محمد علی آبادی

محمد علی آبادی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۴ مورد.
۱.

نگرش پایدار از نتیجه بر رویه؛ تجربه طراحی فضاهای شهری بر اساس مشارکت اجتماعی در شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طراحی فضاهای شهری مشارکت اجتماعی پایداری اجتماعی تعامل اجتماعی فرایند کارگاه طراحی شارت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۰
بیان مسئله: به دنبال افزایش سریع جمعیت شهرها، مسائل اجتماعی بسیاری در شهرهای بزرگ پدید آمده که منجر به توجه به مفاهیم توسعه پایدار شده است. کلید موفقیت در احیای پایداری اجتماعی فضاهای شهری، حمایت از طرح هایی است که به لحاظ شرایط محلی، بسیج کننده مهارت و دانش محلی است. به علاوه فراوانی و تراکم نامتجانس شهرها، همبستگی، تعامل و توجه افراد نسبت به یکدیگر را کاهش داده است. امروزه تغییر نگاه از تجویزی به مشارکتی و از توجه به راه حل های معمارمحور (متمرکز) به شیوه های حل مسئله با تأکید بر ابتکارات جامعه است. لذا بایستی از نقش تجویزی معمار به معنای سازنده و هدایت کننده کل امور اجتماع به سوی نقشی به عنوان یکی از شرکای مهم اجتماعی گام برداشت.هدف پژوهش: این پژوهش بر آن است تا با استفاده از روش طراحی مشارکتی (شارت) به خلق فضایی شهری بپردازد و از این طریق امکان برقراری تعاملات اجتماعی را تسهیل کند و در راستای پایداری اجتماعی حرکت کند. روش پژوهش: این پژوهش دارای ماهیتی کاربردی است که به منظور آشنایی با ادبیات ناظر بر پژوهش از یک روش ترکیبی مبتنی بر راهبرد کیفی با تکیه بر تحقیقات میدانی براساس مدل «کارگاه طراحی یا شارت» شکل گرفته است.نتیجه گیری: این پژوهش با ارائه مدل فرایند «کارگاه طراحی شارت» از طریق طراحی یک فضای شهری واقع در محدوده خیابان مطهری شمالی شیراز پرداخته است. این فرایند طی یک پیش کارگاه، چهار کارگاه اصلی و یک جلسه میانی و غیررسمی انجام شده و به طراحی فضای مذکور منتهی شده است. نتایج پژوهش، ضرورت وجود پیش کارگاه برای نظم کارگاه های اصلی و ایجاد دستور کار لازم جهت جلوگیری از انحراف جلسه و دور شدن از اهداف اصلی کار را توصیه می کند. حضور طراحان حرفه ای در نقش رهبر در کارگاه با توانایی طراحی و ترسیم به عنوان مهم ترین ارکان اصلی تشکیل جلسات کارگاه، از دیگر دستاوردهای این پژوهش است. ارائه راه حل های تکمیلی جهت اصلاح و بهبود فرایندهای طراحی مشارکتی از نتایج نهایی این پژوهش است.
۳.

مطالعه تطبیقی آرایه های معماری فضای میانسرای خانه های اواخر دوره قاجار (1304- 1260ه.ش) و پهلوی اول شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آرایه های فضای میانسرا آرایه های خانه های اواخر قاجار شیراز آرایه های خانه های پهلوی اول شیراز انواع آرایه های معماری مطالعه تطبیقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰ تعداد دانلود : ۲۷
آرایه های معماری در جداره میانسرای خانه های شیراز با داشتن تنوع بسیار در نوع و کاربرد هر یک از عناصر آن، روح متفاوتی را به فضا داده است. در این فضا از انواع تکنیک های گچ بری، کاشی کاری، کارهای چوبی، سنگی و آجرکاری متناسب با نقش عملکردی هر جز استفاده شده است. در گذر از دوره قاجار و رسیدن به دوران پهلوی اول علاوه بر تغییر در نحوه ساخت بنا و معماری میانسرا، تحولاتی نیز در شکل و ساخت آرایه های معماری حادث شده است. پرسشی در اینجا مطرح می شود که شباهت ها و تفاوت های آرایه های معماری فضای میانسرای خانه های اواخر دوره قاجار و پهلوی اول شیراز در چیست؟ نحوه و نوع آرایه ها به چه صورت بوده است؟ در این مقاله با مقایسه آرایه های فضای میانسرای خانه های اواخر دوره قاجار و پهلوی اول شیراز سعی در پیدا کردن شباهت ها و تفاوت های هر جز از آرایه های معماری را دارد که به وسیله آن می توان به نحوه تغییرات در طول این زمان پی برد. با مطالعه و تحقیق در این باره و مقایسه جز به جز آرایه های معماری علاوه بر شناخت نقوش استفاده شده در هر دو دوره و دسته بندی آن، در مشخص شدن میزان شباهت ها و تغییرات به وجود آمده کمک می کند. این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی و تطبیقی تاریخی می باشد که به وسیله مطالعات کتابخانه ای، برداشت و بررسی میدانی و تجزیه و تحلیل از طریق مقایسه داده ها انجام شده است. برمبنای مطالعه و مقایسه انجام شده در این مقاله، نتیجه ای که حاصل می شود بدین صورت است که ارسی های دوره قاجار به پنجره هایی ساده با نحوه قرارگیری و ساخت متفاوت تبدیل شده است. ازاره سنگی خانه ها با تغییراتی در نقوش، ترکیب بندی، تکنیک اجرا و در مواردی مصالح جدید همراه بوده است. در گچ بری ها نقش و تکنیک همچنان یک روند را در پیش گرفته و میزان تفاوت های کمی در این دوران ایجاد شده است. در کاشی کاری تفاوت چشم گیری در میزان استفاده، تنوع نقش، رنگ و نحوه قرارگیری دارد. آجرکاری ها نسبت به کارگیری یکسانی دارند ولی در تکنیک اجرا تفاوت هایی ایجاد شده که به نسبت در نقوش نیز این تمایز مشخص است. با این حال در هر دو دوره خانه های باشکوهی ساخته شده است که دارای شخصیت و زیبایی منحصر به فردی هستند.
۴.

