یادداشت ها
حوزه های تخصصی:
مقالات
بررسی تطبیقی مفاهیم باغ ایرانی در دو سرزمین ایران و هند
حوزه های تخصصی:
باغ ایرانی را می توان یکی از بزرگترین دستاوردهای فرهنگ و تمدن ایرانی به شمار آورد که در طول سالیان متمادی نماینده نوع نگاه انسان ایرانی به جهان پیرامون بوده و بخشی از هستی شناسی او را شکل داده است." باغ ایرانی محصول اصیل تعامل ذهن و زندگی ایرانیان در محیط طبیعی آنان است" (منصوری، 1384). ادراک انسان ایرانی از باغ، ادراک او از طبیعت و حاوی سلیقه زیبایی شناسانه وی نسبت به عناصر این جهان و مفاهیم آنهاست. تعاملات فرهنگی و سیاسی حاکم بر جوامع بشری باعث شده است این محصول بی بدیل از قرن ها پیش مورد توجه حاکمان، هنرمندان و اهل ذوق در دیگر تمدن ها قرار گیرد. از این رو می توان سطوح مختلفی از تأثیرات این شیوه از باغسازی را در هنر باغسازی و منظره پردازی اقوام و تمدن های مختلف جهان شاهد بود. "با مناقشات فرزندان تیمور، حکومت تیموریان در ایران دچار زوال شد، اما نوادگان تیمور و فرزندانش1، دولتى جدید در هندوستان تشکیل دادند که اروپاییان آن را مغول کبیر نامیدند" (انصاری، 1389). تیمور و جانشینان او علاقه زیادی به باغ ایرانی داشتند و وجود باغ های سمرقند گواهی بر این مدعاست. لذا پس از تسلط گورکانیان بر شبه قاره هند، باغ ایرانی به عنوان محصولی کامل همراه با حاکمان جدید وارد سرزمین هندوستان شد. حال با پذیرش این امر که باغ، پدیده ای آمیخته از طبیعت و فرهنگ است، این مسئله مطرح می شود که وجود تفاوت های اساسی میان میزبان جدید و پیشین در مؤلفه هایی همچون جهان بینی، فرهنگ، هنر و به خصوص اقلیم، باعث ایجاد تغییراتی در مفهوم باغ ایرانی شده و اصولاً میزبان جدید، ادراک متفاوتی نسبت به کل باغ ایرانی و اجزا و عناصر آن داشته است.سفر پژوهشی به هندوستان فرصتی را فراهم آورد تا پژوهشگران در مواجهه بی واسطه و برداشت های میدانی خود، وجوه مختلف باغ ایرانی ساخته شده در زمینه متفاوت هند را مورد بررسی قرار داده و دامنه تغییرات به وجودآمده در مفاهیم و شکل باغ را در مقایسه ای تطبیقی با نمونه های داخلی مورد ارزیابی قرار دهند. بر این اساس مصادیقی از باغ های ایرانی موجود در هند و عناصر سازنده آنها در یک رشته پژوهش های موازی و جداگانه مورد بررسی قرار گرفت تا در نتیجه آنها، تفکر و ادراک جدید از باغ مورد شناسایی قرار گیرد. نتایج به دست آمده میدانی از پژوهش های اولیه باعث شکل گیری یک فرضیه کلی شد که براساس آن نگرش کلی به باغ ایرانی در هند، آن را نه یک منظره پردازی طبیعت گرایانه، بلکه یک فضاسازی معمارانه تلقی می کند که زمینه نامنظم هند را نظم می بخشد و ساماندهی می کند. در ادامه و پس از تکمیل پژوهش ها که با استناد به منابع مکتوب همراه شده است، نتایج حاصله تحت یک نگاه واحد مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد تا ابعاد روشن تری از "تغییر مفاهیم باغ ایرانی در زمینه هندوستان" به دست آید.
سلطه ابنیه بر طبیعت در ساختار باغ مقبره های هند
حوزه های تخصصی:
یکی از شاخص ترین فضاهای منظرین است که نحوه ارتباط طبیعت و محیط مصنوع درآن می تواند تعریف کننده نظام فضایی و ساختاری منظر شود. بستر هند با توجه به ویژگی های خاص طبیعی- اقلیمی و کثرت کم نظیر آیینی- اعتقادی که در جامعه انسانی آن وجود دارد، تأثیرات قابل ملاحظه ای بر نظام و ساختار باغسازی ایرانی که در دوره اسلامی وارد این کشور شده، گذارده است. مطالعه و طبقه بندی بخشی از این تأثیرات که به بیان نحوه تعامل طبیعت و قسمت های مصنوع باغ مقبره های هندی با تأکید بر ابنیه آن می پردازد، هدف اصلی نگارش این مقاله بوده است. باغ ایرانی محلی است برای حضور غالب طبیعت و نمود این حضور در فضای باغ، ادراک حداکثری عناصر طبیعی منظر است. در صورتی که در باغسازی هندی، که مقتبس از سبک باغسازی ایرانی- اسلامی و متأثر از بستر هند است، هندسه حاکم بر ابنیه بر کل فضای باغ و محوطه طبیعی آن تسلط پیدا می کند و امتداد محوربندی و دید بصری ابنیه اصلی باغ را در تمام محوطه به خوبی می توان دریافت کرد؛ به بیان دیگر در باغ هندی به بنا و قسمت مصنوع بیش از طبیعت پرداخته شده است. افزایش قابل ملاحظه مساحت و حجم بنای مقبره نسبت به باغ پیرامونی در قیاس با نمونه های ایرانی، بالابردن ارتفاع بنا به صورت مصنوعی با ایجاد صفه مرتفع، تأکید بر المان های عمودی همچون قوس های بلند و مناره ها در معماری بنا و داشتن حصار کارشده و مزین به طاق نما از جمله دلایلی است که در اثبات فرضیه ارائه می شوند. باغسازی هندی برخلاف نمونه ایرانی آن، منتج از یک رویکرد انسان محور و ساخت گراست که سازندگان آن به دنبال نمایش مفهومی انسان ساخت از باغ در مقابل نگرش طبیعت گرایانه به آن هستند که چرایی این بحث و ریشه های آن در موضوع نوشتار حاضر نمی گنجد.
زیبایی شناسی باغ های ایرانی هند تأثیر ذوق هندی بر باغ های ایرانی شبه قاره هند در منطقه آگرا
حوزه های تخصصی:
باغ ایرانی در دوره گورکانیان که به دلایل و شرایط خاص سیاسی، تبادل فرهنگی ایران و هندوستان رو به فزونی نهاد، به همراه دیگر محصولات فرهنگی و هنری با سفر به کشور هندوستان دچار تحولاتی شد. این تغییرات را می توان در سه دسته مورد بررسی قرار داد : شرایط سیاسی و اجتماعی متفاوت، موقعیت جغرافیایی خاص و بستر فرهنگی و تمدنی هند. این پژوهش یکی از عوامل این تغییرات یعنی تأثیر «ذوق و سلیقه» مردمان هند بر باغسازی ایرانی را بررسی می کند. این نوشتار به روش تحلیلی- تفسیری و مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات میدانی به تشریح ذوق هندی تحت عنوان «تزئین گرایی» می پردازد و اینکه این امر چگونه در تطور باغ ایرانی در هند مؤثر افتاده است. بدین ترتیب ابتدا واژه ذوق هندی و تزئین گرا بودن آن بیان می شود، آنگاه به نمونه هایی از بروز ذوق هندی در باغ ایرانی اشاره می شود. این دگرگونی ها را می توان در چهار زمینه مشاهده کرد: نخست تقسیم بندی های ریزتر و تزئینی در پلان باغ؛ دوم آراستن طرح کاشت باغ با گیاهان تزئینی و متنوع؛ سوم جزئیات محوطه سازی و چهارم استفاده زینتی از عناصر طبیعی مانند آب و درخت. پژوهش انجام شده نشان دهنده این اثرگذاری بر صورت باغ در وجوه مختلف و عدم تغییر ساختاری و اساسی در اصول بنیادی آن است. ذوق هندی به عنوان عاملی فرهنگی در لایه های بیرونی ساختار باغ تزئیناتی را وارد و منظر باغ ایرانی را از منظری حماسی خارج می کند.
نقش سطوح سخت در منظره پردازی باغ مزارهای ایرانی هند
حوزه های تخصصی:
به سطوحی که از عناصر سخت طبیعی و مصنوع چون سنگ، آجر و خاک غیر زراعی ایجاد شده است، «منظر سخت» گفته می شود. در الگوی باغ ایرانی سطوح سخت و نرم به شکلی مشخص از یکدیگر تفکیک شده و در عرصه های متمایز قابل رؤیت است. اگرچه باغ های ساخته شده در دوره سلاطین گورکانی هندوستان به لحاظ الگوی طراحی، عناصر و ارکان از شیوه ی باغسازی ایرانی تبعیت کرده اند و می توان آنها را گونه ای از باغ های ایرانی نام نهاد، اما دارای تفاوت هایی با نمونه های اصلی هستند که برخی از این تفاوت ها را می توان با حضور در فضای باغ درک کرد. تفاوت منظر سخت یکی از این اتفاقات است. در باغ های هندی با الگوی ایرانی، سطوح سخت و کف سازی در مقایسه با نمونه ایرانی آن از گستردگی بیشتری برخوردار بوده و منظره پردازی باغ را به نحو بارز و قابل ادراک تحت تأثیر خود قرار داده است. این پژوهش در تلاش است با بررسی عناصر و ویژگی های طراحی محیط باغ و بررسی نمونه های هندی تفاوت کیفیت منظر سخت را به چالش بکشد. بر این اساس مشخص می شود گستردگی سطوح سخت و نظم هندسی آنها براساس خطوط راست و زوایای متعامد با نبود پوشش گیاهی متراکم، باعث شده باغ هندی منتظم تر از باغ ایرانی ادراک شود و منظر سخت آن جلوه ای مضاعف پیدا کند. در جهت اثبات این امر عناصر منظر سخت و کیفیت های حاصل از شیوه بکار گیری آنها در طراحی باغ هندی مورد مطالعه می گیرند تا تأثیر بصری و ادراکی تغییر تناسب میان منظر سخت و نرم باغ در نظر بیننده مشخص شود.
مقایسه مفهوم نظرگاه در باغ های ایران و هند
حوزه های تخصصی:
نظرگاه به عنوان یکی از مهمترین عناصر باغ ایرانی؛ آن بخش از باغ است که می توان در نقطه ای بالاتر از سطح باغ، بر آن نظر انداخت. این عنصر در باغ های ایران و هند، بسیار متفاوت جلوه می کند. این عنصر در باغ ایرانی گزینش نقطه ای برای نگاه به منظر باغ است. در این مورد، نگاه ناظر تماماً معطوف به منظر باغ است و با عناصر زیباساز آن گره می خورد. در باغ هندی جهت دید نظرگاه چندان مطرح نیست و هدف دیدهای متفاوت در عرصه های مختلف باغ و نشان دادن نظام هندسی سامان یافته بر روی بستر آن است. این پژوهش می کوشد به منظور یافتن دلایل تفاوت های مذکور، مفهوم نظرگاه از دو بعد محتوا و کالبد را در نمونه های هندی، مورد مطالعه قرار دهد و نتیجه آن را با نمونه های ایرانی مقایسه کند. با توجه به این پژوهش، نظرگاه در باغ های هندی برخلاف نمونه ایرانی، نه به منظور ادراک منظر گزیده و طراحی شده خیابان اصلی باغ، بلکه برای تسلط همه جانبه بر سطوح مختلف آن طراحی شده است. در واقع درک متفاوتی که از منظره پردازی باغ هندی پدید می آید، مفهوم نظرگاه را دگرگون ساخته است. این امر حتی کالبد نظرگاه را تحت تأثیر قرار داده و شکلی متفاوت از باغ ایرانی پیدا کرده است.
مقایسه نمایش و حضور آب در باغ های ایران و هند
حوزه های تخصصی:
باغ ایرانی در تاریخ هنر باغسازی جهان با سبک و هویت خاص خود شناخته می شود؛ که در برابر هجوم های سیاسی پایدار مانده و تبدیل به سنت شده است. این در حالی است که باغسازی در هند به میزان زیادی از سنت باغسازی ایرانی متأثر شده، اما به علت تأثیرات پس زمینه های مغولی، بستر و اقلیم هند تفاوت هایی با نمونه ایرانی داشته و هویتی هندی یافته است. در این میان اهمیت بررسی جایگاه آب به عنوان مطبوع ترین خصوصیت مشترک باغ ایرانی، جهت شناخت شیوه باغسازی هندی انکارناپذیر است. این مقاله بر آن است اثبات کند مفهوم آب در باغ ایرانی با ورود به هند و تأثیرپذیری از عوامل متعدد، تغییر یافته است؛ به گونه ای که برخلاف باغ های ایرانی که عنصر آب به منظور فضاسازی و منظره پردازی بوده و نمادی از پاکی، پویایی و حرکت است (عنصر نمادین)، در باغ های هندی از آب بیشتر به عنوان عنصری برای تزئین فضا استفاده شده است (عنصر تزئینی). با بررسی های صورت گرفته مشخص می شود حضور آب در باغ های هندی، حضوری ظریف در جوی هایی با تزئینات بسیار زیاد است که موجب می شود بستر حضور آب حتی از خود آب هم مهم تر جلوه کند.
زیبایی شناسی الگوی باغ در نگارگری و باغسازی هند (با تأکید بر دوره گورکانی)
حوزه های تخصصی:
الگوی باغ، مفهوم ذهنی مشترک بین هنرمند «باغساز» و«نگارگر» است که در طول تاریخ تحت تأثیر جهان بینی سرزمینهای مختلف بر نمودهای عینی متنوعی دلالت دارد. باغساز و نگارگر ایرانی به واسطه جهانبینی مشترک ایرانی اسلامی موجود در سرزمین و به دنبال درک مشترک از الگوی باغ، بر نمودار عناصر مشترکی از مفهوم باغ اتفاق نظر دارند. باغسازی و نگارگری از زمره هنرهای تجسمی هستند که با حکومت گورکانیان بر هند از ایران به این سرزمین وارد شده اند. جهان بینی و درک مشترک بین نگارگر و باغساز ایرانی، باعث شده نگارنده به دنبال پاسخ این پرسش ها باشد که الگوی باغ در هند توسط نگارگر و باغساز چگونه در آثار نمودار شده است؟ و ازآنجا که باغسازی و نگارگری در هند الگوی ایرانی اسلامی دارند آیا این الگو همچنان در طول تاریخ باغسازی و نگارگری هندی دوام داشته است؟ این مقاله به کمک مشاهدات میدانی و مطالعات کتابخانه ای به مقایسه تطبیقی نمونه هایی از هنر باغسازی و نگارگری هندی با تأکید بر باغ مقبره و نگاره های سبک گورکانی میپردازد. الگوی باغ در باغسازی و به دنبال آن نگارگری هندی تحت تأثیر جهان بینی گورکانی و ویژگی های سرزمین هند از دلالت های معنایی الگوی اولیه خود فاصله گرفته و هویتی مستقل را در قالب زیبایی شناسی تسلط گرا به وجود آورده است. عظمت گرایی بنای داخل باغ، پوشش گیاهی پیرایش شده در فضای داخلی باغ و حضور آب به عنوان آرایه ای تزئینی ویژگی هایی است که نمودار عینی الگوی باغ در نگارگری و باغسازی هندی را تشکیل می دهد.
چهارباغی از جنس دیگر
حوزه های تخصصی:
الگوی مشترک هنر باغسازی لعل قلعه، پاسارگاد و هزارجریب
حوزه های تخصصی:
باغ مزار، نماد مقبره کلاسیک اسلامی هند
حوزه های تخصصی: