبردی سازمان های شهری، قدرت گروه هایی است که توان تحمیل محدودیت هایی بر سازمان دارند، تفکر راهبردی نه تنها باید سیستمی از راهبرد برای دستیابی به مزیت رقابتی و ایجاد ارزش خلق کند که باید راهبرد مشروعیت را برای توجیه حقانیت راهبرد سازمان از طریق یک فرایند چانه زنی سیاسی با سایر نهادها در شهر ارایه کند. پژوهش حاضر درپی آن است که به بررسی و اولویت بندی مؤلفه های قدرت مؤثر بر تفکر راهبردی در عرصه مدیریت شهری در شهر خرم آباد بپردازد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی- پیمایشی است. متغیرهای پژوهش مؤلفه های قدرت مؤثر بر تفکر راهبردی هستند که از طریق روش دلفی و مدل تاپسیس شناسایی و رتبه آن ها مشخص شدند. جامعه آماری متشکل از متخصصان و خبرگان مدیریت شهری خرم آباد شامل خبرگان دانشگاهی، مدیران اجرایی، مشاوران درحوزه طراحی و اجرای راهبرد و تعداد 14 نفر است. در گام اول با مطالعه مدل ها و رویکردهای تفکر راهبردی و نظریه های قدرت در شهر، ده مؤلفه شناسایی و سپس با روش دلفی و با نظر خبرگان و در سه مرحله نهایی و در گام سوم از روش تاپسیس به منظور رتبه بندی مولفه ها استفاده شد. در نهایت و با توجه به نتایج تجزیه و تحلیل تاپسیس، مؤلفه های منابع قدرت سازمان های شهری، ساختار انگیزشی ذینفعان و نحوه تعامل بین ذینفعان کلیدی و میدان قدرت در شهر، مؤلفه های مهم قدرت مؤثر بر تفکر راهبردی در مدیریت شهری هستند.
تعیین و تدقیق محدوده کالبدی فضایی بافت تاریخی و هسته مرکزی شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بافت مراکز تاریخی شهرهای ایران بهمراه آثار کالبدی و معنایی آن، نمایانگر جذابیت، وجوه تمایز و خصوصیات منحصربفرد مکانی، تاریخی و فرهنگی شهری است. این در حالی است که این ارکان ارزشمند و هویت بخش در شهرها، با مشکلات فراوانی در ابعاد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ... روبرو هستند، و بی توجهی به مشکلات این بافت ها با توجه به گذر زمان و عمر زیاد ابنیه ارزشمند آن، می تواند به نابودی فرهنگ و هویت یک جامعه منجر شود. بافت تاریخی و مرکزی شهر همدان به عنوان یکی از شهرهای قدیمی و با تمدن کشور در پی تضاد بین کارکردهای گذشته و نوین، دچار محدودیت توان و ظرفیت زیرساختی و کالبدی در بافت شده و روابط ناهمگونی را بین محتوای کارکردی و ساخت کالبدی آن ایجاد کرده است. در این راستا هدف پژوهش حاضر شناسایی و تعیین محدوده کالبدی بافت تاریخی و هسته مرکزی شهر می باشد. روش مطالعه تحلیلی – توصیفی است و بر مبنای اطلاعات نقشه ای (سال 1335) و با استفاده از نظرات کارشناسی خبرگان پژوهش، چهار گزینه برای محدوده بافت تاریخی شهر ارائه شد. در ادامه با استفاده از روش دلفی شاخص های تعیین محدوده کالبدی مناسب استخراج و با استفاده از روش سلسله مراتبی (AHP) محدوده های پیشنهادی اولویت بندی شدند. بر اساس یافته های پژوهش و تحلیل گزینه های پیشنهادی بر مبنای شاخص ها، گزینه اول (رینگ مرکزی شهر) با امتیاز(29/1)، بیشترین درصد مطلوبیت را به عنوان محدوده کالبدی بافت تاریخی شهر همدان به خود اختصاص داد.
تحلیل و ارزیابی ابعاد تاب آوری شهری در مواجهه با سیلاب (مورد مطالعه: رودخانه خرم رود شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاب آوری شهری به توانایی یک سیستم شهری در مقیاس زمانی و فضایی برای حفظ یا بازگشت سریع به عملکردهای مطلوب گذشته گفته می شود. امروزه یکی از عمده ترین مسائل و مشکلاتی که بیشتر کلان شهرهای جهان با آن دست به گریبان اند، مخاطرات طبیعی است که همواره سکونتگاه های بشر و جان انسان ها را تهدید می کند و در مدت کوتاهی می تواند خسارات و تلفات بسیار گسترده ای برجای بگذارد. در این راستا، پژوهش حاضر باهدف ارزیابی ابعاد تاب آوری شهری در برابر مخاطرات طبیعی در شهر خرم آباد تدوین شده است. تحقیق حاضر برحسب هدف، کاربردی و برحسب نحوه گردآوری داده ها یک تحقیق تحلیلی می باشد و ازلحاظ نحوه اجرا، از نوع پیمایشی و برحسب روش تحقیق از نوع کمی می باشد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS، مدل های ترکیبی (FARAS + FKOPRAS) و FBMW استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون تی تک نمونه ای در ابعاد (اقتصادی، اجتماعی، کالبدی-محیطی، نهادی-سازمانی)، نشان داد، وضعیت تاب آوری شهری در خرم آباد ضعیف است و بر اساس مدل های ترکیبی (آراس فازی و کوپراس فازی)، بعد اجتماعی با مقدار وزن 00/34، بالاترین میزان تاب آوری و بعد نهادی-سازمانی با مقدار وزن 00/30، کمترین میزان تاب آوری را در شهر خرم آباد در مقابل سیلاب به خود اختصاص داده اند. در ادامه نیز بر اساس مدل فازی بی ام وی، در بعد اقتصادی، گویه برنامه ریزی جهت عدم وارد شدن خسارات به وسایل داخل منزل با مقدار وزن 043/0، بیشترین میزان تاب آوری، در بعد اجتماعی گویه های آموزش در برابر آمادگی خطر، آگاهی و دانش با مقدار وزن 040/0، بیشترین میزان تاب آوری، در بعد نهادی-سازمانی گویه وضعیت آگاهی رسانی مدیران شهری هنگام رویارویی با بحران سیل با مقدار وزن 027/0 و در بعد کالبدی-محیطی، گویه میزان تراکم ساختمانی با مقدار 031/0 بیشترین میزان تاب آوری را به خود اختصاص داده است.
تحلیل الگوهای رفتاری-ادارکی در فضاهای شهری منطقه پنج تهران به کمک روش چیدمان فضا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضاهای شهری بخش هایی از بافت شهری هستند که عموم مردم به آن دسترسی فیزیکی و بصری دارند و بستری برای فعالیت های انسان و برقراری تعاملات اجتماعی محسوب می شود. استفاده گسترده از فضا برای فعالیت های اجتماعی نشان دهنده موفقیت فضاهای شهری است. الگوهای استفاده از فضا از جمله الگوهای مکث و حرکت کاربران از عوامل تعیین کننده کارایی این فضاها هستند. با توجه به اهمیت این موضوع، این پژوهش با هدف تحلیل الگوهای ادارکی- رفتاری کاربران در فضاهای عمومی منطقه پنج تهران با استفاده از روش چیدمان فضا انجام گرفت و جهت نیل به این هدف از نرم افزار Depth mapاستفاده شد. برای این منظور، مجموعه تحلیل های اهمیت ساختار و هم پیوندی در سطح منطقه پنج صورت گرفت و سه مولفه اتصال، یکپاچگی، عمق و میزان ارتباط آنها باهم باتوجه به مقیاس محدوده بررسی قرار گرفت. باتوجه به ساختار نسبتا شطرنجی محدوده مطالعاتی، معابر اصلی که نقش شریانی دارند، بیشترین پتانسیل را از جهت کیفیت اتصالی فضاها را دارا بودند. کمترین مقدار هم مربوط به مجموعه های مسکونی غرب منطقه بود. بیشترین میزان هم پیوندی مربوط به مرکز منطقه به سمت جنوب منطقه بود. بخش های غربی و شمالی منطقه عمق فضایی بیشتری داشتند. توپوگرافی مناطق شمالی بر فرم دسترسی ها تاثیر گذاشته و عمق فضایی بیشتر این نواحی را نسبت به مناطق جنوب منطقه سبب شده است. از دیگر نتایج این پژوهش، ارتباط نسبتا منطقی بین دو شاخص هم پیوندی و اتصال شاخص و درنتیجه میزان قابلیت ادراک این شاخص ها است (16/0=R2). یعنی عموماً با افزایش اتصال، هم پیوندی فضاهای منطقه پنج افزایش می یابد. بنابراین تحلیل همزمان این دو شاخص در فضاهای موردنظر منطقه 5 بیشترین قرابت را با تحلیل کیفیت های تأثیرگذار بر فضاهای عمومی دارند
