مقالات
حوزه های تخصصی:
نقد برخلاف آنچه رایج است به ویژه در ایران، به معنای عیب جویی، منکوب کردن و نمایش نکات منفی نیست. تاریخ هنر نوعی گزینش محسوب می شود. اکثر منابع ترجمه شده در زمینه تاریخ هنر که در دست ماست، به هنر غرب پرداخته و شرق و ایران را نیز از دیدگاه غربی ها معرفی کرده اند، البته با حجم بسیار کم نسبت به آنچه از غرب گفته شده است. درواقع این منابع فقط تاریخ هنر است بدون هیچ گونه نقد و تحلیل و حتی مقایسه هنرها باهم. از این رو ضروری است که تاریخ تحلیلی و نقد هنر ایران با روش شناسی و ارائه نمونه ها انجام شود تا ارزش های واقعی و حقیقی هنر و معماری ایران آشکار گردد. نقد باید بی طرفانه باشد، نقدهای سلیقه ای، احساسی و سیاسی لطمه به ساحت با ارزش هنر می زنند. البته نقدهای غیر منطقی همواره معترضانه نیست، گاه از بی اطلاعی و ناآگاهی سرچشمه می گیرد. نقد آرای سنت گرایان در زمینه هنر و معماری اسلامی از اهم اموری است که در سال های اخیر آغاز شده و کتب و مقالات ارزشمندی در این زمینه به چاپ رسیده است.نشست تخصصی «نقد آرای سنت گرایان در باب هنر و معماری اسلامی» در تاریخ 18 و 19 مهرماه 1403 در گالری نظرگاه - پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر- برگزار می شود. هدف از برگزاری این نشست ارائه نظرات نو در باب نقد این طیف از متفکرین و در پی آن پرهیز از یک سونگری و مقایسه آرای متفاوت با دیدگاه سنت گرایان غربی، شرقی و ایرانی است. مکتب سنت گرایی رویکردی در فلسفه معاصر است که نسبت به مدرنیته و فلسفه جدید غرب دیدگاه انتقادی دارد و معتقد به احیای دانش و خرد در معنای قدسی است. این مکتب در دوران جدید با رنه گنون فیلسوف فرانسوی آغاز شد، بورکهارت، شوان، لینگز، کوماراسوامی و... نیز بدان پیوستند، سردمدار این جریان در ایران سید حسین نصر است. باور سنت گرایان شرقی و غربی بر این است که یک حقیقت واحد مشترک و جاویدان در تمام ادیان الهی و غیر الهی، از اسلام، مسیحیت، یهودیت، بودیسم، هندوئیسم، شینتو و... وجود دارد که مبتنی بر سنت قدسی یا سنت ازلی و ابدی و جاری در تمام فرهنگ ها و تمدن هاست. « حکمت خالده- خرد جاویدان» این مکتب در ممالک جهان اسلام در پیوند با تصوف و فرقه های عرفانی-اسلامی وارد مباحث هنر و معماری اسلامی شده و از طرفی با عرفان شرق دور گره خورده است. رواج این نحله فکری پس از انقلاب اسلامی با شتابزدگی نسبت به ترجمه این آثار صورت گرفت، که عواقب وخیم آن تاکنون برجاست. در پی تلاش های اخیر برآن شدیم جلسات نقد آرای این متفکران را در زمینه هنر و معماری پیگیری نموده تا پژوهشگران جوان و اساتید در دانشکده های هنری نسبت به پژوهش و تدریس شیوه مند و به دور از احساسات با منطق و استدلال تلاش نمایند. از آنجا که دیر زمانی است این جریان تأثیرات انحرافی و غلط بر تدریس، تدوین مقالات، کتب و حال و هوای حاکم بر جامعه هنر و معماری کشور داشته است، لازم آمد پاره ای از پژوهش های سال های اخیر در این نشست معرفی شود تا در جلسات آتی تکمیل شده و در قالب کتاب مجموعه مقالات چاپ گردد.
