مقالات
حوزه های تخصصی:
زبان پدیده ای است اجتماعی که پیدایش آن به زمان نخستین اجتماعات انسانی باز می گردد و همچون « نهادی انسانی « و متعلق به جامعه، در ارتباط با تحولات اجتماعی و تاریخی جوامع بشری، شکل می گیرد. مطالعات جامعه شناختی زبان نشان داده است که ساخت و کاربرد زبان بی تأثیر از عوامل اجتماعی و متغیرهای غیر زبانی، مانند جنسیت، سن، تحصیلات، قومیت، طبقة اجتماعی و غیره نیست. بررسی گویش های شهری و تحولات آن نیز یکی از زیر شاخه های جامعه شناسی زبان محسوب می شود. اما پیش تر، در مطالعات گویشی، محققان اغلب به بررسی گویش های روستایی می پرداختند و به تبع آن گویش های شهری مورد غفلت قرار می گرفت. این امر خود بدان دلیل بود که، در بررسی های گویش شناسی، نیروهای محرک بر فیلولوژی تطبیقی استوار بود و شهرها، به علت مهاجرت افراد از روستاها، اهمیت خود را به لحاظ فیلولوژی از دست می دادند. زمانی که تأکید بر این امر (فیلولوژی ) در بررسی های زبان شناختی تغییر یافت، تمایل به مطالعات شهری افزون گردید. در پژوهش حاضر، نگارندگان به بررسی تغییرات واژگانی در جامعه زبانی شهر گرگان، با توجه به عوامل سن، جنسیت و تحصیلات، پرداخته و هم بستگی میان تغییرات واژگانی براساس متغیرهای اجتماعی مذکور را، با بهره گیری از روش میدانی و انتخاب جمعیت نمونه، ارزیابی کرده اند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان دادند که متغیر اجتماعی سن مهم ترین عامل در تغییر واژه محسوب می شود و متغیرهای جنس و تحصیلات نقش کمرنگ تری ایفا می کنند. همچنین این متغیر در تغییرات واجی و آوایی در این جامعة زبانی نقشی عمده دارد. بنابراین متغیر سن مهم ترین شاخص این تغییرات محسوب می گردد و می تواند خطری در راستای از میان رفتن گویش اصیل این جامعة زبانی باشد.
ساختار متن سرمقاله های روزنامه های ایرانی (بر اساس الگوی حل مسئلة مایکل هوی 2001)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان شناسی متن شاخه ای از تحلیل گفتمان است که به بررسی زبان در سطح جمله و فراتر از جمله می پردازد. رویکردهای مختلفی برای تشخیص ساختار درونی متون و چگونگی تولید و درک آن ها ارائه شده که یکی از آن ها رویکرد حل مسئله مایکل هوی است. این رویکرد دارای چهار رکن است: موقعیت، مسئله، پاسخ ، و ارزیابی. در تحقیق حاضر، سعی بر آن است تا، با استفاده از زبان شناسی متن، این رویکرد توضیح و به این پرسش ها پاسخ داده شود که ساختار متن سرمقالة روزنامه های ایرانی تا چه میزان بر اساس الگوی مایکل هوی تعمیم پذیر است و چگونه می توان میزان انتظار وقایع آن را توسط خوانندگان با استفاده از این الگو مشخص کرد. بر این اساس، در تحقیق حاضر، تعداد 20 متن سرمقاله (سخن سردبیر)های روزنامه های ایرانی از دو روزنامة سراسری کشور، اعتماد و آفتاب یزد، انتخاب و بررسی شده است. تحلیل داده ها بر اساس این رویکرد حاکی از این امر است که ساختار تولید متن روزنامه های بررسی شده تا حد زیادی با چهار رکن الگوی حل مسئله مایکل هوی یعنی موقعیت، مسئله، پاسخ و ارزیابی منطبق است و با استفاده از این الگو میزان انتظار و ضریب پیش بینی و درنتیجه درک سریع تر متن روایی عرضه شده به خواننده مشخص می شود.
