مطالعات اقتصادی کاربردی ایران
مطالعات اقتصادی کاربردی ایران سال 4 زمستان 1394 شماره 16 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی شده تا توابع فاصله ای هذلولی پارامتری را که به تازگی توسعه یافته اند؛ جهت تجزیه و تحلیل کارایی زیست محیطی و انرژی 30 استان ایران برای سال های 1390-1385 بر اساس داده های تابلویی به کار گرفته شوند؛ تا رشد بهره وری زیست محیطی کل عوامل تولید را از طریق دو مؤلفه قابل اندازه گیری، «تغییر در فناوری و تغییر در کارایی فنی زیست محیطی» بر اساس توابع فاصله ای هذلولی تخمین زده شده محاسبه نماید. نتایج در این دوره زمانی نشان می دهند؛ بهره وری زیست محیطی کل عوامل تولید به طور متوسط 47/8 درصد کاهش یافته و این موضوع به علت کاهش شدید در کارایی فنی زیست محیطی و همچنین افزایش انتشار آلاینده 2 CO است. با افزایش انتشار 2 CO ، تغییرات بهره وری زیست محیطی عوامل تولید کوچک تر از تغییرات بهره وری کل عوامل شده و بدین معناست که محیط زیست به جای بهبود با پدیده تخریب در طی دوره زمانی مذکور مواجه شده است.
عوامل اقتصادی مؤثر بر بی ثباتی درآمدهای مالیاتی دولت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تنوع بخشی به منابع درآمدها اعمال یک سیاست استراتژیک در اقتصاد و مدیریت است. با تنوع بخشی امکان دسترسی با ثبات تر و انعطاف پذیرتری به اهداف و کارکردهای مدیریت مالی فراهم می شود. در این مقاله، اثر متغیرهایی مانند نوسانات تولید ناخالص داخلی، شاخص تنوع بخشی مالیات، سهم مالیات های غیرمستقیم، نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی، نرخ رشد درآمدهای نفتی، تولید ناخالص داخلی سرانه، سهم ارزش افزوده بخش کشاورزی و ضریب جینی بر نوسانات درآمدهای مالیاتی دولت با استفاده از روش مدل خود رگرسیونی و توزیع با وقفه (ARDL) مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. نتایج به دست آمده از تخمین مدل رگرسیونی نشان می دهند که ساختار مالیات ها و همچنین ساختار اقتصاد در یافتن ترکیبی از مالیات ها که ثبات درآمدی برای دولت به وجود آورند، نقش مهمی دارند، علاوه بر این ساختار هر مالیات نیز بر عملکرد مالیاتی و نتایج آن اثر تعیین کننده ای دارد.
تجزیه عوامل مؤثر بر انتشار آلودگی دی اکسید کربن در صنایع محصولات کانی غیرفلزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دی اکسید کربن ناشی از احتراق سوخت های فسیلی با داشتن بیشترین سهم از گازهای گلخانه ای، مهمترین عامل آلودگی هواست. صنایع محصولات کانی غیرفلزی با داشتن سهم 8/25 درصدی در سال 1390، بیشترین نقش را در انتشار آلودگی دی اکسید کربن صنایع ده نفر کارکن و بیشتر ایران داشته است. داشتن آگاهی از چگونگی تغییرات این نوع آلودگی ها مستلزم توجه به عوامل مختلف مؤثر در انتشار آن ها است. بر همین اساس در مطالعه حاضر، انتشار دی اکسید کربن در صنایع محصولات کانی غیرفلزی ایران طی دوره 1390-1379، به شش عامل اثر فعالیت، اثر ساختار بین بخشی، اثر ساختار درون بخشی، اثر شدت انرژی، اثر ترکیب سوخت و اثر ضریب انتشار تجزیه می شود و با استفاده از روش LMDI، اثر تغییر در هر یک از این عوامل بر تغییرات انتشار دی اکسید کربن مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج حاصله نشان می دهد که تغییرات در اثر فعالیت، اثر ساختار بین بخشی و اثر ضریب انتشار به ترتیب بیشترین تأثیر را بر رشد انتشار دی اکسید کربن صنایع محصولات کانی غیرفلزی داشته اند و در نقطه مقابل، تغییرات اثر شدت انرژی، اثر ساختار درون بخشی و اثر ترکیب سوخت عوامل اصلی کاهش انتشار دی اکسید کربن بوده اند.
بررسی رابطه رشد اقتصادی با فقر و نابرابری در ایران طی برنامه های اول تا چهارم توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه پدیده فقر در ارتباط با رشد اقتصادی و نابرابری به تفکیک برنامه های توسعه اول تا چهارم اقتصادی، اجتماعی بررسی می شود. بدین منظور کشش های فقر نسبت به رشد اقتصادی و نابرابری محاسبه می شود و در نهایت چگونگی توزیع منافع ناشی از رشد به کمک شاخص نرخ رشد معادل فقر کاکوانی و سان (2008) موردبررسی قرار می گیرد. بررسی نرخ رشد معادل فقر می تواند ابزار بسیار مهمی برای سیاست گذاری دولت ها در جهت کاهش فقر باشد. تجزیه تغییرات فقر در مناطق شهری، روستایی و کل کشور نشان می دهد که اثر خالص رشد بر فقر منفی است اما اثر خالص نابرابری دارای نوسانات مثبت و منفی بوده است. تحولات اقتصادی و سیاسی در ایران طی دوره موردمطالعه تا حد زیادی می تواند این روند نامنظم را توجیه کند. محاسبه شاخص نرخ رشد معادل فقر و مقایسه نتایج برنامه های توسعه اول تا چهارم اقتصادی، اجتماعی ایران نیز نشان می دهد که علیرغم وجود برنامه های توسعه اقتصادی و اجتماعی در کشور سیاست اثرگذاری برای دستیابی به رفاه و آسایش مستمر دنبال نشده است.
تأثیر ابعاد سرمایه انسانی بر بهره وری کل عوامل تولید در اقتصاد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه رابطه بلندمدت میان ابعاد سرمایه انسانی (آموزش و سلامت) و بهره وری کل عوامل ( TFP ) تولید ایران با استفاده از تحلیل سری زمانی طی دوره زمانی 57-1389 برآورد شده است. در کنار شاخص های سرمایه انسانی از متغیرهای دیگری نظیر انباشت سرمایه تحقیق و توسعه داخلی و موجودی سرمایه سرانه به عنوان متغیرهای کنترل استفاده شده است. تحلیل همگرایی بلندمدت از طریق برآورد الگوی تصحیح خطای نامقید ( UECM ) بر مبنای آزمون باند انجام و ضرایب بلندمدت و کوتاه مدت با استفاده از الگوی خود بازگشت با وقفه های گسترده( ARDL ) برآورد شده است. نتایج برآورد حاکی از اثر مثبت و معنی دار شاخص های سرمایه انسانی و موجودی سرمایه سرانه بر سطح بهره وری کل عوامل است. نتایج آزمون علیت در چارچوب الگوی تصحیح خطا ( ECM )، بیانگر وجود رابطه علی دوطرفه میان سرمایه انسانی از نوع آموزش و بهره وری کل عوامل تولید در بلندمدت است.
اثر تغییرات جمعیتی بر مالیات ناشی از مصرف و درآمد در اقتصاد ایران: رویکرد شبیه سازی خرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله، یکی از مهمترین «موضوعات اقتصادی» یعنی رابطه ی بین درآمدهای دولت و تغییرات جمعیتی را که ممکن است تبدیل به یک «مسأله اقتصادی» شود مورد بررسی قرار می دهد. برای این منظور دو پایه ی مالیاتیِ درآمد و مصرف که به لحاظ نظری، بیشترین ارتباط را با تغییرات جمعیتی دارند انتخاب شده اند. برای این بررسی از یک چارچوب تحلیلی خرد استفاده شده که شامل چند مرحله است: در مرحله ی اول، پروفایل های درآمدی افراد تخمین زده شده اند، سپس با استفاده از یک تابع چند نرخی، مالیات متعلق به هر طبقه ی سنی برآورد شده و در نهایت بعد از پیش بینی کل دریافتی های مالیات بر درآمد، بر اساس یک تحلیل حساسیت، واکنش مالیات بر درآمد متعلق به هر کدام از گروه های سنی به تغییرات جمعیتی مورد ارزیابی قرار گرفته است. همچنین، مالیات بر مصرف نیز طی یک فرآیند چند مرحله ای و به کارگیری ابزارهای تخمین و جداول داده- ستانده مورد برآورد واقع شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهند که مالیات بر درآمد در ایران در حال حاضر صرفاً برای گروه های پایین سنی تحت تأثیر منفی تغییرات جمعیتی قرارگرفته و با یک آهنگ مداوم تا اواخر دهه ی 1410 شمسی سایر طبقات سنی را نیز در برمی گیرد. مالیات بر مصرف نیز کندتر از مالیات بر درآمد تحت تأثیر قرار خواهد گرفت.
ارزیابی تقارن یا عدم تقارن واکنش مصرف گاز طبیعی به تغییرات قیمت و درآمد در بخش صنعت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی اثرات نامتقارن قیمت گاز طبیعی بر میزان مصرف آن در بخش صنعتی ایران است که به عنوان هدف فرعی توابع تقاضای گاز طبیعی در این بخش نیز تخمین زده شده است. این مطالعه به تجزیه و تحلیل وجود یا عدم وجود اثرات نامتقارن قیمت گ از طبیعی در قالب مدل کویک برای دوره زمانی 91-1370پرداخته است. نتایج به دست آمده از این پژوهش، با استفاده از تجزیه قیمت و استفاده از آزمون والد، گویای این مطلب است که اثرات تغییرات قیمت گاز طبیعی بر میزان مصرف آن در بخش صنعتی در فاصله سال های 91-1370متقارن است. همچنین نتایج این پژوهش نشان داد که اثر تغییرات درآمدی بر مصرف گاز طبیعی در بخش صنعتی در این دوران نامتقارن است. در دوره موردبررسی در این مقاله، کشش های قیمتی بلندمدت و کوتاه مدت تقاضای گاز طبیعی 0.56- و 0.33- و کشش های درآمدی کوتاه مدت و بلندمدت تقاضای گاز طبیعی 59/16 برآورد گردیده است.
تحلیل مقایسه ای کارایی انرژی صنایع بزرگ استان های ایران با استفاده از روش تحلیل فراگیر داده ها در دوره ی 1390-1387(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دو شاخص شناخته شده راجع به اینکه نهاده های انرژی چگونه مصرف می شوند وجود دارد: یکی شدت انرژی که میزان مصرف انرژی برای تولید یک واحد محصول را اندازه می گیرد و دیگری کارایی انرژی (بهره وری انرژی)، که نسبت تولید ناخالص داخلی به انرژی مصرفی را اندازه می گیرد. اما این دو شاخص انرژی را به عنوان تنها نهاده در نظر می گیرند. در مقابل، شاخص TFEE علاوه بر انرژی سایر نهاده های کلیدی تولیدمثل نیروی کار و سرمایه را نیز در محاسبه ی کارایی انرژی لحاظ می کند. در این مطالعه کارایی انرژی صنایع بزرگ استان های ایران در دوره 1390-1387 با استفاده از شاخص کارایی کل عامل انرژی (TFEE) در چارچوب کلیه ی عوامل تولید و بر پایه ی روش تحلیل فراگیر داده ها محاسبه شده است. نتایج نشان می دهد که میانگین کارایی انرژی کل صنایع بزرگ استان های ایران در دوره ی موردنظر تقریباً 4/0 می باشد و بیشترین میزان متوسط کارایی انرژی به ترتیب مربوط به استان های هرمزگان، تهران، بوشهر، آذربایجان و کرمان و کمترین آن نیز مربوط به خراسان شمالی، چهارمحال بختیاری، سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی و لرستان می باشد. همچنین برآوردها در دوره ی مورد نظر نشان می دهد که متوسط کارایی انرژی استان ها تا سال 1389 در حال کاهش و پس از آن یعنی در سال 1390 با اصلاح قیمت حامل های انرژی افزایش یافته است.
تأثیر نابرابری آموزش بر توزیع درآمد در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه پیرامون عوامل مؤثر بر توزیع درآمد از مهم ترین اهداف محققین علوم اجتماعی در کشور های درحال توسعه می باشد. در این میان نقش آموزش در توزیع درآمد ازجمله موضوعاتی است که توجه متفکرین حوزه علوم اجتماعی و توسعه را به خود جلب کرده است. در ایران نیز موضوع توزیع درآمد و عوامل مؤثر بر آن از اهمیت خاصی برخوردار است؛ به این دلیل، در این پژوهش سعی شده است تا اثر نابرابری آموزش بر توزیع درآمد در ایران طی دوره 1390-1360موردمطالعه قرار گیرد. به این منظور، با استفاده از متغیر های متوسط سال های تحصیل و ضریب جینی آموزش نیروی کار بالای 15 سال به عنوان معیار هایی برای سنجش نابرابری آموزش و با بهره گیری از روش همجمعی یوهانسن – یوسیلیوس، اثر نابرابری آموزش بر توزیع درآمد مورد آزمون قرار گرفت. همچنین در این مطالعه، از متغیر های سهم هزینه های آموزشی دولت، اندازه دولت و تولید ناخالص داخلی سرانه به عنوان دیگر متغیر های اثرگذار بر توزیع درآمد استفاده شد. این مطالعه نشان داد که متغیر ضریب جینی آموزش، بهتر می تواند اثر نابرابری آموزش بر توزیع درآمد را توضیح دهد و بیانگر این است که نابرابری آموزش با نابرابری درآمد ارتباط مستقیم داشته، درحالی که سهم هزینه های آموزشی دولت با ضریب جینی درآمد رابطه معکوس دارد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که حرکت به سمت کاهش نابرابری در آموزش منجر به توزیع بهتر درآمد خواهد شد. به علاوه، افزایش سهم هزینه های آموزشی دولت منجر به بهبود ضریب جینی درآمد شده است.
معرفی یک سیستم پیش بینی مناسب برای برآورد تقاضای درمان در بیمارستان امام رضا(ع) ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیمارستان ها وظیفه حفظ سلامت افراد را بر عهده داشته و قسمت اعظم هزینه های سلامت را به خود اختصاص می دهند. شواهد حاکی از آن است که چشم انداز وسیعی برای ارتقاء و اعتلای منابع بیمارستان ها (مالی و انسانی) وجود دارد. آگاهی و اطلاع از مقدار تقاضای آینده، مدیریت بهینه این منابع و کیفیت خدمات رسانی در حوزه سلامت را تا حد زیادی تضمین می نماید. هدف اصلی این مطالعه بررسی مدل های خطی (ARIMA) و غیرخطی (شبکه عصبیMLP) در پیش بینی تقاضای تعداد افراد بیمار جهت بستری در بیمارستان امام رضا (ع) ارومیه، در بازه های زمانی ساعتی، روزانه، هفتگی و ماهانه و همچنین به تفکیک بخش های مختلف بیمارستان است. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که مدل غیرخطی شبکه ی عصبی مصنوعی مبتنی بر الگوریتم MLP، دارای عملکرد بهتری در پیش بینی تقاضای درمان (در دوره نمونه) بوده و قادر است پیش بینی های دقیق تری نسبت به مدل ARIMA ارائه دهد. مدل شبکه عصبی MLP با متوسط درصد خطای 96/24% نسبت به مدل ARIMA با متوسط درصد خطای کل 73/26% دارای قدرت پیش بینی بالایی می باشد. همچنین نتایج پیش بینی های بخش کودکان و نوزادان نشان می دهد که مدل خطی ARMA دارای قدرت پیش بینی بالاتری نسبت به مدل غیرخطی شبکه عصبی MLP می باشد که دلیل این ناسازگاری با فرضیه های تحقیق را می توان در واریانس پایین داده های این بخش جستجو کرد.