برنامه ریزی توسعه کالبدی
برنامه ریزی توسعه کالبدی سال چهارم زمستان 1398شماره 4 (پیاپی 16) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر، پایداری به عنوان هدفی روشن در مرکز توجه تحولات جهانی قرار دارد. توسعه پایدار سرزمین در گرو پایداری نظام روستایی به عنوان زیر نظام تشکیل دهنده نظام سرزمین است و پایداری فضاهای روستایی در ابعاد مختلف می تواند نقش مؤثری در توسعه منطقه ای و ملی داشته باش د. پژوهش حاضر می کوشد تا قابلیت ها و تنگناهای فضایی سکونتگاه های روستایی ناحیه باروق را در چارچوب توسعه پایدار شناسایی و تبیین نماید. این پژوهش از لحاظ هدف، ترکیبی از پژوهش های بنیادی و کاربردی بوده و بر مبنای روش، از نوع توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری شامل 70 روستای دارای سکنه واقع در بخش باروق بوده که 32 روستا با روش لایه بندی و با استفاده از چهار معیار مربوط به توسعه پایدار انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز، از دو روش اسنادی و میدانی استفاده شد. یافته های پژوهش حاضر بیانگر آن است که روستاهای ناحیه باروق در وضعیت «ناپایداری ضعیف» قرار گرفته و از وضعیت پایداری مطلوبی برخوردار نیستند. همچنین، بررسی ابعاد چهارگانه پایداری نیز نشان داده است که هر یک از ابعاد محیطی- اکولوژیک، کالبدی- فضایی، اجتماعی و اقتصادی نیز در وضعیت «ناپایداری ضعیف» قرار دارند. در این میان، بیشترین میزان ناپایداری مربوط به بعد اقتصادی بوده است. میزان پایداری در سطح روستاهای ناحیه نشان می دهد که حدود 43 درصد از سکونتگاه ها در وضعیت ناپایداری قوی، 25 درصد ناپایداری ضعیف، 25 درصد پایداری ضعیف و فقط 6 درصد پایداری قوی قرار گرفته اند. وضعیت پایداری روستاها در سطح ناحیه از جنبه فضایی بدین صورت است که از سمت غرب به سمت شرق پایداری روستاها کاهش می یابد. به عبارتی دیگر، روستاهای استقرار یافته در بخش کوهستانی نسبت به روستاهای پایکوهی و دشتی ناپایدارتر هستند. روستاهای پایدار و نسبتاً پایدار نیز در بخش غربی و دشتی ناحیه استقرار دارند. این وضعیت نشان می دهد که الگوی فضایی پایداری، خوشه ای است. بر پایه یافته ها، عوامل اجتماعی با میزان 392/0 بیشترین تأثیر و عوامل محیطی- اکولوژیک با میزان 186/0 کمترین تأثیر را بر ناپایداری سکونتگاه های روستایی- ناحیه داشته اند. همچنین، عوامل اقتصادی و کالبدی- فضایی هر کدام به ترتیب 338/0 و 324/0 بر ناپایداری سکونتگاه های روستایی اثرگذار بوده اند.