بازخوانی محتوایی نقوش سفالینه های زمینه نخودی نیشابور سده سه و چهار هجری، با محوریت آیین مزدیسنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سفال یکی از تولیدات هنری است که با مطالعه آن می توان به شرایط اجتماعی، طرز معیشت، فرهنگ و مذهب جامعه موردنظر پی برد؛ چراکه پیوند نزدیکی با زندگی مردم دارد. با توجه به اکتشافات انجام شده، سفال های سده سه و چهار هجری قمری را می توان از خلاقانه ترین مصنوعات اوایل دوره اسلامی برشمرد. آثاری که نه در ادوار قبل شناخته شده بودند و نه در سده های بعد استمرار تولید داشتند. نمونه های سفالی بسیار متنوعی در نیشابور، کشف شده است که نظریات متفاوتی درباره نقوش آن ها مطرح شده است، اما هیچ کدام در حد تفصیل به ذکر مدارک و دلایل معتبر و کافی نپرداخته اند. سؤال پژوهش این است که نقوش سفالینه های زمینه نخودی نیشابور سده سه و چهار هجری از چه مضامینی الهام گرفته اند؟ آیا آن ها متأثر از فرهنگ و اندیشه های پیشااسلامی هستند؟ با مطالعه کتب تاریخی و مشاهده بخش وسیعی از نقوش سفال های نیشابور و بررسی آن ها، به تحلیل و تفسیر مفهومی نقوش سفالینه ها پرداخته شده است. این پژوهش دارای نظامی کیفی و راهبردی و براس اس هدف، از نوع تحقیق های بنیادی و از نظر روش تحقی ق، از نوع تحقیق های تاریخی است. روش پژوهش به شیوه استقرایی انجام شده است. این مقاله، با روش توص یفی - تحلیلی، مورد بحث و تحلیل قرار گرفته است. در این دوره، شاهد تجدید نگارش منابع آیین مزدیسنا هستیم. مشاهده نشانه های اجتماعی و آیینی کهن در سفالینه های زمینه نخودی شهر نیشابور، بستر مناسب را برای جست وجو در این زمینه فراهم کرده است. به نظر می رسد آیین مزد یسنا بیشترین تأثیر را بر نقوش سفالینه های مذبور داشته اند.
بررسی سیر تطور در نمای خانه های معاصر ایران با اقتباس از معماری غربی (نمونه موردی: خانه های دوره پهلوی ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از عواملی که در جامعه، سیر تطور را نشان می دهد، معماری است. در ایران نیز همانند سایر نقاط با تکیه بر تغییرات انجام شده در ابعاد مختلف جامعه، معماری سیر تغییراتی را به خود دیده است. این تغییرات در دوره معاصر با ورود مدرنیته به کشور و تأثیرپذیری از غرب در دوره پهلوی برجسته تر است. دگرگونی های معماری در بناهای مسکونی به ویژه در خانه های دوره پهلوی با اقتباس هایی از معماری غربی شکل گرفته است. یکی از ابعاد طراحی معماری، نمای بناها است که در دوره مذکور مؤلفه های بصری آن تغییرات قابل توجهی داشته است. در این پژوهش به بررسی سیر تطور در نمای خانه های معاصر ایران با تأثیرپذیری از معماری غربی، با تأکید بر خانه های مسکونی دوره پهلوی در ارومیه پرداخته خواهد شد و تأثیر معماری غربی بر تغییر ساختارها و جزئیات نماهای خانه ها موردبررسی قرار خواهد گرفت. دراین پژوهش از روش توصیفی-تحلیلی برای مرور ادبیات تحقیق و بررسی عناصر و الگوهای اقتباس شده در نماهای خانه های مسکونی ارومیه در دوره پهلوی استفاده شده است. جامعه آماری، 16 نما از خانه های مسکونی ارومیه است که به صورت هدفمند جهت تحلیل انتخاب شده است. نتایج حاصل از تحلیل ها نشان می دهد بین مؤلفه های بررسی شده فرم بنا، تزئینات و مصالح بیشترین الگوپذیری از معماری غربی را پارامترهای فرم بنا و تزئینات داشته است. از تغییرات مهم می توان به تغییر از نماهای متقارن به نامتقارن، تغییر محل مرکزیت ورودی بنا، اندازه و شکل پنجره ها و تغییر در مصالح، حضور ایوان ستون دار در دوره های اولیه و حذف آن در سال های بعد، تغییر در نوع سقف بناها، جانمایی بالکن در جداره نمای خیابانی در بناهای متأخر به عنوان نمادی از برون گرایی اشاره کرد.
کوچ اجباری در دولت اورارتو: مجازات یا سیاست؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اورارتوها یکی از اقوام باستانی هستند که نقش مهمی در پیشرفت تکنولوژی در هزاره اول قبل میلاد در شرق باستان داشته اند. در متون آشوری در قرن ۱۳ق.م نام اورارتو به شکل (U(ru)a†ri) ظاهر می شود و با وقفه، مجدد در میانه قرن 9 ق.م در متون مستند می گردد. براساس منابع اورارتویی، می توان دریافت که چرا با وجود تغییرات اساسی در ساختار جوامع در آغاز هزاره اول ق.م کوچ اجباری، تبعید و اسکان مجدد اتفاق افتاده و قومیت های ساکن همچنان به عنوان یک قدرت محدود باقی ماندند. مسئله اصلی این پژوهش مشخص کردن رویکرد کوچ اجباری توسط دولت اورارتو است. بر این اساس سؤالات بدین شرح ذیل مطرح شده است: دلایل و اهمیت کوچ اجباری توسط دولت اورارتو چیست؟ رویکرد و تبعات کوچ اجباری در زمان اورارتو چگونه قابل بیان است؟این پژوهش در چارچوب مطالعات تاریخی انجام گرفته است و هدف آن مشخص کردن تبعات کوچ اجباری در دولت اورارتو است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی براساس منابع مکتوب می باشد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که اورارتو ها پس از جنگ ها و لشکرکشی های طاقت فرسا، برخلاف آشوری ها، قصد داشتند بر مناطق پیرامونی تسلط پیدا کنند. آن ها با اعمال نفوذ بر ایالت ها و ایجاد روابط مطلوب سیاسی از طریق پیوندهای قومی، احترام به خدایان منطقه و انجام آیین ها، سعی کرده اند سیاست کوچ اجباری را متفاوت از دیگر اقوام قدرتمند منطقه به اجرا بگذارند.
نقش فضای جمعی مکان محور در توسعه منظر روستایی (مورد پژوهی: روستاهای شهرستان کوهدشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روستا به واسطه کنش های متقابل تاریخی، هویتی، معنایی نوع متفاوتی از حیات جمعی را تجربه می کند. این رابطه محلی و خویشاوندی، لزوم توجه به فضاهای جمعی در روستا را دو چندان می کند. ازآنجاکه فضای جمعی بستری ارزشمند برای تجربه مکان در روستاست بررسی این موضوع و تحلیل مصداق ها در برنامه توسعه اهمیت و ضرورت می یابد. هدف از این پژوهش بررسی نقش فضاهای جمعی مکان محور در طرح توسعه روستاهای شهرستان کوهدشت است و سؤال اصلی این است که جایگاه فضای جمعی مکان محور در برنامه توسعه روستایی چیست؟ این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی با ماهیت کیفی و بر پایه مطالعات کتابخانه ای و بخش قابل توجهی براساس مطالعات و مشاهدات میدانی به انجام رسیده است. طرح هادی، نسخه ایی کوچک از طرح جامع شهری است که با نادیده گرفتن مفهوم فضای جمعی و تقلیل آن در برنامه ریزی به ویژگی های کالبدی و کارکردی باعث شده تا بُعد مکان و معنا در این فضاها تضعیف شود. براساس یافته ها، فضای جمعی روستا بر مبنای معنا شکل می گیرد و بعد در مسیر عملکرد و کالبد پیش می رود؛ جریانی خلاف آنچه در شهر انتظار می رود. علاوه بر نادیده گرفتن شاخصه های منحصربه فرد روستا، حذف الگوهای بومی، نادیده گرفتن مشارکت مردمی از مشکلات دیگری است که انتظار می رود در طرح های آتی توسعه دیده شود. ضمن اینکه بازآفرینی فضاهای جمعی روستایی، ملزم به شناخت و در نظرگرفتن شاخصه های مکان محور است.
آشنایی با آرای سنت گرایان در باب هنر و معماری اسلامی با نقد نظرات «تیتوس بورکهارت»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اکثر سنت گرایان، متفکرینی با مشی اسلام صوفیانه و با تأکید بر رمز و راز هستند که به حقیقتی فراطبیعی مشترک و جهانی در بطن سنت های دینی باور دارند. این جریان با رنه گنون آغاز و با بورکهارت، شوان، کوماراسوامی، لینگز و... تداوم یافت و بر دین شناسی تطبیقی معاصر تأثیرگذار بود. این امر در جهان اسلام با نحله های عرفانی و از طرفی دیگر با آیین های شرق دور گره خورده است. این طیف از نظریه پردازان آرای خود را در قالب معماری و هنر اسلامی بیان کرده و با مباحث غیرمنطقی و احساسی چنان ایجاد شبهه و ابهام نموده اند که سالیانی است جامعه فرهنگی-هنری ایران را دچار سردرگمی و پریشانی کرده اند. نقد آرای بورکهارت در زمینه مبانی نظری هنر و جلوه های هنر و معماری اسلامی، پرده از تقدس گرایی و گریز از عقل گرایی برداشته و تلاشی برای معرفی و ارزیابی واقعی و منطقی در زمینه هنرهای جهان اسلام است. سنت گرایان با تأکید بر خرد جاویدان، معتقد به سنتی ثابت و مقدس و رمزآلود درتمامی ادیان بشری هستند و اسلام، مسیحیت، یهود و آیین های شرقی آسیا را دارای سنت مشترک می دانند. متأسفانه تعریف ایشان از سنت با تعریف سنت در اسلام و قران کریم خلط شده که انحراف فاحش از همین جا سرچشمه یافته و منجر به تعبیر و تفسیرهای غیرعلمی و خلاف واقع در زمینه های مختلف و به ویژه هنر و معماری اسلامی شده است.
تحلیل پیامدهای توسعه نامتوازن در مکان مندی روستاهای کوهدشت از منظر اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روستاها نقش بسزایی در فرایند توسعه محوری دارند و به طور قابل توجهی بر پیشبرد برنامه های توسعه تأثیر می گذارد. توسعه نامتوازن و غیرمکان مند اغلب منجر به اشکال مختلف استعمار در مناطق روستایی می شود. آسیب های اجتماعی یکی از پیامدهای توسعه نامتوازن هستند که بر مکانمندی روستا تأثیرگذار می باشند. به نظر می رسد برنامه های توسعه به عنوان نیروی محرکه تغییرات و تحولات اجتماعی در مناطق روستایی عمل می کنند. هدف مقاله از طریق تحلیل نمونه های موردی، یافتن تأثیر توسعه در مکان مندی روستاهاست و اینکه چگونه طرح های توسعه و تحولات اجتماعی می توانند منجر به تغییرات اساسی در توسعه مکان مند شوند. روش تحقیق در این پژوهش به شکل تحلیلی- تفسیری و برپایه ارزیابی نمونه های موردی است. اطلاعات پایه از طریق مشاهده میدانی روستاهای خسروآباد، سرخ دم لکی و ابوالوفا جمع آوری شده و در ادامه از اسناد کتابخانه ای و بالادست در جهت تکمیل اطلاعات استفاده شده است. در نهایت تحلیل داده ها و اطلاعات بر پایه روش قیاسی و از طریق تحلیل و تفسیر اطاعات صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد برنامه های توسعه می توانند با فراهم آوردن شرایط توسعه متوازن برای روستاها، مدیریت سیستمی، پیشرفت اقتصادی و اعتلای شاخص های اجتماعی، تأثیر بسزایی بر مکان مندی روستا و هویت بخشی بر آن داشته باشند.