مقالات
حوزه های تخصصی:
استفاده از عنصر کنگره به صورت تزیینی، در هنر بعد از اسلام مراکش، به اندازه ای وسیع است که همراه با جایگاهی شبیه کاربرد عملی آن ( قرارگیری در ردیف بالایی یک ریتم از تزیینات)، در همه تزیینات کشور مراکش مشاهده می شود. هرچند کنگره در معماری نقاط دیگر جهان نیز به صورت عملکردی و گاه، تزیینی مشاهده می شود اما فراوانی و فراگیر بودن کاربرد کنگره در تزیینات و هنر بعد از اسلام مراکش موضوعی است که اهمیت خاص این نقش را در هنر مراکش نشان می دهد. این مقاله با استناد به بازدیدهای میدانی و مطالعه هنر بعد از اسلام در کشور مراکش، در پی آن است که اثبات کند اولاً کنگره یکی از مؤلفه های تزیینی و پرکاربرد در کشور مراکش است و ثانیاً با بررسی های میدانی و کتابخانه ای در زمینه تاریخ، معماری و شهرسازی اسلام، به فضای حاکم برجامعه مراکش در بعد از اسلام دست یابد و به اثبات برساند که شکوفایی تمدن مراکش و برتری آن بر آندلس به دلیل دستیابی به توانایی دفاع از خود و تامین امنیت شهرها بوده است. به بیانی دیگر توانایی نظامی و دفاعی، یکی از دستاوردهای مهم و مورد توجه جامعه مراکش است که باعث جلب توجه هنرمندان مراکش به عنصر کنگره شده و این امر به صورت کاربرد کنگره در تزیینات تبلور یافته است
«سرزندگی فضاهای جمعی، مدیون کارکرد تجاری»* نمونه موردی شهرهای مراکش و مکناس
حوزه های تخصصی:
فضای جمعی جایی برای تفریح و گذران اوقات فراغت، قابل دسترس برای همه مردم در همه ساعات شبانه روز و محل برقراری تعاملات اجتماعی است و فضای شهری سرزنده فضایی است که تعداد قابل توجهی از افراد در بیشتر ساعات شبانه روز در آن حضور دارند؛ یعنی فضا باید به گونه ای باشد که مردم از روی اختیار به آنجا آمده، در آن فضا بمانند، اوقات فراغت خود را در آن جا سپری کرده و با دیگران تعاملات اجتماعی برقرار کنند. فضای جمعی در شهرهای مغربی، متفاوت از فضاهای جمعی اروپایی، شباهت هایی به بازارهای خیابانی شهرهای ایرانی دارد. با انجام مطالعات میدانی در مورد فضاهای جمعی شهرهای مغرب، پرسش هایی مطرح می شود: رونق فضاهای جمعی مغرب وابسته به چیست؟ اهمیت فضای جمعی وابسته به عوامل کالبدی -زیبایی ظاهری، سهولت دسترسی و میزان گشودگی عرصه- است و یا فعالیت هایی که در آن انجام می شود؟ آیا حذف کارکرد تجاری از فضاهای جمعی مغربی، منجر به مرگ آن فضاها می شود؟ پژوهش پیش رو -محصول مشاهده و تحلیل بر اساس مشاهدات میدانی- به این امر خواهد پرداخت که واحدهای تجاری نقش عمده ای در تعریف فضاهای جمعی شهر و سرزندگی آنها دارد؛ به نظر می رسد شکل زندگی اجتماعی مغربی ها تأثیر عمده ای در تعریف فضاهای شهری و از جمله فضای جمعی دارد. علیرغم حضور تعداد زیادی گردشگر –به ویژه اروپایی ها- در کشور مغرب، بومیان به حفظ ارزش های گذشته خود پایبند بوده و فضاهای جمعی آنها همچنان ساختار سنتی خود را حفظ کرده است. آنچه از مشاهده چند نمونه فضای جمعی حاصل شد این است که رونق، موفقیت و سرزندگی فضاهای جمعی در کشور مغرب عمدتاً وابسته به فعالیت (تجاری) بوده و نه کالبد. اختلاط کاربری ها در فضای شهری امکان حضور فعالیت های گسترده و همزمان را فراهم آورده و افراد بیشتری به آن فضاها جذب می شوند. حضور جمعیت فعال در یک فضا از یکسو به تقویت حس امنیت منجر شده، از سوی دیگر در طول زمان آن را به مکانی دارای اصالت و هویت بدل کرده و مردم به آن حس تعلق بیشتری خواهند داشت. این امر در نهایت به سرزندگی فضای جمعی و رونق هر چه بیشتر آن می انجامد. توجه به نحوه شکل گیری و فعالیت فضاهای جمعی در بافت تاریخی شهرهای مغرب حائز اهمیت بوده؛ چرا که الگویی برای باززنده سازی نمونه های موجود و نیز طراحی و ساخت نمونه های معاصر شهرهای آن بوم و حتی بافت های تاریخی مشابه همچون ایران است. شناخت و بهره گیری از الگوهای بومی موجود در بازتولید عرصه های جمعی سرزنده و حفظ هویت شهرها، ضرورت پرداختن به پژوهش حاضر را توجیه می کند.
حضور درخت در مراکش
حوزه های تخصصی:
با نگاه به ریشه کلمه "بومی"، برای درک جلوه بومی یک عنصر در فرهنگ یک سرزمین باید جلوه های مختلف عینی و ذهنی آن را در محصولات فرهنگی برخاسته از آن جستجو کرد. نمودهای عینی بیشتر از فضاهای کالبدی مانند شهرها، معماری و سایر محصولات مبتنی بر عینیت یافتن یک اندیشه قابل استخراج است و جلوه های ذهنی بیشتر از بروز ذهنیت اهالی یک سرزمین در هنرها و دریافت های ذهنی تر آنها حاصل می شود. در این مقاله برای درک جلوه بومی درخت در شهرهای مراکش به نحوه حضور درخت در مدینه های مراکش -به عنوان هسته اولیه شکل گیری شهر -و نحوه حضور آن در هنرهای مختلف مانند باغ سازی و هنرهای تزئینی رجوع شده است. بازدید نمونه های منتخب در مدینه شهرهای مراکش، استفاده حداقلی در به کارگیری درخت در مناطقی که حتی با مشکل تأمین آب نیز مواجه نیستند، نشان از نگاه بومی به این عنصر در شکل گیری شهرها به عنوان یکی از آثار تمدن بومی مراکش دارد. غیر از سبزینگی مربوط به منازل مسکونی در بافت، حضور درخت در سطح معابر و جداره های شهری غالباً صفر و بعضاً محدود به حضوری غیرکاربردی و منفعلانه بوده است. گرچه این موضوع در مدینه شهر مکناس به صورت دیگری اتفاق افتاده و درختان به عنوان یکی از مولفه های تعریف نقاط عطف محله نقش دارند، اما برخورد غالب در بهره گیری از درخت، استفاده حداقلی از آن است. با کنکاشی در هنرهای بومی مراکش نیز این اتفاق به گونه ای مشابه قابل شناسایی است؛ به طوری که حضور کم رنگ درخت و گیاه در نقاشی ها، هنر تزئینات و حتی هنر باغسازی که موضوع اصلی آن ایجاد محیط های سبز عمده است نشان از عدم وجود نگاه بومی به این عنصر است. بدین ترتیب می توان گفت جلوه بومی درخت در مراکش، «بی درختی» یا عدم جلوه گری درخت در فضاهای شهر است یا به عبارت دیگر درخت تبدیل به عنصر بومی در سرزمین مغرب نشده است.
باززنده سازی بافت تاریخی شهر فاس با اولویت حفظ منظر بومی آن
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی مدیریت فضای جمعی جماع الفنای مراکش بر مبنای مؤلفه های منظر شهری
حوزه های تخصصی:
زیبایی شناسی بومی حضور گیاه در معماری مراکش
حوزه های تخصصی: