مقالات
حوزه های تخصصی:
جریان فرار مغزها به شکل جریان انتقال سرمایهی انسانی از کشورهای در حال توسعه به کشورهای توسعهیافته، سالهاست که توجه اقتصاددانان بینالملل را به خود جلب کرده است. جریان انتقال سرمایهی انسانی؛ اقتصاد کشورهای مبدا و مقصد فرار مغزها را تحت تاثیر قرار خواهد. شواهد نشان میدهد که ییشتر مهاجرین وارد شده به کشورهای OECD، نیروی کار ماهر بودهاند. از این رو، در این مقاله به بررسی پیامدهای فرار مغزها از 135 کشور در حال توسعه (از جمله ایران) بر انباشت سرمایهی انسانی این کشورها طی سالهای 1990 تا 2000 پرداخته شده است. نتیجهی مقاله نشان می دهد که جریان فرار مغزها از کشورهای در حال توسعه به 16 کشورهای عضو سازمان همکاریهای اقتصادی (OECD)، انباشت سرمایهی انسانی در تمام کشورهای در حال توسعه با سطوح مختلف درآمدی را بهطور مثبت و معنیداری تحت تاثیر قرار میدهد. همچنین کشورهای در حال توسعه از نظر سطح سرمایهی انسانی در حال همگرایی به وضعیت تعادلی بلندمدت خود هستند.
مدلسازی بازار بخش خصوصی صنعت بیمهی ایران با استفاده از تئوری بازی ها (مطالعه موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، به مدلسازی بازار بخش خصوصی صنعت بیمهی ایران با استفاده از تئوری بازی ها پرداخته شده است و به عنوان مطالعهی موردی، عملکرد و رقابت سه شرکت خصوصی بزرگ صنعت بیمهی ایران مورد بررسی قرار گرفته و از تئوری بازی ها به عنوان یک ابزار تصمیم گیری برای دستیابی به وضعیتی که رضایت هر سه شرکت را برآورده کند استفاده شده است. در این فرایند تحقیق، رقابت بین سه شرکت بیمهی خصوصی پارسیان، ملت و کارآفرین مورد بررسی قرار گرفته است و با توجه به مدل بهکار گرفته شده، نتیجهی حاصل نشاندهندهی راه حل پارتویی می باشد. به نظر می رسد چنانچه این سه شرکت بزرگ خصوصی به منظور حفظ بازار بخش خصوصی در دست خودشان با یکدیگر توافق کرده و بازی همکارانه را در پیش گیرند و استراتژی گسترش شبکهی فروش توسط شرکت بیمهی پارسیان و به طور همزمان پرداخت خسارت و عدم تعویق آن توسط شرکت بیمهی ملت و انجام تبلیغات توسط شرکت بیمهی کارآفرین اتخاذ شود و بر حداقل کردن فاصله مطلوبیت حاصل از پرتفوی خود تا حداکثر مطلوبیتشان توافق شود، علاوه بر اینکه بیشترین مطلوبیت پرتفوی از دست رفتهی شرکتها حداقل است، مجموع مطلوبیت پرتفوهای از دست رفتهی هر سه شرکت نیز حداقل می باشد. بنابراین در کنار اینکه ضرر چندانی به سایرین نمی زند، نفع زیادی را به خودشان میرساند. پس همانطور که هر شرکت به طور نسبی از نظر حداقل کردن مطلوبیت پرتفوی از دست رفته اش، منفعت خوبی کسب می کند و رضایت کافی را بهدست می آورد، بخش خصوصی بیمه نیز، که سهم زیادی از آن متعلق به این سه شرکت می باشد، کمترین ضرر را خواهد داشت، بنابراین با استفاده از این مدل همکارانه و سازشکارانه به راه حل پارتویی رسیده ایم. چرا که این رقابت هم با تاکید بر مطلوبیت پرتفوی از دست رفتهی هر شرکت و هم با تاکید بر مطلوبیت پرتفوهای از دست رفتهی تمامی شرکت ها بررسی شده است.
خصوصیسازی و رشد اقتصادی یک مطالعهی بین کشوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خصوصیسازی باهدف افزایش کارآیی و رشد اقتصادی، یکی از مسایل مورد توجه سیاستگذاران و اقتصاددانان در دهههای اخیر بوده است. هرچند مطالعات نسبتا زیادی برای ارزیابی تجربی سیاستهای خصوصیسازی در سطح خرد درکشورهای مختلف انجام شده، ولی ادبیات خصوصیسازی از دیدگاه اقتصاد کلان آنچنان غنی نیست. در این مقاله، اثر خصوصیسازی بر رشد اقتصادی با استفاده از یک مدل رشد درونزای تجربی و با بهکارگیری از دادههای 117 کشوردر حال گذار و در حال توسعه برای دورهی 2003-1998، درسه حالت کوتاه مدت، میان مدت، و بلندمدت براورد شده است. نتایج برآوردها با روشهای OLS و 2SLS نشان میدهد که اثر خصوصیسازی بررشد اقتصادی خنثی است. همچنین نتایج نشان میدهند که سازگاری و تداوم اجرای سیاست خصوصیسازی، وجود محیط رقابتی و شفافیت در سیاستگذاریها، تاثیری مهم تراز خصوصیسازی بر رشد اقتصادی دارند.
بررسی اثر بیثباتی رابطهی مبادله بر رشد اقتصادی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از چالشهای پیش روی اقتصاد ایران، وابستگی شدید به درآمدهای ارزی حاصل از صادرات نفت میباشد. با توجه به وجود نوسانات مداوم در قیمت جهانی نفت، این وابستگی منجر به بیثباتی رابطهی مبادله کشور شده است. هدف اصلی این مطالعه، بررسی اثر بیثباتی رابطهی مبادله بر رشد اقتصادی ایران طی دورهی 1346تا 1385میباشد. در همین راستا، ابتدا با استفاده از الگوی قارچ میزان نوسانات رابطهی مبادلهی کشور طی سالهای 1346 تا 1385، محاسبه و سپس اثر این نوسانات بر رشد تولید ناخالص داخلی در قالب الگوی خود توضیحی با وقفههای گسترده (ARDL) مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج بهدست آمده نشان میدهد که بیثباتی رابطهی مبادله در بلندمدت تاثیر منفی و معنیدار بر رشد اقتصادی ایران دارد.
عوامل اقتصادی و اجتماعی مؤثر بر انتشار سرانهی دی اکسید کربن در ایران (1383-1346)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مطالعه، بررسی رابطهی مصرف انرژی (شدت استفاده از انرژی)، رشد اقتصادی و انتشار سرانهی دی اکسید کربن، به عنوان معیاری برای آلودگی محیط زیست در ایران است. برای این منظور از داده های سری زمانی در دورهی زمانی 1383- 1346 استفاده شده است. برای برآورد مدل از روش هم انباشتگی جوهانسون- جوسیلیوس و مدل تصحیح خطای برداری (VECM) استفاده شده است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان دهندهی وجود رابطه ای مثبت بین متغیرهای مستقل همانند مصرف انرژی، رشد اقتصادی، آزاد سازی تجاری، جمعیت شهرنشین و متغیر انتشار سرانهی دی اکسید کربن در ایران است.
رابطهی میان درآمدهای نفتی و ارزش افزوده بخشهای مختلف اقتصادی در کشورهای صادر کنندهی نفت: ایران، مکزیک و ونزوئلا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تاثیر درآمدهای نفتی بر بخشهای مختلف اقتصادی سه کشور صادرکنندهی نفت شامل ایران، مکزیک و ونزوئلا را مور بررسی قرار میدهیم. برای این منظور از تحلیلهای همانباشتگی و آزمونهای علیت گرنجری کوتاه مدت و بلندمدت استفاده شده است. نتایج تحقیقی نشان میدهد که رونق درآمدهای نفتی در بلندمدت منجر به انبساط بخش خدمات در کشورهای مذکور میگردد. اثر درآمدهای نفتی بر ارزش افزوده بلندمدت بخش خدمات معنیدار نبوده و در مورد مکزیک این اثر به لحاظ اندازه ناچیز میباشد. به علاوه رونق درآمدهای نفتی منجر به انقباض بخش صنعت در بلندمدت شده و در مورد ونزوئلا اندازه این اثر قابل ملاحظه نیست. لذا نشانههای بارزی از بیماری هلندی در این کشورها مشاهده میشود.
