برنامه ریزی توسعه کالبدی
برنامه ریزی توسعه کالبدی سال چهارم بهار 1398شماره 1 (پیاپی 13) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
زیست پذیری شهری گفتمانی نیرومند را در توسعه ی شهری و طراحی شهری بازتاب می دهد که در پیشینه ی برنامه ریزی شهری رواج پیدا کرده است. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف تحلیل شاخص های منتخب زیست پذیری کالبدی در مناطق کلان شهر اهواز صورت گرفته است. این پژوهش از نوع کاربردی و از حیث روش، توصیفی- تحلیلی و داده ها و اطلاعات به دو روش کتابخانه ای و پیمایشی جمع آوری شده است. در تجزیه وتحلیل داده ها از مدل هایTopsis ،Vikor، Sar و روش ترکیبی (ادغام)، بهره گرفته شد. نتایج نشان می دهد، منطقه 2 در رتبه اول ، منطقه 1 در رتبه 2 ، منطقه 6 در رتبه 3 ، منطقه 3 در رتبه 4، منطقه 8 در رتبه 5، منطقه 7 در رتبه 6 و منطقه 4 در رتبه آخر (نامطلوب ترین ) قرارگرفته است. در کل، مناطق هفتگانه این شهر از حیث سطح زیست پذیری کالبدی در شاخص های کیفیت مسکن، زیرساخت، تحرک شهری و شکل شهری متفاوت است، به طوری که به لحاظ سطح مطلوبیت زیست پذیری کالبدی تنها مناطق 2و 1 در سطح مطلوبیت کامل و مناطق 8،3،6 و4 نامطلوب ترین مناطق زیست پذیری کالبدی مشخص شد. ارائه راهکارهای چون بازآفرینی بافت فرسوده شهری، توسعه حمل و نقل ارزان و توسعه زیرساخت و دسترسی، بهبود ساخت و ساز گام مؤثری در مسیر زیست پذیری کالبدی است.
تعیین و ارزیابی مؤلفه های کیفی مسکن مهر از نظر شاخص های کالبدی مسکن با استفاده از روش TOPSIS-AHP (نمونه موردی: کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح مسکن مهر با هدف خانه دار کردن دهک های پایین جامعه در دولت نهم مطرح شده است که ابعاد کیفی- کالبدی آن از دو زاویه قابل بررسی است؛ اول، کالبد مسکن به عنوان یک واحد مسکونی، دوم رابطه کالبدی مسکن با محیط مسکونی خود که به نوعی شاخص اجتماعی بوده و نقش و جایگاه مسکن در توسعه شهر مطرح می کند. با توجه به اهمیت مقوله مسکن و به خصوص مسکن مهر شهر کرمان نیاز است؛ مؤلفه های مسکن با کیفیت از نظر کالبدی جمع بندی شود تا به عنوان الگویی در ساخت و سازها و ارزیابی مسکن مهر مورد استفاده قرار گیرد. هدف این پژوهش تعیین مؤلفه های کیفی مسکن مهر از نظر شاخص های کالبدی مسکن سعی در پاسخ به این سؤال که مؤلفه های تأثیرگذار بر کیفیت کالبدی مسکن مهر کدام هستند. هدف این پژوهش توسعه ای-کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، تحلیلی- توصیفی است و از نتایج دو مدل AHP و TOPSIS برای تحلیل استفاده شده است. دراین پژوهش شش مؤلفه اصلی: شکل و الگوی مسکن، استحکام و ایمنی مسکن، کیفیت محیطی، دسترسی، زیرساخت، کاربری زمین» در نظر گرفته شده است، که در دو موقعیت آلترناتیو «کالبدی و کیفی» مختلف بر مبنای میزان اهمیت نسبی مورد بررسی قرار گرفته اند. تجزیه و تحلیل نتایج پژوهش نشان می دهد، با توجه به زیر معیارها مورد بررسی معیار شکل و الگوی مسکن و در ماتریس بی مقیاس کاربری زمین بیشترین اهمیت می باشد و در نهایت مقایسه نتایج وزن نهایی نشان دهند برتری نتایج آلترناتیو کیفی است.
ارزیابی اثرات اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی طرح اعتبارات بهسازی و نوسازی مساکن روستایی (روستاهای دهستان دولت آباد، شهرستان روانسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح اعتبارات بهسازی و نوسازی مساکن روستایی توسط بنیاد مسکن انقلاب اسلامی در سطح روستاهای کشور از سال 1384 به اجرا درآمد. تا ابتدای سال 1391 مجموعاً 246 نفر در سطح روستاهای دهستان دولت آباد پایان کار دریافت نموده اند اما، این طرح بدون ارزیابی اثرات اجتماعی به اجرا درآمد. در نتیجه پیامدهای مثبت و منفی را به همراه داشت که برخی از آنها از قبل پیش بینی نشده بود. در تحقیق حاضر از روش کیفی جهت ارزیابی اثرات اجتماعی این طرح در دوره زمانی سال های 1384 تا 1390 استفاده شده است. جهت گردآوری اطلاعات از روش مصاحبه نیمه ساخت یافته و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش نظریه مبنایی استفاده شده است . همچنین از روش نمونه گیری نظری و هدفمند استفاده و حجم نمونه که حاصل اشباع نظری بود 22 نفر می باشد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات و ساخت نظریه مبنایی، سه مرحله کدگذاری (باز، محوری، و انتخابی) انجام شد. نتایج تحقیق در قالب مدلی که شامل شرایط (علی، مداخله ای، زمینه ای)، راهبردها و کنش/ کنش متقابل و پیامدهاست ارائه شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که علّیرغم برخی پیامدهای مثبت، این طرح دارای تبعات و کارکردهای منفی پیش بینی نشده ای همچون طرد سالخوردگان، تغییر معیشت، مهاجرت بوده است که اگر از قبل ارزیابی اثرات اجتماعی طرح صورت می گرفت، پیشگیری یا کاهش این اثرات ممکن بود.
تحلیل فضایی اثرات گردشگری بر تحولات کالبدی سکونتگاه های روستایی شهرستان رضوان شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در قرن حاضر،گردشگری به عنوان فعالیت پررونق و دامنه دار، در فضاهای روستایی دارای اثرات متنابهی است. از ویژگی های خاص نظام اثرات گردشگری بویژه در فضاهای روستایی این است که دامنه ی اثرگذاری متنوعی از قبیل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، نهادی و محیط زیستی دارد و همچنین بسته به موقعیت های مکانی گوناگون، می تواند شدت و جهت تغییرات و تحولات متفاوتی داشته باشد. از این رو تحقیق حاضر باهدف تحلیل فضایی اثرات گردشگری در سکونتگاه های روستایی شهرستان رضوانشهر تدوین شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی تحلیلی است. در این تحقیق جامعه آماری، سکونتگاه های روستایی شهرستان رضوانشهر است. در این مطالعه تحلیل ساخت و سازهای انسانی در سکونتگاه های روستایی با بهره گیری از داده های سنجش از دور مورد تحلیل قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از الگوریتم حداکثر احتمال با دو کاربری و GIS استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد، گردشگری روستایی در ناحیه رضوانشهر دارای تنوع و تفاوت در شدت اثرات بر حسب واحدهای مکانی بوده است. به گونه ای که، اثرات کالبدی گردشگری(خانه های دوم، واحدهای خدماتی، تغییرات کابری اراضی و قیمت زمین) در محدوده ی ساحلی، شدت بیشتری نسبت به کانون های روستایی در محدوده دشتی و کوهپایه ای دارد.
تدوین الگوی بهینه ی کاربری اراضی با رویکردِ اکولوژیک در مجموعه شهری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در زمینه کاربری اراضی سه دیدگاه دیدگاه اقتصاد-محور، دیدگاه عدالت-محور و دیدگاه توسعه ی پایدار وجود دارد. در چند دهه ی اخیر رویکرد توسعه ی پایدار به پارادایمی غالب در اندیشه ی برنامه ریزی کاربری اراضی منجر شده است. برنامه ریزی کاربری زمین، از این منظر، بهره گیری عقلایی از زمین است که بر محور حفاظت از محیط زیست گام بر می دارد. در منطقه ی کلانشهری مشهد طی سال های اخیر، رشد بی رویه ی سکونتگاه های شهری منجر به تخریب اراضی کشاورزی و زوال مراتع شده است. بنابراین در این مقاله تلاش شد، ابتدا الگوی بهینه ی کاربری اراضی با رویکرد اکولوژیک تعیین و سپس نتایج آن با وضعیت کاربری موجود مقایسه شود. برای این منظور، از روش پیشنهادی مخدوم بهره گرفته شد و داده ها با مدل AHP در محیط ArcGis9.3 پردازش شدند. به طوریکه دوازده معیار طبیعی انتخاب شدند و بر اساس جدول نه کمیتی ساعتی، بصورت دو به دو به آنها وزن داده شد. سپس بر اساس این معیارها، دوازده نقشه ی تناسب اراضی تولید شد. در نهایت با استفاده از هم پوشانی ریاضی، لایه ها با یکدیگر تلفیق شده و الگوی بهینه ی نهایی تدوین شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که وضعیتِ کاربری اراضی موجود با الگوی بهینه تطابق ندارد که می تواند منجر به پدید آمدن خسارات جبران ناپذیر زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی شود. از این رو، ضروری است که متولیان برنامه ریزی نسبت به کنترل رشد و مدیریت توسعه ی شهری در مجموعه ی شهری مشهد تمهیداتی بیندیشند.
تلفیق روش های سطح بندی کاربری فضای سبز شهری شهر اردبیل با استفاده از مدل کپلند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضای سبز شهری، از جمله کاربری هایی است که توزیع و پراکنش آن در سطح شهر اهمیت زیادی دارد. شهر اردبیل از جمله شهرهایی است که از توزیع مناسب فضای سبزندارد ، به طوری که سرانه اختصاص یافته برای هر نفر 3/7 مترمربع است و این رقم اختلاف آشکاری با شاخص های تعیین شده از سوی محیط زیست سازمان ملل متحد(20 تا 25 مترمربع برای هر نفر) دارد. در این راستا پژوهش حاضر با هدف تحلیل 44 محله شهر اردبیل با توجه به 11 شاخص انتخاب شده طبق نظر کارشناسان، از نظر برخورداری از فضای سبز انجام شده است. رویکرد حاکم بر پژوهش توصیفی تحلیلی و از نوع کاربردی است. اطلاعات مورد نیاز از سازمان پارک ها و فضای سبز شهر اردبیل(1394) و برداشت میدانی بدست آمده سپس با بهره گیری از مدل های تصمیم گیری چند معیاره (تاپسیس، ویکور، الکتر و ساو) و تلفیق نتایج با روش کپلند به رتبه بندی 44 محله شهر اردبیل از لحاظ میزان برخورداری از فضای سبز شهری انجام شده است. با توجه به نتایج به دست آمده، رتبه بندی محلات در چهار سطح (برخوردار، نیمه برخوردار، محروم و بسیار محروم) رتبه بندی شده است. با توجه به اینکه 7 محله در سطح شهر اردبیل فاقد هرگونه فضای سبز بودند و بیشتر محلات شهر اردبیل از نظر برخورداری در سطح محروم قرار دارند می توان گفت پراکنش فضای سبز شهری در سطح شهر اردبیل نامتوازن و نامتعادل است.
ارزشیابی طرح های جابجایی روستایی با تأکید بر ابعاد اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی- فضایی (مطالعه موردی: روستاهای لرنی علیا و سفلی- شهرستان سیروان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر یکی از مهم ترین چالش های فراروی کشورهای در حال توسعه، نداشتن درک درست و دقیق از پیامدهای احتمالی اجرای طرح ها و پروژه های توسعه است. بنابراین ارزشیابی اثرات راهبرد جابجایی و اسکان مجدد در نواحی روستایی، ضرورتی انکارناپذیر است. هدف از این پژوهش ارزشیابی اثرات اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی- فضایی راهبرد اسکان مجدد بر روستاهای لرینی علیا و سفلی است. این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است و اطلاعات مورد نیاز آن به روش اسنادی و میدانی گردآوری شده است. جامعه آماری شامل شامل 129 سرپرست خانوار بودند که با استفاده از روش کوکران، 84 خانوار به عنوان نمونه و با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. داده های گردآوری شده با استفاده آزمون t به وسیله نرم افزار spss مورد تحلیل قرار گرفته است. سؤالات تحقیق این است که نگرش روستاییان نسبت به اجرای سیاست اسکان مجدد سکونتگاه های روستاهای مورد مطالعه (میزان ضرورت جابجایی و میزان رضایت از جابجایی) چیست و چه پیامدهایی را به دنبال داشته است؟ نتایج نشان می دهد که روستاییان میزان ضرورت جابجایی را با میانگین 27/4 (خیلی زیاد) و میزان رضایت از جابجایی را با میانگین 88/3 (زیاد) ارزشیابی نمودند. همچنین، بیشترین اثرات اسکان مجدد بر روستاها در مؤلفههای کالبدی- فضایی با میانگین 08/4 (در حد زیاد)، زیست محیطی با میانگین 70/3 (زیاد)، اجتماعی با میانگین 43/3 (زیاد) و اقتصادی با میانگین 93/2 (متوسط) بوده است که چارچوب نظری تحقیق را تشکیل می دهند.
ارزیابی نحوه ترکیب توده و فضاهای باز در محلات شهری از منظر پدافند غیرعامل (مطالعه موردی: منطقه ۱ تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضاهای باز واقع در محلات مرکزی شهرها می تواند از مهمترین فضاهای قابل برنامه ریزی از منظر پدافند غیر عامل باشد، زیرا، این فضاها به دلیل عدم مالکیت خصوصی و تعلق آن به عموم ساکنان و یا ارگان های عمومی می تواند در مواقع بحرانی به منظور اهدافی مانند امداد رسانی، اسکان موقت و مانند آن نقش بسیار مهمی در کاهش آسیب پذیری ها داشته باشد.بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی و شناسایی محدودیت ها و توانایی فضاهای باز در منطقه 1 تبریز از نظر چگونگی ترکیب توده و فضا، از منظر پدافند غیر عامل می پردازد. به همین منظور در این پژوهش برای پهنه بندی فضاهای مختلف بر مبنای آسیب پذیری و نیز تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزارهای مرتبط مانند10 ARC GISو Auto cadو نرم افزار Excel استفاده شده است.نتایج و یافته های پژوهش بیانگر آن است که بیشتر محلات قدیمی منطقه 1 تبریز از دیدگاه پدافند غیر عامل آسیب پذیری بوده و همچنین نحوه ی ساختار فضاهای باز در محدوده مورد مطالعه بر پایه چگونگی ترکیب توده و فضا، بیش از 7/11 درصد از سطح منطقه را برای مواقع بحرانی نامناسب نشان می دهد.