معارف عقلی

معارف عقلی

معارف عقلی سال 17 بهار و تابستان 1401 شماره 1 (پیاپی 44) (مقاله ترویجی حوزه)

مقالات

۱.

بازخوانی دوگانه علم و دین از دیدگاه علامه جعفری و الهیات عصب شناسی(مقاله ترویجی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: دین علم الهیات عصب علامه جعفری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۲۳
دوگانه علم و دین، از مباحث مطرح بین رشته ای است که حاکی از تنش طولانی میان طرفداران آن ها در طول تاریخ بشر است. در چند دهه اخیر نیز با رشد چشمگیر علم و نیاز بشر به بازیابی مجدد دین همچون سایبان مقدس، تبیین نسبت میان علم و دین بیش ازپیش احساس شده است. هدف این پژوهش، بازخوانی این نسبت در تفکر علامه جعفری و الهیات عصب شناسی با روش اسنادی است. الهیات عصب، به عنوان شاخه ای از علم، بیانگر ایده جدیدی برای حل ناسازگاری و تنش میان علم و دین است. مطابق ادعای الهیات عصب، می توان با تبیین رابطه علم و دین، به اثبات همبستگی میان تجارب و پدیده های دینی افراد، به کشف زمینه های همسان و مشترک در زندگی معنوی آن ها دست یافت. جعفری در پرتو حیات معقول، ضمن توجه به اهمیت و جایگاه دانش در تفکر اسلامی، به تبیین نسبت این دو پرداخته است. نتایج این پژوهش حاکی از این است که الهیات عصب همچون اندیشه علامه جعفری، ضمن نفی تضاد میان علم و دین، بر وحدت و یکپارچگی این دو معتقد است. افزون براین، با وجود اشکالات مبنایی و روش شناسی در الهیات عصب، همچون خلط روش میان علوم طبیعی و علوم انسانی، ابتنا بر الهیات طبیعت و نارسا بودن تعریف دقیق علم و دین، می توان بر زمینه های تقریب این دو اندیشه تمرکز داشت؛ بدین معناکه الهیات عصب هم سو با اندیشه جعفری، می تواند با پرهیز از فروکاستن دین و پدیده های دینی در ترازوی علم تجربی، توجه به محدودیت های علم، از تعمیم ناروای یافته های علم تجربی جلوگیری کرده، تنها به عنوان روش جدیدی در تبیین ارتباط های چهارگانه، بشر را به درک تازه ای از مباحث دینی و معنوی برساند.
۲.

قطع و یقین از منظر علم اصول و معرفت شناسی (بر پایه دیدگاه آخوند خراسانی و علامه طباطبایی)(مقاله ترویجی حوزه)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۲۸
در علم اصول، باور جازم مکلفان قطع نامیده می‏شود که گستره آن، از علم تا جهل مرکّب را دربر می‏گیرد. در فصل بندی و تبیین مطالب علم اصول، به جنبه روان‏شناختی قطع بسیار پرداخته شده، ولی بُعد معرفت‏شناختی آن عمدتاً فراموش شده است. مرحوم علامه طباطبایی ازجمله کسانی است که بر کتاب کفایهًْالاصول حاشیه زده است، ویژگی حاشیه مرحوم علامه این است که بُعد معرفت‏شناختی قطع را پررنگ کرده است. آخوند خراسانی قطع را اعتقاد جازمی می داند که از نظر صاحب یقین مطابق با واقع باشد و حجیت آن را ذاتی برشمرده و قائل به کاشفیت برای آن است؛ اما به باور علامه طباطبایی، قطع اساساً کاشفیتی ندارد و حجیت قطع هم ذاتی نیست. ازاین‏رو، نوشتار پیش رو بنا دارد به قطع و یقین از منظر علم اصول و معرفت شناسی بر مبنای آخوند خراسانی و علامه طباطبایی بپردازد. این پژوهش از سنخ پژوهش های نظری و توسعه ای است و اطلاعات و مواد اولیه تحلیل به روش کتابخانه ای گردآوری شده و با روش استدلال و نه فنون آماری، مورد تجزیه و تحلیل عقلانی قرار گرفته است.
۳.

نقد و بررسی دلایل اثبات مادّه اولی(مقاله ترویجی حوزه)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۲۲
نفی یا اثبات وجود ماده اولی به عنوان جوهری فاقد فعلیّت و بالقوّه محض، در برخی از مسائل هستی شناسی مانند تعریف موجود مجرّد و مادّی، امکان حرکت در مجرّدات و... مؤثّر است. درباره این موضوع، مباحث و کشمکش های بسیاری در دو علم فلسفه و کلام مطرح شده و هم چنان محل بحث و گفت وگوست. ابن سینا قائل به تحقق ماده اولی بوده و بر این دیدگاه استدلال کرده است؛ اما متکلّمان و شیخ اشراق دلایل وی را نپذیرفته و وجود ماده اولی را نفی کرده اند. در این مقاله، ضمن شرح و تبیین دلایلی که برای اثبات تحقق ماده اولی ارائه شده است -یعنی برهان فصل و وصل و برهان قوّه و فعل- به نقد و ارزیابی این دلایل پرداختیم و روشن شد که دو برهان یادشده دارای اشکال اند و توانایی اثبات تحقق چنین جوهری را ندارند؛ حتی تقریر برهان قوّه و فعل بر مبنای حرکت جوهری نیز برای اثبات ماده اولی ناکارآمد و مورد نقد و اشکال است. بنابراین نمی توان از دیدگاه تحقق و حصول ماده اولی دفاع کرد و آن را یکی از اقسام جواهر به شمار آورد.
۴.

نقد پیامدهای کارکردگرایی با رویکرد فیزیکالیستی با توجه به مبانی فلسفی ملاصدرا(مقاله ترویجی حوزه)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴ تعداد دانلود : ۲۳
فلسفه ذهن از شاخه های فلسفه تحلیلی است. نظریه کارکردگرایی به عنوان یکی از نظریه ها در فلسفه ذهن، با تقریرهای مختلفی مطرح شده است. تقریر فیزیکالیستی از این نظریه که به این همانی ذهن و مغز می انجامد، طرفداران بسیاری دارد. پذیرش این نظریه، پیامدهای مهمی در علوم انسانی دارد. هدف از این مقاله، نگاهی اجمالی به این پیامدها در مؤلفه های علوم انسانی و البته نگاهی نقادانه براساس مبانی معرفت شناختی و هستی شناختی فلسفه ملاصدراست. در این نوشتار که روشی تحلیلی دارد و گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای انجام گرفته، به این مهم دست می یابیم که نگاه کارکردگرایانه به انسان با مبانی فیزیکالیستی و معرفت شناختی فیلسوفان تحلیلی، سبب می شود موضوع علوم انسانی، به امور مادی محدود شود و روش تجربی در علوم انسانی محوریت یابد. غفلت از هدف نهایی انسان که قرب الهی است و حذف و فروکاستن بسیاری از مسائل علوم انسانی به جنبه ای مادی و دنیوی، از دیگر پیامدهای این نظریه در علوم انسانی است.
۵.

چیستی زمان در فلسفه هیوم و حکمت متعالیه(مقاله ترویجی حوزه)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۱۹
اگرچه هیوم به دلیل انتقاداتی که بر علّیت و برهان های قیاسی وارد کرد، آوازه بسیاری در فلسفه دارد، اما دیدگاه های او درباره وجود و چیستی زمان، کمتر مورد دقت های فلسفی قرار گرفته است. مفسران فلسفه هیوم، در فهم معنایی که وی برای زمان قائل بود، هم داستان نیستند. اینکه آیا زمان، تصوری انتزاعی مشتق از توالی همه اقسام ادراکات است یا حالتی است که در اشیای واقعی به نحو متوالی خاصی پدیدار می شود. اما در حکمت متعالیه صدرا، مسئله زمان، با همه پیچیدگی ذاتی ای که دارد، با مبانی فلسفی او همراه است و سیری تشکیکی را پیموده است. گرچه فهم هستی زمان با فهم معنای حرکت پیوندی عمیق دارد؛ اما در نظر نهایی ملاصدرا، زمان، حقیقت وجود سیّال و شأنی از شئون علت اولی است. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی درپی آن است که ضمن بررسی آرای مفسران هیوم درباره چیستی زمان، به این نتیجه دست یابد که زمان چه به حالت موجود در اشیا معنا شود و چه مفهومی انتزاعی، با معنایی خاص در حکمت متعالیه نیز قابل پذیرش است؛ گرچه وضوحی که زمان در فلسفه صدرا می یابد، در فلسفه هیوم یافت نمی شود.
۶.

نظریه مُثُل افلاطونی و لوازم معرفت شناسی آن در حکمت اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰ تعداد دانلود : ۱۹
نظریه مُثُل یکی از نظریه های مهمی است که فلسفه افلاطون و پیروان او بر آن استوار است. افلاطون با ارائه این نظریه درپی توجیه پیدایش عالم محسوس و شناخت آن در عین تغیّر و عدم ثبات بوده و تعقلات و تصورات کلّی انسانی را نیز محصول مشاهده مُثُل می داند. پس از افلاطون این نظریه مبنای فکری و فلسفی برخی حکمای مسلمان همچون شیخ اشراق و ملاصدرا قرار گرفته و برخی دیگر نیز مانند ابن سینا به مخالفت یا توجیهات مغایر با اصل نظریه پرداخته اند. برای اثبات نظریه مُثُل افلاطونی می توان به طرق مختلف عقلی، نقلی و شهودی استدلال کرد. اعتقاد به مُثُل، ثمراتی دارد که برخی در حل مسائل علمی از قبیل وجود ذهنی و برخی در تعالی معرفتی و استکمال وجودی حکیم مؤثر است. در این مقاله، پس از بررسی مهم ترین تفاسیر ارائه شده از مُثُل افلاطونی در میان حکمای الهی، ثمرات معرفت شناسی این نظریه در حکمت اسلامی ارائه خواهد شد. 

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۵