«هندسه» همان «قدر» است و «عاقله زنده و خَلّاقِ مهندسین» همان «لیله مبارکه قدر»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خلق قَدر و تقدیر هندسه و مهندسی و هندسه مندسازی قَدر یا هندسه مهندس حقیقت روح تنزیل یا فرود آمدن فرشته در قلب یا عاقله زنده و تحوّل پذیرنده انسان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵ تعداد دانلود : ۱۵۶
در بیان «اهمیت بسیار بالا و والای هندسه» بسیار شنیده ایم که بر بالای درب خانه آکادمیای علوم یونان نوشته بود: هرکه «هندسه» نمی داند، بر این درب خانه مگذرد و در آن گام ننهد. متأسفانه غالب برنامه ریزان، طراحان و مهندسان جوان و پرشور و بسیار فعال ما در غالب حوزه های هنری، معماری یا صنعتی، با حقیقت و جوهره معنایی کلیدواژه های اصلی مطرح در فرهنگ ازلی ابدی سلام و اسلامِ سلام محور بیگانه اند و به همین سبب، تقریباً هیچ شناختِ بایسته و شایسته و راه گشاینده ای درباره آن ندارند و همین باعث شده تا راهی برای ورود به گنج خانه این فرهنگ آسمانی غنی (یعنی دو منبع قدسی و گران قدرِ قرآن کریم و حدیث) و دستی برای بهره وری یا استفاده از دانش و حکمت عظیم و اصول و قوانین قابل به استخراج از آن نداشته باشند. یکی از این کلیدواژه های طلایی در فرهنگ سلامِ سلامت آفرین یا اسلام عزیز و شکست ناپذیرِ شکست ناپذیرسازنده هر نوع ساختمان وجودی و عملکردی، «قَدر» و دیگری «شب یا لیله عظیم الشأن و مُبارکه قَدر» است. این مقاله بر سر آن است که تا حدودی پرده از این رازِ دل ناگشوده برگرفته، راه ورود انسان را به قلب این گنج خانه غنی و دست نخورده، و خوشبختانه بسیار نزدیک و دست یافتنی باز نماید. می خواهیم مستند بر اصیل ترین و ناب ترین اسناد الهی نهاد، یعنی قرآن کریم، حدیث و کلام اسلامی، بگوییم که «هندسه» همان «قَدر» است، و «مُطلَقِ قَدر» یا به بیانی «قَدرُ الأقدار» و «هندسه جامعِ تمامی هندسه ها» و «جوهر الجواهر هستی بخشنده و اندازه دهنده به جمع در وحدت اندازه های اول یا بُنیادین» همان «اللّه عزّوجل» است، و «اندیشه، دل یا عاقله زنده، و دائم اندر توسعه و عالی ترشونده انسانِ مهندس یا اندازه گذارنده» همان «عَرشِ عالیه حضرتِ قدر الأقدار» و «گنج خانه جانِ آکنده یا مملو از جواهر حق نهاد، هم نهاد، هم جوهر و اندر وحدتِ هندسه ها و اصول و قوانین الهی و ارکان قدسی نهاد هندسه مهندس» و همان «لیله مبارکه قَدر»، و «مقام شب گونه یا گنجینه مانند، و عرشِ حضور و فاعلیتِ آن مُطلقِ هندسه مهندس» است.
۵.

بررسی و تحلیل چگونگی انتقال معنا و اولویت بندی انواع کاربری ها در فضای شهری با توجه به پارامترهای برنامه ریزی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انتقال معنا انواع کاربری ها پارامترهای برنامه ریزی شهری اولویت بندی فضای شهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۰ تعداد دانلود : ۱۲۹
ادراک فرآیندی است که در رابطه متقابل انسان و محیط و با استفاده از محرک های محیطی، مبتنی بر ایجاد نوعی تطابق میان حالات ذهنی انسان و نیروهای محیطی رخ می دهد. بنابراین هر پدیده از جمله یک بنای معماری و یا شهری زمانی که در محدوده ادراک انسان قرار می گیرد پیام خود را از طریق معنا، انتقال می دهد. هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل چگونگی انتقال معنا و یافتن اولویت بندی انواع کاربری ها، با توجه به تطابق با پارامترهای برنامه ریزی شهری در انتقال معنا است. این پژوهش از لحاظ هدف، یک پژوهش کاربردی و از نظر طرح پژوهش، توصیفی محسوب می شود که در زیر گروه پیمایشی از نوع روش دلفی انجام پذیرفت. در بخش نظری به منظور جمع آوری اطلاعات، از مطالعات اسنادی استفاده شده است. پس از تدوین چارچوب نظری پژوهش گردآوری داده ها با استفاده از تکنیک پرسشنامه به صورت میدانی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه استادان و دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه های شهر شیراز می باشد. برای نگرش سنجی جامعه، در مرحله اول، انواع کاربری های شهری در قالب پرسش نامه ای با میزان تطابق با پتانسیل های انتقال معنا و پارامترهای برنامه ریزی شهری مورد سنجش قرار گرفت. سپس اطلاعات حاصل از تعداد 203 پرسش نامه های برگشتی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که اولویت بندی انواع کاربری ها در فضای شهری با توجه به پارامترهای برنامه ریزی، به ترتیب متعلق به کاربری های فرهنگی، مذهبی و مسکونی با مقادیر 33/4، 03/4 و 91/3 است. سطح معناداری آزمون فرضیه، نشان داد که بین کاربری های گوناگون، در امکان برآورده سازی پتانسیل های انتقال معنا و پارامترهای برنامه ریزی شهری اختلاف معنادار وجود دارد. سپس بر اساس لزوم بازبینی طرح تفصیلی شهر شیراز و با توجه به مؤلفه های موثر بر سازوکار انتقال معنا، تعداد 12 سایت با کاربری پیشنهادی فرهنگی و سطح تأثیر شهری-فراشهری شناسایی شدند. پس از آن به انتخاب معیارهای ارزیابی مرتبط برای افزایش مشارکت شهروندان و فرهنگ شهروندی، اقدام گردید. در مرحله دوم پرسشنامه، سایت های پیشنهادی با در نظر گرفتن امتیازهای هر معیار، با استفاده از تکنیک اولویت بندی تاپسیس رتبه بندی شدند. نتیجه نهایی این رتبه بندی نشان داد که سایت های چهارراه ادبیات، کارخانه روغن نباتی و گلدشت به ترتیب با مقدار عددی 83/0، 75/0 و 72/0 در سه جایگاه نخست قرار گرفتند.
۶.

اولویت بندی عوامل معناساز در فرآیند ادراک محیط با استفاده از تکنیک تاپسیس جهت تدوین مدل علت و معلولی معنا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اولویت بندی عوامل معناساز مدل علت و معلولی معنا روانشناسی محیطی تکنیک تاپسیس آنتروپی شانون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۳ تعداد دانلود : ۲۶۸
برای ادراک محیط انسان نیازمند ایجاد نوعی تطابق میان حالات روانی خود و نیروهای محیطی ناشی از پدیده است، بنابراین فضای احاطه کننده مخاطب از طریق سازمان عناصر، بر احساس ما از محیط تأثیر می گذارد. ازاین رو یافتن عوامل معناساز در فرآیند ادراک به معماران برای طراحی کمک می کند. هدف پژوهش حاضر یافتن عوامل تأثیر گذار بر شکل گیری معنا، رتبه بندی این عوامل به منظور یافتن اولویت های برتر تأثیرگذار، یافتن نحوه ارتباط و تأثیر گذاری متقابل عوامل بر یکدیگر و چگونگی کارکرد بهینه آن ها می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف، یک پژوهش کاربردی و از نظر طرح پژوهش، توصیفی محسوب می شود. در بخش نظری به منظور یافتن عوامل معناساز، از منابع اینترنتی، مطالعات کتابخانه ای و اسنادی استفاده شده است. در این راستا 28 عامل تأثیرگذار بر معنا شناسایی شدند و پرسشنامه بر اساس الزامات تکنیک تاپسیس تنظیم شد. جامعه آماری پژوهش، شامل استادان و دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه های شهر شیراز می باشد. اطلاعات حاصل از تعداد 203 پرسش نامه های برگشتی، با استفاده از تکنیک تاپسیس و روش آنتروپی شانون، تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که عامل «هویت و شخصیت»(Ci=1.00، Di+=0.00، Di-=0.20)در زیرمعیارهای شخصیتی و «نوع رابطه انسان با محیط» (Ci=1.00، Di+=0.00، Di-=0.26) در زیرمعیارهای محیط رفتاری در رتبه ی اول تأثیرگذاری قرار دارند. در نهایت به تدوین مدلی جامع و ساختاری نظام مند از عوامل تأثیر گذار بر شکل گیری معنا با استفاده از نرم افزار ونسیم اقدام گردید. این مدل علت و معلولی با تشکیل یک ساختار به هم پیوسته از عوامل با توجه به اولویت آن ها، نشانگر نحوه ارتباط و تأثیر گذاری متقابل عوامل بر یکدیگر است.
۷.

مفهوم یابی کیفی واژه «نور» از متن قرآن کریم و معادل سازی آن در کالبد فضای عبادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرآن کریم تدبر نور کیفی فضای عبادی معنویت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۲ تعداد دانلود : ۱۵۷
تجلی متافیزیک نور بر فیزیک بنا، آن را اصلی ترین محور زیبایی شناسی معماری اسلامی در عرفان و معنا قرار داده است. نور در معماری سنتی و در فرهنگ اسلامی، نمادی از خداوند و وحدت الهی است؛ به همین خاطر، جایگاهی خاص در معماری فضاها به خصوص فضاهای مذهبی مانند مساجد دارد. امروزه در مساجد معاصر، کمتر به مقوله نور به عنوان یک عنصر هویت بخش توجه شده است. هدف از نگارش این مقاله، شناسایی خصوصیات کیفی نور (طبیعی) بر اساس متون قرآنی در راستای تحقق پذیری فضای معنوی است. قرآن به دلیل جامعیت خود، نقش محوری در رابطه با علم و دین دارد. لذا با ملحوظ نگه داشتن ظاهر و باطن قرآن و تدبر در آن، می توان به لایه های درونی مفاهیم قرآنی رسوخ کرد و در دانش امروزی از این مفاهیم بهره برد. واژه "نور"، یکی از واژه های مهم قرآن است و کاربردهای مختلف آن در آیات قرآنی، شبکه شعاعی گسترده ای را تشکیل می دهند. در راستای تحقق این امر، تحقیق حاضر، از دو بخش تشکیل یافته است؛ بخش اول، مفهوم یابی کیفی برای واژه نور از آیات قرآنی که به روش تحلیل محتوا با رویکرد استنباطی-اجتهادی صورت گرفته و نتیجه آن، استخراج مؤلفه های کیفی "اصل آیتی"، "اصل هدایت"، "اصل عدالت" و "اصل تعالی" است. بخش دوم، مربوط به معادل سازی این مفاهیم در کالبد فضای عبادی است که در این قسمت، از روش های پیمایشی (زمینه یابی) و هم بستگی استفاده شده و نتیجه این بخش از تحقیق این است که هر یک از این مفاهیم با نمودهای عینی، قابل حصول در کالبد مسجد هستند. بدیهی است که با حضور کیفی نور (طبیعی) در فضای عبادی، مفاهیم عینی و ذهنی در فضا به وجود آمده اند و باعث حس معنویت (سیر از ظاهر به باطن) توسط مخاطب شده و در نهایت، افزایش تعلق به مکان مقدس را منجر خواهد شد. نتایج پژوهش نشان می دهند که کاربر فضای عبادی، تجلی مفاهیم مذکور در فضای عبادی را به شرط رعایت الگوهای مشخص شده در تحقیق حاضر، آشکارا درک می نماید.
۹.

بررسی دما، رطوبت نسبی و سرعت جریان باد در ساختمان های سنتی مسکونی بوشهر در فصل گرما (نمونه موردی: عمارت گلشن و عمارت دهدشتی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آسایش حرارتی معماری سنتی عمارت گلشن عمارت دهدشتی اقلیم گرم و مرطوب بوشهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵ تعداد دانلود : ۱۳۹
در ساختمان های بومی از راهکارهای اقلیمی و غیر منفعل بسیاری برای ایجاد آسایش حرارتی در محیط داخلی استفاده شده است. معماری بومی شهر بوشهر نیز در پاسخ به شرایط نامطلوب آب و هوایی، موقعیت خاص فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی از ویژگی ها و عناصر خاصی برخوردار است. در بسیاری موارد بهره گیری از ویژگی های این معماری و الگو برداری از آن در ساختمان های مدرن می تواند در راستای ایجاد شرایط آسایش حرارتی مطلوب واقع شود. در پژوهش حاضر ابتدا ویژگی های اقلیمی خانه های بومی بوشهر معرفی شده و سپس دو عمارت گلشن و دهدشتی جهت اندازه گیری های تجربی و بررسی رفتار حرارتی انتخاب شد. سپس با استفاده حسگرها متغیرهای محیطی شامل دما، رطوبت نسبی و سرعت جریان باد در اتاق ها و حیاط مرکزی در بازه زمانی هفت روزه در ماه های مهر و آبان اندازه گیری شد. نتایج حاصل از مقایسه متغیرهای محیطی داخلی و خارجی نشان می دهد که شرایط حرارتی محیط داخلی ساختمان ها متعادل تر و مطلوب تر از اقلیم گرم و مرطوب خارجی است. آسایش حرارتی در این عمارت های تاریخی با استفاده از روش های سرمایش خورشیدی غیرفعال و تهویه طبیعی ایجاد شده که در ماه های گرم سال نیز همزمان با ایجاد رابطه سازگار با بستر ساختمان و شیوه زندگی ، محیطی مساعد را برای زندگی ساکنین فراهم می کنند.
۱۰.

سنجش میزان تأثیر پوشش گیاهی بر شرایط آسایش حرارتی بیرونی عابران پیاده (مورد پژوهی: مجتمع مسکونی گلدشت شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خرداقلیم شهری آسایش حرارتی پوشش گیاهی Envi-met

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷۵ تعداد دانلود : ۵۳۴
در نیم قرن اخیر، به ویژه در کلان شهرهای کشور با افزایش جمعیت شهرنشین شاهد ساخت بی رویه مجتمع های مسکونی هستیم؛ که این مسئله افزایش دمای هوای مناطق شهری نسبت به حومه شهر و مناطق روستایی را به همراه داشته است. این امر موجب کاهش پوشش گیاهی مناطق شهری شده است. ازآنجایی که درختان باعث افزایش کیفیت فضایی محیط های مسکونی می شوند و همچنین در ایجاد شرایط آسایش محیطی نقش بسزایی را ایفا می کنند، این پژوهش باهدف دستیابی به آسایش حرارتی و کاهش اثرات پدیده جزیره گرمایی در فضاهای باز مجتمع های مسکونی، به دنبال ارائه الگویی بهینه از نوع و درصد پوشش گیاهی می باشد. در این راستا راهبرد ترکیبی تحقیق بر مبنای تدابیر دوگانه استدلال منطقی و سنجش نرم افزاری (نسخه ENVI-met 4 Basic) به تحلیل و مقایسه شش الگو متفاوت پوشش گیاهی در پنج نقطه مختلف سایت مجتمع گلدشت شیراز پرداخته است. معیارهای موردسنجش عبارتند از: متغیرهای اصلی آسایش حرارتی بیرونی نظیر، دمای هوا، رطوبت نسبی و جریان هوا. نتایج تحقیق حاکی از آن است که نوع درخت برگ ریز با در نظر گرفتن شاخص تراکم و سطح برگ از یک سو، فرم تاج درختان و ارتفاع ساقه از سویی دیگر در آسایش حرارتی بیرونی به صورت چشمگیری مؤثر می باشند، علاوه بر این، طرح کاشت درختان با توجّه به زاویه قرارگیری معابر برای بهبود سایه اندازی و هدایت جریان هوا می بایست موردتوجّه طراحان قرار گیرد.
۱۱.

بررسی آسیب های اندام فوقانی در بازیکنان هندبال و والیبال باشگاهی ایران و ارتباط آن با برخی ویژگی های بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۹۰
زمینه و هدف: عمده فعالیت بازیکنان هندبال و والیبال با اندام فوقانی صورت می گیرد، از این رو احتمال وقوع آسیب در این اندام زیاد است. هدف از تحقیق حاضر، بررسی آسیب های اندام فوقانی در بازیکنان هندبال و والیبال باشگاهی ایران و ارتباط آن با برخی ویژگی های بدنی بود. روش تحقیق:  45 هندبالیست مرد (میانگین سنی 3/62±24/71 سال، قد 5/67±186/58 سانتی متر و وزن 9/81±86/66 کیلوگرم) و 35 والیبالیست مرد (میانگین سنی 4/57±25/71 سال، قد 5/92±193/59 سانتی متر و وزن 6/93±88/02 کیلوگرم)، به طور غیرتصادفی در این مطالعه شرکت کردند. برای مشخص کردن آسیب ها، پرسش نامه محقق ساخته با ضریب اعتبار 0/84 توسط آزمودنی ها تکمیل گردید. مجموعه ای از شاخص های تن سنجی به لحاظ کمی اندازه گیری و ارزیابی شدند. ارزیابی قد ایستاده و گستره دست ها با متر نواری، فاصله دو زائده آخرومی، طول بازو و طول ساعد با آنتروپومتر و زاویه حمل با زاویه سنج یونیورسال صورت گرفت. پس از تعیین طبیعی بودن توزیع داده ها از طریق آزمون کلموگروف-اسمیرنوف، از آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن برای تعیین رابطه بین متغیرها استفاده شد و سطح معنی داری 0/05>p منظور گردید. یافته ها: نتایج تحقیق نشان دادند که در این ورزشکاران، بین آسیب پارگی تاندون یا لیگامنت در اندام فوقانی و عرض شانه (0/007=p) همبستگی منفی و معنی داری وجود دارد. از طرف دیگر، بین آسیب شکستگی در اندام فوقانی و وزن (0/02=p)، قد (0/01=p)، گستره دست ها (0/01=p)، عرض شانه (0/01=p)، طول بازوی دست برتر (0/01=p)، طول بازوی دست غیربرتر (0/01=p) و طول ساعد دست غیربرتر (0/04=p) همبستگی مثبت و معنی داری مشاهده شد. نتیجه گیری: برخی از ویژگی های بدنی با میزان شیوع آسیب های اندام فوقانی در رشته های والیبال و هندبال رابطه داشته و می توانند به عنوان یک عامل خطر محسوب شوند. بر این اساس توجه به برنامه های آماده سازی اختصاصی ورزشکاران در الگوهای حرکتی، عضلات و مفاصل درگیر از کاربردی ترین راهبردهای پیشگیرانه است که می تواند به کاهش آسیب های ورزشی و افزایش دوره قهرمانی ورزشکاران نخبه کمک نماید.
۱۲.

مسکن مِلکی و دائمی یا مسکن موقّت و استیجاری در شهرهای دانش مدار(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: زندگی علمی عقل مندی دانش مداری و حقیقت پژوهی نفس انسانی شهرهای خوب و برتر در جهان مسکن دائمی و استیجاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۰ تعداد دانلود : ۵۲۵
از یک سو، «عقل مندی الهی و دانش مداری ذاتی نفس و روح قدسی بنی نوع انسان، و نیاز فطری و سیری ناپذیر ایشان در حقیقت پژوهی و پویندگی علمی و معرفتی» در نظر همه اندیشمندان، موضوعی است بدیهی و البته افتخارآمیز. حقیقتی که از دلِ توجه به آن، جز «نوعی زندگی دانش ورانه و پویان» نتیجه نمی شود. و این گونه از زندگی نیز تنها در بستر زیست پویان فکر و علم تحقق پذیر است. و از دیگر سو، می دانیم که شهرهای زنده در جهان، از نظر دانش محوری فرهنگ های جاری و اخلاق مداری روش های زیست و غنا و قدرت مندی محیط های آموزشی و پرورشیِ در اختیار، (حتی در نواحی و بخش های هر شهر) بسیار گوناگون می باشند. لذا «پویانی فکری» پیش اشاره، در مقام ضرورت حیاتِ سعادتمند انسانی، غیر از «ضرورت آزاد بودن آدمی در انتخاب محققانه و گزینش محور و البته مقطعی مسکن و شهر مناسب» را نتیجه نخواهد داد. هدف اصلی این مقاله، به چالش کشیدن «موضوع سکونت یا یک جانشینی بنی نوع انسان در زمین» در پهنه ادبیات قرآنی و اندیشه علوی است. و در مقام نتیجه گیری، این نکته بسیار بااهمیت را اعلان می دارد که آنچه را غالب صاحب نظران «عامل شکل گیری و اصل برپادارنده تمدن بشری و تغذیه کننده علم و فرهنگ اقوام و جوامع گذشته و حال» می دانند، براساس یافته های حاصل از این پژوهش، «ریشه تمامی زیاده طلبی ها و تجاوزها و جنگ ها و خون ریزی های جاری در جهان» است؛ و بلکه «ریشه بسیاری از عقب افتادگی های علمی و تکنولوژیکی جوامع اسلامی» نیز، همین «یک جانشینی اندیشمندان حقیقت طلب و جویای علوم و معارف هماره نو به نوشونده» می باشد. سخن حاضر حاصل پژوهش موضوعی و تدبر تخصصی نگارنده در آیات قرآن کریم و روایات مستند و در دست از پیشوایان معصومِ مکتب عقل مدار و دانش بنیان اسلام(ع) بوده؛ و روش مورد استفاده در تحقیق نیز همان روش معمول میان متنی در تفسیر عقلی کلامی آیات قرآن کریم و بیان تحلیلی و قرآن مدار روایات شریف است.
۱۳.

