مقالات
حوزه های تخصصی:
این پژوهش درصدد تدوین الگوی مفهومی «اضطراب» براساس منابع اسلامی به روش کیفی «تحلیل محتوا» است. بدین منظور، ابتدا تعریف «اضطراب» در روان شناسی بررسی و براساس آن تعداد 12 مفهوم مرتبط با اضطراب از منابع اسلامی استخراج شد. نتایج حاصل از بررسی روایی در این مرحله، به حذف یک مفهوم و باقی ماندن یازده مفهوم دیگر منجر گردید. سپس براساس داده ها، چهار مؤلفه و یازده عامل برای اضطراب در منابع اسلامی شناسایی گردیدند. مؤلفه ها و عوامل توسط هشت کارشناس عرصه دین اسلام و روان شناسی ارزیابی و با استفاده از شاخص «روایی محتوایی» (CVI) تحلیل شدند. همه مؤلفه ها و عوامل توسط کارشناسان تأیید گردیدند. تبیین روابط بین مؤلفه ها با استفاده از آیات و روایات نشان داد مؤلفه شناختی نقش ایجاد گری در اضطراب دارد و مؤلفه هیجانی موجب بروز مؤلفه بدنی و رفتاری می شود. همچنین یافته ها نشان دادند عوامل اضطراب با یکدیگر در ارتباط بوده، ضعف ایمان و دنیاگرایی از اساسی ترین عوامل اضطراب به حساب می آیند.
مبانی روش شناختی روان شناسی اسلامی با تأکید بر اندیشه های علامه مصباح یزدی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی و تبیین مبانی روش شناختی در روان شناسی اسلامی براساس منابع اسلامی و با تأکید بر اندیشه های علامه مصباح یزدی است. بدین منظور به منابع دست اول اسلامی (قرآن و روایات) و نیز آثار مکتوب علامه مراجعه شد و داده های مربوط به نحوه شناخت، روش های شناخت و ابزار شناخت جمع آوری گردیدند. داده ها به شیوه تحلیل محتوای کیفی متون، بررسی و با مباحث روان شناختی مقایسه گردیدند. یافته ها نشان داد: 1) روش بررسی همواره تابع ماهیت موضوع است و امری دلبخواهی نیست. 2) روش های کشف واقع متنوع هستند و روش «تجربی» تنها نسبت به یک دسته از واقعیت ها بسندگی دارد. 3) روش «تجربی» قابل اعتماد است و اطمینان عرفی را در پی دارد و در برخی شرایط یقین آور است. 4) روش «نقلی» برای شناخت واقعیت های فراحسی و فراعقلی کاربرد دارد و راهی برای کشف واقع است. 5) ابزار نهایی شناخت که بر همه روش ها سیطره دارد عقل است. 6) ارزش مداری در انتخاب روش ها و فنون حاکم است.
اثربخشی معنویت درمانی بر اضطراب و شدت درد بیماران دارای آسیب مغزی تروماتیک(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بروز بیماری های مزمن جسمی، همچون آسیب مغزی تروماتیک سبب آسیب های هیجانی و روان شناختی در بیماران می شود. بر همین اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی معنویت درمانی بر اضطراب و شدت درد بیماران دارای آسیب مغزی تروماتیک انجام گرفت. روش پژوهش حاضر «نیمه آزمایشی» با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر بیماران دارای آسیب تروماتیک مغزی مراجعه کننده به بیمارستان «آیت الله کاشانی» اصفهان در سه ماهه پاییز 1398 بودند. در این پژوهش تعداد سی بیمار دارای آسیب تروماتیک مغزی با روش «نمونه گیری هدفمند» انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 15 بیمار). گروه آزمایش معنویت درمانی را طی یک ماه در هشت جلسه دریافت نمودند. پس از شروع مداخله سه بیمار در گروه آزمایش و دو بیمار در گروه گواه از پژوهش انصراف دادند. پرسشنامه های استفاده شده در این پژوهش شامل پرسشنامه «اضطراب» (بک و همکاران، 1988) و «ادراک درد» (ملزاک، 1997) بودند. داده های حاصل از پژوهش به شیوه «تحلیل واریانس» با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل گردیدند. نتایج نشان دادند معنویت درمانی بر اضطراب و شدت درد بیماران دارای آسیب مغزی تروماتیک دارای تأثیری معنادار است (p<0/001). بدین روی این روش توانست منجر به کاهش اضطراب و شدت درد بیماران دارای آسیب مغزی تروماتیک شود. براساس یافته های پژوهش حاضر می توان بیان کرد که معنویت درمانی می تواند به مثابه یک روش کارآمد برای کاهش اضطراب و شدت درد بیماران دارای آسیب مغزی تروماتیک مورد استفاده گیرد.
اثربخشی «درمان چندبعدی معنوی خداسو» بر انعطاف پذیری مقابله ای و نشانگان اختلالات روانی در کارکنان «هلال احمر» دارای نشانه های اختلال تنیدگی پس از سانحه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی «درمان چندبعدی معنوی خداسو» بر انعطاف پذیری مقابله ای و نشانگان اختلالات روانی در کارکنان «هلال احمر» دارای نشانه های اختلال تنیدگی پس از سانحه بود. روش این پژوهش از نوع «نیمه آزمایشی» با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر تمام کارکنان «هلال احمر» دارای نشانه های اختلال تنیدگی پس از سانحه در سال 1398 در شهر تهران بودند و از بین آنها با استفاده از «نمونه گیری هدفمند» 30 تن انتخاب شدند و به تصادف در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه شامل 15 تن) جایگزین شدند. سپس پرسشنامه های «انعطاف پذیری مقابله ای» بونانو، نول و هورنسیک (2011) و «فهرست وارسی علائم تجدیدنظرشده 90 سؤالی» (SCL-90) دروگاتیس (1994) توسط هر دو گروه تکمیل شد. پس از آن «درمان چندبعدی معنوی خداسو» بر روی گروه آزمایش اجرا شد، پس آزمون اجرا گردید و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 و روش «تحلیل کوواریانس» تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان دادند: «درمان چندبعدی معنوی خداسو» موجب افزایش انعطاف پذیری مقابله ای و کاهش نشانگان اختلالات روانی و زیرمقیاس های آنها می شود (001/0P=). بنابراین می توان گفت: «درمان چندبعدی معنوی خداسو» با تنظیم عمل انسان در ابعاد گوناگون و تعادل بخشی به آن، موجب افزایش انعطاف پذیری مقابله ای و کاهش اختلالات روانی می شود و در نتیجه افراد بر مشکلات زندگی که از دید فاعلی خارج از مهار است، غلبه می کنند.
اثربخشی آموزش اخلاق زناشویی اسلامی بر ارتقای رضایت زناشویی (پژوهش تک آزمودنی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش اخلاق زناشویی اسلامی بر رضایت زناشویی زوج هاست. این پژوهش از نوع «تک آزمودنی» با طرح خط پایه چندگانه و پیگیری یک ماهه است. جامعه آماری تمام افراد متأهلی بودند که در بازه زمانی اردیبهشت 1399 تا مرداد 1399 پس از مشاهده اطلاعیه ها، به مرکز مشاوره حوزه علمیه قم مراجعه کردند. روش نمونه گیری «هدفمند» بود. در مجموع از دوازده زوجی که مراجعه کردند، سه زوج که براساس پرسشنامه «رضایت زناشویی»، فهرستکار اختلالات روانی و مصاحبه بالینی، ملاک های ورود به طرح را داشتند، انتخاب شدند. شرکت کنندگان در موقعیت های خط پایه و هفت جلسه کارآزمایی و یک ماه بعد از کارآزمایی، به پرسشنامه «رضایت زناشویی» پاسخ دادند. تحلیل داده ها به روش تحلیل نمودار، تحلیل دیداری درون موقعیتی و بین موقعیتی، کاهش میانگین خط پایه (MBLR3)، درصد داده های غیرهمپوش (PND)، درصد تمام داده های غیرهمپوش (PAND) و تفاوت نرخ بهبود (IRD) انجام شد. نتایج بیانگر این بود که آموزش اخلاق زناشویی اسلامی به صورت معناداری در پایان دوره و پیگیری، رضایت زناشویی را در شرکت کنندگان افزایش داد. بر این اساس، می توان گفت: آموزش اخلاق زناشویی اسلامی در افزایش رضایت زناشویی همسران مؤثر است.