تحلیل تحولات ساختاری کارکردی روستاهای در حال گذار شهرستان ایوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سکونتگاه های روستایی به عنوان نظام های مکانی فضایی، همواره تحت تأثیر نیروها و عوامل درونی و بیرونی دچار تحولاتی در ساختارها و کارکردهای خود شده اند. در این میان روستاهای در حال گذار به دلیل برخورداری از ویژگی های خود که نه روستا و نه شهر قلمداد می شوند، پویاتر بوده و تحولات بیشتری نسبت به سایر سکونتگاه های روستایی را تجربه می کنند. بنابراین، پژوهش حاضر در پی شناسایی عوامل موثر بر تحولات سکونتگاه های روستایی در حال گذار شهرستان ایوان (در استان ایلام، ایران) صورت گرفته است. این پژوهش از حیث هدف، کاربردی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی همچنین جمع آوری اطلاعات به دو روش اسنادی و میدانی بوده است. در روش اسنادی، اطلاعات و داده های آماری سکونتگاه های منطقه مورد مطالعه، پیشینه موضوع و مبانی نظری مرتبط گردآوری و مطالعه شد. در روش میدانی، داده ها و اطلاعات دست اول با بکارگیری پرسشنامه های دهیار، شورا (تعداد 11 پرسشنامه) و ساکنین نقاط روستایی (تعداد 184 پرسشنامه) در حال گذار به دست آمده است. حجم جامعه آماری پژوهش 55 روستای دارای سکنه با مجموع 16281 نفر جمعیت و 3848 خانوار در شهرستان ایوان است. 11 روستای دارای سکنه با استفاده از چهار شاخص جمعیت، مرکزیت، فاصله تا مرکز شهرستان و تعداد نهادهای دولتی و غیردولتی با استفاده از فن های AHP (جهت وزن دهی به شاخص های مذکور از طریق کارشناسان این حوزه) و TOPSIS (جهت وزن دهی به روستاهای نمونه بر مبنای شاخص های فوق الذکر) به عنوان روستاهای در حال گذار و نمونه انتخاب شده است. تحلیل داده ها با بکارگیری آزمون T تک نمونه ای صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مؤلفه کالبدی با میانگین واقعی 99/2 در رتبه نخست، مؤلفه اقتصادی با میانگین واقعی 88/2 در رتبه دوم و مؤلفه فضایی با مقدار میانگین واقعی 74/2 در رتبه سوم قرار گرفته است؛ بدین معنی که به ترتیب ابعاد کالبدی، اقتصادی و فضایی به عنوان عوامل بیرونی و درونی بیشترین تأثیرات را در تحولات روستاهای در حال گذار شهرستان ایوان داشته اند.
واحدهای هیدرولیک، مبنایی مناسب برای تقسیمات سیاسی-اداری و برنامه ریزی مکانی- فضایی (مطالعه موردی حوضه آبریز کرخه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی متمرکز و کلان بر اساس محدوده های سیاسی- قراردادی در سرزمین کم آب ایران، موجب بی هویتی سطوح عملکردی سرزمین شده و مشکلات عدیده ای را پدید آورده است. بنابراین، پیدا کردن بستر جغرافیایی مطلوب و واحد برنامه ریزی کارآمد برای سطوح پایین تر از سطح ملی همیشه مورد توجه اندیشمندان برنامه ریزی از جمله جغرافیدانان بوده است. هدف این پژوهش پیشنهاد مبنایی برای تقسیم بندی سیاسی فضا به منظور برنامه ریزی مکانی-فضایی و عبور از برنامه ریزی متمرکز ملی-بخشی است؛ پژوهش نظری و از دیدگاه ماهیت و روش، توصیفی – تحلیلی و از نظر تقسیم بندی تحقیقات توصیفی از نوع موردی یا ژرفانگر است. پژوهش با رویکرد ترکیبی (قیاس و استقراء) ابتدا با قیاس و تحلیل منطقی به ارزیابی وضعیت موجود با استفاده از مطالعه اسنادی و سپس به صورت استقرایی به مطالعه حوضه آبریز کرخه به عنوان قلمرو مکانی پژوهش به منظور تبیین الگویی جایگزین، به کمک مطالعه تطبیقی و انجام تجزیه وتحلیل ها با استفاده از نرم افزار Arc GIS انجام شده است. در نظریات جدید توسعه به خصوص نظریه زیست منطقه گرایی به عوامل بوم شناختی در تعیین مناطق زیستی تأکید و نمود زیست منطقه در این نظریات به صورت مشخص از طریق حوضه های آبریز و ارتباط آن ها با اجتماعات معرفی شده است. یافته های پژوهش، مرز زیست منطقه را حوضه آبریز و حوضه آبریز کرخه را منطبق بر زیست منطقه لک زبانان معرفی کرده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که حوضه آبریز کرخه می تواند قلمرو فضایی مناسبی برای برنامه ریزی در منطقه مورد مطالعه باشد. زیرا همگنی (نسبی) در ساختار محیط طبیعی- اکولوژیک، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و همگرایی فضایی درون قلمروی و همچنین انطباق سکونتگاه های شهری روستایی بر سرشاخه های حوضه آبریز کرخه این نتیجه را تایید می کند.