بازگشت «هویّت» به هنر و معماری اسلامی چگونه است؟

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هویت توحید نور علم هستی شیء عدم بدیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۷ تعداد دانلود : ۳۳۱
جهان ب ینی ما مُسلمانان را «توحیدی» می خوانند امّا متاسفانه بسیار کم از حقیقت معنایی و چیستی آن می دانیم . لفظی آسمانی است که مقام برترین و عظیم اش را درک نمی کنیم و توجّهی به اصیل بودن رابطه حقیقت مُحتوائی آن با حقیقت و مُحتوای خُداگونه جوهره وجودی مان نداریم و تنها لقلقه ای مُشتری پسند بر زبان های گُنگ و نارسایمان شده است. از «معماری اسلامی» بسیار دم می زنیم و تفاوت و یا یکی بودن آن را با «معماری توحیدی جاری در جُزء و کُلِّ هستی» نمی دانیم. هان، راستی مگر «معماری توحیدی» و «معماری توحیدی جهانی» هم داریم؟! پاسخ مُحقّقانه این مقال به پرسش جاری «آری» است و داریم و «معماری توحیدی جهانی» همان «معماری اسلامی» مطلوب و مورد علاقه ماست و آن «معماری اسلامی» و یا «معماری توحیدی جهانی» یعنی: «معماری وارد شدن در حریم یگانه و بلکه مُطلق وجود» و باید بدانیم که «مُطلق وجود» یعنی: «الله» (خداوندگار سلام). و راز و رمز و بلکه کلید طلائی گشایش درب ها و کیمیای نظر همیشه موفّق و مطلوب همه کیمیاگران همان «فانی گشتن (که: فانی دیدن) حقیقتِ وجود خود و همه چیز و همه کس در حاکمیّت مُطلقه و حتمی الاجرای آن همیشه باقی و همواره بر پای و برپا دارنده قامت جُزء و کُلِّ هستی» است. در این مقالِ بس کوتاه می خواهیم بگوییم که در «معماری توحیدی»، همان گونه که از یگانه دل عظیم و مُحیط (یا فراگیرنده) مفهوم توحید راستین برمی آید، همه چیزها (و از جمله آثار هنری و معماری و حتّی خود شهر) تجلّیاتی گوناگون از جمال و کمال او و وام گیرنده نُور یگانه او هستند و نسبت رابطه وجودی نفس ما، فکر ما، آفریدن ما و آثار بر پا شده و وجودیافته به وسیله ما، با او و اسم ها و صفات او، همه و همه تنها «رابطه فقر مُطلق با غنائی مُطلق» است؛ «رابطه مُطلق عدم با مُطلق وجود»، و «رابطه عَدَمِ بَدیل با وجود عین» (در حالی که «وجود عین» نیز یعنی: همان «هستی مُطلق»)؛ «رابطه آینه ای (به حقیقت فقیر، ولی حقیقتاً صاف و زُلالی) برای پدیدار نمودن صورتی زمان مند و مُتعیّن به حُدود از آن غنای مُطلق و مُطلقِ جمال او و کمال او». می خواهیم بگُوییم برای خُداگونه بودن و خُداگونه عمل نمودن در آفرینش آثار، در گُستره این هستیِ دانش بُنیان بایستی به حقیقت امر «دانشمند و دانش مدار» بود، باید «عالم» بود تا بتوان «عادل» بود، و باید «عادل» بود تا بتوان «خالق» بود و برای «خالق بودن» تنها و تنها باید «عَدمِ بَدیل» موضوع مورد آفرینش یعنی همان «نیاز» را «معلوم» داشت، و به عبارتی آن را در قالب «نیازی حقیقی و به عبارتی کاملاً دقیق و حساب شده» تعریف و تبیین نمود و برای «معلوم داشتن دقیق» هر جُزء نیاز از آن نیاز کُلّی، باید به همه جوانب گوناگون آن و عوامل مرتبط با آن و با هندسه آن حقیقتاً «عالِم» بود و یا اینکه قلب یا اندیشه ای به حقیقت آینه وار و البتّه صاف و زُلالی خود را مُقابل با خورشیدِ تابنده نُور «الله» (یگانه دانش زنده و پوینده و خداوندگاری مُطلقه همه دانش های وحدت بُنیان) بر پا داشت (و البتّه این هر دو بیان، یکی است، و آن بیان یگانه عبارت است از این که: باید تنها و تنها مُنعکس کننده نُور بود (و مُنعکس کننده نُور «او» و یا «هُو») بود، و تنها «او» یعنی «آن محبوب یگانه و معبود همگان» را خواست، و همه چیز را از «او» و با «او» و در «او» و تجلّائی از «او» دانست. به همین دلیل می توان: مفهوم «قرار دادن هر چیز در مکان بایسته و شایسته مربوطه» (یا همان «عدل») را با مفهوم «عقل» و «خلق» یا آفرینش یکی دانست و هر سه این مفاهیم را «سه تجلّی گونه گون از نُور واحد الله». البتّه باید یادمان باشد که: هرگز «عدم بدیل» یک شیء و یا اثر خاصّ معمارانه و یا «نیستی نقیض» آن نمی تواند با «هستی حقیقی» آن شیء و یا اثر در یک جا و به عنوان «یک حقیقت در اتّحاد» و «باهم بودنی در هم» دیده شود،. بلکه «باهم بودنی به همراه، و البتّه رُخ به رُخ»؛ «باهم بودنی مانند: باهم بودن آینه و رُخساره نگار» صورت درست و بایسته و شایسته پاسخ به مسئله است.
۱۴.

آفرینش کمال محور: «حرکت مندی یا پویندگی فرایندمدار» و «تجربه مداری در هنر، معماری و شهرسازی اسلامی»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: زندگی تجربه مداری پویندگی دانش مداری زمان و زمان مداری پوشندگی نقص با کمال و نادانی با دانشی زنده و پویان غفران الهی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری گروه های ویژه هنر و دین
  2. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی معماری کاربردی ایران و اسلام
  3. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی معماری کاربردی مطالعات شهرسازی
تعداد بازدید : ۱۲۸۵ تعداد دانلود : ۸۶۶
اگر هر تبدیل و تحول نظام مندی یا ایجاد هر نوع گوناگونی کمال محور در صورت یک شیء را یک «جزء حرکت» از مجموعه جزء حرکت های مطرح در نظام مرکب الجزاء و البته فرایندمدار حرکت تکاملی شیء در موجودیت زمینی آن بدانیم و بنامیم، با توجه به اصل بنیادین ثبات و جاودانگی جوهره عقلانی یک شیء و ثبات و پایدار اصول یا سنت های عقلی جاودانه و تبدیل ناپذیر و تحویل ناپذیر الهی در فرایند کمال محور آفرینش جهان، این تبدیل ها و دگرگون شدن های پیدرپی و ا لبته صوری (یا همان تجلیات گوناگون و صورت مند برآمده و وجودپذیرفته از حقیقتِ واحده آسمانی یا علمی یک شیء) هستند که (درمجموع) تحقق بایسته و شایسته حرکتِ متحدالاجزاء و در وحدت شیء را در نیل به هدف مقصود (یعنی نیل به همان کامل ترین صورتِ از پیش تعریف و تبیین شده برای شیء در همگونی با صفات دانش بنیان الهی) محقق می سازد. این تبدیل ها و دگرگون شدن های پی درپی (و البته نظام مند و فرایندمدارِ) در صورت، (اگرچه در پاسخ به گوناگونی های واقع شونده و متوالی در صورتِ نیازهای شیء یا اشیاء موجود در عالم به یکدیگر است، ولی) خود این فرصت طلایی را به دست هنرمندان و معماران هر عصر و زمان می دهد که در پرتو نور شکوفنده و روزافزون اندیشه انسانی، به همراه دست مایه هایی از جنس علم و تکنیک و تکنولوژی که از میدان تجربه های گذشته و حال خود به همراه برمی دارند، قدمی دیگر و فراتر در بستر پیمایش «راه زنده، فرایندمدار یا تکامل محور هر چیز با مقصد همگونی با مطلق کمال» (یعنی همان «صیرورت الی الله») بردارند. در این مقاله می خواهیم این حقیقت فراموش شده قرآن بیان را دوباره رونمایی کنیم که یکی از بزرگ ترین و خدایی ترین راه کارهایی که می توانیم مشکل اسلامی نبودن معماری کشورمان را بدان واسطه کارسازی نموده و درد بی هویتی معماری مان را در بستر پیمایش راهی البته تدریج مند، آرام آرام (ولی مطمئن و نتیجه بخش) درمان کنیم، پی گرفتن دوباره «راه طبیعی یا الهی شکوفندگی» یعنی «تجربه مداری تفکرمحور و دانش بنیان» است. هدف اصلی این مقاله ارائه بیان نسبتاً مشروحی از این معنای بسیار عظیم است که تجربه مداری تفکرمحور و دانش بنیان همان کارستانی است که پرورش دهنده رحمان در دل زنده و هوشمند رحم رشددهنده متصل و بهره گیرنده از رحمانیت و غفاریت دانش مدار خود (یعنی در دل زمین و عالم طبیعت) برای تحقق کامل شکوفندگی روح و عقل انسانی بر پا داشته است. در واقعِ امر، هندسه گوناگون شونده صورت ظاهری یا جسمانی آثار ما (در عین ثبات جوهره معنایی و سازمان تغییرناپذیر عقلانی شان)، «فرصت» و «مسیر» یا «مصیر»ی است که پرورش دهنده رحمان یعنی حضرت الله، آن یگانه جاریِ متجلی در آینه دانش های نوبه نو، برای پیمایش طریق شکوفایی و رشد مرحله به مرحله روح و اندیشه انسان تدارک دیده است، لذا عدم استفاده از فرصت زندگی و کار و تلاشی دانش بنیان و تجربه مدار در این جهان، مساوی با بیرون رفت طفل روح و اندیشه از رحم پرورش دهنده رحمان یا بریده شدن راه تغذیه تازه به تازه (یا بند ناف) آن، و به تبع، محروم شدنش از جریان مستمر فکر و علم بالنده شکوفنده رحمانی و درنتیجه، بازماندن از پیمایش فرایند طبیعی رشد و بلوغ است.
۱۵.