مؤلفه های بازدارند گی از خیانت زناشویی براساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف استخراج مؤلفه های بازدارند گی از خیانت زناشویی براساس منابع اسلامی (قرآن و حدیث) انجام شده است. در این پژوهش، به منظور تحلیل مؤلفه های پیشگیری از خیانت زناشویی، از جملات توصیفی تبیینی منابع اسلامی و از روش «تحلیل محتوا» و «معناشناسی زبانی» استفاده شده است. برای تعیین مؤلفه های مفهومی نیز عملیات مقوله بندی و مفهوم سازی بر مضمون های اصلی متون انتخاب انجام گرفته است. در بررسی روایی محتوای مؤلفه های استخراج شده براساس نظرات پنج کارشناس، هر مؤلفه ای که دست کم مقدار CVR آن 99/0 به بالا بود و همچنین مؤلفه ای که شاخص CVI آن برابر با 79/0 و بالاتر از آن بود، تأیید شد. یافته های پژوهش نشان داد مؤلفه های بازدارنده گی از خیانت زناشویی براساس منابع اسلامی شامل چهار مؤلفه «مدیریت بینش»، «مدیریت ارضا»، «مدیریت حریم» و «مهارگری» است.
مقایسه اثربخشی معنویت درمانی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر انسجام خانوادگی و سازگاری زناشویی زنان دارای روابط خانوادگی آشفته(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی معنویت درمانی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر انسجام خانوادگی و سازگاری زناشویی زنان دارای روابط خانوادگی آشفته بود. روش پژوهش «نیمه آزمایشی» با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش تمام زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روان درمانی شهر تهران در نیمه دوم سال 1398 بودند که به روش «نمونه گیری در دسترس» به تعداد 45 تن انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفری «معنویت درمانی»، «شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی» و گواه جایگزین شدند. یک گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش «معنویت درمانی» و گروه دیگر 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش «ذهن آگاهی» دریافت کردند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه «انسجام خانوادگی» (سامانی، 1381) و مقیاس «سازگاری زن و شوهر» اسپنیر (1976) استفاده شد. تجزیه تحلیل داده ها با آزمون «تحلیل کوواریانس چندمتغیره» (MANCOVA) و آزمون «تعقیبی» بنفرونی با نرم افزار آماری SPSS22 صورت گرفت. یافته ها نشان داد: هر دو برنامه مداخله ای تأثیر معناداری بر بهبود انسجام خانوادگی و سازگاری زناشویی داشتند (01/0P<). نتایج آزمون «تعقیبی» بونفرونی نشان داد: معنویت درمانی تأثیر بیشتری بر بهبود سازگاری زناشویی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی تأثیر بیشتری بر بهبود انسجام خانوادگی داشت (01/0P<). می توان بیان داشت: هر دو درمان از قابلیت های عملی خوبی برای مداخلات بالینی بر بهبود انسجام خانوادگی و سازگاری زناشویی زنان دارای روابط خانوادگی آشفته برخوردارند.
ویژگی های روان سنجی پرسشنامه «بلوغ عقلی از منظر قرآن»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ساخت و بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه ای برای سنجش «بلوغ عقلی از منظر قرآن» بود. بدین منظور پس از مصاحبه با چند متخصص و بررسی آیات قرآن، یک پرسشنامه 68 سؤالی طراحی شد و بعد از تأیید روایی محتوایی توسط متخصصان، 241 دانشجو به صورت «نمونه در دسترس» انتخاب شدند و به سؤالات پاسخ دادند. روایی سازه پرسشنامه با استفاده از همبستگی خرده مقیاس ها با نمره کل و «تحلیل عاملی اکتشافی» بررسی شد و شش عامل «راستگویی و درستی»، «پیروی از منطق»، «اندیشه ورزی»، «پرهیز از گمان»، و «استقلال رأی» تأیید گردیدند. همچنین روایی پیش بین پرسشنامه نیز به تأیید رسید؛ زیرا همبستگی مثبت معناداری بین نمرات بلوغ عقلی از منظر قرآن و معدل دانشجویان وجود داشت (0.05p<). پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از روش «همسانی درونی» بررسی و تأیید شد. آلفای کرونباخ محاسبه شده برای کل پرسشنامه 913/0 و برای خرده مقیاس ها از 695/0 تا 873/0 بود. در مجموع می توان گفت: پرسشنامه «بلوغ عقلی از منظر قرآن» از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است.
