جامعه شناسی هنر و ادبیات
جامعه شناسی هنر و ادبیات دوره اول پاییز و زمستان 1388 شماره 2 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر دربارة رابطة صادق هدایت و حزب توده ایران و تاثیر گفتمان چپ به واسطه این حزب بر آثار دورة دوم هدایت، یعنی آثاری که در دهة 1320 نوشت، به خصوص حاجی آقا است. در این مقاله، نشان میدهیم که چگونه گفتمان حزب توده در زمینه سرمایه داری بر نحوة شکل گیری شخصیت حاجی آقا در مقام تیپ سرمایه دار مؤثر بوده است. به عبارتی، چگونگی برساخته شدن یک شخصیت را از خلال گفتمانی مسلط نشان میدهیم و مشخص میکنیم که آنچه در این رمان خلق میشود، نه بازنمایی آدمی مشخص در واقعیت بیرونی، که بازنمایی قواعد چگونه دیدن چنین آدمی است. در این مقاله، نشان میدهیم که چگونه گفتمان حزب توده در زمینه سرمایه داری بر نحوة شکل گیری شخصیت حاجی آقا در مقام تیپ سرمایه دار مؤثر بوده است. به عبارتی، چگونگی برساخته شدن یک شخصیت را از خلال گفتمانی مسلط نشان میدهیم و مشخص میکنیم که آنچه در این رمان خلق میشود، نه بازنمایی آدمی مشخص در واقعیت بیرونی، که بازنمایی قواعد چگونه دیدن چنین آدمی است.
میرزا آقا تبریزی و سیاست زیباشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاکنون به آثار میرزا آقا تبریزی، نمایشنامه نویس پیش گام، از دریچ? تاریخ تکاملی تئاتر ایران نگریسته شده است. اما این مقاله جنبه های روشنگرانه این متون از حیث حیات اجتماعی سال های پیش از مشروطه یادآور می شود و فراتر از آن، انقلابی بالقوه زیباشناختی را در آن می یابد. به این طریق، می کوشد در پیوندی میان جامعه شناسی و زیباشناسی بر اهمیت شناخت میان رشته ای تاکید بگذارد. تاکنون به آثار میرزا آقا تبریزی، نمایشنامه نویس پیش گام، از دریچ? تاریخ تکاملی تئاتر ایران نگریسته شده است. اما این مقاله جنبه های روشنگرانه این متون از حیث حیات اجتماعی سال های پیش از مشروطه یادآور می شود و فراتر از آن، انقلابی بالقوه زیباشناختی را در آن می یابد. به این طریق، می کوشد در پیوندی میان جامعه شناسی و زیباشناسی بر اهمیت شناخت میان رشته ای تاکید بگذارد.
رمان رئالیستی یا سند اجتماعی؟ نگاهی به مدیر مدرسة آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مباحث نقد ادبی، اصطلاح «رئالیسم»به مفهومی خاص برای اشاره به جنبشی ادبی در قرن نوزدهم به کار میرود و به مفهومی عام، نام سبکی ادبی است که هنوز در ادبیات داستانیِ معاصر استمرار دارد. مدیر مدرسه آل احمد نمونه ای خصیصه نما از آثار رئالیستی به مفهوم عام کلمه است که نویسنده در آن کوشیده است انسان ها و اوضاع اجتماعی را آن گونه که در زندگیِ واقعی (ایران دهة 1330) به نظر میرسیدند بازنمایی کند. سبک رئالیستی مانند آینه ای شفاف است که واقعیت ها را بازمیتاباند، اما نویسنده نباید در فرایند این کار دیدگاه های اجتماعی و سیاسیِ خود را آشکارا بیان کند. آل احمد از این اصل مهم تخطی کرده است، چندان که میتوان گفت بخش های فراوانی از این رمان صبغه ای تصنعی و حتی شعارگونه دارد. مایکل هیلمن مدیر مدرسه را از همین حیث دارای نقصان میداند و اعتقاد دارد که آل احمد نتوانسته است از انتقاد اجتماعی فراتر رود. در مقالة حاضر، نخست جنبه های رئالیستی رمان مدیر مدرسه را، با تأکید بر سه عنصر مکان و شخصیت و درونمایه، بررسی خواهیم کرد. در بخش دوم، تخطی آل احمد از روش نگارش رئالیست ها را بررسی میکنیم و نشان میدهیم که او به سبب دیدگاه های سیاسی و انتقادیِ خاص به ویژه به سبب دیدگاهش دربارة «غرب زدگی»، گاه رمانِ خود را تا حد بیانیه ای سیاسی یا سند اجتماعی فرومیکاهد. در بخش سوم، استدلال میکنیم که گرچه هیلمن یکی از ضعف های نظرگیرِ مدیر مدرسه را به درستی تشخیص داده است، اما نظر او مبنی بر این که تأثیر این رمان فقط به تداوم شرایط اجتماعیِ منعکس شده در آن بستگی دارد نادرست است.
بی ینال قدرت: میدان رقابت هنرمندان نقاش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر، رقابت هنرمندان نقاش نوگرا در 50 سال گذشته بر سر سرمایه های نمادین، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بررسی و تلاش شده است نشان داده شود تحولات سیاسی و اجتماعی و کنش ها و دسته بندی های گروهی چگونه بر رقابت های میدان های قدرت در حوزه نقاشی و نیز بر میدان قدرت دولتی موثر بوده است. در این مقاله، از نظریه میدان های هنری پی یر بوردیو استفاده شده و فرضیه اصلی این است که زمانی که اشتراک نظر و تفاهم در نظریه هنر و تعریف هنر میان میدان های گوناگون هنری و دولت وجود داشته باشد، رقابت اصلی به سمت سرمایه فرهنگی کشیده می شود و نتیجه آن خلق آثار هنری با کیفیتی بالاتر است. زمانی که این انسجام نظری و اشتراک هدف بین این دو میدان وجود نداشته باشد، رقابت به سرمایه های دیگری کشیده می شود که تعریف های مشخص تر و اشتراک نظر بیشتری بر سر آنها وجود دارد؛ مانند سرمایه های نمادین و اجتماعی. برای آزمون این فرضیه، دوسالانه های نقاشی بررسی و مشخص شد که ترتیب و ترکیب قرارگیری آثار در سالن نمایش، همچنین ترتیب و ترکیب چینش آثار در کاتالوگ های هر کدام از این دو سالانه ها با تحولات میدان های قدرت هنرمندان تجسمی و نیز میدانهای قدرت خارج از این حوزه ارتباط داشته است. نتیجه نهایی این که در دهه چهل و اوایل دهه پنجاه و دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی نوعی اشتراک نظر میان دولت (حامی بزرگ) و هنرمندان متجدد بر سر قواعد هنری باعث شد اهمیت سرمایه فرهنگی در مقایسه با سایر سرمایه ها بیشتر شود.
عرضه و فروش تابلوهای نقاشی در ایران عوامل اجتماعی موثر بر قیمت تابلوهای نقاشی در نگارخانه های تهران (1387)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی عوامل موثر بر بازار عرضه و فروش نقاشی در ایران است. در تحقیق مذکور، عوامل به چهار دسته تقسیم شده اند که عبارتند از: 1) ویژگیهای فردی و اجتماعی هنرمند 2) ویژگی های بصری و زیباشناختی تابلوهای نقاشی 3) نقش نگارخانه ها و واسطه ها و 4) قیمت گذاری و سازوکار بازار. برای دست یابی به این هدف، به مطالعه میدانی عرضه و فروش تابلوهای نقاشی در نگارخانه ها، گالری ها و نمایشگاه های تهران پرداختیم. با به کارگیری روش پیمایشی، 414 تابلو نقاشی از مراکز فروش فعال در تهران طی چهار ماه اول سال 1387 نمونه گیری شد و تاثیر متغیرهای سن و جنسیت نقاش، ویژگی های کالبدی (اندازه، نوع قاب، بستر و مواد)، ویژگی های زیباشناختی تابلو (سبک، تکنیک و مطلوبیت هنری) و شیوه عرضه آثار به بازار (نگارخانه، مغازه و نمایشگاه) بر قیمت این آثار آزمون شد. نتایج مصاحبه و گفتگو با نقاشان و نگارخانه داران در بعد کیفی تحقیق و انجام تحقیقات پیمایشی در بعد کمی تحقیق نشان داد رابطه پایدار و معناداری میان عوامل زیباشناسانه (سبک، تکنیک، شگردهای بصری و...) و عوامل غیر زیباشناسانه (سن و جنسیت نقاش و ویژگی های کالبدی اثر مانند اندازه و ...) بر قیمت آثار هنری وجود دارد. کشف رابطه میان این متغیرها، نشان دهنده قواعد پایدار و مشترکی میان ارزیابی های هنری و ارزش گذاری های اقتصادی است.
بررسی کارکردهای سینما در ایران (ارزیابی سینمای سال های 1374 تا 1385 براساس توزیع کارکردی فیلم ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ملاحظه ای تاریخی درباره مناسبات جامعه شناختی نهادهای دین و هنرها (با تکیه بر مورد ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله کوشش شده است تا ساحت های دین و هنر به مثابه حوزه گردش ایده نمایانده شده و با بیان رابطة هر یک با فضای اجتماعی و نسبت هر یک با قدرت، در ابتدا بر اساس مبانی نظری پی یر بوردیو امکان تحولات ساختاری در هر یک از این میدان ها طی تکوینی تاریخی نشان داده شود. با نگاهی تاریخی، سعی در نشان دادن این نکته بوده است که در سپهر سنتی، درآمیختگی دین و هنر به قسمی بوده است که جداسازی این دو از یکدیگر ناممکن می نماید و اصولا هنر دینی و دین آمیخته با هنر بوده است و مناسبات میدان های دین و هنر بر اساس همین درآمیختگی قابل فهم است. از سوی دیگر، برآمدن هنر مدرن براساس ایجاد تفکیک حوزه های متفاوت اجتماعی منتج از مدرنیته، منجر به استقلال هرچه بیشتر این میدان ها از هم شد. این امر که با گسترش دنیوی شدن صورت گرفت، هرچند صبغه دینی هنر را کاست، ولی به جای آن هنر را گاه در مقام والای رهایی بخشی قرار داد. با این همه، لازم است که نسبت این امر با فرایند دنیوی شدن سنجیده شود. امری که امروز نیز در باز- افسون زدایی جهان مدرن در قالب نشاندن هنر به جای دین در کار است.