زندگی و پویندگی در آثار دانش مدار معماری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هویت زمان هستی زمان مندی هستی کلّی هستی جزئی پویایی و عدم نسبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰۳ تعداد دانلود : ۵۱۲
متاسفانه بیش از سه دهه متناوب است که در غم ازدست رفتن هویت اسلامی ایرانی معماری گذشتگان خود، به ظاهر به سوگ نشسته و مدام شِکوه از آن داریم که هویت ارزشمند و الهی هنر فاخر و معماری شکوه مندمان از میان رفته است. و در پی بازیافتن آن و کشف راه چگونه بازگردانیدن آن نیز، بسی عاجزانه کوشیده و به هر در و دروازه شناسا و ناشناسایی رفته، حلقه گدایی بر در کوفته و آن را با گریه و زاری طلب کرده ایم. حتی عزیزان وفادار به آن دوران باشکوه، بیکار ننشسته و بسیار کوشیده و می کوشند تا دوباره جنازه در گور رفته و پوسیده برخی از درگذشتگان آن نوع از هنر و معماری را از دل خاکِ بالذّات فناپذیر بیرون کشیده، بر تخت حاکمیت فکر و ذهن خود نشانده، یا در مقام نمونه و الگویی برترین، از آن ها کپی برداری کنند. متاسفانه نه تنها بر این فعل حرام و شنیع خود (نبش قبر مردگان) افتخار می کنند، دیگران را نیز به پیروی از عمل ناپسند و دل خراش خویش ترغیب و تشویق می کنند! سطور فوق نباید این گمان را به ذهن مخاطبان عزیز و گرانقدر بیاورد که فلانی مدافع معماری فاقد هویت امروز ایران است. بلکه در نظر است: بسیار از گم شدن چیستی حقیقی و حقیقت شخصیت خود و هنر و معماری گذشته پرافتخار خود دم می زنیم، ولی تاکنون، بنا بر این نقل گفته قرآنی مرحوم حاج محمد اسماعیل دولابی، حتی چندگام در پی یافتن و کشف «جای پای گم شدگی» خود نرفته و نگشته ایم. اینکه راستی ما از کجا و در کجا و برای چه گم شدیم؟! ایشان می گفت: هوشمندان عالم که به دنبال پیدا کردن « جای پای گم شدگی» رفتند، چون گم شده خود را یافتند و بر هندسه نقش آن جای پا نیک نظر کردند، جای پای «خود» را دیدند! آری، آن ها «خود» را (یا همان «خویشتن حقیقی خود» را) گم کرده بودند، و لذا گم شده بودند. آن ها «حقیقت نفس» خود را که «پرورش دهنده» و بلکه «حقیقت خداوندگار خالق و به کمال آورنده» خود «الله تبارک و تعالی» را گم کرده بودند و در نتیجه آن شد که هندسه نفسی و اندیشه الله محور خودشان و به تبع، هندسه دانش مدار هنر و آثارشان نیز از جایگاه اصل خود بیرون رفت و گم شد. راستی، نکند دلیل گم شدن ما نیز گم کردن حقیقت وجودی خودمان یعنی «گم شدن عقلانیّت و خِردمحوری» است؟ پاسخ به این سوال، هدف اصلی این مقاله است. اینکه: ما و هنرمان به گناه فاحش و نابخشودنیِ «فسق» دچار شده و خود و با دست نادانی و هوس مداری ظالمانه خود، رَحِمِ رشددهنده و شکوفاکننده هندسه آسمانی روح و جسم و آثار خود، یعنی رحمانیّت پرورش دهنده حضرت «رحمان» را دریده و با پای خود از آن بیرون رفته و به تبع، از تغذیه لحظه به لحظه اندیشه رحمانی و صورت آسمانی، از شکوفایی و شکوفندگی نوبه نو و فرآیندمدار کالبد مادّی، و در مجموع و از هرجهت، از همراهی و هم پایی با قافله رونده و پوینده رشد کمال محور و رسیدن به هدف مقصود بازمانده ایم! و هدف دیگر این مقاله: شرح زندگی جاودان «حقیقت بی زمان معماری اسلامی» و پویندگی دانش مدار آثار ظاهری و زمان مند آن است، شرح این معنا که: هنر اسلامی، در سازوکار موجودیت کلّی و حکمت بنیانِ خود، مبتنی بر بی زمانی اصول عقلانی حاکم و بر «هستی کلّی»، و در هندسه ساختمانی سلول های زنده و پوینده پیکره مادّی هریک از ریزبخش ها، با اصول و مبانی تکنولوژیکی دانش مدار و زمان مند «هستی جزئی» همراه است.
۱۶.

معماری بی زمان، وحدت جوهره عقلی و گوناگونی پوینده صورت ها در ادوار به هم پیوسته تاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: وحدت ذاتی هستی مرحله تاریخ هر شیء بر حق بودن هستی هر شیء یوم الله هستی هر شیء

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷۶ تعداد دانلود : ۱۰۸۴
گوناگون شدن پدیداری جوهره واحد عقلی و یا علمی در آثار (یا صورت های کالبدمند آن جوهره عقلی) در هر یک از ادوار به هم پیوسته تاریخ، موضوع کُلّی این مقاله است. در این نوشتار برآنیم تا از منظر تفکّر توحیدی اسلام و در بستری نزدیک به گویش فلسفی آن بگوییم که هر موجود شاخصی و از جمله هر اثر شاخص و منحصربه فرد از مجموعه آثار زیبا و پسندیده معماری تنها و تنها در دوره زمانی مشخص و مخصوص به خود از طول تاریخ، اثری بایسته و شایسته است، و کاری است کاملاً به جا، به موقع و قانون مدار؛ بنابراین نیک و پسندیده که با هندسه ای مشخص و متعیّن به حدود کمّی و کیفی خاص که در موقعیت زمانی و مکانی منحصربه فرد و لذا تکرار ناشدنی در صفحه آیینه وار جهان گذران (و لحظه به لحظه نو شونده) ظاهر و پدیدار می گردد. پس باید حواسمان کاملاً جمع باشد که هرگز نباید همان کار (به تمامی و یا حتّی بخشی از بخش های آن) در ادوار و زمان های بعدی تاریخ (آن هم به ناشایسته ترین صورت ممکن و ناشیانه ترین و غیرحقیقی ترین نوع از تقلید ظاهری صرف) عیناً تکرار و یا کپی سازی شود؛ به عبارت روشن تر، می خواهیم این فکر اصیل و بلکه اصل خلاف ناپذیر اسلام توحیدمحور را در گوش برخی خفتگان و غفلت زدگان بخوانیم و یادآوری کنیم که هستی (با همه اجزای به ظاهر متعدّد و متکثّر و مستقل از یکدیگرِ آن، که بعضاً در ادوار گوناگون تاریخ زمین در گستره ای از ازل تا ابد، پدیدار و ناپدید شده اند) حقیقتی است واحد، کتاب مانند و متّحدالاجزا، برقرار و باقی و در عین حال پوینده ای کمال محور، به گونه ای که نه هرگز موجودی (به حقیقت) از مجموعه موجودات به هم وابسته و درهم تنیده آن معدوم می شود (و یا به عبارتی، به تمامی به عدم مطلق می رود)، و نه معدومی (یا چیزی که موجود نیست، و به عبارتی، عدمی مُطلق است) در مجموعه هستی موجود می گردد (اگرچه به حسب ظاهر از میان رفته و جایش را به موجود و یا پدیده ای دیگر داده باشد)؛ بنابراین (مانند وظیفه ای که در قبال حفاظت از کلّیّات و جزئیّات یک کتاب واحد، با شخصیت منحصربه فرد، با هویّت و البتّه نظام مند داریم) هرگز نمی توان و نباید بخشی از آن را جابه جا و یا تکرار، و به عبارتی، کُپی سازی کرد؛ به عبارت روشن تر، موجودیّت یافتن (یا همان پدیدارشدن صورت کالبدمند) یک اثر هنری و یا معماری (با تمام ویژگی های کیفی و کمّی اش) در مرحله ای خاص از مراحل زمان، ترکیبی اتّحادی و جدایی ناپذیر با آن مرحله دارند، به گونه ای که هرگونه تصوّر جدایی میان مجموعه هستی و آن اثر و مرحله ویژه زمانی اش مُساوی با عدم (یا همان "" نبودن "" ) آن شیء در آن زمان (و بنابراین، ناقص دیدن هستی) است. در واقع امر، این حقیقت عقلانی و عین ثابت هر شیء است که به سبب اصل زندگی، پویندگی و صیرورت کمال محور مجموعه مُتّحدالاجزای آفرینش، در طول بستر زمان حرکت می کند، و از نظر پدیداری و آشکاری صوری بر پرده عالم امکان و یا صفحه وجود تحوّل و دگرگونی می پذیرد. لذا حقیقت عقلانی یک شیء در زمان خود و نسبت به زمان های قبل و بعد از زمان خود، همواره موجود و بلکه موجودی ثابت بوده، و توسط معمار مسلمان نیز باید ثابت دانسته و دیده شود.
۱۷.