اولویت بندی مؤلفه های زیست پذیری شهری از دیدگاه ساکنین کمپ های اقامتی جزیره کیش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زیست پذیری شهری یکی از مبانی اساسی توسعه پایدار شهری است. رویکرد زیست پذیری را می توان ناشی از افزایش آگاهی نسبت به الگوهای ناپایدار زندگی شهری دانست که در درازمدت موجب کاهش توان منابع محیطی می شود. اصطلاح زیست پذیری اشاره به درجه تأمین ملزومات یک جامعه بر مبنای نیاز ها و ظرفیت های افراد آن جامعه دارد. بنابراین، هدف اصلی این تحقیق اولویت بندی مؤلفه های اصلی زیست پذیری در کمپ های اقامتی جزیره کیش است. کمپ های مورد بررسی این تحقیق ،سه کمپ اقامتی صدف، معمار و سحر هستند. روش پژوهش حاضر توصیفی – تحلیلی و مبتنی بر داده های اولیه بوده که جمع آوری اطلاعات اولیه، به صورت اسنادی و پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه انجام گرفته است. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS مورد پردازش قرار گرفت. برای اولویت بندی هر یک از مؤلفه ها و همچنین تعیین سهم و نقش آن ها در زیست پذیری محدوده مورد مطالعه از سه روش،تحلیل رگرسیون چند متغیره، تحلیل گام به گام و تحلیل مسیر PLS استفاده شد. بر اساس نتایج پژوهش مؤلفه های اصلی تأثیرگذار بر زیست پذیری سه کمپ اقامتی جزیره کیش بر اساس درجه اهمیت این گونه اولویت بندی شدند که به ترتیب مؤلفه های خدمات و دسترسی، اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی قرار گرفتند. با برنامه ریزی در راستای ارتقاء و ساماندهی این مؤلفه ها بر اساس درجه اهمیت می توان وضعیت زیست پذیری محدوده مور مطالعه را بهبود بخشید.
نقش بنگاه های معاملات ملکی در بورس بازی زمین و مسکن شهری از منظر مشاوران املاک (مطالعه موردی: منطقه 12 شهرداری مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معمولاً اثرعوامل مختلف تاثیرگذار بر اقتصاد شهر در قیمت زمین و مسکن اثر می گذارد. در سال های اخیر نقش رانت خواری و بورس بازی در بی ثباتی و نوسانات قیمتی بازار زمین و مسکن شهرهای ایران ازجمله کلان شهر مشهد به مراتب بیشتر از اثرات نرخ تورّم بوده است. شناسایی عوامل مؤثر بر قیمت تمام شده مسکن و متعاقب آن عوامل مؤثر بر شکل گیری بورس بازی در این بخش، اهمیّت زیادی دارد. بسیاری از مردم معتقدند که نقش مشاورین املاک در ایجاد نوسانات قیمتی و سوداگری های نامتعارف مسکن بی بدیل است. مقاله حاضر ضمن بررسی عوامل مؤثر بر بورس بازی در حوزه املاک، نقش بنگاه های معاملات ملکی را در گسترش بورس بازی زمین و مسکن شهری از دیدگاه خود مشاورین املاک با مطالعه اختصاصی بر منطقه 12 شهرداری مشهد تحت عنوان نمونه موردی پرداخته است. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی-تحلیلی و جامعه آماری، مشاورین املاک شاغل در منطقه12 شهرداری مشهد است. اطلاعات میدانی از طریق پرسشگری و با ابزار پرسشنامه گردآوری شده و در دو بخش به تحلیل یافته های تحقیق و آزمون فرضیات با استفاده از روش تی تک نمونه ای و آزمون همبستگی پیرسون در نرم افزار spss پرداخته شده است. با توجه به اطلاعات موجود و ضریب همبستگی بدست آمده از آزمون پیرسون برای مؤلفه سیاست های مالکان و میزان تی(T) بدست آمده از آزمون تی تک نمونه ای برای دو مؤلفه بنگاه های معاملات ملکی و سازمان شهرداری، مشخّص شد که بنگاه های معاملات ملکی در ارزش گذاری و بورس بازی زمین و مسکن شهری نقش چندانی نداشته و صرفاً مسئولیت رساندن متقاضی و عرضه کننده را به هم تحت عنوان واسطه گر بر عهده دارند. همچنین رابطه معناداری بین سیاست های مالکان و گسترش بورس بازی یافت نشد اما، بین میزان تأثیرگذاری سازمان شهرداری در ارزش گذاری زمین و مسکن شهری در گروه نمونه و جامعه آماری ارتباط معناداری وجود داشت که نشان از دخیل بودن سازمان شهرداری تحت عنوان یک نهاد عمومی در بورس بازی زمین و مسکن شهری می دهد.
نقش تغییرات کاربری اراضی بر فرم فضایی جزایر حرارتی در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی چهار دهه اخیر رشد شتابان شهرنشینی سبب تغییر و تحول پدیده های طبیعی تغییر و تحول شده اند. این تغییرات در نهایت موجب تغییرات دمای سطح زمین شده است. هدف از این مطالعه بررسی رابطه تغییرات کاربری اراضی و تغییرات مکانی جزایر حرارتی شهر مشهد در بازه زمانی 1998 تا 2016 است. بدین ترتیب با استفاده از تصاویر ماهواره لندست، سنجنده (2016، 1998) دمای سطح زمین و میزان تغییرات کاربری اراضی شهر مشهد استخراج شد. همچنین به منظور شبیه سازی و پیش بینی گسترش از شهر مشهد از مدل CA مارکوف استفاده شده است. از سال 1998 - 2016 محدوده ساخته شده از 52/138 کیلومترمربع به 87/198 کیلومترمربع ، فضایی سبز از 49/46 کیلومترمربع به 98/29 کیلومترمربع، مرتع از 85/35 کیلومترمربع به 29/31 کیلومترمربع و زمین های بایر از 71/100 کیلومترمربع و از به 62/64 کیلومتر تغییر کرده است. جزایر حرارتی از نظر تعداد و وسعت در سال 1998 وسعت کمتری و نیز هم دمایی کمتری نسبت به سال 2016 داشته اند. به طوری که در سال 1998 بیشترین دما بین 48-42 درجه سانتی گراد بوده که در سال 2016 بین 52-46 سانتی گراد رسیده است. با توجه به افزایش محدوده ساخته شده از سال 1998 تا 2016 جزایر حرارتی از خارج از شهر به داخل شهر انتقال پیدا کرده است و با سطوح سخت و غیرقابل نفوذ منطبق شده اند. پیش بینی صورت گرفته تا سال 2030 نشان می دهد که رشد شهر بیشتر در نواحی شمالی غربی خواهد بود و در نواحی جنوبی با توجه به اینکه ارتفاعات قرار دارد شهر رشد کمتری خواهد داشت.
تحلیل شاخص های کلیدی الگوی بوم روستا (اکوویلیج) در روستاهای گردشگرپذیر حاشیه تالاب چغاخور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بوم روستا (اکوویلیج/ Ecovillage) الگویی برای ارتقای زندگی به شیوه های پایدارتر با رفع بی ثباتی های زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی از طریق اجرای ساختارها و شیوه های پایدار در مناطق روستایی است. هدف اصلی تحقیق حاضر ارزیابی وضعیت شاخص های کلیدی الگوی بوم روستا در روستاهای گردشگرپذیر حاشیه تالاب چغاخور است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی بوده و به لحاظ ماهیت از نوع پژوهش های توصیفی تحلیلی است. به منظور بررسی و ارزیابی شاخص های کلیدی بوم روستا در روستاهای گردشگرپذیر مورد مطالعه، پرسشنامه محقق ساخته با پایایی89/0 به کار گرفته شده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه ساکنین محلی و گردشگران حاضر در منطقه چغاخور تشکیل داده اند. حجم نمونه در این پژوهش، برابر با 311 نفر بوده که مطابق با فرمول کوکران و متناسب با خطای05/ برآورد شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که روستاهای مورد مطالعه از نظر کلیه شاخص های الگوی بوم روستا در ابعاد سه گانه با توجه به مقدار میانگین نتایج حاصله (76/2) در وضعیت مطلوبی قرار ندارند. همچنین اینکه نتایج به دست آمده نشان می دهد که شاخص های بعد طبیعی الگوی بوم روستا وضعیت بهتری نسبت به سایر ابعاد و شاخص های این الگو در روستاهای مورد مطالعه دارند و شاخص های اجتماعی و اقتصادی در درجات و رتبه های بعدی قرار دارند.از این رو، تلاش در جهت جذب سرمایه گذاری داخلی و خارجی، پشتیبانی از طرح های مفید و زود بازده زیست محیطی و گنجاندن طرح های عملی اکوویلیج ها به عنوان طرح های ملی از سوی مسئولین محلی و منطقه ای از جمله راهکارهای پیش رو است.
نقش توسعه نامتوازن فضایی-کالبدی بر ناپایداری شهری (مورد مطالعه : شهر سرخرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از جنبه های پایداری توسعه شهری ،توسعه کالبدی متوازن همسو با شرایط محیطی _اکولوژیکی و اجتماعی _اقتصادی است . در دهه های پایانی قرن بیستم، با وجود تلاش های بسیار در زمینه توسعه پایدار کالبدی _فضایی شهرها این موضوع هنوز یکی از چالش های مهم جغرافیدانان، شهرسازان، معماران و برنامه ریزان شهری باقی مانده است.دربسیاری ازشهرهای کشورهای درحال توسعه، شهرگرایی شتابان و افزایش میزان جمعیت شهرنشین، موجب تشدید مخاطرات زیست محیطی شده است.این امر درشهرهای کوچک از اهمیتی دوچندان دارد. زیرا توسعه فیزیکی_کالبدی علاوه بر تغییر کاربری اراضی، تامین نیازمندی های اساسی جامعه شهری از جمله تامین آب سالم و کافی، سرانه فضای سبز، مدیریت پسماندشهری و آلودگی های زیست محیطی را با محدودیت های جدی مواجه کرده است. این پژوهش به منظورتحلیل نقش توسعه کالبدی بر ناپایداری توسعه شهری از دیدگاه زیست محیطی، بنا دارد که با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی در شهر سرخرود، ابتدا توسعه کالبدی شهر را با استفاده از مدل آنتروپی شانون بررسی و سپس نقش توسعه کالبدی بر مشکلات زیست محیطی ازطریق سه مولفه کالبدی، عملکردی و زیست محیطی و هفت معیار (رعایت قرارگیری استاندارد کاربری ها، مبلمان شهری، رعایت ارتفاع ساختمان، فضای سبز شهری، حفظ توازن خاک، تغییر کاربری زمین کشاورزی) را ارزیابی نماید. نتایج حاکی ازآن است که توسعه کالبدی نامتوازن بصورت سازمان نیافته موجب ناپایداری زیست محیطی شهر همچون تغییرکاربری اراضی و افزایش آلودگی های زیست محیطی شده است. در تحلیل گزینه های برون رفت از شرایط ناپایداری در شهر سرخ رود، توسعه فضای سبز بهترین گزینه برای تعدیل توسعه نامتوازن کالبدی است.