۱.
خلیج فارس این گلوگاه حساس سیاسی و حیاتی ایران، در جنگهای پر تحرک سیاست و اقتصاد، در دنیای گذشته و حال، نقشی ارزنده و فعال را ایفا کرده و میکند. در طول تاریخ، جنبه های مختلفی درباره خلیج فارس، از جمله جنبه های سیاسی، تجاری، ارتباطی، اجتماعی، تاریخی و جغرافیایی؛ توجه سیاحان خارجی از جمله پرتغالیها، هلند ها، فرانسو یها، انگلیسیها و ... را به خودجلب کرده است. از گذشته های دور، سفرنامه ها، منابع غنی اطلاعاتی محسوب میشدند که برخی از آنها حاوی اطلاعات دقیق و مهمی درباره یک مرز وبوم و مردم آن هستند. سفرنامه ها، غالباً توصیف دیده ها و شنیده ها و ترکیبی از برداشتهای فکری و شخصی جهانگردان از یک سرزمین و مردم آن هستند و خواننده را با تاریخ و جغرافیا، فرهنگ و آداب و رسوم و مسائل فرهنگی و اجتماعی و ... یک کشور آشنا میسازند. این مقاله با روش استنادی و کتابخانه ای به بررسی دیدگاه سیاحان خارجی و قدرتهای بزرگ فعال در منطقه نظیر پرتغالیها، هلندیها، فرانسو یها، انگلیسی ها و ... نسبت به جنبه های تجاری، سیاسی، ارتباطی، جغرافیایی، تاریخی و اجتماعی خلیج فارس می پردازد.
۲.
سواحل به عنوان یکی از پهنه های جمعیتی فعال کشور مطرح هستند که تعاملات اجتماعی و روابط مردم، موجب شکل گیری هویت ارتباطی در آنها می شود و این ماهیت، در نتیجه ارتباطات درون مرزی و برون مرزی مردم، در سواحل جنوب و شمال کشور، تقویت می گردد. هدایت قانونمند ورود و خروج کالاها از طریق مرزهای دریایی )سواحل(، از ابعاد مختلف، سبب رونق بخشی اقتصادی، اشتغا لزایی، رشد صنعت صادرات و واردات و ایجاد صنایع خرد دیگری خواهد بود. ولی گاهی این فرصت ها در صورت بهر ه گیری نکردن شایسته، به تهدیدهایی بس عظیم تبدیل می شوند که ممکن است صدمات جبرا ن ناپذیری را برای کشور به دنبال داشته باشند. شناخت دقیق ابعاد مختلف هویت و نقش سواحل از یک سو، تأثیر عوامل اجتماعی فرهنگی بر این هویت را روشن کرده و از سوی دیگر، کنترلی بر عملکرد سواحل خواهد بود. این مقاله در ابتدا، به شرح ابعاد متنوع کارکردی سواحل مختلف پرداخته و سپس، برای روشن تر شدن موضوع، به عنوان نمونه مورد مطالعه، بر چگونگی تأثیر عوامل مختلف بر شکل گیری هویت شهر ساحلی بندرعباس متمرکز شده است و سرانجام، با عنایت به عوامل مؤثر در شکل گیری هویت سواحل، به ارائه راهکارهایی برای حفظ و احیای هویت، منجر شده است.
۳.
خلیج فارس درگذشته از نظر بازرگانی، شکوه خاصی داشت و بنادر، جزایر و شهرهای حاشیه آن، از جمله بندر سیراف، جزیره هرمز و جزیر ه های خارک و بحرین، به لحاظ موقعیت ارتباطی، بازرگانی، صید آبزیان دریایی و مجاورت با راه های بزرگ بازرگانی دنیای قدیم، همچون ادویه و ابریشم، و قرارگرفتن در مسیر اقیانوس هند از اهمیت تجاری، بازرگانی و راهبردی (استراتژیکی) ویژه ای برخوردار بودند. بخش اعظم صادرات و واردات نفتی و غیرنفتی از این بنادر و لنگرگاه ها انجام میگیرد. بندر سیراف، که خرابه های آن، هم اکنون در نزدیکی بندر طاهری بوشهر کنونی واقع است یکی از بنادر پرثروت، پردولت و پررونق است که از یک سو به خوارزم و خراسان و کاشان و ماد می پیوسته و از سوی دیگر، کالاهای گوناگون شهرهای آباد ایران را با هزاران کشتی که خود داشته و یا از دریاهای مجاور و دور، مانند چین و سوماترا و اندونزی و هند می آمده و در بندرگاه آن لنگر می گرفته اند، به چین و هند و آفریقا و دریای ژاپن می فرستاده است. این بندر کهن هرچند که امروز آرام و خموش در کنار دریای پارس آرمیده، ولی دیر زمانی جایگاه دریانوردان و بازرگانانی بود که با حضور خود در آن شهر، سیراف را به بندری پر جنب و جوش با وجهه تجارت جهانی تبدیل کرده بودند. در دوره ساسانیان و پس از آن، به ویژه قرون اول اسلامی، سیراف جایگاه بسیار رفیعی در مبادلات تجاری شرق عالم داشته و بندر مرکزی جاده دریایی ابریشم در سده های میانی بوده و نقش محوری در اقتصاد بازرگانی دریایی داشته است. اهمیت این بندر فقط به دلیل موقعیت استراتژیک نظامی آن نبود، بلکه بنا به شواهد تاریخی، از همان زمان، بندری تجاری نیز محسوب می شده است.
۴.
خلیج فارس به علت شرایط جغرافیایی خاص و ریزش رودهای بزرگ و پرآب به آن، از عوامل مهم پدید آورنده تمدن میا نرودان (بین النهرین) به شمار می رود ورود آریاییها که احتمالاً از سمت شمال شرقی ایران امروزی به داخل فلات بود، امپراتوری عظیمی را موجب شد که دوره تاریخی را رقم زد و در بستر خلیج فارس، معماری نوشده ای را متناسب با اقلیم و با استفاده از فناور یهای روزگار خود، پدید آورد. از معماری صخره ای دوره ماد در سراسر ایران، نشانه های اندکی مثل مقبره «فخریکا» در کردستان و «دائو دختر» (داو دختر) در فارس باقی مانده که بر اساس همین آثار، بنیاد معماری این دوره تعریف شده است. در آثاری که در نزدیکی بوشهر، در محلی به نام «چل خونه»، در بین صخره های سنگی رودخانه شاپور ساخته شده، فراوانی این نوع معماری را شاهدیم. با تحقیق در این آثار که در سمت راست رودخانه، به صورت مجتمعی انبوه و در سمت چپ به صورت پراکنده ساخته شده است، می توان تصویر روشنتری از معماری این دوره ارائه کرد.
۵.
استان بوشهر با مساحتی حدود 27653 کیلومتر مربع، از شمال به استان خوزستان و بخشی از استان کهکلیویه و بویر احمد، از شرق به استان فارس، و از جنوب شرقی به بخشی از استان هرمزگان و از جنوب و غرب به آب های خلیج فارس محدود است. در دوره قاجار، بیشتر مناطقی که هم اکنون در استان بوشهر واقع هستند، جزو ایالت فارس به حساب می آمدند. بوشهر در کرانه شمالی خلیج فارس، اگر چه از قرن ها پیش، منطقه ای آباد و مسکون بوده، اما درباره این بندر، خاندان های حکومتی آن و شرایط سیاسی و اقتصادی آن، اطلاعات زیادی در دست نیست. تاریخ جدید بوشهر، با پادشاهی نادرشاه افشار شروع میشود. نادر و سیاست دریایی او در مبارزه با عثمانی ها و گسترش قلمروی دریایی او در خلیج فارس، سبب شد تا شهر بندری بوشهر مورد توجه خاصی قرار گیرد. نادرشاه با گماردن یک تاجر انگلیسی به نام «جان التن»، بوشهر را که نام آن به «بندر نادریه» تغییر داده شده بود، به صورت یک مرکز کشتی سازی و پادگان نظامی در آورد.
۶.
پیوند خوزستان و خلیج فارس، موضوعی به گستردگی حیات تمدنی آن دارد. واقع شدن این استان در مجاورت خلیج فارس، همواره زمین های از روابط خاصِ سیاسی، اقتصادی و حتی فرهنگی را برای آن به ارمغان آورده است. بنابراین بیراه نرفته ایم اگر بر محور خلیج فارس، تاریخ، تمدن و فرهنگ استان خوزستان نیز مورد توجه قرار گرفته و نمودی از پیوند موضوعی این دو نگین درخشان تاریخ و تمدن ایران به نمایش گذاشته شود. آب فراوان رودهای کارون، کرخه، جراحی و اروند که از پر آبترین رودهای ایران هستند و ساختار جلگه ای استان خوزستان، قابلیت کشاورزی فراوانی در آن ایجاد کرده است. در کنار آن، برخورداری از موقعیتهای مختلف صنعتی، به این منطقه شرایط ویژه ای داده است. امروزه استان خوزستان، تعدادی از تیر ه های گوناگون انسانی را در بر میگیرد. بیشتر مردم این استان، مذهب شیعه دارند، ولی از دیرباز، آیینهای دیگر هم در این استان پیروانی دارند. بومیان خوزستان بیشتر عرب نژاد هستند. دیگر نژادهای بومی این استان، بختیاری، شوشتری و دزفولی هستند. پیروان آیین های کهن زرتشتی و نیز کلدانی هم در این استان و به ویژه شهر اهواز، زندگی میکنند. در شهر اهواز، گروهی از صابئین، که به آنها صُبّی گفته میشود، در کرانه رود کارون ساکن و بیشتر به کارهای نیمه صنعتی و زرگری مشغول هستند. در این مقاله ضمن معرفی مختصر این قوم، برخی از آیینهای آنها مورد بررسی قرار میگیرد.