جامعه شناسی هنر و ادبیات
جامعه شناسی هنر و ادبیات دوره 4 پاییز و زمستان 1391 شماره 2 (پیاپی 8) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
با بررسی ادبیات داستانی ایران، از دهه سوم سده حاضر تا انقلاب اسلامی، متوجه نقاط اشتراکی، آشکار یا در لفافه معنا، میان آثار نویسندگان گوناگون می شویم. در آثار این نویسندگان، از چپ های تندرو با ریشه های روستایی و شهرستانی تا لیبرال های اشراف زاده تهران و دیگر شهرهای بزرگ، و از ملی گراهای دو آتشه ضد عرب تا هویت گراهای دینی، نوعی دلسوزی و در عین حال تقدس قایل شدن برای توده ها و در کنار آن تحقیر و بیزاری نزدیک به کینه از طبقات بالاتر را شاهدیم. با کمی فاصله گرفتن از ادبیات و نزدیک شدن به تاریخ اجتماعی آن روزگار، به شاهدی دیگر بر این مدعا برمی خوریم که می تواند توجیه کننده این شباهت نیز باشد. به گواهی تاریخ، حزب توده، جریان اصلی مارکسیسم در ایران، در همان سال ها در اوج تفوق بوده است. طی سال های 1320-1328، که این حزب فعالیت آزادانه داشت، اعضای آن به 300 هزار نفر می رسد که برای جمعیت نه چندان بسیار آن دوران شگفت انگیز است. پس از 28 مرداد 1332 و ترور بحث انگیز شاه، که منجر به منع فعالیت آشکار حزب شد، و نیز دست کم تا سال 1342، که می تواند آغاز گرایش به ایدئولوژی اسلامی دانسته شود، حزب توده و به طور کلی ایدئولوژی کمونیستی- سوسیالیستی نیروی مسلط در فضای سیاسی روشنفکری به شمار می رفته و حتی پس از پاگیری جنبش اسلامی، تا انقلاب اسلامی، ادامه تأثیر سوسیالیسم را در این فضا شاهدیم. در نهایت، با نیم نگاهی به تاریخ زندگی ادیبان آن دوران نیز این تأثیر تآیید می شود. تقریباً همه نویسندگان و شعرای آن دوران، دست کم برای دوره ای، از اعضا (یا هواداران) حزب توده بوده اند. مقاله پیش رو سر آن دارد تا به تأثیر حزب توده تا سال1342 و، پس از آن، ادامه این تآثیر در قالب باورهای سوسیالیستی در ادبیات ایران تا انقلاب اسلامی بپردازد.
رابطه میزان توانمندی و نوع مناسبات جنسیتی شخصیت اصلی زن در رمان تهران مخوف (مرتضی مشفق کاظمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی روند شخصیت پردازی شخصیت اصلی زن در رمان تهران مخوف و تعیین منطقی یا غیرمنطقی بودن این روند است. در بخش اول، میزان توانمندی شخصیت را، مطابق با معیارهای توانمندسازی زنان، با توجه به چهار فاکتور تحصیلات، شغل، درآمد و برخورداری یا عدم برخورداری از فضای شخصی، در سه سطح پایین، بالا، و متوسط، سنجیده ایم. سپس در بخش دوم، با مراجعه به شیوه عملکرد و فعالیت های شخصیت اصلی، آن گونه که نویسنده او را تصویر کرده است، میزان برابری طلب بودن شخصیت را در چهار محور فعالیت ها، فضاهای گوناگونی که در آن ها حضور می یابد، واکنش در برابر دستور، و عکس العمل در برابر خشونت سنجیده ایم، و او را در چهار طبقه بسیار کلیشه ای، پدرسالار، بینابینی و برابری طلب قرار داده ایم. هماهنگی بخش اول و دوم به معنای تناسب بین شخصیت پردازی شخصیت و عملکرد او در رمان است. زیرا از شخصیتی که در بخش اول توانمند تصویر شود انتظار نمی رود منفعلانه عمل کند و تفکری پدرسالارانه داشته باشد و برعکس. ادبیات مکتوب هم بخش مهمی از حوزه رسانه و هم سنگ زیربنای بخش های دیگر آن، همچون فیلم و نمایش، است. شخصیت های محوری زن، علاوه بر تأثیر درکل جامعه، در جامعه زنان مخاطب تأثیری مضاعف دارند و مخاطب زن آگاهانه یا ناآگاهانه با شخصیت اصلی داستان هم ذات پنداری می کند و از آن اثر می پذیرد. اگر شخصیت پردازی روند غیرمنطقی داشته باشد باعث سرخوردگی مخاطب می شود. برای مثال، مخاطب در مواجهه با زنی که معیارهای توانمندی زنان را در سطح بالایی دارد اما در زندگی اجتماعی منفعل عمل می کند به این نتیجه می رسد که داشتن یا نداشتن این فاکتورها تغییری در وضعیت زنان نمی دهد، در حالی که این نتیجه واقعی نیست و به علت شخصیت پردازی غیرمنطقی و غیرواقعی حاصل شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که میزان توانمندی شخصیت زن این داستان با بعد برابری طلبی شخصیتش تناسب دارد. بنابراین، می توان گفت مشفق کاظمی در این رمان در ردیف نویسندگانی قرار می گیرد که در شخصیت پردازی زنان به لحاظ هماهنگی میزان توانمندی آنان با عملکردشان موفق است و داستانش منجر به شکل گیری باورهای کاذب درباره زنان نمی شود.
ویژگی های اجتماعی مخاطبان نقاشی مدرن و مردم پسند در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله پیش رو، برگرفته از تحقیقی میدانی در حوزه مخاطبان نقاشی مدرن و عامه پسند ایرانی است که به مسئله تفاوت یا عدم تفاوت ویژگی های فردی، اجتماعی و ذائقه هنریِ مخاطبان نقاشیِ مدرن از یک سو و مخاطبان نقاشی های عامه پسند از سوی دیگر می پردازد. همچنین عوامل موثر را در شکل گیری این تفاوت ها بررسی می کند. نتیجه کلی تحقیق نشان می دهد مخاطبانِ نقاشیِ مدرن با مخاطبان نقاشی مردم پسند از ابعاد مختلف فرهنگی و اجتماعی متفاوت هستند. نتایج حاصل از آزمون فرضیات نشان داد مخاطبان، علاوه بر تفاوت در میزان سرمایه مرتبط با میدان، از حیثِ مشخصاتِ جمعیت شناختی مانند منزلت شغلیِ پدر و سبکِ زندگی نیز تفاوت معناداری با یکدیگر دارند. همچنین فرضیه اصلیِ پژوهش این بود که میانِ ویژگی های مخاطب با نوع نقاشیِ مورد علاقه او رابطه معنی داری برقرار است که مشاهده شد این فرضیه نیز بنا بر نتایج حاصل از فرضیاتِ پیشین تایید می شود و رابطه ی معنی داری میان مخاطبان و قضاوت ذوقی ایشان وجود دارد.
بازشناسی فرایندهای اجتماعی تأثیرگذار بر ذائقه موسیقایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش برای دستیابی به الگوهای مصرف موسیقی دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد و عوامل اجتماعی مؤثر بر ذائقه موسیقایی آنان صورت گرفته است. درباره ارتباط میان توزیع اجتماعی ذائقه های مصرف فرهنگی و تمایزات طبقاتی دو نظریه شاخص وجود دارد. در یک سو، پیروان بوردیو که معتقدند طبقات اجتماعی بالا، ذائقه موسیقایی بالا دارند و افراد طبقات اقتصادی و اجتماعی پایین به ژانرهای کم منزلت گوش می دهند. در سوی دیگر، پیروان پیترسون معتقدند ذائقه طبقات بالا التقاطی و ذائقه طبقات پایین تک بعدی است. در این پژوهش، بر آن بودیم تا، با ا ستفاده از روش های کیفی، تأثیر بسترهای فرهنگی و اجتماعی گوناگون و نقش عاملیت را در مواجهه با این بسترها، ژرف کاوانه بررسی کنیم. این نوشتار برآمده از تحقیقی است که، با بهره گیری از تکنیک مصاحبه عمیق، به مطالعه ذائقه موسیقایی یازده دانشجویی پرداخته است که هر یک تقریباً طرفدار یکی از سبک های معروف موسیقی بودند. یافته های پژوهش حاضر حکایت از آن داشت که هرچند تئوری های مرتبط با ذائقه موسیقی در بعضی از موارد تأیید می شود، به نظر می رسد در جامعه ایران متغیرهای متعدد دیگری نیز هستند که ذائقه موسیقایی افراد را متأثر می کنند، نظیر گروه های مرجع، ساز منتخب فرد، گروه همسالان، تأثیرات بصری (جذابیت موزیک ویدئو برای مخاطب)، شخصیت خواننده و دانش موسیقایی.
بررسی نقش های جنس گرایانه دردو نمایشنامه خواب در فنجان خالی و شکلک اثر نغمه ثمینی بر اساس نظریه کنش متقابل نمادین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در پاسخ به این پرسش نوشته شده است که زن های نمایش نامه های نغمه ثمینی از کدام دسته زنا ن اند؟ اگر بازنمود زنان را به طور کلی به سه دسته مدرن، سنتی، و در حال گذار تعریف کنیم به کدام یک از این گونه ها تعلق می گیرند؟ چهارچوب نظری این مقاله برای پاسخ به این پرسش نظام جامعه شناسی هنر و رویکرد بازتاب است. و برای انسجام نظری از نظریه کنش متقابل نمادین در تحلیل شخصیت های زن این نمایش نامه ها بهره گرفته ایم. اساس نظریه کنش متقابل نمادین را جرج هربرت مید شکل داده است. توجه اصلی مید بر نهاد و چگونگی ایجاد نهاد در افراد بود. وی به این نتیجه رسید که نهاد عنصری است که در برقراری ارتباط فرد با اجتماع در وجودش شکل می گیرد. از دیدگاه مید، واحد تحلیل رفتاری «کنش اجتماعی» است. کنش اجتماعی تعاملی است میان دو یا چند فرد که به نحوی به طور متقابل وظایفی را بر عهده دارند. این مقاله برای تعریف نقش جنس گرا چهار مؤلفه مفهوم پنداشت از خود، ویژگی های رفتاری، الگوهای ارتباطی، و جایگاه در هرم قدرت را تعیین کننده می داند. هر چهار مؤلفه از نظریه کنش متقابل نمادین اخذ شده اند. دو نمایشنامه خواب در فنجان خالی و شکلک ، از نغمه ثمینی، نمونه های آماری این تحقیق اند. بررسی شخصیت های زنِ این نمایش نامه ها براساس نقش های جنس گرایانه نشان می دهد از چهار شخصیت زن این دو نمایش نامه، دو شخصیت بازنمود زن مدرن و دو شخصیت بازنمود زن سنتی اند. در این تحقیق، شیوه استدلال قیاسی و روش تحلیل داده ها تأویلی- تفسیری است.
پیوستگی دوسویه نمایش های سنتی ایران با جامعه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با نگاهی به مسیر شکلگیری نمایش در کشورهای شرقی ، درمی یابیم که نه تنها فاصله ای میان آ نها و زندگی جاری مردمان نبوده بلکه نمایش مرحله یا بخش مهمی از زندگی ساکنان شرق را می ساخته است. در این نوشته، دو گونه مهم نمایش ایرانی، از منظر جامعه شناسی، بررسی شده است؛ «شبیه خوانی » بر بستری از رویدادهای اجتماعی و سیاسی جامعه ایرانی پدیدار شد و کمابیش همه دگرگونی های اجتماعی ایران در دوره های گوناگون نیز بدان راه یافت و دگرگونی های آن را در طول سده ها سبب شد؛ هما نگونه که برخی ویژگی های شبیه خوانی نقش مهمی در جامعه ایرانی بر جای گذاشت. «تقلید » نیز، اگرچه به هنگام شکل گیری چندان به جامعه سازنده اش وابسته نبود، تغییرات و دگرگونی های جامعه ایرانی را در مسیر تحولاتش پذیرفت؛ چنا نکه نقد اجتماعی از عناصر جدایی ناپذیر تقلید شد. چارچوب نظری این نوشته بر دو نظریه آشنای «بازتاب » و «شکل دهی » بنا شده، بی آنکه در محدوده آ نها باقی بماند. روش تحقیق نیز بر رویارویی تاریخ تحولات اجتماعی و تاریخ دگرگونی نمایش های سنتی ایران با بررسی های کتا بخانه ای و محیطی استوار شده است. نمایش های سنتی ایران به ضرور تهای اجتماعی و در رابطه تنگاتنگ با تماشاگران پدید آمده است و حیات خود را فقط با بازتاب اکنون جامعه اش می تواند بازیابد. نظریه های بازتاب و شکل دهی بیانگر آ ن اند که نمایش های سنتی ایران هماره حلقه واسط و ارتبا طدهنده این دو نظریه در اثر هنری یگانه ای بوده اند.
تحلیل جامعه شناسانه هویت ملی و مؤلفه های آن در فیلم های بهرام بیضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مشخصه های بارز سینمای معترضِ موج نو در سال های پیش از انقلاب، بیان هویت ملی در اعتراض به بحران هویت است. مسئله پژوهش حاضر شناسایی ابعاد و مؤلفه های هویت ملی و بحران هویت در آثار منتخب بهرام بیضایی، از فیلمسازان شاخص سینمای موج نو، از دیدگاه جامعه شناختی است. بنابراین، پس از بررسی وضعیت هویت ملی و ابعاد و مؤلفه های آن، از دیدگاه جامعه شناسی هنر، عناصر تکرار شونده مرتبط با هویت در سه فیلم رگبار ، غریبه و مه و چریکه تارا جست وجو شده است. در این پژوهش، از روش تحلیل محتوا و شیوه نقد برون نگر استفاده کرده ایم. مقوله هایی که بررسی کرده ایم شامل ابعاد اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، جغرافیایی، و تاریخیِ هویت ملی است. در پایان، مشخص شد که فیلمساز کشف هویت تاریخی و گذشته فرهنگی را بر تمامی ابعاد دیگر هویت ملی، یعنی ابعاد سیاسی و جغرافیایی، ارجح می داند. انسان آرمانی از نظر فیلمساز انسانی است با هویتِ مدرن که از راهکارهای خردمندانه سنت استفاده می کند.