یادداشت ها
حوزه های تخصصی:
به دلیل نقش محوری مفهوم شرق در موضوع مجله در هر شماره سخنی ویژه به بازخوانی نظریه های مربوط به آن می پردازد.
مقالات
باورهای هندی از توحید تا شرک
حوزه های تخصصی:
فرهنگ دینی سرزمین هند در دسترس مردم نبود و متون دینی فلسفی و عمیق در اختیار طبقه "خواص و روحانیون" بود؛ از این رو دین عوام با مجموعه ای از اشعار، افسانه ها و مناجات های عارفانه و گاه نامفهوم طی سالیان دراز به نام وید (بید) یعنی دانش هندی گردآوری شد. این مجموعه به عنوان قدیمی ترین کتاب مذهبی مدون عالم شناخته شده که مادر ادیان هندی است؛ اکثر پژوهشگران از آن به عنوان دین یاد نمی کنند و آن را فرهنگ و آیین زندگی می شمارند. دین، آیین و باورهای رایج در سرزمین هند با ماجراهایی افسانه وار، مبهم و شگفت انگیز در میان خواص حضور داشته است. آنچه از ظاهر آیین های هندویی برمی آید شرک، بت پرستی و خرافه گرایی است اما حقیقت آن چنین نیست. پیشینه آیین هندو و مکاتب و فرقه های منشعب از آن بیانگر یکتاپرستی و اعتقاد به وحدانیت خالق است. چنانکه آریاییان هندوایرانی همواره یکتاپرست بوده و جلوه های گوناگون طبیعت را در قالب خدایان ستایش می کردند؛ آنها هرگز بت پرست نبوده و در عین باورهای کثرت گرا، به توحید معتقد بودند. تلقی دین های سامی1 از توحید با هندوئیسم به عنوان دینی تکوینی متفاوت است. پژوهش های میدانی نگارنده در سرزمین هندوان و گفتگو با متفکران آن حاکی از آن است امروز آیین های رایج در هندوئیسم صورت تحریف یافته ای از باور توحیدی است که در منشأ خود چنانکه در اوپانیشادها آمده به یگانگی آفریدگار معتقد بوده است. اما مانند سایر ادیان توحیدی ابراهیمی که ضمن اعتقاد به یگانگی خالق، در سایر مشخصات و تفسیرهای خود از هستی تفاوت هایی با یکدیگر دارند، می توان هندوئیسم را نیز گونه ای باور اولیه به یگانگی خداوند و معتقد به توحید خالق دانست که به دلایل تاریخی دچار تحریف هایی شده که به شکل امروزی درآمده و با حقیقت باور توحیدی آن فاصله ای زیاد پیدا کرده است.
ساختار شکل در ابنیه آیینی اسلام
حوزه های تخصصی:
سرچشمه های ساختار شکل در ابنیه آیینی متنوع است که ریشه در فرهنگ، جغرافیا، اقلیم، معماری بومی و... دارد. با ثبات ساختار شکل این ابنیه در هر آیین، تکرار آن جزو لاینفکی از آن شده و به نمادی از آیین تبدیل می شود. به دیگر سخن شکل در ابنیه آیینی به عنوان امری مقدس قلمداد می شود. با چنین پشتوانه ای، ساختار شکل دیگر وابسته به جغرافیا، اقلیم، بوم و... نبوده و به صورت تحمیلی تداوم پیدا می کند. هریک از ادیان هندو، بودایی و مسیحی فارغ از جغرافیای قرارگیری دارای ساختار شکلی مشابه در بناهای مذهبی هستند. درحالی که ابنیه آیینی اسلامی دارای ساختار شکلی متنوعند. از این رو مفهوم تقدس شکل در معماری آیینی اسلام جایگاهی ندارد. هدف از این تحقیق، کشف ریشه های وجود تنوع ساختار شکل در ابنیه آیینی اسلام است. روش تحقیق، مطالعه موردی و استنتاج از ویژگی های نمونه های مساجد در جغرافیای مختلف اند؛ مسجد جامع اصفهان از فلات ایران، مسجد جامع شاه جهان از شبه قاره هند و مسجد جامع شیان از چین انتخاب شده اند. تنوع بومی و جغرافیایی اماکن ذکرشده امری بدیهی است؛ از این رو هدف این مقاله کشف ویژگی هایی در اثبات الگوگیری ساختار شکل مساجد از عوامل بومی و جغرافیایی است. با بررسی ساختار شکل در نمونه های مذکور در زمینه های ساماندهی فضا، فن آوری ساخت، تزئینات، رنگ و ساخت مایه مشخص شد که این ویژگی های شکلی برگرفته از بوم همان جغرافیاست. در نتیجه عامل بوم در هر جغرافیا تأثیر مستقیم بر ساختار شکلِ ابنیه آیینی اسلام داشته است.
الگوی رنگ در معابد و مساجد هند
حوزه های تخصصی:
رنگ، عنصر شاخص و کلیدی در فرهنگ و آیین هندویی است. مردم هند در زندگی روزمره از پوشش ظاهری تا لوازم و مبلمان خانگی، اثاثیه شهری، تزئینات مختلف در آرایش سر و صورت، دست و پا، رنگ آمیزی و استفاده از گل های رنگارنگ طبیعی و مجسمه ها و نقاشی های رنگین بر در و دیوار خانه ها، نماهای شهری، وسایل نقلیه (چون دوچرخه، موتور، ریگشا، تاکسی و اتوبوس)، فضاهای داخلی و خارجی ساختمان معابد و هم چنین معابد کوچک خصوصی حتی در شکاف درختان از رنگ استفاده می کنند. رنگ های سفید، قرمز، نارنجی، زرد، سبز، آبی و سیاه به صورت نمادین با زندگی آیینی – مذهبی آنان که به فرهنگ تبدیل شده عجین است. زندگی سنتی- مذهبی که رنگ در آن جایگاه ویژه ای دارد چنان در سرزمین پهناور هند و جمعیت عظیم آن ریشه گسترده که بر جامعه مدرن امروزی و اقشار تحصیل کرده و روشنفکران نیز تأثیر گذاشته است. بعضی از رنگ ها منسوب به خدایان است و برخی دیگر که در رنگ آمیزی معابد به کار رفته ابتدا ریشه در طبیعت داشته و به تدریج و بر اثر تکرار به نماد تبدیل شده و به عنوان رنگ های مقدس جاویدان شده اند. ریشه یابی این رنگ ها و تأثیرپذیری از اقلیم و آیین در معبد و مسجد نشان می دهد که در تفکر مذهبی- آیینی هندوان برخی از رنگ ها به خدایان نسبت داده شده که گاه این ها منشأ طبیعی دارند. آیین هندو با توجه به نمادگرایی ویژه خود، برای بسیاری از رنگ ها ارزش های نمادین قائل است که حضور این رنگ ها در معابد و بعضاً تأثیر آن در مساجد هند آشکار است. رنگ در مساجد و معابد اولیه بیشتر تابع رنگ طبیعی مصالح بومی و اقلیمی است؛ اما به تدریج معابد با رنگ های نمادین تزئین می شود. برخی از این رنگ ها از جمله سفید، سبز، آبی و گاه صورتی در مساجد نیز به چشم می خورند.
تأثیر زمینه بر آرایه های تزئینی در ابنیه مذهبی هند نمونه موردی : آرایه تزئینی به شکل گاو
حوزه های تخصصی:
زمینه خاص هر تمدن کهن، از جنبه های کالبدی تا فرهنگ و تاریخش، آن را از تمدن های دیگر متمایز می سازد. زمینه و مکان مخصوص به سرزمین هند، پایه این تمدن متفاوت است و آثار آن در ابنیه تاریخی اش دیده می شود. به طور قطع مهم ترین بناهایی که در هند باقی مانده مانند دیگر تمدن های بزرگ، بناهای مذهبی است. اقلیم غالب گرم و مرطوب کشور هند، به عنوان یک وجه از زمینه، امکانات نسبتاً فراوانی را در اختیار مردمان این سرزمین قرار داده است. زمینه طبیعی حاصلخیز و سرسبز هند، بخشش زیادی برای مردمانش داشته که یکی از مهم ترین عوامل در خیال پردازی زیاد و بازداشتن آنها از مبارزه و تلاش سرسختانه برای ادامه زندگی به شمار می رود. بستر طبیعی برای شکل گیری و رشد زمینه اجتماعی و فرهنگی مردم، متعادل بوده و وابستگی شدید نوع زندگی آنها به زمینه، حتی در این دوران نیز دیده می شود. حال پرسش اینجاست : زمینه و بستر چه تأثیری بر خلق نقوش و آرایه های تزئینی بناهای مقدس، به عنوان مهم ترین نمونه برای معرفی تمدن خاص این سرزمین، داشته است؟ آرایه های تزئینی و نقوشی که با توجه به مشاهدات میدانی در بناهای مقدس چند شهر مختلف هند مربوط به دوره های تاریخی مختلف دیده شد، در نگاه اول نمود خارجی آن معمولاً تکراری و مشابه به نظر می رسد. گاو از اشکالی است که در بناهای مذهبی به صورت نقاشی یا مجسمه و نقش برجسته بسیار دیده می شود و به همان نسبت در منظر زنده امروز شهرها نیز حضور دارد. با ریز شدن در این آرایه متوجه می شویم صرفاً جنبه تزئین ندارد و جلوه های گوناگون آن معنی خاص دارد که در هر نقطه از هند نیز با توجه به زمینه اجتماعی- فرهنگی و مذهبی، تفسیر و میزان تقدس آن متفاوت می شود. این مقاله با فرض تأثیر زمینه و بستر در به وجود آوردن آرایه های ترئینی در بناهای مذهبی هند و نقش اساسی عناصر طبیعی به صورت نمادی از قدرت بالاتر و تکرار آن ها به شکل اصلی، تلاش دارد تا از طریق مشاهدات میدانی و مطالعات کتابخانه ای به این نتیجه احتمالی برسد حیوانات، گیاهان و عناصر طبیعی زیادی در زمینه و بستر وجود دارد که عیناً در نقوش و تزئینات بناهای مقدس ادیان مختلف هند، البته با تعاریف مختلف، تکرار می شود. این تکرار در طول زمان تأییدی بر مقدس بودنشان است که به طور حتم برگرفته از زمینه و بستری است که شکل دهنده تمدن خاص این سرزمین است.
رمز بقای پوشش زنان هند
حوزه های تخصصی:
یکی از نمادهای منظر شهرهای هندوستان پوشش زنان این کشور است. شواهد امروز حاکی از آن است علی رغم گذشت دوره های تاریخی و سلطه انگلستان بر این کشور و نیز ورود مدرنیسم به آن نوع پوشش زنان غالباًً دستخوش تغییر نشده است. این مسئله سبب هویت بخشی به منظر شهرهای هندوستان و نیز حفاظت از منظر فرهنگی این کشور شده است. پوشاک و صنعت نساجی سابقه ای دیرینه در هند دارد. صنعت نساجی در هند بسیار درآمدزاست و اقدامات مدیریتی زیادی برای حفظ آن انجام شده است. علی رغم وجود فروشگاه هایی با برندهای جهانی، همچنان شاهد کاربرد پوشاک هندی هستیم و غالب زنان همچنان از این پوشش استفاده می کنند. در این راستا اقدامات مدیریتی، اقتصادی و فرهنگی کمک رسان بوده است؛ حمایت از صنعت داخلی، وضع قوانین گمرکی برای ورود کالاهای خارجی، تبلیغات، صادرات پوشاک به خارج از مرزهای کشور و خلاقیت در چاپ و دوخت لباس در کنار سیاست های دولتی هند به پیشرفت و تبدیل لباس هندی به عنوان گزینه ای منتخب از سوی زنان این کشور تأثیر بسزایی داشته است. این پژوهش براساس مشاهدات نگارنده از منظر شهرهای هند و نیز مطالعات کتابخانه ای تنظیم شده است.
مکان در رویکردهای اخیر سینمایی هند
حوزه های تخصصی:
منظر، مفهوم پیچیده ای است که همواره در هنر و نگاه سینمایی مرکز توجه و بروز جلوه های هنرمندانه بوده است. از سینمای کلاسیک تا سینمای مدرن، نقش مایه های معماری و شهری جذابیت های گوناگونی برای سینماکاران داشته است. سینمای کلاسیک هند بیشتر زندگی نگارانه بوده و فیلم ساز از شهر و مکان، با به تصویرکشیدن واقعیت عینی و قابل فهم، صرفاً شاهدی بر رویدادها و واقعیت شهری داشته و کوشش زیادی برای هنرنمایی در ارایه تصاویر شهری نداشته است. این سینما هنوز هم در جریان است. اما در روند مدرن شدن و تأثیرپذیری از تحولات جهانی، رویکردهای دیگری نیز در این سینما شکل گرفت. در دوره مدرن، سینمای هند تا جایی پیش می رود که نه تنها به شهر و مکان بی تفاوت نیست، بلکه مقیاس مکانی فیلم گسترده تر شده و تنوع می یابد و شهر جزو اصلی ساختار داستان می شود. در این رویکردها بخش عمده لوکیشن ها در فضای خارجی برداشت شده و خصوصیات مکانی فیلم از جمله جغرافیای آن اهمیت پیدا می کند به طوری که اگر حذف شود، فیلم ناقص و نامفهوم می شود. فیلم در این رویکردها با داشتن تعلق به مکان شهری خاص و نگاه مفهومی به عناصر پیرامونی واقعی یا رویایی تصویر سازی می شود. از این رو سینمای امروز هند به لحاظ تفسیر مکانی دارای رویکرد ثابتی نیست و به طور کلی در حال گذار از سینمای کلیشه ای به دوره مدرن است. این پژوهش تحقیقی بنیادی و روش آن کیفی_ تفسیری است. اطلاعات مورد نیاز در این نوشتار از طریق مشاهدات میدانی و همچنین مطالعه اسناد کتابخانه ای و فیلم های معتبر جمع آوری شده اند. با مسلم دانستن رابطه ماهوی بین سینما و شهر و ایجاد ارتباط دراماتیک با فضای شهری در سینما، نتایج بررسی نحوه مکان پردازی در سینمای هند می تواند راه گشای ایجاد زمینه های لازم برای درک منظر معاصر و تحول منظرین باشد.