پژوهش های علوم شناختی و رفتاری
پژوهش های علوم شناختی و رفتاری سال دوم پاییز و زمستان 1391 شماره 2 (پیاپی 3) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی رویکرد گشتالت درمانی و درمان شناختی – رفتاری بر میزان ابراز وجود در دانش آموزان پسر دوره راهنمایی شهرستان شهریار بوده است. این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون است. از میان مدارس پسرانه دوره راهنمایی تحصیلی شهرستان شهریار در سال تحصیلی 1390 از طریق نمونه گیری خوشه ای دو مدرسه انتخاب و با اجرای پرسشنامه ابراز وجود گمبریل و ریجی 30 نفر که نمره پایینی در این آزمون گرفتند، به صورت تصادفی در سه گروه جایگزین شدند. گشتالت درمانی به مدت 8 جلسه در مورد گروه اول اجرا شد و سپس در مورد گروه دوم 8 جلسه درمان شناختی- رفتاری اجرا گردید. گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی LSD تحلیل شدند. تحلیل کوواریانس نشان داد که بین گروه های مورد مطالعه تفاوت معناداری وجود دارد. آزمون تعقیبی LSD نشان داد که بین گروه کنترل و گشتالت درمانی و نیز بین گروه درمان شناختی- رفتاری و کنترل تفاوت معنادار است.(01/0 p≤ )، اما تفاوت بین گشتالت درمانی و درمان شناختی- رفتاری معنادار نیست. یافته ها نشان داد که گشتالت درمانی و درمان شناختی- رفتاری میزان ابراز وجود را افزایش می دهد.
ارتباط اعتیاد به اینترنت با اضطراب در تیپ های شخصیتی نوع A و B(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه اعتیاد به اینترنت با اضطراب در تیپ های شخصیتی نوع A و B و تعیین توان پیش بین این دو متغیر در تعامل با متغیر جنسیت به منظور پیش بینی میزان اعتیاد به اینترنت دانشجویان بود. تاثیر نوع دانشگاه ( دولتی، آزاد، غیر انتفاعی، نیمه حضوری، تربیت معلم) بر اعتیاد به اینترنت دانشجویان از اهداف دیگر پژوهش بود. به این منظور 330 دانشجوی دختر و پسر (167پسر و 163 دختر) دانشگاه های شهرستان ارومیه به شیوه تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های اعتیاد به اینترنت یانگ (1999)، اضطراب نجاریان(1378) و پرسشنامه شخصیتی A و B (گنجی،1380) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از آزمون های آماری، میانگین، انحراف استاندارد، آزمون t ، تحلیل رگرسیون چند متغیری و تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد. نتایج نمودار این واقعیت است که افراد تیپ A نسبت به تیپ B بیشتر به اینترنت معتاد می شوند (005/> P )، ولی تیپ شخصیت پیش بینی کننده معنادار این متغیر به طور کلی نیست. نمره های اضطراب پیش بینی کننده معنادار اعتیاد به اینترنت است. به علاوه، تفاوت های یافت شده بین میزان اعتیاد به اینترنت دانشجویان پسر (2/85) و دانشجویان دختر (8/14) و گروه های مختلف بر اساس نوع دانشگاه معنادار است (005/> P ). پیشنهاد می شود افراد مضطرب در استفاده از اینترنت محتاطانه عمل کنند. عدم کنترل شرایط اقتصادی و اجتماعی کاربران، از جمله محدودیت های مطالعه حاضر است.
رابطه بین ذهن آگاهی و کارکردهای توجّهی پایدار و انتخابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ذهن آگاهی به عنوان مبنایی برای درمان های روان شناختی، نظارتی پایدار بر شرایط جاری است. هدف از این مطالعه، بررسی رابطه بین ذهن آگاهی و کارکردهای توجّهی پایدار و انتخابی است. این مطالعه به صورت مقطعی در40 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران به شیوه نمونه گیری در دسترس اجرا شد. آزمون های عصب شناختی عملکرد مداوم و استروپ و مقیاس ذهن آگاهی به عنوان ابزارهای پژوهش برای جمع آوری داده ها استفاده شدند. رابطه متغیرها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون ارزیابی شد. با افزایش ذهن آگاهی میزان خطا و زمان پاسخ آزمون ها کاهش مییابد. این رابطه در خصوص زمان پاسخ آزمون عملکرد مداوم معنی دار شد (05/0 P= ). بر اساس یافته های مطالعه حاضر ذهن آگاهی، نه با کارکردهای توجّه انتخابی، بلکه با کارکردهای توجّه پایدار مرتبط است. این یافته با ماهیّت ذهن آگاهی به عنوان نظارت مستمر و پایدار بر وقایع جاری، قابل توجیه است.
رابطه مؤلفه های سرمایه روان شناختی و مؤلفه های تعهد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی رابطه مؤلفه های سرمایه روان شناختی وابعاد تعهد سازمانی اعضای هیأت علمی دانشگاه اصفهان بود. به این منظور، از میان 463 عضو هیأت علمی تعداد 106 نفر برای پژوهش به روش تصادفی ساده گزینش شدند. به منظور بررسی سرمایه روان شناختی از پرسشنامه استاندارد لوتانز و همکاران (2007) استفاده گردید. پایائی این پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ (77/0) مورد تأیید قرار گرفته است.برای بررسی تعهد سازمانی اعضای هیأت علمی از پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و مایر (1977) استفاده گردیدکه پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ (70/0) تأیید شده است .داده ها با استفاده از روش آماری رگرسیون همزمان برای پیش بینی تاثیر مؤلفه های سرمایه روان شناختی (خودکارآمدی/ اعتماد به نفس، امیدواری، خوش بینی و انعطاف پذیری) بر روی ابعاد تعهد سازمانی (تعهد هنجاری، مستمر و عاطفی) تحلیل گردید. نتایج پژوهش نشان داد که متغیر امیدواری و متغیرخودکارآمدی/ اعتماد به نفس دارای توان پیش بین معنا داری برای تعهد عاطفی است (004/0 p< ). متغیر امیدواری و متغیرخودکارآمدی/ اعتماد به نفس دارای توان پیش بین معنا داری برای تعهد مستمر بوده است (0001/0 p= ) و متغیر خوش بینی و متغیرخودکارآمدی/ اعتماد به نفس و متغیر انعطاف پذیری دارای توان پیش بین معنا داری برای تعهد هنجاری است(0001/0 p= ).
واسازی معنایی فضای درون ذهنی مشارکت کنندگان در گروه های روان شناسی عامیانه:(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گروه های روان شناسی عامیانه سال هاست که در ایران به صورت غیر قابل انکاری رواج یافته و حتی پرفروش ترین کتب سال برای سالیان متمادی مربوط به این ایده بوده است. از آنجا که بیشتر مشارکت کنندگان در این گروه ها پس از اتمام دوره دچار اختلال در روابط با دیگر اعضای جامعه می شوند و با فرهنگ جمعی نمی توانند همنوایی لازم را داشته باشند، پژوهش کیفی حاضر درصدد بوده است با استفاده از رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی به واسازی معنایی بین ذهنی اعضای یکی از گرو های روان شناسی عامیانه (گروه ""ب"") بپردازد. هدف از این پژوهش، در واقع استخراج و شناخت معنای مسلط بر اجتماع بین الاذهانی این گروه بوده است. در این راستا، با استفاده از روش شناسی کیفی، روش تحقیق مردم نگاری در انجام عملیات تحقیق و روش مطالعه موردی در تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. با تحلیل داده ها، ابتدا تم های فراوانی استخراج شد که در تحلیل نهایی این مفاهیم در زیر پنج تم اصلی شامل انسان محوری، نفی غایت گرایی، اصالت نگرش و نفی بایدها و نبایدها، احساس محوری و برخورد احساسی نسبت به ظلم قرار گرفتند. نتایج تحقیق حاکی از این واقعیت بود که عمده نیازهای مشارکت کنندگان برای شرکت در این گروه، مشکلات خانوادگی، بی هدفی، ناامیدی و اختلال در ارتباط بوده است. ویژگی اصلی و تم غالب این گروه، گذشته از در محور قرار دادن انسان و احساسات او، نفی تمامی ارزش ها، باورها و باید و نبایدهای غالب است.
رابطه تقاضاهای شغلی، کنترل شغلی با استرس شغلی، عاطفه مثبت و عاطفه منفی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی رابطه تقاضاهای شغلی، کنترل شغلی با استرس شغلی، عاطفه مثبت و عاطفه منفی کارکنان است. پژوهش حاضر از نوع رابطه ای است و جامعه آماری شامل کلیه کارکنان مشغول به کار در شرکت پتروشیمی استان اصفهان در سال 1387 است که تعداد 151 نفر از آنان به عنوان نمونه، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و به پرسشنامه های تقاضاهای شغلی و کنترل شغلی، استرس شغلی و عاطفه مثبت- عاطفه منفی پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری همبستگی پیرسون، تحلیل مانوای تک گروهی، تحلیل رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس یکراهه استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد تقاضاهای شغلی با استرس شغلی و عاطفه مثبت، رابطه مثبت و معنادار (05/0> p ) دارد. همچنین، کنترل شغلی با استرس شغلی و عاطفه منفی رابطه منفی و معنادار و با عاطفه مثبت رابطه مثبت و معنادار (05/0> p ) دارد. با توجه به نتایج به دست آمده، وقتی افراد در معرض تقاضاهای شغلی بالا قرار می گیرند، در صورتی که فاقد کنترل شغلی باشند، استرس شغلی آنان افزایش مییابد. همچنین، تقاضاهای شغلی در صورتی که همراه با کنترل شغلی باشد، می تواند به احساس شایستگی، اثربخشی و موفق بودن در افراد منجر شود که این موارد نیز افزایش عاطفه مثبت را به دنبال دارد. همچنین، در صورتی که افراد در مشاغل خود دارای کنترل شغلی باشند، میزان استرس و عاطفه منفی در آنها کاهش و میزان عاطفه مثبت در آنها افزایش مییابد.
تأثیر گروه درمانی به شیوه شناختی بر میزان افسردگی و عملکرد تحصیلی دانشجویان شاهد و ایثارگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تأثیر گروه درمانی به شیوه شناختی بر افسردگی و عملکرد تحصیلی دانشجویان خانواده های شاهد و ایثارگر انجام شده است .این مطالعه یک پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بوده که در سال تحصیلی 89-1388 بر روی 20 نفر از دانشجویان شاهد و ایثارگر دانشگاه آزاد گچساران انجام شده است. افراد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی ساده به دو گروه آزمون و کنترل تقسیم شدند. برای گروه آزمون 13 جلسه گروه درمانی شناختی اجرا گردید و در مورد گروه کنترل هیچ مداخله ای انجام نگرفت. ابزارهای پژوهش شامل: مصاحبه بالینی، پرسشنامه افسردگی بِک (فرم کوتاه) و نمره معدل دروس دانشگاهی آزمودنی ها بودند. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS با آزمون تحلیل کواریانس دو راهه تجزیه و تحلیل شدند. طبق یافته های پژوهش، پس از آموزش گروه درمانی شناختی، در میزان افسردگی و عملکرد تحصیلی دانشجویان گروه آزمون (به ترتیب 80/8 و 01/14) نسبت به قبل از مداخله (به ترتیب برابر با 80/22 و 07/13) و نسبت به گروه کنترل (8/23 و94/12) تفاوت معناداری وجود داشت (001/0= P ) در واقع، تفاوت معناداری بین میانگین افسردگی گروه آزمایش و گروه کنترل وجود دارد. به عبارت دیگر، آموزش گروه درمانی به شیوه شناختی با توجه به میانگین افسردگی دانشجویان شاهد و ایثارگر گروه آزمایش نسبت به میانگین دانشجویان گروه گواه، موجب کاهش افسردگی گروه آزمایش شده است. (001/0 P< ). گروه درمانی بر میزان افسردگی دانشجویان پسر و دختر اثر متفاوتی نداشته است.