جلوه های بلاغت در دو سرود منسوب به مانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مانی از پدر و مادری ایرانی در بابِل، که از استان های حکومت اشکانی بود، زاده شد. به گواهی تاریخ، ایرانیان مردمانی بلیغ بوده اند و بین النهرین محل تلاقی عقاید، افکار، و اساطیر گوناگون محسوب می شد. تبار ایرانی و پرورش در بابل زمینه های رشد و تعالی اندیشه و هنر را در مانی مهیا ساخت. بی شک جنبه ای از بلاغت ایرانیِ پیش از اسلام در اشعار او تجلی یافته بود که نمونه های بازمانده به زبان فارسی میانه و پارتی پیروان او بخش کوچکی از این گنجینه پربار گذشته است. این اشعار گوشه ای از تصرفات ایرانیان در حوزه خیال و برخی سنت ها و ویژگی های شعری آن دوره را نشان می دهد. در این مقاله، دو سرود یکی، به زبان فارسی میانه و دیگری، به زبان پارتی، که اصل آن ها منسوب به مانی است، به دلیل تنوع استفاده از صُوَر خیال و جلوه های بلاغی پیشرفته، بررسی و تحلیل زیبایی شناختی می شوند. از آرایه های ادبی در این دو سرود کوتاه، به تشبیه، استعاره، مجاز، کنایه، تکرار، مراعات نظیر، حس آمیزی، ایهام، و ایهام تناسب باید اشاره کرد که ظرافت و ذوق به کاررفته در برخی از آن ها از دست یابی شاعران آن دوره، به نوعی کمال در حوزه خیال شاعرانه حکایت می کند، موضوعی که از لحاظ تاریخ ادبی ایران بسیار مهم است. در این اشعار، امکانات ادبی و بلاغی در خدمت اندیشه های مانی درآمده است که، به مناسبت، درباره این عقاید توضیح داده شده است.
گونه های گفتاری و نوشتاری در آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهم ترین تمایز کاربردی زبان، که از وسیله بیان ناشی می شود، تمایز گفتار و نوشتار است. این تمایز دو گونه گفتاری و نوشتاری زبان را پدید می آورد که در همه زبان ها کم و بیش به چشم می خورد. تفاوت های دو گونه به دوری یا نزدیکی صورت های گفتاری از صورت های نوشتاری بستگی دارد. به دلیل اختلافات بارز گفتار و نوشتار در زبان فارسی، آموزش این زبان به عنوان زبان خارجی دشواری فراوانی برای زبان آموزان به همراه دارد. این دشواری زمانی محسوس تر می شود که غیر ایرانی بودن بسیاری از مدرسان این رشته، تخصص مدرسان ایرانی در رشته های جدا از آموزش زبان، محیط زبانی نامأنوس و بیگانه، ضعف عوامل انگیزشی در زبان آموزان، و، درنهایت، عدم دسترسی به منابع آموزشی صوتی نیز در مد نظر قرار گیرد. در آغاز مقاله، ضمن اشاره به نحوة شکل گیری مطالعات گفتاری ـ نوشتاری، وضعیت کلی آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان به اختصار مطرح گردیده، سپس به توضیح تفاوت های عمدة ساختاری در دو گونه گفتاری و نوشتاری پرداخته شده است. شرح مجموعه تفاوت های این دو، بر مبنای پژوهش های نوین زبان شناختی، بخش اصلی مقاله را تشکیل می دهد. طرح مبانی نظری، به شرحی که خواهد آمد، می تواند اساس ارائة راهکار مناسب برای آموزش تفاوت ها در برنامه های فارسی آموزی قرار گیرد و در کسب مهارت های گفتاری زبان آموزان مفید واقع شود و، درنهایت، به ارتقای دانش زبانی آنان و جایگاه زبان فارسی بینجامد. طرح مقاله از شناخت و تجربه نگارنده در آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان نشئت گرفته و داده های آن به روش اسنادی از آثار محققان نام دار زبان شناسی تأثیر پذیرفته است.
اخلاق و آداب سخن دانی در اندرزنامه های فارسی میانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سخن و آداب آن از موضوعاتی است که در متون ادبی و اندرزنامه های فارسی میانه همواره به آن توجه شده است. برای بیان آداب سخن دانی و اهمیت آن در متون این دوره می توان آن ها را به چند موضوع کلی تقسیم بندی کرد. در این گزارش، ابتدا در مقدمه ای کوتاه به اهمیت سخن در ادبیات ایران باستان پرداخته شد؛ سپس آداب سخن دانی در متون ادبی و اندرزنامه های فارسی میانه در قالب موضوعات «راست گویی و دوری از دروغ»، «با اندیشه سخن گفتن»، «میانه روی در گفتار»، «سنجش زمان و سخن»، «نرمی و ادب در گفتار» و غیره بررسی شد. در این نوشتار، همچنین سعی شده است برخی از این اصطلاحات در متون نظم و نثر فارسی و نیز برخی از گویش ها بررسی شود.
چندصدایی و چندشخصیتی در رمان پسامدرن ایران با نگاهی به رمان اسفار کاتبان از ابوتراب خسروی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسفار کاتبان از ابوتراب خسروی، به اعتبار حضور صداهای چندگانة شخصیت ها با هم و در هم، متنی چندصدایی تلقی می شود. چندصدایی اصطلاحی است که باختین برای اشاره به رمان های داستایفسکی از آن استفاده کرد، که، در آن ها، شخصیت ها به گونه ای به مکالمه با هم می پردازند. در رمان های پیشامدرن، راوی گویندة مسلط در کل متن بود که اجازة هیچ گونه ابراز عقیده ای را به شخصیت ها نمی داد. در دورة مدرن، این تسلط کامل راوی از بین می رود و برابری قدرت شخصیت ها و راوی را در بیان عقایدشان شاهدیم.
حال در دورة پسامدرن، این برابری به استقلال کامل شخصیت ها در متن بدل می شود و شخصیت ها حتی گاه از راوی/ نویسندة رمان نافرمانی می کنند. به این ترتیب، متن شاهد حضور آواهای متعدد می شود و، از طریق چندصدایی، سرشت متکثرگونة فضای پسامدرنیستی را می نمایاند. حال سؤال این است که چندصدایی چگونه در متن تجسم یا، به عبارتی، متنیت می یابد. بر این اساس، در این مقاله، تأکید روی بازتاب ذهنیت شخصیت ها در زبان آن ها ست. بنابراین، با بررسی ترکیب و رقابت انواع متفاوت شخصیت ها و نیز حضور دیگر شخصیت ها در ذهن یک شخصیت، چگونگی شکل گیری کانونی سازی درونه گیری شده و تأثیر آن در ایجاد چندصدایی متن نشان داده خواهد شد. با توجه به متن های نمونه ای که در بخش تحلیل داده ها آورده شده، ما نه تغییر مدام زاویة دید بلکه حضور کانونی سازهای چندگانه را شاهدیم که کانونی شونده های دیگر را در خود جمع می کند. این کانونی شونده ها گاهی افراد دیگری اند و گاهی خودِ دیگرِ کانونی ساز. بنابراین، هنگام بازگویی مطالب از زبان کانونی سازِ چندگانه، ضمیر های اول شخص و سوم شخص را می بینیم که از جانب خودِ کانونی ساز برای اشاره به خود به کار می رود: خودِ عینی و خودِ ذهنی اش، یعنی ضمیر های «من» و «او». بدین ترتیب، صداهای متفاوت تأثیر زبانی خود را در متن تجسم می بخشند و متن، به واسطة چند شخصیتیِ حاصل از این خودهای متفاوت، چندصدایی بودن خود را متجلی می سازد.
ریشه شناسی چند لغت در ترجمه ای از عهد عتیق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسفار خمسة لندن تنها ترجمة تاریخ دار فارسی ـ عبری از اسفار خمسه است. این متن در 1319 میلادی مطابق 719 هجری قمری کتابت شده است. همة محققان، به پیروی از نظر لازار، این متن را متعلق به جنوب غربی ایران می دانند. اما باید توجه داشت که برخی لغات شرقی (مانند لغات حوزة ماوراءالنهر و هرات) نیز در آن دیده می شود. در این مقاله، به ریشه شناسی تعدادی از لغات این متن خواهیم پرداخت. این لغات عبارت اند از: b’z sknydn, bγr’wydn, bγr’w/bγr’y, br ryšydn/wr ryšydn, bprčn-, dr gwrx’nydn, jng k’rydn, snyl, syl, m’rh, mwžndh/mwzydg’r, nwxrys/nwxrys’nydn, wysh.. در نهایت، خواهیم دید که اغلب این لغات در زبان های شرقی ایران ریشه دارند یا در گونه های زبانی فارسی شرقی به کار می روند.