هدف از تحقیق حاضر توصیف هوش عاطفی و راهبردهای مدیریت تعارض در مدیران آموزشی و اجرایی دانشکده و گروه های تربیت بدنی دانشگاه های کشور، تعیین رابطه بین آنها و مقایسه این متغیرها در بین آزمودنی ها و ارائه الگو بود. اطلاعات لازم به وسیله پرسشنامه های هوش عاطفی شرینگ، پرسشنامه راهبردهای مدیریت تعارض رابینز و پرسشنامه محقق ساخته مشخصات فردی مدیران گردآوری شد. نتایج پژوهش نشان داد بین هوش عاطفی و انتخاب راهبرد کنترل همبستگی معنی دار منفی وجود دارد (4439/0 - = r، 0001/0P<). بین هوش عاطفی و انتخاب راهبرد راه حل گرایی همبستگی معنی دار مثبت مشاهده شد (4258/0=r،0001/0P<). بین هوش عاطفی و راهبرد عدم مقابله هیچ گونه همبستگی مشاهده نشد. بین مدیران با مدرک تحصیلی کارشناسی و کارشناسی ارشد با دکترا و مدیران آموزشی با اجرایی از نظر میزان هوش عاطفی و انتخاب راهبردهای مدیریت تعارض تفاوت معنی داری مشاهده نشد