جایگاه عقل در مفهوم پایداری شهر، نگاهی دیگر به مبانی نظری معماری و شهرسازی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شهر انسان حیات پایداری هنر و معماری عقل و حکمت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی معماری کاربردی ایران و اسلام
  2. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی معماری کاربردی مطالعات شهرسازی
تعداد بازدید : ۱۹۰۶ تعداد دانلود : ۸۶۵
مطابق با اصول و مبانی شناخت در اندیشه اسلامی، زاویه ای که از آن هر چیزی و از آن جمله مبانی معماری و شهرسازی اسلامی مورد مطالعه، تعریف و تحلیل قرار می گیرد، زاویه عقل و حکمت است. هنرمند، معمار و یا شهرساز مسلمان، از راه دل (از دریچه عقل و حکمت الهی)، ملکوت (یعنی جنبه باطنی و عقلانی)، هستی و موضوعات جاری درآن (از جمله حقیقت باطنی شهر) را مورد مطالعه قرار می دهد، و به دانشی شفاف، حقیقی و مطابق با واقع دست مییابد. براساس این بینش، شفافیت، خوانایی، پایداری و استحکام ساختار نظری و عملی هر چیزی، در پایداری و استحکام ذاتی عقل مایه به کار گرفته شده در آن است. تردیدآلود بودن و مشکوک بودن، ابهام و تزلزل پذیری در هر نظامی ( ازجمله نظام سازمانی یک شهر) نتیجه مستقیم جهل (یعنی عدم عقل محوری و یا عدم فعالیت عقل درآن) است. بهره مندی معمار و معماری (و یا شهرساز و شهرسازی) از اندیشه ای عقل مند و برهانی (و به عبارتی، دارای استدلالات منطقی)، آن ها را از انواع شک ها و تردیدهای ممکن می رهاند، و نوعی استحکام و استقلال و پایداری حقیقی و اصیل و تزلزل ناپذیر در مفهوم، ساختار انسانی و حتی کالبدی شهر به وجود می آورد. ذات عقل، «یکتایی» است. و میوه آن، وحدت و یگانگی است، و هرگز کثرت و تضاد و تزاحم در آن راه ندارد.
۱۹.

طراحی خوابگاه های جدید بر اساس ترجیحات دانشجویان در ابعاد معماری و روانشناسی محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معماری خوابگاه دانشجویی روانشناسی محیط ترجیحات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۷۱ تعداد دانلود : ۱۲۵۸
این مطالعه به بررسی ترجیحات دانشجویان خوابگاهی در مورد انواع خوابگاه ها و شرایط محیطی آن ها از دو نقطه نظر معماری و روانشناسی محیطی، پرداخته است. جامعه آماری این تحقیق از بین 201 دانشجو (81 مرد و 120 زن) که در 4 خوابگاه ساکن بودند، تشکیل شده است. دانشجویان پرسشنامه ای محقق ساخته را شامل 4 گروه سوال که عبارت بودند از اطلاعات فردی، ترجیحات دانشجویان در حوزه محیط و معماری، نوع خوابگاه فعلی و نوع خوابگاه ترجیحی و مبانی روانشناسی محیط پاسخ دادند. نتایج نشان داد که اکثر دانشجویان، خوابگاه نوع سوییتی را به لحاظ معماری و داشتن خلوت شخصی برای سکونت ترجیح می دهند، حال آنکه در وضعیت کنونی میزان سرزندگی و روابط اجتماعی در خوابگاه های نوع راهرویی بیشتر است. از نظر مقطع تحصیلی و نوع اتاق ترجیحی نیز تفاوت معنا دار مشاهده شد، بدین ترتیب که دانشجویان تحصیلات تکمیلی اتاق تک نفره را ترجیح می دادند. از بین شاخص های روانشناختی مورد بررسی این نتیجه به دست آمد که حس برقراری روابط اجتماعی و میزان سرزندگی در خوابگاه های راهرویی از خوابگاه های سوییتی بیشتر است. از نظر ترجیح برای انتخاب هم اتاقی بین دانشجویان زن و مرد تفاوت معنادار مشاهده شد، اولویت دانشجویان مرد هم اتاق بودن با دانشجوی هم رشته و هم مقطع بود. به طور کلی نتایج پژوهش نشان داد دانشجویان بدون توجه به هزینه، نوع خوابگاه را براساس بیشترین فضای شخصی، کمترین ازدحام و شرایط مناسب برای مطالعه و استراحت انتخاب می کنند. با توجه به ترجیحات دانشجویان در مقاطع مختلف تحصیلی و در نظر گرفتن شرایط سنی و هیجانی آنها دو الگوی متفاوت برای طراحی خوابگاه های دانشجویان تحصیلات تکمیلی و مقاطع پایین تر پیشنهاد می شود.
۲۰.

کنکاشی در باب شکل شهر سنتی از منظر اندیشه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سنت سکونت شکل شهر شهر سنتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶۴ تعداد دانلود : ۸۰۸
هدف مقاله جستاری در باب شکل شهر از منظر اندیشه اسلامی است. سؤال اصلی مقاله این است که چه مؤلفه های شکلی و غیر شکلی بر شهر سنتی حاکم است؟ روش کار به مانند روش اندیشمندان اسلامی در تحقیق است. از این رو استناد اصلی در تحقیق، قرآن و روایات و نظر اندیشمندان است که به عنوان معارف پایه و مقبولات در استدلال منطقی و استنتاج سود برده شده است. نتایج، بیانگر آنست که شهر سنتی دارای ارتباطی همه جانبه، زمینی و آسمانی است؛ یعنی زمین، سایه آسمان است. هدف از شهر سنتی، ایجاد بستر مناسب برای هدایت انسان به کمال یعنی همان بندگی است. در سایه بندگی، آرامش قلبی و امنیت برقرار می شود و بستر لازم برای ظهور عدالت به وجود می آید. شکل شهر سنتی به تبعیت از نظم طبیعت و به وجود آمدن نیازهای جدید دایم در حال تغییر و در عین گوناگونی دارای وحدت است. از سویی دیگر مسئولیت پذیری اجزا نسبت به هم باعث شده از طبیعت در شهر سنتی به اندازه و به جا استفاده شود. از آنجایی که هدف شهر سنتی انسان است و انسان دارای روح و جسم است؛ شهر سنتی نیز متناسب با انسان و نیازهای جسمانی و روحانی او شکل می گیرد و بنابر این قبل از برپایی شهر سنتی، بایستی انسان سنتی برپا شود. از این رو هدف در شهر سنتی برپایی کالبد شهر به تنهایی نیست.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان