مطالعات جغرافیایی مناطق کوهستانی
مطالعات جغرافیایی مناطق کوهستانی سال اول پاییز 1399 شماره 3 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
متغیرهای زیست اقلیمی، یکی از مهم ترین متغیرهای محیطی می باشند که در تهیه نقشه و مدل سازی پراکنش گونه ها جهت مدیریت و حفاظت پوشش گیاهی و کشت گونه ها مورد استفاده قرار می گیرند. در این تحقیق به منظور تهیه نقشه های زیست اقلیمی، با استفاده از روش های زمین آمار (کریجینگ و کوکریجینگ) و مدل رگرسیون خطی چندگانه داده های بلند مدت اقلیمی 49 ایستگاه هواشناسی از سال 1331 تا 1396 برای استخراج 19 متغیر زیست اقلیمی در استان لرستان مورد بررسی قرار گرفت. برای انتخاب بهترین مدل درون یابی از نسبت همبستگی استفاده شد. همچنین برای ارزیابی و صحت روش درون یابی از ارزیابی متقابل استفاده گردید. جهت انتخاب بهترین روش درون یابی از دو شاخص ریشه میانگین مربعات خطا (RMSE) و ریشه دوم میانگین استاندارد شده خطا (RMSSE) استفاده شد. براساس نتایج بدلیل خطای کمتر مقادیر ریشه میانگین مربعات خطا و ریشه دوم میانگین استاندارد شده خطا روش کریجینگ برای Bio4، Bio5، Bio7، Bio12، Bio13، Bio15، Bio16، Bio17، Bio18، روش کوکریجینگ برای Bio1، Bio2، Bio3، Bio6، Bio8، Bio9، Bio10 و Bio11 و روش رگرسیون خطی چندگانه برای Bio19 به عنوان بهترین روش درون یابی برای رسم نقشه های زیست اقلیمی بدست آمد. براساس نتایج این پژوهش استفاده از متغیر کمکی ارتفاع، عوامل جغرافیایی و اقلیمی می تواند دقت ارزیابی روش های درون یابی را افزایش دهد و در ایجاد نقشه های دقیق متغیرهای زیست اقلیمی جهت مدل سازی پراکنش گونه ای استفاده شود.
نقش منظر طبیعی و فرهنگی سکونتگاه های کوهستانی در شکل گیری هویت روستایی (مورد مطالعه: شهرستان مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر با رشد و پیشرفت تکنولوژی و ورود مدرنیزاسیون به جوامع، روستاها در اغلب نقاط جهان و ایران تغییرات زیادی را پشت سر گذاشته و چهره نوظهوری یافته اند که این امر سبب تغییر و تحولات بسیاری در زمینه هویت روستایی شده است. از این رو، در پژوهش حاضر به تبیین نقش منظر طبیعی و فرهنگی سکونتگاه های کوهستانی در شکل گیری هویت روستایی، در شهرستان مریوان پرداخته شده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از حیث روش گردآوری اطلاعات توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش ۱۰۲۳ خانوار روستایی شهرستان مریوان بود که از آن میان ۲۸۰ خانوار به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بود و روستاهای مورد مطالعه از 18 نقطه روستایی از ۶ دهستان خاوومیرآباد، زریوار، سرکل، سرشیو، کوماسی و گلچیدر انتخاب شدند. برای گردآوری داده های مورد نیاز، از شیوه های مصاحبه و تکمیل پرسشنامه ای استفاده شد که اعتبار آن با استفاده آزمون الفای کرونباخ تأیید شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد روش حداقل مربعات جزیی و نرم افزار Smart PLS2 استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد، منظر طبیعی و منظر فرهنگی هر دو بر هویت روستایی تأثیر دارند ولی تأثیر منظر فرهنگی به مراتب بیشتر است. با توجه به تحلیل فضایی داده ها در نرم افزار ArcGIS با استفاده از ابزار کریجینگ، روستاهای باشماق، کولان و قمچیان بیشترین تأثیر را از نظر منظر طبیعی بر هویت روستایی این مناطق داشته است و روستاهای گلان، نیزل و چور کمترین تأثیر را از جهت منظر طبیعی بر هویت روستایی این مناطق دارا بودند. همچنین روستاهای قمچیان، سیور و جوئین بیشترین تأثیر و روستاهای خیرآباد و چور کمترین تأثیر را از نظر منظر فرهنگی بر هویت روستایی شهرستان مریوان دارا بودند.
بررسی تأثیر بافت های ناکارآمد شهری بر آسیب های اجتماعی (مورد مطالعه: شهر مراغه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیده فرسودگی در بافت های شهری بر کالبد بافت و فعالیت های اجتماعی و اقتصادی آن اثرگذار است. از این رو، پژوهش حاضر به دنبال بررسی تاثیر ناکارآمدی بافت های شهری بر میزان وقوع آسیب های اجتماعی در شهر مراغه است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی - تحلیلی می باشد و اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی و با استفاده از ابزار پرسشنامه گردآوری شده اند. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بررسی گردید که مقدار 0.716 بدست آمد. نمونه تحقیق 400 نفر از شهروندان شهر مراغه می باشند که به روش غیر احتمالی در دسترس نمونه گیری شده اند. در این پژوهش از آزمون های آنتروپی، ویکور، T-test، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی به منظور تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردیده است. نتایج حاصل از شاخص ویکور نشان داد که نواحی 5 و 6 به عنوان نواحی کاملاً کارآمد، نواحی 7 و 4 به عنوان نواحی نسبتاً کارآمد و نواحی 1، 3 و 2 نیز به عنوان نواحی کاملاً ناکارآمد تعیین گردیده اند. همچنین سنجش وضعیت آسیب های اجتماعی در شهر مراغه نشان داد که ناحیه 1 دارای بیشترین میزان وقوع آسیب های اجتماعی در این شهر می باشد. پس از آن نیز به ترتیب نواحی 3، 2، 4، 7، 6 و 5 بیشترین میزان وقوع آسیب های اجتماعی را شاهد بوده اند. در پایان نیز نتایج آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی نشان داد که بین نارکارآمدی بافت های شهری و وقوع آسیب های اجتماعی در سطح شهرها ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد.
سنجش سرمایه های معیشتی روستاهای مناطق کوهستانی با رویکرد معیشت پایدار (مورد مطالعه: دهستان کوه شاه، بخش احمدی - هرمزگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی مسئله فقر در جوامع بشری حاکی از آن است که روستاییان از فقیرترین و آسیب پذیرین گروه های انسانی هستند و عدم توجه به وضعیت معیشتی آنان می تواند عدم توسعه یافتگی در سکونتگاه های انسانی را دو چندان نماید. به عبارتی، سرمایه های معیشتی اساس توانمندی و دخالت روستائیان در سرنوشت فردی و اجتماعی آنها است و شالوده اصلی توسعه جوامع را شکل می دهد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف سنجش وضعیت دارایی ها و سرمایه های معیشتی روستاهای دهستان کوهشاه بخش احمدی با رویکرد معیشت پایدار طراحی شد. بدین منظور با روش توصیفی – تحلیلی و با ابزار پرسشنامه اطلاعات جامعه محلی گردآوری و مورد بررسی قرار گرفت. در مقاله حاضر، براساس چارچوب معیشت پایدار، سرمایه های معیشتی روستاهای کوهستانی منطقه کوهشاه مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. نتایج حاصله بیانگر آن بود که میزان دارایی و سرمایه معیشتی در زمینه های مختلف انسانی، مالی، فیزیکی، طبیعی، اجتماعی، در روستاهای مورد مطالعه متفاوت است و به دلیل آسیب پذیری در زمینه های مختلف در طی سال های اخیر از میزان دارایی های فیزیکی، مالی و طبیعی کاسته شده و بر میزان دارایی های اجتماعی و انسانی افزوده شده است.نتایج نشان داده که پایداری سرمایه های معیشتی یکسان نیست، سرمایه مالی و فیزیکی با میانگین 1.41 و 2.46 جزو ناپایدارترین سرمایه، و سرمایه اجتماعیو انسانی با میانگین3.68 و 3.25 پایدارترین بعد معیشت در روستاهای مورد مطالعه است. با توجه به نتایج مشخص گردید که وضعیت پایداری در سرمایه های معیشتی کل نیز مناسب نیست و این امر زمینه ناپایداری را در روستاهای منطقه فراهم نموده است. نگارندگان در این مقاله به دنبال بیان این نکته هستند که برای خروج ساکنین از چرخه فقر و آسیب پذیری و ایجاد پایداری در منطقه و توانمندسازی جامعه محلی، تنها نمی توان با توجه به یک بعد (بعد اقتصادی) از زندگی موفق بود و باید به دارایی و آسیبپذیری آنها از زوایای مختلف انسانی، مالی، فیزیکی، و زیست محیطی توجه نمود. چرا که در این توانمندسازی جامعه محلی در طرح توان افزایی فقط به بعد اقتصادی آن توجه شده است.
شناسایی مناطق مستعد فروچاله در حوضه کارستی بیستون- پرآو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فروچاله های نوعی از اشکال کارستی است که به شکل گودال هایی در سطح زمین آشکار می شوند. شناسایی این فروچاله ها در مدیریت منابع آب بسیار حیاتی هستند، چرا که آلودگی این مکان ها باعث آلودگی منابع آب منطقه می شود. حوضه کارستی بیستون پرآو از آن جهت مهم است که باعث ایجاد سراب هایی در شهرهای بیستون و کرمانشاه بوده و بخشی از آب این شهرها را تامین می کند. این پژوهش با هدف شناسایی فروچاله های این حوزه و همچنین شناسایی مناطق مستعد فروچاله انجام شده است. در این پژوهش با تلفیق سیستم اطلاعات جغرافیایی و فرآیند تحلیل شبکه، معیارهای مختلف ایجاد فروچاله نظیر بارش، دما، تبخیر، سنگ شناسی، جنس خاک، شیب، ارتفاع، گسل، آبراهه و پوشش گیاهی رتبه بندی شده اند. نتایج فرآیند تحلیل شبکه نشان داد که سنگ شناسی با 87/24 درصد مهم ترین عامل ایجاد فروچاله است. پس از ترکیب لایه ها، نقشه مناطق محتمل فروچاله مشخص گردید و با استفاده از تفسیر تصاویر World Imagery و Google Earth فروچاله های موجود در منطقه تشخیص داده شد. سپس برای بررسی نتایج کار از شاخص های صحت، دقت و کیفیت استفاده شد که نتایج آن ها به ترتیب 98/42، 41/69 و 55/65 بود. بالا بودن شاخص صحت نشان می دهد کارایی بالا در شناسایی فروچاله های موجود است، اما پایین بودن دو شاخص دیگر بیانگر ضعف روش نیست، بلکه دو شاخص دقت و کیفیت نشان دهنده مناطقی است که احتمال فروچاله شدن را دارند، اما درحال حاضر یا فروچاله نبوده و یا در داده های مرجع نیستند. در نهایت می توان گفت که این روش کارایی مناسبی برای شناسایی فروچاله ها و مناطق مستعد فروچاله ها را دارد.
تبیین نقش مدیریت محلی در تحولات کالبدی فضایی روستاهای شهرستان رودسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت روستایی از زمان شکل گیری و ارائه خدمات به روستائیان، نقش قابل توجه ای در تحولات روستاهای کشور داشته است. از این رو، هدف از این مقاله بررسی و تبیین نقش مدیریت محلی در تحولات کالبدی فضایی روستاهای شهرستان رودسر در استان گیلان است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و شیوه جمع آوری داده ها بصورت میدانی (پرسشنامه) و کتابخانه ای بود. جامعه آماری این پژوهش را 187 روستای شهرستان رودسر تشکیل می دهد که حجم نمونه با شیوه نمونه گیری تصادفی سهمیه ای براساس نواحی جغرافیایی شهرستان (ساحلی، جلگه ای، کوهپایه ای و کوهستانی) محاسبه شد که مجموعاً شامل 20 درصد از روستاهایی بود که دارای دهیاری هستند. این روستاها پس از طبقه بندی در سه طبقه جمعیتی انتخاب شدند و در مجموع 345 پرسشنامه در سطح 36 روستا تکمیل شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS20 و آزمون t تک نمونه ای استفاده شد. یافته ها نشان داد شهرستان رودسر نیز همانند شهرستان های دیگر استان گیلان دارای مدیریت در قالب دهیاری است. مردم روستا دارای کمبودها و مشکلاتی در امور نهادی و مدیریتی هستند و به طورکلی وضعیت مدیریت در روستا در حد متوسط تا بسیار خوب قرار دارد. موضوع تغییر کاربری اراضی زراعی و باغی در شهرستان رودسر و حتی در اغلب نواحی استان گیلان به واسطه ماهیت انبوه و خودجوش گردشگری به وضوح قابل مشاهده است (ساخت مجتمع های رفاهی، پارک های روستایی و غیره). همچنین، بر طبق نتایج، مشارکت و همکاری روستاییان با دستگاه های ذیربط در نگهداری و تسطیح راه های واقع در حریم اراضی روستا دارای بالاترین درجه اهمیت و بهبود وضع محیط زیست روستا برای رفاه ساکنان محلی پایین ترین رتبه اهمیت را در نقش مدیریت محلی در تحولات کالبدی فضایی روستاها داراست.