برآورد نرخ بهرهی تعادلی در اقتصاد ایران (1386:4-1368:4) در قالب یک مدل تعادل عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تلاش میشود که با استفاده از دادههای فصلی 1386:4-1368:4، سری زمانی نرخ بهرهی واقعی تعادلی به همراه تولید بالقوه برای اقتصاد ایران برآورد شود. برای این منظور، فرم ساختاری خلاصه شدهی تعادل عمومی و سازگار با اقتصاد ایران، طراحی و با استفاده از رهیافت فیلتر کالمن ، متغیرهای غیرقابل مشاهد برآورد میشوند. براساس نتایج، در چارچوب یک تابع مطلوبیت نمایی، مقدار پارامتر ریسکگریزی نسبی برای اقتصاد ایران برابر با 0.46 برآورد شد. همچنین، مقدار پارامتر نرخ ترجیحات زمانی برابر با 0.04 بهدست آمد. نتایج نشان میدهد که مقدار متوسط نرخ بهرهی تعادلی در طول دورهی (1386:1 و 1368:4)، برابر با 0.056 بوده است. بررسی سری زمانی برآورد شده حاکی از آن است که نوسانات این متغیر در طول دورهی مورد بررسی، بسته به فواصل مختلف زمانی، رفتار متفاوتی را از خود نشان میدهد.
ارزیابی مقایسهای کارایی فنی در صنعت سیمان ایران (رهیافت مدلهای مرزی تصادفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سالهای اخیر مدلهایی برای تخمین کارآیی فنی تغییر پذیر در زمان پیشنهاد گردیده است. این مدلها از نظر ویژگی و نتایج با یکدیگر تفاوت داشته و هر یک دارای خصوصیتهای مربوط به خود میباشد. این مطالعه در فضای تولید مرزی به مقایسه و بررسی دو مدل "کارایی فنی متغیر در طول زمان" مطرح شده در ادبیات مرزی تصادفی، یعنی مدل کورنول، اشمیت، و سیکلز)1990، (CSS و مدل لی و اشمیت )1993،(LS میپردازد. سپس بهمنظور گسترش مدلLS و آزاد سازی فرض یکسان بودن روند زمانی برای تمامی واحدها، با معرفی مدل روندهای زمانی با ویژگی گروهی واحدها )2006،(GS، و با در نظر گیری فرم تابعی پارامتریک برای رفتار زمانی گروهها در این مدل به تخمین پارامترهای اصلی مدل و پارامترهای اثر گذار هر گروه پرداخته میشود. مشاهدات مورد استفاده در این مطالعه درباره تمامی کارخانههای فعال سیمان در ایران (33 کارخانه) برای دورهی زمانی 84-1375 میباشد. نتایج بهدست آمده نشان میدهدکه برخلاف مشابهتها تفاوتهای اساسی میان مدلها وجود دارد. در مجموع مدل GS به دلیل در نظر گیری تفکیک ویژگیهای مشترک واحدها به همراه روند زمانی خاص برای هر گروه نتایج دقیقتری را نسبت به سایر مدلها به خود اختصاص داده است. این آزمون در زمینه ویژگی مقیاس ظرفیت واحدها و طبقهبندی در سه گروه واحدهای تولید بالای3000 تن، بین3000-1000 تن، و زیر1000 تن انجام گرفته است که متوسط کارایی برای گروههای اول، دوم، و سوم به ترتیب 81/0، 93/0 و 75/0را به همراه داشته است. چنین نتیجهای برای دو مدلLS و CSS تنها بهصورت جمعی برای تمامی واحدها قابل دستیابی است، که به ترتیب ارقام متوسط 84/0و 76/0را ارایه میدهند. این یافته مهم را میتوان برای کشش نهادهها وکشش مقیاس به تفکیک گروهها و یا تک تک واحدها نیز مشاهده نمود، که درانجام سیاست گذاریهای تعرفهای نهادهها درباره هر گروه اهمیت دارد.
تاثیر روشهای استخراج اطلاعات از پرسشنامه بر مقدار تمایل به پرداخت در ارزشگذاری مشروط (مطالعه موردی: اکوسیستم جنگلی ارسباران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حداکثر تمایل به پرداخت مصرفکنندگان برای کالاهایی که در بازار ارزشگذاری نمیشوند، از قبیل حیات وحش، کیفیت محیطزیست و خدمات اکوسیستمی جنگلها (شامل تولید محصولات چوب، حفظ آب، حفظ خاک، تولید اکسیژن، جذب کربن، ارائه خدمات تفریحی و حفظ حیات وحش)، بیانگر ارزش اقتصادی آن منابع است. در سالهای اخیر روش ارزشگذاری مشروط برای برآورد ارزشهای خدمات جنگلها و سایر ارزشهای اقتصادی، توسط اقتصاددانان مورد استفاده قرار گرفته است. در ارزشگذاری مشروط، بهکار گرفتن روشهای استخراج مختلف، مقادیر تمایل به پرداخت متفاوتی را بهدست میدهد. بنابراین، اینکه کدام روش استخراج اطلاعات بر دیگری برتری دارد، از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف از این مطالعه، مقایسهی نتایج برآورد ارزش حفاظتی برای اکوسیستم جنگلی ارسباران با استفاده از دو روش استخراج انتها - باز و انتها - بسته است. در این مطالعه، با ثابت نگهداشتن سایر شرایط از قبیل خصوصیات کالایی که ارزشگذاری میشود، خصوصیات افراد، جامعهی مورد مطالعه، تعداد نمونه و روش پرداخت مبالغ پولی، روش استخراج حداکثر تمایل به پرداخت تغییر داده شده و نتایج حاصل از این تغییر مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. دادههای این مطالعه از طریق تکمیل 509 پرسشنامه از 13 استان کشور جمعآوری شده است. تحلیلهای اقتصادسنجی دادههای روش انتها - بسته و انتها - باز، بهترتیب با استفاده از الگوهای لوجیت و توبیت انجام شد. نتایج نشان داد که برخی از متغیرهای معنیدار در دو الگو با هم تفاوت دارند و مقدار تمایل به پرداخت برآورد شده از روش انتها - بسته (112670 ریال)، بیشتر از تمایل به پرداخت برآورد شده از روش انتها - باز (102700 ریال) است. در بخش آخر این مطالعه پس از مقایسهی نتایج روشهای استخراج انتها - باز و انتها - بسته، تحلیلی بر اینکه کدام روش مناسبتر بوده و ترجیح داده میشود که درمطالعات ارزشگذاری مشروط مورد استفاده قرارگیرد، ارائه شده است.
تاثیرپذیری طبقات اجتماعی از تورم در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تورم بالا، همواره به عنوان یکی از مشخصات اقتصادهای در حال توسعه (از جمله ایران) مطرح بوده و دارای آثار وسیع اقتصادی و اجتماعی است. تلاش برای تدوین سیاستهایی جامع به منظور پیشبرد فرایند توسعهی اقتصادی ایجاب می کند که آثار تورم بر طبقات مختلف اجتماعی مورد بررسی قرارگیرد. تحلیل های اقتصاد خرد نشان می دهند که به دلیل افزایش بیشتر قیمت اقلامی که سهم عمده ای در سبد مصرفی خانوارهای کم بضاعت دارند در مقایسه با اقلامی که نقش زیادی عمده ای در بودجهی طبقهی مرفه و ممتاز جامعه بازی میکنند، و نیز به دلیل استفاده بیشتر طبقات پایینی از محل درآمدهای ثابت، تورم، عاملی بالقوه برای افزایش شکاف طبقاتی در ایران است. در این راستا، شواهد مطالعهی حاضر که بر اساس دادههای تلفیقی مربوط به استان های کشور در دورهی زمانی 82-1380 بهدست آمدهاند، حکایت از این دارند که تورم، طبقات بالایی و ممتاز جامعه را که از بیشترین ثروت و مکنت اقتصادی و اجتماعی برخوردار هستند، به بهای طبقات پایین تر سود میر ساند و لذا عاملی مهم در افزایش شکاف طبقاتی است