نقد مبانی انسان شناختی نظریه عقلانی- هیجانی آلبرت الیس با نگرش به منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مبانی انسان شناختی نظریه عقلانی هیجانی آلبرت الیس و نقد آن با نگرش به منابع اسلامی انجام شده است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است که مطابق آن ابتدا با مرور منابع موجود، مبانی انسان شناختی نظریه الیس شناسایی و سپس از منظر روان شناختی، فلسفی و قرآنی نقد و بررسی گردید. یافته ها نشان می دهند از نظر الیس انسان موجودی مادی، فانی، شناختی و فردگراست که به صرف انسان بودن ارزشمند است و انحراف از تفکرات منطقی علت نابهنجاری است. هدف و غایت زندگی انسان کسب لذات بلندمدت مادی و این جهانی است، در حالی که از نظر اسلام، انسان موجودی دوساحتی و ابدی است که در بطن اجتماع زندگی می کند و با خود، خدا، دیگران و طبیعت ارتباط دارد. از نظر اسلام انسان فطرتی الهی دارد که انحراف از آن زمینه ساز نابهنجاری است. انسان به علت اتصال وجودی با خدا و برخورداری از برخی مواهب الهی (مثل عقل، قلب و فطرت) کرامت ذاتی دارد و با حرکت در مسیر هدف نهایی خلقت (یعنی عبودیت و نیل به قرب الی الله) به کرامت اکتسابی خواهد رسید.
الگویابی روابط ساختاری مهارت های ارتباطی با میانجیگری کیفیت زندگی اسلامی با تاب آوری روان شناختی در پرستاران زن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی الگو یابی روابط ساختاری مهارت های ارتباطی و کیفیت زندگی اسلامی با تاب آوری روان شناختی در پرستاران زن انجام شد. پژوهش «توصیفی» و از نوع همبستگی مبتنی بر روش الگو یابی معادلات ساختاری (به طور خاص معادلات رگرسیونی) بود. جامعه آماری پژوهش شامل پرستاران بیمارستان است که با توجه به تعداد متغیرهای مشاهده شده و تخصیص ضریب 25 برای هر متغیر آشکار در الگو 217 پرستار به روش «نمونه گیری هدفمند» به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های «مهارت ارتباطی» بارتون (1990)، پرسشنامه «کیفیت زندگی اسلامی» نژادمحمد نامقی و همکاران (1394) و پرسشنامه «تاب آوری» کونر و دیویدسون (2003) بوده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از الگو یابی معادلات رگرسیونی ساختاری و نرم افزار SPSS 18 و Amos 23 استفاده شد. یافته ها نشان داد: مهارت های ارتباطی و کیفیت زندگی اسلامی اثر مستقیمی بر تاب آوری روان شناختی دارند، و مهارت های ارتباطی با میانجیگری کیفیت زندگی اسلامی بر تاب آوری روان شناختی اثری غیرمستقیم دارند. همچنین الگوی پژوهش تأیید شد و 69 درصد از تاب آوری روان شناختی توسط مهارت های ارتباطی و کیفیت زندگی اسلامی قابل تبیین است. نتایج این پژوهش با توجه به نقش اثرگذار مهارت های ارتباطی و کیفیت زندگی اسلامی می تواند در محیط های اجتماعی و شغلی، تاب آوری روان شناختی را در شغل های دارای فشار روانی زیاد افزایش دهد.