آینده پژوهی پارادایم مدیریت شهری پساکرونایی با تأکید بر تاب آوری شهری (مطالعه موردی: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی ازاین پژوهش، آینده پژوهی پارادایم مدیریت شهری پساکرونایی با تأکید بر تاب آوری شهری در کلان شهر تهران بود. بدین منظور، پیشران ها و ارتباطات بین آنها تجزیه و تحلیل و رتبه بندی گردید. این پژوهش ازلحاظ هدف، توسعه ای-کاربردی و به لحاظ ماهیت توصیفی-تحلیلی می باشد. در تحقیق حاضر ابتدا با مروری بر ادبیات نظری و سپس با استفاده از نظرات خبرگان و کارشناسان(40نفر) به صورت دلفی مهمترین پیشرانها استخراج شد. برای تحلیل تأثیرات متقاطع پیشرانها، و تعیین میزان تأثیرگذاری و اثرپذیری هریک ازپیشرانها به صورت مستقیم و غیرمستقیم، ازنرم افزار میک مک استفاده شد. تعداد 74 پیشران در 8 بعد کلی(اقتصاد شهری، اجتماعی، زیست محیطی ومحیط شهری، کالبدی و زیرساخت شهری، مدیریتی و نهادهای شهری، امنیت شهری، سیاست و حکمروایی، فردی-روانشناختی) شناسایی شدکه درمجموع 5402 مورد ازکل روابط بین پیشرانها، دارای ارزش اثرات متقاطع بودند. خروجی ماتریس متقاطع ماتریس تأثیرات مستقیم(MDI) بیشترین تأثیرگذاری در بین پیشرانها در راستای مدیریت تاب آوری کلانشهر تهران در پساکرونا مربوط به حوزه مدیریتی، اجتماعی-مشارکتی و بنیادهای اقتصادی به ترتیب«مدیریت یکپارچه شهری»، «میزان مشارکت شهروندان و نهادهای مردمی برای مقابله با بحران»، «میزان تورم»، «میزان اعتماد شهروندان به مسئولین و مدیران شهری»، «افزایش سرمایه گذاری ها در کلانشهرتهران (سرمایه گذاری های داخلی و خارجی) برای بازساخت فضاها و زیرساختهای شهری»،«توجه و افزایش هزینه کرد تحقیق و توسعه کسب و کارهای دانش بنیان»، «زیرساختهای شهرالکترونیک»، «مسئولیت پذیری وپاسخگویی مدیران شهری در قبل کارکرد مدیریتی خود»، «حاشیه نشینی و ساماندهی آن»، «مسکن ودسترسی به آن(خرید یا اجاره بها)»، «مهاجرت(نخبگان، پزشکان ومتخصصین و...)» بود. خروجی محاسبات نشان داد 15 پیشران جزو پیشرانهای تأثیرگذار؛ 5 پیشران،دووجهی؛ تعداد 6 پیشران، تأثیرپذیر؛ تعداد 8 پیشران، مستقل و تعداد 40 پیشران جزو پیشرانهای تنظیمی بود. بر اساس تحلیل نوع پراکنش پیشران ها و تاثیرگذاری مستقیم پیشرانها بر یکدیگر، سیستم تاب آوری کلانشهرتهران، ناپایدار بوده و سناریوهای آتی برای تاب آوری کلانشهر تهران، می بایست روی عوامل کلیدی پایه ای صورت گیرد
شناسایی محرک های اقتصادی در بافت های ناکارآمد بخش مرکزی شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر توجه به بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری اهمیت زیادی پیدا کرده است. چراکه پدیده فرسودگی بافت های شهری تأثیر مستقیمی بر موضوعات فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی شهرها دارد. در همین راستا، تحقیق حاضر در پی شناسایی عوامل اقتصادی مؤثر در امر بازآفرینی است که به عنوان محرک های اقتصادی بتوانند فرایند بازآفرینی