گروه های روان شناسی عامیانه سال هاست که در ایران به صورت غیر قابل انکاری رواج یافته و حتی پرفروش ترین کتب سال برای سالیان متمادی مربوط به این ایده بوده است. از آنجا که بیشتر مشارکت کنندگان در این گروه ها پس از اتمام دوره دچار اختلال در روابط با دیگر اعضای جامعه می شوند و با فرهنگ جمعی نمی توانند همنوایی لازم را داشته باشند، پژوهش کیفی حاضر درصدد بوده است با استفاده از رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی به واسازی معنایی بین ذهنی اعضای یکی از گرو های روان شناسی عامیانه (گروه ""ب"") بپردازد. هدف از این پژوهش، در واقع استخراج و شناخت معنای مسلط بر اجتماع بین الاذهانی این گروه بوده است. در این راستا، با استفاده از روش شناسی کیفی، روش تحقیق مردم نگاری در انجام عملیات تحقیق و روش مطالعه موردی در تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. با تحلیل داده ها، ابتدا تم های فراوانی استخراج شد که در تحلیل نهایی این مفاهیم در زیر پنج تم اصلی شامل انسان محوری، نفی غایت گرایی، اصالت نگرش و نفی بایدها و نبایدها، احساس محوری و برخورد احساسی نسبت به ظلم قرار گرفتند. نتایج تحقیق حاکی از این واقعیت بود که عمده نیازهای مشارکت کنندگان برای شرکت در این گروه، مشکلات خانوادگی، بی هدفی، ناامیدی و اختلال در ارتباط بوده است. ویژگی اصلی و تم غالب این گروه، گذشته از در محور قرار دادن انسان و احساسات او، نفی تمامی ارزش ها، باورها و باید و نبایدهای غالب است.