پژوهش های فضا و مکان در شهر (پژوهش های مکانی - فضایی سابق)
پژوهش های مکانی - فضایی سال پنجم تابستان 1400 شماره 3 (پیاپی 19)
مقالات
حوزه های تخصصی:
نرخ سریع توسعه شهرها باعث ایجاد تغییراتی گسترده در الگوی کاربری اراضی پیرامون شهرها شده است و این اثرات ناشی از توسعه شهر و شهرنشینی در کشورهای درحال توسعه و توسعه یافته قابل مشاهده می باشد. درایران به عنوان یک کشور درحال توسعه نرخ رشد بسیارزیاد بوده و به دنبال آن تغییرات گسترده ای درزمینه تغییرات اراضی رخ داده است.شناخت روند تغییرات کاربری زمین و عوامل مؤثر برآن می تواندبه شناسایی مشکلات و فهم هر چه بهتر مسائل شهری کمک کند و به عنوان ابزاری در اختیار مدیران و برنامه ریزان شهری برای پیش بینی روندآتی رشد و توسعه شهرها قرارگیردو مدیریتی کارا ب رای ش هرها به دنبال داشته باشد. یکی از چالش برانگیزترین مسائل ایران درسال های اخیر تغییرکاربری زمین شهری است که اگر این تغییرات به صورت کنترل نشده انجام پذیرد اثرات جبران ناپذیری رابه دنبال خواهدداشت. با توجه به گسترش این تغییرات طراحی و برنامه ریزی شهری با استفاده از آزمون و خطا و بررسی ها انجام شده همواره باید در پی تطبیق خود با شرایط فعلی و آتی باشند و نیازمند تجدید نظرات در استاندارهای پیشین هستند. به همین علت امروزه بحث برنامه ریزی انعطاف پذیر مطرح شده و موردتوجه قرارگرفته است تا بتواند آثار مطلوب تری نسبت به گذشته را در پی داشته باشد. بیشترین تغییرکاربری صورت گرفته در اراضی شهرها، مرتبط با تبدیل کاربری زمین های کشاورزی به کاربری های شهری است که موجب ناپایداری بیشتر شهرها می شود ،این امر ناشی از ارزش افزوده تغییرکاربری در فضاهای شهری می باشد. شهرداری ها با در دست داشتن ابزارهای کنترل نقش بسیار مؤثری در حفاظت از اراضی طبیعی موجود دارندو با استفاده از ابزارهای کنترلگرایانه خود می توانند جلوی تغییرات کاربری های زمین های طبیعی به دیگرکاربری ها را بگیرند.
تاثیر نابرابری اقتصادی بر برنامه ریزی کاربری زمین
حوزه های تخصصی:
به دنبال رشد سریع و گسترش روزافزون شهرها در چند دهه اخیر مسئله کاربری زمین های شهری توجه برنامه ریزان شهری را جلب نموده است و موضوع روز پژوهش های متعدد قرار گرفته است که حاصل آن ها از تغییرات قابل توجهی در زمینه کاربری زمین حکایت می کند، همچنین بدون برنامه ریزی کاربری زمین، نمی توان به الگوی بهینه زیست در شهرها دست یافت. امروزه، برنامه ریزی کاربری زمین شهری، به چگونگی استفاده و توزیع و حفاظت اراضی، ساماندهی مکانی و فضایی فعالیت ها و عملکردها، بر اساس خواست و نیازهای جامعه شهری می پردازد و انواع استفاده از زمین را مشخص می نماید. گسترش فضایی شهرها و ادغام روستاها و اراضی پیرامونی آن ها، یکی از پیامدهای مهم شهرنشینی شتابان است که در مادرشهرهای منطقه ای نمود چشمگیری داشته است. توزیع فضایی عادلانه امکانات و منابع بین مناطق شهری به عنوان یکی از مهم ترین ارکان زندگی مطلوب شهری، از الزامات برپایی جامعه ای پویا، منسجم و مترقی است، اما نابرابری اقتصادی و فقر در جامعه باعث شکل گیری سکونتگاه های غیررسمی و تغییر کاربری اراضی زمین به خصوص زمین های کشاورزی اطراف شهرها شده است. در این پژوهش به مرور برخی از این پژوهش ها پرداخته ایم.
شناسایی الگوی بهینه تفکیک زمین
حوزه های تخصصی:
یکی از این ابزارها، الگوی های تفکیک زمین می باشد که به استفاده کنندگان زمین و طراحان و برنامه ریزان شهری این امکان را می دهد تا توسعه و ساخت و سازهای موجود و آتی زمین را کنترل نموده و آنرا به استاندارها و معیارهای متناسب با فرم و شکل شهری نزدیک نمایند. این پژوهش در نظر دارد تا به سوال اصلی خود یعنی " چه الگوی متناسب و بهینه ای برای برنامه ریزی کاربری زمین وجود دارد و مولفه های اصلی آن کدام است؟ " پاسخ دهد. روش تحقیق بصورت روش توصیفی- تحلیلی و استدلالی است که با استفاده از گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و مطالعه آنها به عنوان زمینه نظری پژوهش به ایراد مصادیق و مولفه های الگو تفکیک زمین خواهیم پرداخته و به تاثی از آن معیارها و مولفه های موثر بر الگوی بهینه تفکیک زمین را شناسایی نماییم. هدف از این پژوهش شناسایی الگوی بهینه تفکیک زمین در بستر قوانین و مقررات کشور و تشریح مولفه ها و ابعاد موثر بدان می باشد. عوامل کلی مانند شرایط اقتصادی یا قوانین و ضوابط موجود در تفکیک زمین عوامل منحصر به فرد زمین مانند شرایط زمین، مالکیت و ... نقش تعیین کننده ای دارند. فلذا درنظر گرفتن یک الگوی ثابت برای تمام فضاهای شهری با توجه به حضور عواملی چون عوامل اجتماعی و فرهنگی، سیاسی، محیطی که از متغییرهای بی ثبات و ناپایداری برخوردارهستند امری بیهوده است درنتیجه الگوهای بهینه تفکیک زمین باید همواره با در نظر گرفتن عوامل پایدار و ناپایدار مورد بازبینی و پایش قرارگیرند.
تحلیل نواحی اجتماعی شهری در منطقه 7 شهر اصفهان بر پایه استفاده از مدل سه ساخت و فن نقشه های همپوش
حوزه های تخصصی:
گسترش شهرنشینی و تغییر در شیوه زندگی در قرن بیستم، شهروندان را با مشکلات زیادی روبه رو ساخته است. بر این اساس یافتن راهکارهای مناسب برای تحلیل مشکلات می تواند نقش مهمی در تداوم پویایی و توسعه شهر ایفا کند. منطقه ۷ شهر اصفهان به عنوان یکی از مناطق این کلانشهر با مشکلات جدی در ساختار فضایی و فعالیتی خود مواجه است که منجر به نارضایتی و مهاجرت ساکنین بومی شده است. بر این اساس شناسایی مشکلات ساختار فضایی و فعالیتی منطقه برپایه رهیافت مشکل یابی-مشکل گشایی به عنوان هدف اصلی این مقاله در نظر گرفته شده و از ۴ مسیر تحلیل ساختار فضایی، تحلیل برنامه های فرادست، ممیزی های اجتماعی و مصاحبه با مسئولین به دست آمده است. در این راستا پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و با روش کتابخانه ای- میدانی اقدام به جمع آوری داده های مورد نیاز کرده است. داده های مربوط به مبانی نظری و شناسایی مشکلات در اسناد فرادست با روش کتابخانه ای و داده های مشکلات ساختار فضایی و فعالیتی با روش میدانی و تکمیل ۱۳۹ پرسشنامه در بین ساکنان و انجام ۱۰ مصاحبه با مسئولین جمع آوری شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که مهمترین مشکلات در این منطقه شامل توسعه های بدون برنامه، تبدیل اراضی کشاورزی به مسکونی، قراگیری فعالیت های فراتر از سطح منطقه، تجمع کاربری های مزاحم، کمبود سطح و سرانه فضاهای خدماتی و پراکنش نامناسب آن، بلندمرتبه سازی، مشکلات ترافیکی، خشک شدن مادی ها و اراضی کشاورزی، درآمد پایین شهرداری، عدم هماهنگی نهادهای مدیریت شهرداری، عدم پاسخگویی شهرداری به خواست ها و نیازهای مردم، پایین بودن حس تعلق و میزان مشارکت است.
نقش مهاجرت اقلیمی بر کاهش بهره دهی محصولات کشاورزی با به کارگیری GIS و روش IO (مطالعه موردی: سیستان و بلوچستان)
حوزه های تخصصی:
کشاورزی از جمله مهمترین بخش هایی است که بسیار زیاد تحت تأثیر تغییرات اقلیمی قرار می گیرد.کاهش سطح زیرکشت،کاهش حاصل خیزی خاک، کاهش سطح آب،افزایش مرگ ومیر دام ها، کاهش درآمد کشاورزان ، افزایش قیمت غذا ومحصولات، رشد بیکاری و ... از جمله پیامدهای آن می باشد. با توجه به قرارگیری استان سیستان و بلوچستان در خشک ترین منطقه کشور و افزایش خشکسالی این پژوهش به بررسی نقش مهاجرت اقلیمی در کاهش بهره دهی محصولات کشاورزی با به کارگیریGIS و روش IO در استان سیستان وبلوچستان پرداخته است. ابتدا داده های بارش (میلی متر) دما و میزان آب در دسترس، سال های 1400-1370 مورد مطالعه قرار گرفتند. یافته ها نشان دهنده آن است که بارندگی، دمای فصلی و میزان آب روندی به ترتیب کاهش،افزایش و کاهش دارد که این تغییرات دارای اثر معناداری بر عملکرد محصولات کشاورزی منطقه می باشد. سپس به روش Overlay و تحلیل آماری در محیط GIS با تهیه نقشه های شیب، جهت وارتفاع از طریق روی هم گذاری لایه ها نقشه شکل زمین تهیه سپس با روی-هم گذاری لایه شکل زمین، کاربری اراضی،خاک و پوشش گیاهی نقشه توزیع پراکندگی خشکسالی در منطقه و لایه های اطلاعاتی، بررسی رابطه خشکسالی با محصولات کشاورزی نقشه وضعیت زمین های کشاورزی منطقه تهیه شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که سطح زیرکشت مقادیر محصولات مورد مطالعه(گندم، جو، ذرت، سیب زمینی) تغییر یافته است که مقداری منفی نسبت به سال پایه می باشد. تغییرات اقلیمی به همراه وقوع خشکسالی های شدید در این منطقه، اثرات نامطلوب اقتصادی و اجتماعی برجای گذاشته است که با توجه به وابستگی شدید اقتصادی مردم سیستان و بلوچستان به کشاورزی این بحران منجر به پدیده مهاجرت اجباری ساکنان شده است.
بررسی عوامل مؤثر بر تمایل به شهرنشینی جوانان روستایی شهرستان سمیرم
حوزه های تخصصی:
شهرنشینی اگر چه باعث رفاه وراحتی مهاجرین روستایی می شود و درآمد و شاید هم پایگاه اقتصادی اجتماعی مهاجر را بالا می برد ، ممکن است سلامتی افراد و بهداشت آنان را به خطر بیندازد مسائلی مانند آلودگی هوا ، آلودگی صوتی و کلاً آلودگی های شهری، مهاجرت از روستا به شهر فرآیندی است ناگزیر که با آهنگی متفاوت در تمام کشورهای جهان از جمله کشورما صورت می پذیرد و لذا این پدیده توجه ی اکثر اندیشمندان شهری را به خود جلب کرده است . چون ناهماهنگی های فرهنگی که فرد مهاجر با جمعیت شهری داشته امکان انحرافات اجتماعی را بالا می برد . روش تحقیق دراین پژوهش به گونه ای تحلیلی می باشد که از جهت نوع تحقیق در زمره ی پژوهش های کاربردی قرار داد ، جامعه آماری تحقیق 10038 نفر از افراد 34-20ساله روستایی ساکن در شهرستان سمیرم می باشند که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 320 نفر انتخاب شده شیوه ی نمونه گیری در این تحقیق تصادفی می باشد . یافته های مطالعاتی بیانگر این مدعاست بین متغیرهای سن ، دسترسی به امکانات و خدمات رفاهی روستائیان ، میزان رضایت مندی از امکانات آموزشی ، سهولت دسترسی به شهر و تأثیر پذیری از وسایل ارتباط جمعی و تمایل به شهر نشینی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین متغیرهای پایگاه اجتماعی اقتصادی ، جنسیت ، فاصله روستا تا شهر و نوع استفاده از وسایل ارتباط جمعی و تمایل به شهر نشینی رابطه ی معناداری وجود نداشت.