بافت های فرسوده را تسهیل بخشند. این تحقیق، یک تحقیق کاربردی، مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، مشاهده و برداشت میدانی بوده و به روش توصیفی- تحلیلی تهیه شده است. محدوده مطالعاتی بافت فرسوده و ناکارآمد بخش مرکزی شهر زنجان است که با مساحت 492 هکتار موردتوجه مدیران و مسئولین امر مرمت و بازآفرینی شهری قرارگرفته است. در فرایند تحقیق، 5 معیار «ارزش اقتصادی»، «سرمایه گذاری»، «فعالیت های اقتصادی درون بافت»، «برند سازی» و «تأمین منابع مالی لازم» با 12 مؤلفه به عنوان معیارهای اقتصادی مؤثر در تسهیل بازآفرینی بافت فرسوده و ناکارآمد شناسایی شدند. این معیارها ضمن تطبیق با شرایط محدوده موردمطالعه تحقیق، با استفاده از تکنیک دلفی فازی در دو مرحله موردبررسی قرار گرفتند که درنهایت، 5 معیار و 10 مؤلفه از میان 12 مؤلفه مذکور به عنوان معیارهای اقتصادی مؤثر در تسهیل بازآفرینی بافت فرسوده و ناکارآمد بخش مرکزی شهر زنجان تعیین و تأیید گردیدند. نتایج رتبه بندی معیارها به روش تحلیل سلسله مراتبی نشان می دهد رتبه نخست مربوط به معیار تأمین منابع مالی، رتبه دوم: فعالیت های اقتصادی درون بافت، رتبه سوم: سرمایه گذاری در منطقه، رتبه چهارم: برند سازی در منطقه و رتبه پنجم: ارزش اقتصادی منطقه می باشد. نتایج حاصل از این پژوهش که قابل تعمیم به بافت های ناکارآمد حاشیه ای شهر زنجان و بافت های مشابه در شهرهای اطراف نیز می باشد، می تواند گامی مهم در اجرای سیاست های بازآفرینی شهری و برنامه های تجدید حیات شهری باشد. اگرچه همه این امور مستلزم برنامه ریزی دقیق، جامع و واقع گرایانه است.
ارزیابی میزان تحقق پذیری تاب آوری شهری در مناطق 5 گانه شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه در صورت نداشتن آگاهی و آمادگی در جهت مقابله با بلایای طبیعی و انسانی، می تواند صدمات جبران ناپذیری به شهروندان وارد کند. هدف اصلی پژوهش ارزیابی ابعاد تاب آوری شهری در مناطق 5 گانه شهر ارومیه می باشد. مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی می باشد. جمع آوری اطلاعات به دو صورت اسنادی و برداشت میدانی صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش ساکنین مناطق 5 گانه شهر ارومیه می باشد و با استفاده از فرمول کوکران تعداد حجم نمونه 384 عدد به دست آمده است که به صورت تصادفی در محدوده توزیع گردیده است. در این پژوهش متغیر مستقل تاب آوری شهری و متغیرهای وابسته شامل ابعاد اجتماعی و فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی و نهادی می باشد. تجزیه وتحلیل اطلاعات به صورت کمی صورت گرفته است به طوری که از روش های آماری نظیر آزمون های آماری t تک نمونه ای، کروسکال والیس و همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشانگر این است که ابعاد تاب آوری شهری در منطقه یک از سطح متوسط بالاتر، در منطقه دو از سطح متوسط پایین تر، در منطقه سه از سطح متوسط بالاتر، در منطقه چهار در سطح متوسط و در نهایت در منطقه پنج ابعاد اجتماعی و فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی و کالبدی از سطح متوسط بالاتر و بعد نهادی در سطح متوسطی قرار دارد و به طورکلی میزان تاب آوری شهری مناطق 5 گانه شهر ارومیه در سطح بالاتر از متوسط قرار دارند. نتایج رتبه بندی مناطق نشانگر این است که منطقه یک ارومیه رتبه اول و منطقه دو ارومیه رتبه پنجم را کسب نموده است. همچنین میان متغیرهای وابسته و مستقل رابطه ای معنادار مستقیم وجود دارد.
ارزیابی و پهنه بندی خطر وقوع زمین لغزش در حوزه آبخیز بیونیژ، استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمین لغزش به عنوان یکی از مخاطرات طبیعی عمده در مناطق کوهستانی محسوب می شود. شناسایی عوامل موثر در وقوع زمین لغزش در یک حوضه و پهنه بندی خطر آن از ابزارهای اساسی جهت دستیابی به راهکارهای کنترل این پدیده و انتخاب مناسب ترین و کاربردی ترین گزینه مدیریتی می باشد. تحقیق حاضر به منظور ارزیابی عوامل موثر در وقوع زمین لغزش و پهنه بندی آن با استفاده از مدل LIM هدفگذاری شده است. بدین منظور پس از بدست آوردن وزن هر یک از نقشه های عاملی و ستون وزن هر یک از واحد ها ( شامل: طبقات ارتفاعی، شیب، جهت شیب، تراکم زهکشی، فاصله از رودخانه، فاصله از جاده، واحدهای سنگ شناسی ، فاصله از گسل، پوشش گیاهی، کاربری اراضی، بارش سالانه و گروه های هیدرولوژیک خاک ها) با استفاده از مدل LIM از جمع جبری 11 لایه عاملی، نقشه وزن نهایی و پهنه بندی زمین لغزش به دست آمد. بر اساس نتایج حدود 34 درصد منطقه در محدود خطر زیاد تا خیلی زیاد، حدود 41 درصد منطقه در محدوده پتانسیل کم تا خیلی کم خطر و مابقی منطقه در محدوده با پتانسیل متوسط وقوع زمین لغزش واقع شده اند. نتایج مقادیر بیشینه وزن نهایی متغیرهای مختلف نشان داد که متغییرهای شیب، فاصله از جاده، کاربری اراضی، پوشش گیاهی، ارتفاع، سنگ شناسی، فاصله از رودخانه، بارندگی، گروه هیدرولوژیکی خاک، جهت شیب و فاصله از گسل به ترتیب بیشترین تا کمترین تأثیرگذاری بر وقوع زمین لغزش های منطقه را دارا می باشند. به طور کلی نتایج تحقیق می تواند اطلاعات مفیدی در اختیار برنامه ریزان بخش های مختلف اعم از کشاورزی، صنایع، محیط زیست و.... قرار دهد.
واکاوی ارتباط وردش های فضایی زمانی پوشش گیاهی با سنجه های توپوگرافیک در زاگرس میانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پوشش گیاهی به عنوان یکی از مولفه های مهم حیات اکولوژیک محیط زیست به دلیل تاثیرات بسیار زیاد در اکوسیستم های مختلف محیطی و همچنین به دلیل تاثیر گذاری مستقیم بر معیشت و زندگی انسانی، عاملی اساسی و مهم بشمار می رود. از این رو، هدف از این پژوهش بررسی تغییرات پوشش گیاهی در زاگرس میانی با استفاده از داده های عددی ماهواره ای است. در این راستا داده های پوشش گیاهی ماهواره ترا سنجنده مادیس با توان تفکیک فضایی 250 متر در دوره زمانی 2001 تا 2018 اخذ شد. این داده ها با بهره گیری از زبان کدنویسی پایتون در ارتباط با سنجه های توپوگرافیکی ارتفاع، میزان و جهت شیب با روش پردازش رستری پنجره متحرک و روش آنالیز سلول به سلول مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان داد که بیشینه تراکم پوشش گیاهی در زاگرس میانی در ماههای آپریل (فروردین) تا جون (خرداد) و کمینه آن در ژانویه (دی) مشاهده می گردد. ارتفاعات زاگرس میانی در فصل بهار بالاترین نرخ شاخص پوشش گیاهی و در فصل زمستان کمترین نرخ را نشان می دهند. بیشینه مقدار شاخص پوشش گیاهی در ارتفاع 1500 متر بروز می کند. شاخص پوشش گیاهی در زاگرس میانی تا شیب 95 درصد، روند افزایشی داشته و پس از آن به آرامی کاهش می یابد. کمینه نرخ شاخص پوشش گیاهی در جهت جنوبی از 150 تا 200 درجه آزیموت شمالی ساعتگرد و بیشینه آن در جهت شمال از 300 تا 360 درجه آزیموت شمالی ساعتگرد مشاهده می شود، ارتفاع حد بالای رویش یا M.V.A، در ماه های سرد به سوی طبقات ارتفاعی پائین تر نزول و در ماه های گرم سال به سمت ارتفاعات بالاتر صعود می کند. به طور کلی روند تغییرات شاخص پوشش گیاهی نیز نشان از افزایش شاخص پوشش گیاهی در این واحد کوهستانی دارد.
ارزیابی تاثیر سرمایه اجتماعی بر توسعه گردشگری سلامت با نقش میانجی احساس امنیت عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارزیابی تاثیر سرمایه اجتماعی بر توسعه گردشگری سلامت با نقش میانجی احساس امنیت عمومی می باشد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی است. روش تحقیق ازنوع توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری مورد پژوهش شامل متخصصین و کارشناسان حوزه گردشگری سلامت در استان لرستان به تعداد 62 نفر می باشد که تعداد نمونه به شیوه کل سرشماری به تعداد 62 نفر تعیین شدند. ابزار پژوهش مشتمل بر پرسشنامه 55 سوالی که در سه قسمت اصلی احساس امنیت، سرمایه اجتماعی و گردشگری سلامت به ترتیب با 15، 15 و 25 سوال می باشد. روایی پرسشنامه به شیوه صوری و محتوایی بوده است و پایایی کل پرسشنامه نیز بر اساس آلفای کرونباخ به میزان 81/0 مورد تایید واقع شده است. داده های گردآوری شده بر اساس تحلیل معادلات ساختاری در نرم افزار پی ال اس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بیانگر آن بود که به طور کلی سرمایه اجتماعی بر توسعه گردشگری سلامت با نقش میانجی احساس امنیت عمومی تاثیر داشته است و بر این اساس سرمایه اجتماعی بر گردشگری سلامت، سرمایه اجتماعی بر احساس امنیت عمومی بو احساس امنیت عمومی بر گردشگری سلامت تاثیر داشته است. بر این اساس بهره گیری از مشارکت مردم محلی در توسعه گردشگری سلامت در استان لرستان ضمن ایجاد اعتماد عمومی زمینه ساز افزایش سرمایه اجتماعی و در نهایت امنیت می شود.
گونه شناسی پایداری محله ای در توسعه فضایی شهر گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با آغاز نوگرایی در ایران که از اوایل حکومت پهلوی آثار عینی تر آن در شهرها ظاهر شد، محله های تاریخی که پویایی و پایداری خود را در گذشت زمان نشان داده بودند، رو به زوال نهادند و بافت جدید که عمدتاً به تدریج از دهه ی چهل تاکنون پیرامون بخش تاریخی ساخته شده است، در این بافتها بسیاری از ویژگیهای محله های تاریخی شکل نگرفته است به این ترتیب محله های تاریخی و جدید در شهر گرگان از نظر پایداری با تغییرات و چالشهای مواجه شده اند، که باید شناخته شود. در پژوهش حاضر با نگاهی به مقوله ی پایداری محله ای، ابعاد مختلف آن و سطح پایداری محله ای در 8 محله شهر گرگان بررسی شد. روش تحقیق حاضر به توجه به ماهیت تحقیق، سؤال و اهداف تحقیق از نوع توصیفی – تحلیلی بوده و از دو فاز شکل گرفته است. در فاز اول تحقیق به بررسی روند گسترش فضایی شهر گرگان در طی 45 سال اخیر پرداخته شد که بدین منظور از تصاویر ماهواره ای بهره گرفته شد، در فاز دوم تحقیق به گونه شناسی پایداری محله ای در 8 محله شهر گرگان که از گونه های متفاوت یافتی و کالبدی بوده، پرداخته شد و در این مرحله ازمدلهای VIKOR،SAW و تکنیک کپ لند استفاده شد، نتایج حاصل از یافته های تحقیق نشان داد که در بازه ی زمانی 45 ساله شهر گرگان با گسترش شهری بسیار زیادی مواجه بوده و محلات جدید در قالب محلات الحاقی و شهرک سازی و طرح های توسعه شهری شکل گرفتند. محلات قدیمی شهر گرگان در بین شاخص های پایداری اقتصادی، کالبدی زیست محیطی و اجتماعی پایداری قبلی خود را ندارند؛ و شکل گیری محلات جدید و بدون برنامه و ادغام روستاها در شهر گرگان ازجمله اوزینه و انجیراب و گرگان جدید در سالهای بعد از انقلاب نشان می دهد که این محلا صرفاً محلی برای سکونت اقشار پایین جامعه بوده و نشانی از کارکرد و هویت محله ای و پایداری محله ای در آن ها به چشم نمی خورد.