مقالات
حوزه های تخصصی:
شواهد موجود نشان میدهد که قیمت نفتخام یک گام تصادفی است بهطوریکه بهترین پیشبینی از قیمت در هر زمان مقدار آن در دوره قبل میباشد. اما بررسی سری زمانی روزانه قیمت نفتخام وست تگزاس اینترمدیت ((WTI، از سال 1990 الی آخر نیمه اول سال 2005 نشان میدهد که این سری دارای نوسان خوشهای است که بهطور معمول نمیتوان آن را در پیشبینیها نادیده گرفت و یا حذف نمود. به همین دلیل مسأله اصلی در این تحقیق پیشبینی بیثباتی (واریانس شرطی) قیمت نفتخام میباشد. برای این منظور از خانواده مدلهای اتورگرسیو واریانس ناهمسان شرطی (ARCH) استفاده نمودیم که با استفاده از معیارهای عملکرد پیشبینی مورد ارزیابی قرار گرفتند. با توجه به نتایج بهدست آمده مدلهای GARCH)) و (TGARCH) عملکرد بهتری نسبت به سایرمدلهای واریانس شرطی در رابطه با پیشبینی بیثباتی قیمت نفتخام دارند. بهعلاوه پدیده موسوم به اثرات اهرمی در بازار نفت مشاهده میشود.
بررسی تاثیر اعتماد بررشد اقتصادی دراستانهای ایران با روش اقتصادسنجی فضائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرمایه اجتماعی یکی از مفاهیمی است که در چند سال اخیر مورد توجه اقتصاددانان قرار گرفته و مطالعات گستردهای در باب نحوه اثرگذاری آن بر روی اقتصاد صورت گرفتهاست. مفهوم سرمایه اجتماعی یک مفهوم گسترده است که از مؤلفههای مختلفی مانند اعتماد، هنجارها و غیره تشکیل شده است که به منظور بررسی دقیق تر سرمایه اجتماعی بر روی اقتصاد باید هریک از این مؤلفهها را بهصورت جداگانه بررسی کرد. به این منظور در مقاله حاضر به بررسی اثر اعتماد بر روی رشد اقتصادی که یکی از اصلی ترین مؤلفههای سرمایه اجتماعی میباشد، پرداخته میشود. ما در این مقاله با مروری کوتاه بر مفهوم اعتماد و نحوه اثرگذاری آن بر رشد اقتصادی به یک مدل تعمیم یافته رشد دربردارنده اعتماد اشاره میکنیم. سپس با استفاده از اطلاعات پیمایشهای دفتر طرح ملی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مرکز آمار ایران و بانک مرکزی و براساس مدلهای رشد اقتصادی تأثیر اعتماد بر رشد 28 استان کشور طی دوره 82-1379 مورد بررسی قرار گرفتهاست. در این مقاله برای تخمین مدل از روش اقتصاد سنجی فضایی و نرم افزار مت لب کمک گرفته شده است. نتایج بهدست آمده نشان میدهد که با ورود متغیر پروندههای مختومه چک بلامحل که شاخصی برای بیان کاهش اعتماد به افراد جامعه بهخصوص کاهش اعتماد در تعاملات اقتصادی در نظر گرفته میشود، قدرت توضیح دهندگی مدل به میزان04/0 درصد افزایش می یابد و نتیجه گرفته میشود که این متغیر دارای تأثیر منفی و معنیداری بر روی رشد اقتصادی میباشد؛ به این ترتیب که با ثابت بودن سایر شرایط افزایش یک واحد در این متغیر رشد اقتصادی به میزان 11/0 درصد کاهش می یابد که بیان کننده اثر مثبت اعتماد بر روی رشد اقتصادی میباشد
تجمعهای صنعتی در توسعه صنعتی و منطقهای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زیتهای موجود در تجمعهای صنعتی که در آغاز به صرفههای ناشی از مقیاس برای ارائه امکانات زیربنایی محدود میشد، بهتدریج ارتقا یافته و بهصورت دسترسی به خدمات حمایتی، رقابتپذیری و تقویت همکاری صنایع نمود یافته است. از طرف دیگر ایجاد تجمعهای صنعتی، توزیع منطقهای اشتغال و تولید را نیز متوازن مینماید. در این مقاله منافع مذکور مورد توجه قرار گرفته و اهمیت تجمعهای صنعتی در برنامهریزی توسعه و سازگاری صنایع با شرایط حاکم بر رقابت جهانی، مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد.
تمرکززدایی و منافع تشکیل دولتهای محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دیدگاه اقتصاد بخش عمومی، تمرکززدایی مهمترین رهیافت اصلاح نظام تصمیم گیری درونی دولت محسوب میشود. هزینه ها و منافع متعددی در خصوص رهیافت تمرکززدایی و واگذاری اختیارات به لایه های پایینی دولت مطرح شده اند که هر یک با توجه به ساختار و سطح تمرکززدایی در مناطق مختلف جهان از جایگاه خاصی برخوردار است. این مقاله بهطور خاص بر منافع ناشی از افزایش کارایی در بخش دولتی تمرکز دارد. مبانی نظری موجود، ارتباط تئوریک کارایی و تمرکززدایی را نشان می دهند. مقاله حاضر سعی دارد با تدوین و بسط نظری یک الگوی ریاضی به تبیین این ارتباط تئوریک بپردازد. از این رو در این مقاله با بهکارگیری ابزارهای مرسوم اقتصاد خرد و در چارچوب حداکثرسازی مطلوبیت مصرفکننده میانی، رهیافت جدیدی در زمینه تاثیر سیاست تمرکززدایی بر کارایی اقتصادی ارائه شده است. بهعبارت دیگر در چارچوب این رهیافت جدید، وضعیت تدارک کالای عمومی محلی توسط دولت مرکزی و محلی مورد مقایسه قرار می گیرد. نتایج الگوی بسط یافته از دیدگاه نظری نشان میدهد که افزایش تمرکززدایی میتواند افزایش کارایی را نیز به همراه داشته باشد.
محاسبه رشد بهره وری کل عوامل به کمک مدلهای ناپارامتری تحلیل پوششی داده ها؛ با یک مطالعه موردی در صنعت برق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهره وری کل عوامل (TFP)، معیاری برای محاسبه میزان بهره وری در یک سازمان است. این شاخص توصیفکننده روند تبدیل هزینه کل به درآمد کل است و لذا افزایش آن در یک سازمان میتواند منجر به پیشرفت در بازار رقابتی، بهبود عملکرد بخشهای مختلف، نزدیک شدن هر چه بیشتر به اهداف برنامه ریزی شده، کاهش هزینه ها، افزایش درآمد، بهبود کیفیت تولید یا خدمات و غیره گردد. در برنامه چهارم توسعه آمده است که همه دستگاه های اجرائی مکلفند سهم ارتقای بهره وری در رشد تولید مربوطه را تعیین کرده و الزامات و راهکارهای لازم برای تحقق آنها را برای تحول کشور از یک اقتصاد نهاده محور به یک اقتصاد بهرهور محور مشخص نمایند، بهطوری که سهم بهره وری کل عوامل در رشد تولید ناخالص داخلی(GDP) حداقل به 3/31 درصد و متوسط رشد سالیانه بهره وری نیروی کار، سرمایه و کل عوامل تولید بهترتیب به مقادیر حداقل، 5/3، 1 و 5/2 درصد برسد. لذا لزوم تعیین رشد بهرهوری کل عوامل و عوامل تأثیرگذار بر آن، به منظور برنامه ریزی و ارائه راهکارهایی در جهت ارتقای بهره وری، با توجه به این قانون و موارد ذکر شده، کاملاً مشخص میشود. این مقاله به جهت پوشش اهداف مذکور، روشی را با تلفیق مدلهای ناپارامتری تحلیل پوششی داده ها (DEA) و شاخص رشد بهره وری تورنکوئیست ارائه میدهد که علاوه بر محاسبه رشد TFP، میزان تأثیر تغییرات کارایی و تغییرات تکنولوژی را در رشد مربوطه، در طول زمان و با وجود تنها یک واحد تصمیمگیرنده (DMU)، محاسبه می نماید. این مقاله همچنین، به منظور بررسی دقیق تر موارد شرح داده شده، در یک مطالعه موردی در صنعت برق، به بررسی رشد TFP و عوامل موثر در رشد آن در طی سالهای 1347 تا 1383 می پردازد.
اندازه گیری بهره وری عوامل تولید بخشهای اقتصادی کشور به روش تحلیل پوششی دادهها (DEA)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش تحلیل پوششی دادهها، از طریق مقایسه نسبی بخشهای اقتصادی و براساس مقادیر دادهها و ستانده های آنها به برآورد مقادیر کارایی و بهره وری می پردازد. در این روش به کمک دادههای ارائه شده، مرزی به نام ”مرز کارائی“ در نظر گرفته می شود که تمام بخشهای مورد بررسی، با این مرز بهینه مقایسه می شوند. با استفاده از آمار های مربوط به ارزش افزوده، بهره وری بخشهای مختلف اقتصادی محاسبه می شود. نتایج نشان می دهد که اگر چه در مجموع روند بهره وری اقتصادی کشور با روند خفیفی افزایش یافته است لیکن عملکرد کلی بسیاری از فعالیتهای اقتصادی با توجه به منابع مادی و انسانی قابل توجهی که در اختیار داشته اند قابل توجیه نمی باشد. در این زمینه بخش خدمات بهدلیل گسترگی دامنه فعالیتها و خیل عظیم نیرو های شاغل، از مشکلات بیشتری رنج می برد. رشد مداوم و پویایی بخش خدمات، مشخصه عمده نظامهای اقتصادی موفق و توسعه یافته در دنیای معاصر می باشد. بنابراین بی توجهی به مسائل و مشکلات این بخش نظیر پایین بودن بهره وری نسبی علاوه بر اینکه بسیاری از فرصت های رشد و توسعه اقتصادی را سلب می نماید می تواند زمینه ساز بسیاری از مشکلات و مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در آینده باشد.
ارزیابی کارائی راهآهن جمهوری اسلامیایران در مقایسه با راهآهنهای کشورهای آسیائی و خاور میانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی بنگاههای اقتصادی همواره این بوده است که با حداقل منابع موجود، حداکثر استفاده را بهدست آورند که این مسئله اشاره به بهبود کارایی و بهرهوری در بنگاهها دارد. بخش حمل و نقل و به ویژه حمل و نقل ریلی به جهت تاثیرگذاری مستقیم و عمده بر روی توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورها دارای اهمیت زیادی است. در این مقاله با توجه به دادههای آماری 24 کشور منطقه خاورمیانه وآسیا، عضو اتحادیه بینالمللی راهآهنها و سازمان همکاری راهآهنها برای دوره زمانی 5 ساله از سال 2000 تا 2004 به بررسی کارایی و بهرهوری راهآهن کشورهای مذکور با تاکید بر راهآهن کشورمان از طریق تکنیک تحلیل پوششی دادهها و شاخص بهرهوری مالم کوئیست پرداخته شده است. آنچه که این مقاله را از مقالات قبلی متمایز می کند، استفاده از همین شاخص است و به کمک آن تغییرات بهرهوری را اندازه گرفت. همچنین کارائی تحت شرایط بازده بهمقیاس ثابت و بازده به مقیاس متغیر محاسبه گردیده است. میانگین کارائی فنی راهآهن ایران در شرایط CRS برابر 590/0 و در شرایط VRS برابر6/0 بوده است. بهعلاوه در تمام شیوههای رتبهبندی راهآهن ایران رتبه ای بهتر از یازدهم از نظر کارائی نداشته است. به کمک شاخص مالم کوئیست نشان می دهیم. مقادیر کارائی فنی در طول دوره مورد نظر روند افزایشی داشته است. و ناکارائی موجود بیشتر بهدلیل ناکارائی مدیریتی بوده تا ناکارائی مقیاس. همچنین روند تغییرات بهرهوری کل عوامل تولید راهآهن کشور در طول دوره نامشخص بوده است. ولی همواره از میانگین کل کشورهای مذکور بالاتر است. همچنین راهآهن کشور جهت تحقق شرایط مطلوب بایستی خدمات بیشتری را ارائه نماید و کشور های کره جنوبی، فلسطین اشغالی بهعنوان الگو ارائه میگردد
تخمین توابع واکنش صادرات برای فولاد خام بر اساس مدل سیاست استراتژیک تجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست استراتژیک تجاری، مطالعه سیاست تجاری با وجود انحصار چند جانبه است. در این شرایط مداخله استراتژیک دولت سبب میشود، هزینههای تولید شرکت داخلی کاهش یابد. نتیجه این کاهش در هزینهها بهصورت سود بیشتر، عاید شرکتهای صادراتی داخلی خواهد شد. اما سود دیگری که با مداخله دولت برای شرکتهای داخلی حاصل میشود، سودی است که به واسطه کاهش صادرات و سهم بازار شرکت خارجی صادراتی، عاید شرکت صادراتی داخلی میگردد. در این مقاله، هدف ما، نشان دادن نقش دخالت دولت به شکل پرداخت یارانه، بر روی میزان صادرات بنگاهها در قالب رقابت کورنو است. مدل ارائه شده و کار تجربی انجام شده در این مقاله نتایج جالبی به شرح زیر را نشان میدهد: اول، پرداخت یارانه توسط دولتها در رقابت کورنو، موجب افزایش تولید و صادرات بنگاهها میشود. دوم، مداخله یکطرفه بهترین نوع مداخله برای دولتهای رقیب است و رفاه دولتها در مداخله یکطرفه بزرگتر از رفاه آنها در حالت عدم مداخله است. سوم، اگر دولت رقیب سیاست مداخله را انتخاب کند، مداخله دولت خودی برای جلوگیری از کاهش صادرات و کاهش سهم بازار ضروری است. چهارم، نه تنها پرداخت یارانه به یک صنعت مهم است بلکه رقم یارانه پرداختی نیز حائز اهمیت است.