مقالات
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر، درصدد بررسى جایگاه دانش منطق در میان دیگر دانشهاست. از آنجا که بررسى تمایز علوم و تقسیمهاى علم نقش بسزایى در روشن شدن مسئله مورد بحث دارد، در آغاز، بحث مختصرى در باره دو نکته مزبور مطرح کرده، سپس به اثبات ابزارى بودن منطق مىپردازیم. بدین امر نیز توجه داده مىشود که در باب منطق دو دیدگاه مىتوان داشت: یکى نگاه فىنفسه، و دیگرى در قیاس با دیگر علوم، که غرض اصلى از علم منطق جهت دوم است. ازهمین دیدگاه است که منطق، دانشى ابزارى به شمار آمده که همه دانشها بدان نیازمندند. در بخش پایانیِ مقاله، معناى ابزارى بودن منطق بررسى شده و روشن مىشود که منطق ضمانت صحت فکر، از نظر صورت و ماده را بر عهده دارد. ولى در منطق، بحث از ماده فکر، به طور کلى صورت مىگیرد و این علم به مواد خاص و جزئى که در افکار گوناگون به کار مىرود، نمىپردازد.
مباحث دائرةالمعارف نویسی و تخصص های مرتبط با آن: معرفی اصطلاح نامه منطق و تأملی در آن(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
گسترش علوم و گوناگونى اطلاعات، بشر را واداشته تا امکانات علمىاى فراهم آورد که اطلاعات، سریع و دقیق براى جویندگان به دست آید. یکى از این نوع امکانات دائرةالمعارفنگارى است, و دیگرى اصطلاحنامهنویسی؛ تا در آن، ساختار و هندسه یک علم و نیز جایگاه یک اصطلاح در ساختار آن علم و روابط آن با اصطلاحات دیگر روشن شود. در این مقاله، اصطلاحنامه منطق معرفى مىشود و با تأمل در کاستىهاى آن پیشنهادهایى ارائه مىگردد.
شیوه ای نو در مدخل شناسی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
از نخستین نیازهاى نگارش دائرة المعارف، شناسایى مدخلهاى آن است. شیوه انتخاب مدخلها و دسته بندى آنها نقش مؤثرى در ساختار دائرة المعارف دارد. مرکز پژوهشى دائرة المعارف علوم عقلى اسلامى، بر خلاف دائرة المعارفهاى دیگر، براى مدخلگزینى شیوه اى جدید برگزیده است. این شیوه هرچند زمانى طولانى مى طلبد، محصول آن کارى بنیادى و ماندنى خواهد بود. در این شیوه با استفاده از اصطلاحنامه هر یک از علوم، مدخلها شناسایى شده، سپس در یک دسته بندى کلى به دو مقام «تحقیق» و «عرضه» تقسیم مى شود. در این مقاله، ویژگىهاى هر مقام تبیین شده است.
سخن نخست(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بخش اول: علوم عقلی اسلامی: ابزاری بودن منطق(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر، درصدد بررسی جایگاه دانش منطق در میان دیگر دانشهاست. از آنجا که بررسی تمایز علوم و تقسیمهای علم نقش بسزایی در روشن شدن مسئلة مورد بحث دارد، در آغاز، بحث مختصری در بارة دو نکتة مزبور مطرح کرده، سپس به اثبات ابزاری بودن منطق میپردازیم. بدین امر نیز توجه داده میشود که در باب منطق دو دیدگاه میتوان داشت: یکی نگاه فینفسه، و دیگری در قیاس با دیگر علوم، که غرض اصلی از علم منطق جهت دوم است. ازهمین دیدگاه است که منطق، دانشی ابزاری به شمار آمده که همة دانشها بدان نیازمندند. در بخش پایانیِ مقاله، معنای ابزاری بودن منطق بررسی شده و روشن میشود که منطق ضمانت صحت فکر، از نظر صورت و ماده را بر عهده دارد. ولی در منطق، بحث از مادة فکر، به طور کلی صورت میگیرد و این علم به مواد خاص و جزئی که در افکار گوناگون به کار میرود، نمیپردازد.
ساختار منطق(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مباحث و ابواب منطق دارای ترتب عقلانی است و نمیتوان مباحث منطق را به دلخواه آغاز کرد؛ چرا که مفاهیم و محتویات ذهن روابط خاص و آرایش ویژهای دارند.
در سخنان منطقدانان درباره تعداد ابواب منطق و ترتیب آنها و وجه آن، تفاوتهایی وجود دارد که میتوان آنها را به سه دسته تقسم کرد:
دستة اول مربوط به تعداد ابواب منطق ارسطوست که بعضی آنها را شش، برخی هفت و بعضی هشت
باب شمردهاند؛
دستة دوم مربوط به حذف و اضافههایی است که در ابواب منطق ارسطو صورت گرفته است؛ زیرا بعضی یک باب به ابواب منطق ارسطو افزودهاند و برخی یک بابِ آن را حذف کردهاند، و بعضی قسمتی از یکی از ابواب آن را جدا کرده و در باب مستقل قرار دادهاند؛
دستة سوم نیز مربوط به ترتیب بین ابواب منطق و وجه آن است؛ چرا که بعضی جایگاه یکی از ابواب منطق را بر یک یا چند باب دیگر مقدم میدانند و برخی جایگاه همان باب را نسبت به آن یک باب یا چند باب مقدم نمیدانند و
گاه نیز در وجوب یا اولویت تقدیم یک باب بر باب یا ابوابی دیگر اختلاف کردهاند و هرکدام بر مدعای خود
دلیلی ذکر میکند.
این مقاله سخنان منطقدانان را دربارة تعداد ابواب منطق و ترتیب بین آنها و وجه آن، بررسی میکند.
مقایسه مبنای منطق سنتی و منطق فرگه در تحلیل قضیه(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
قضیه، یکی از مهمترین موضوعات منطق است. در طول تاریخ منطق، دربارة اجزای قضیه دیدگاههای متفاوتی ابراز شده است. اما منطق سنتی و منطق جدید، که با کارهای فرِگه آغاز شده است، در این زمینه تفاوت مبنایی مهمی دارند. در منطق سنتی قضیة حملی به موضوع و محمول تجزیه میشود، اما در منطق فرگه قضیه به تابع و متغیر تجزیه میگردد و تحلیل قضیه به موضوع و محمول، به نقد کشیده میشود. مقالة حاضر، پس از گزارش هر یک از این دیدگاهها، دیدگاه فرگه را نقد کرده و کوشیده است تا لوازم ناپذیرفتنیِ آن را نشان دهد.
بررسی و تکمیل مدخل «منطق» در دائرة المعارف اسلام(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نگاه مقالة «منطق» در دائرهْْالمعارف اسلام به منطق و مراحل آن در جهان اسلام، کاستیهایی دارد که این نوشتار در مقام نقد آنهاست:
اولاً، نامگذاری این علم به «منطق» از سوی مسلمانان برگرفته از آیات قرآن نیست؛
ثانیاً، مخالفت برخی مسلمانان با منطق، در عربگرایی و باورهای دینی مسلمان ریشه ندارد؛
ثالثاً، سیر تحول منطق را در جهان اسلام به دست منطقدانان مسلمان، مطرح نمیسازد.
در پایان، ناقد با بیان سیر اجمالی منطق از عصر ترجمه در جهان اسلام، نواقص مقالة آر.آرنالدز را تکمیل میکند.
شیوه ای دیگر در تدوین فرهنگ نامه های اصطلاحات علوم عقلی اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مرکز پژوهشی دائرهْْالمعارف علوم عقلی اسلامی در نظر دارد پیش از نگارش دائرهْْالمعارف علوم عقلی اسلامی، فرهنگنامههایی در زمینة منطق، فلسفه، کلام و عرفان منتشر نماید.
این فرهنگنامهها، ویژگیهایی دارند که آنها را از همة دانشنامههای موجود متمایز میسازد و برخی از شاخصههای بیسابقه در محتوا، برجستگی ویژهای در آنها ایجاد خواهد کرد.
اولین رشتهای که به لحاظ ترتیب منطقی برای نگارش فرهنگنامه برگزیده شده، منطق است.
در این شماره، دو نمونه از مقالات نگاشته شده با ویژگیهای مورد نظر، یعنی مقالة «منطق» و مقالة «تصور»، جهت بهرهمندی از دیدگاههای دانشوران علوم عقلی و کارآشنایان در امرِ دانشنامهنویسی ارائه میگردد؛ بدان امید که صاحبنظران با راهنماییهای خود، ما را در تصحیح و تکمیل این شیوه یاری رسانند.
درآمدی بر منطق(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
آر. آرنالدز در این مقاله با نگاهی تاریخی، جایگاه «علم منطق» را در جهان اسلام و نیز ارتباط آن را با دیگر
علوم اسلامی، از جمله نحو، تفسیر، فقه، کلام، فلسفه و عرفان بررسی میکند. او ضمن بررسی واکنشهای
نخستین اندیشمندان مسلمان در برابر ترجمة متون منطقی، دیدگاههای منطقدانان مسلمان را با دیدگاههای ارسطویی مقایسه میکند.
منطق با ترجمهها و شرحها به جهان اسلام وارد شد، و با این که ابتدا برخی آن را به کلی نفی میکردند، از نظر آرنالدز، حتی کسانی که آن را میپذیرفتند، با فروکاستن آن به ابزاری برای ارزیابی نامها و معانی از مسیر ارسطویی جدا میشدند. پیشفرضهای کلامی و نفوذ آثار سریانی و رواقی نیز از عوامل دیگری بود که در آغاز ظهور منطق اسلامی، آن را از منطق ارسطویی جدا میساخت. آرنالدز در کنار این امور، به خلاقیتها و ابتکارات شارحانی مانند فارابی و ابن رشد نیز اشاره کرده، تأکید میورزد که با آثار ابنسینا منطق به منزلة بخش مقدماتی فلسفه تثبیت شد، همانگونه که با آثار غزالی، وارد علم فقه گردید. با این حال، او اذعان میدارد که حتی پیش از غزالی نظریة استدلال، در چارچوب علم اصول، کانون توجه مسلمانان بوده است.
منطق (مقاله ای از فرهنگ نامه منطق)(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی: