۱.
در عصرامپراطوری پارتیان، کرانه های خلیج فارس میان چند ایالت یا استان ایرانی تقسیم بندی شده بود. کرانه های جنوبی آن بخشی از شبه جزیره عربستان را شامل میشد. کرانه های غربی در ایالت یا استان مسن یا میسان قرار گرفته بود. کرانه های شمالی خلیج فارس نیز به سه ایالت یا استان کارمانیا (کرمان)، پارس (فارس) و خوزستان تعلق داشت. در این کرانه ها یا مناطق ساحلی خلیج فارس بنادر در خور توجه و مهمی نیز در این دوره وجود داشت. ازجمله مهمترینشان بنادر پارتی که پلینی و پریپلوس به آن اشاره کرده اند؛ اماناست که به احتمال در کرانه های تنگه هرمز قرار داشته است. در بررسی های انجام شده در کرانه های شمالی و جنوبی تنگه هرمز شماری محوطه باستانی که مرتبط با بنادر تجاری و متعلق به عصر پارتیان نیز شناسایی و ثبت و گزارش شده که بندر باستانی امانا میتواسته ازجمله آنها بوده باشد. نام این محوطه ها چنینند: کهور لنگر چینی (نخل ابراهیمی) در سواحل میناب، اددور در سواحل شارجه امارات و سوهار در سواحل کشور عمان. در نوشتار حاضر با استناد به منابع نوشتاری کلاسیک و شواهد باستان شناختی، جای نام بندر باستانی امانا که در منابع مکتوب و مستندات تاریخی از آن به عنوان یکی از بنادر اصلی و شاخص خلیج فارس در عصر امپراطوری پارتیان یاد شده، مشخص میشود. روش شناسی پژوهش پیش رو هم متکی بر منابع نوشتاری است و هم مبتنی بر پژوهشهای میدانی و یافته های باستان شناختی که باستان شناسان خارجی در مناطق سواحل جنوبی خلیج فارس و باستان شناسان ایرانی در کرانه های شمالی انجام داده اند. شایان ذکراست که در میان سه تن از نگارندگان نوشتارحاضر دو تن (خسروزاده و اسمعیلی جلودار) خود کاوشگران این محوطه ها در سواحل شمالی خلیج فارس در مناطق مشرف به تنگه هرمز بوده اند.
۲.
خلیج فارس از مهمترین کانونهای مهاجرت و جابجایی اقوام و گروه های انسانی در جریان فرایند تمدن سازی در این حوزه تمدنی محسوب میشود. از تشکیل دولت صفویه در ایران تا پایان جنگ جهانی دوم، این موضوع از وضوح و تاثیرگذاری بیشتری برخوردار شده است. مهاجرت اقوام در این مقطع زمانی، هم بدلیل انگیزه ها و دلایل و خاستگاه مهاجرین و هم بدلیل نتایج و پیامدهایش و نقشی که در تحولات خلیج فارس داشته، کاملا با قبل از این دوران متفاوت است. از اینرو پژوهش حاضر با هدف تبیین انواع مهاجرت و انگیزه های مهاجرین در این دوران در خلیج فارس و نقش آن در تحولات خلیج فارس، در پی آن است تا به این سوال پاسخ دهد که مهاجرت اقوام در خلیج فارس از زمان صفویه تا پایان جنگ جهانی دوم چه تاثیری در تحولات منطقه داشته است؟ برای پاسخگویی به سوال فوق، این فرضیه به آزمون گذاشته شده که «مهاجرت اقوام به خلیج فارس از زمان تشکیل دولت صفویه در ایران عامل اصلی تحولات سیاسی- اجتماعی و اقتصادی این منطقه بوده است». روش پژوهش، کتابخانه یی است و یافته های پژوهش، ضمن پاسخگویی به سوال و بررسی فرضیه پژوهش، گوشه های دیگری از مسائل مهاجرت در خلیج فارس را نشان میدهد.
۳.
عضدالدوله بویی که پس از مرگ عمویش علی عمادالدوله در سال ۳۳۸ ه .ق/۹۴۹.م پادشاه ایالت فارس و کرمان و یگانه سیاستگذار قلمرو آل بویه گردید، برای اعمال نفوذ در قلمرو وسیع خویش و بویژه دستگیری تجارت دریایی خلیج فارس، طرح امنیتی همه جانبه یی - از لحاظ مذهبی، اجتماعی و تجاری- را به اجرا گذاشت که حاصل آن رفاه حال رعیت، افزایش قدرت سلطنت و آبادانی سواحل خلیج فارس و رونق تجارت دریایی آن بود. راه های تجاری سواحل شمالی خلیج فارس بسبب نقششان، در این طرح امنیتی برجسته بود و بازسازی این جاده های کاروان رو برای تسهیل تجارت لازم بنظر میرسید. در میان این جاده های کاروان رو، جاده «شیراز- فیروزآباد - سیراف» توجه بیشتر عضدالدوله را به خود جلب کرد. اینکه چرا این جاده در طرح امنیتی عضدالدوله برجسته شد و وی به چه اقدامات تامینی در این جاده دست زد، پرسشی است که پژوهش حاضر بر آن است که با روش بررسی تاریخی و تحلیل داده های موجود تاریخی، بدان پاسخ گوید.
۴.
امپراطوری عثمانی، آخرین کشور بزرگ اسلامی بود که شش قرن در صحنه سیاسی جهان با اقتدار از حضوری فعال و موثری برخوردار بود. این امپراطوری قدرتمند در سال ۱۲۸۸ه.ق/۱۸۷۱.م شهبندری خود را در بندر بوشهر که مهمترین بندر تجاری ایران در دوره قاجار بود، تاسیس نمود. دلایل اصلی رویکرد عثمانی ها به خلیج فارس در اواخر قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم میلادی، جبران ناکامی های ناشی از شکست آنها در اروپا و آگاهی از نقش تجاری و اقتصادی منطقه خلیج فارس در آینده مناسبات بین المللی بود. آنها در راستای تحقق اهداف توسعه طلبانه و سلطه جویانه خویش در کرانه ها و پس کرانه های خلیج فارس به بندر بوشهر توجه جدی نمودند. نوشتار حاضر رویکری تحلیلی به بررسی دلایل حضور عثمانی ها در خلیج فارس و بندر بوشهر در مدت حضور چهل و هفت ساله آنها دارد.
۵.
ایالت فارس و نواحی جنوبی آن، از جمله بوشهر و بندرعباس، در اواخر دوره قاجار اهمیت ویژه یی را در تاریخ ایران پیدا کردند. آنجا دروازه ارتباط ایران با دنیا بود و حضور انگلیس در این منطقه و مطامع استعماری آن کشور در آنجا بر اهمیت آن مناطق افزوده بود. حفظ هندوستان برای انگلستان اهمیت ویژه یی داشت و چون جنوب ایران راه ورود به هند بود، کاستن اقتدار ایران در خلیج فارس و ایجاد رقبایی برای دولت ایران از سیاستهای انگلیس در این ناحیه بود. در زمان ناصرالدین شاه، امامان خارجی (خوارج) مسقط در عمان که تا چندی پیشتر به دولت عثمانی وابسته بودند، خود را تحت حمایت انگلستان قرار دادند و با همین حربه و با استفاده از عدم تمرکز قدرت ایران در نواحی جنوبی به این مناطق وارد شدند و بندرعباس را از حکام فارس اجاره کردند. ورود آنان به این منطقه حاکمیت ایران را به مخاطره افکند و مردم برای طرد آنان تلاشهای زیادی را انجام دادند؛ اما سرانجام بشکلی اتفاقی از این منطقه رانده شدند و تاریخ ایران از بوجود آمدن بحرینی دیگر در دوره های بعد رهایی یافت.
۶.
روند تاسیس مدارس به شیوه نوین در اواخر دوره قاجار شتاب فزاینده به خود گرفت. این مدارس توسط تجار، شخصیتهای سیاسی و فرهنگی تاسیس و اداره میشد. در دوره پهلوی اول تلاش گسترده-یی برای دگرگون ساختن نهادهای فرهنگی کشور انجام شد. دگرگونی فرهنگی از طریق رشد سریع نهادهای جدید و با هدف از هم پاشیدن نهادهای سنتی بوسیله دولت انجام شد. از میان نهادهای فرهنگی بسیاری که در این دوره تاسیس گردید ، مدارس ایرانیان خارج از کشور بود. از مهمترین این مدارس ایرانی میتوان به مدارس ایرانی حاشیه خلیج فارس اشاره نمود. نوشتار حاضر بر آن است تا عملکرد و شیوه مدیریت مدارس ایرانی بحرین و کویت را از اواخر دوره قاجار تا اواسط دوره پهلوی اول مورد بررسی قرار دهد.
۷.
جزیره قشم بنا به وسعت و موقعیت مکانی، همواره دارای شرایطی ویژه مانند فراهم آوردن لنگرگاه های متعدد برای کشتی ها و همچنین امکان تهیه و ذخیره آب برای گردآمدن جوامع انسانی و فعالیتهای زراعی بوده است. آثار و شواهد باستان شناسی موید وجود جوامع انسانی متعددی از دوران هخامنشی به بعد در جزیره قشم است که از طریق لنگرگاه های موجود به دریانوردی، صیادی و تجارت دریایی میپرداخته اند. در روستای کوشه در قلب جزیره قشم، مسجد و بقعه یی وجود دارد که میعادگاه و محل نذورات دریانوردان و خانواده آنها بوده است و دریانوردان بهنگام بروز خطراتی از جمله طوفان و امواج و یا مواجهه با دزدان دریایی به آن متوسل میشده اند. در این جستار با ذکر روایات مختلف در مورد بنای این بقعه، به بررسی و پژوهش پیرامون روستای برخت، قدمت دریانوردی در جزیره برخت، بقعه برخ و پیوند آن با دریانوردان پرداخته میشود. روش مطالعاتی بکار رفته در نوشتار حاضر، روش پژوهش کتابخانه یی، مصاحبه و بازدید و بررسی میدانی محل مورد نظر است. نتایج حاصل از این پژوهش روشن میسازد که روستای برخت در دوره یی از تاریخ بعنوان مرکز کانونی تولید و بازرگانی جزیره شناخته شده بود؛ بطوریکه خود جزیره هم بنا به اهمیت این روستا بعنوان جزیره برخت شناخته میشده است و بقعه قدیمی واقع در برخت از اعتباری ویژه نزد مردم و دریانوردان برخوردار بوده است.