فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱۲۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
تکرار حوادث اسیدپاشی در جامعه، به منزله مسئله اجتماعی، موضوعی درخور تأمل است. بدون تردید یکی از جرائمی که در هر بار ارتکاب آرامش اجتماعی جامعه را به شدت برهم می زند اسیدپاشی است. بررسی عمیق جوانب مختلف این پدیده می تواند زمینه های مناسب برای کنترل مؤثر آن را فراهم کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تجربه قربانیان اسیدپاشی انجام شده است.
این تحقیق کیفی است و به روش نظریه مبنایی صورت گرفته است و برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار با قربانیان اسیدپاشی استفاده شده است. نمونه گیری برطبق اصول نمونه گیری تحقیقات کیفی با دوازده نفر از قربانیان اسیدپاشی صورت گرفت و تجزیه و تحلیل داده ها به روش اشتراوس و کوربین انجام شد.
براساس تحلیل صورت گرفته مقوله های ارزشمندی زیبایی و بافتار سنتی، بستری بود که قربانیان پدیده اسیدپاشی را در آن تجربه می کردند. درصد سوختگی، ازدست رفتن زیبایی و تحصیلات به منزله شرایط میانجی بر تجربه آنها از اسیدپاشی نقش داشت و مقوله های محرومیت اجتماعی، سرسخت شدن، درماندگی، و بازماندن، پیامدهایی بود که قربانیان تجربه کرده بودند.
پیامدهای روانی و اجتماعی اسیدپاشی به شدت آسیب زاست و قربانی تا مدت های طولانی و حتی تا پایان عمر درگیر آن خواهد بود. شناخت فرآیند ایجاد این پدیده و پیامدهای آن می تواند زمینه توان بخشی روانی و اجتماعی سریع تر و بهتر قربانیان را فراهم آورد و به تسهیل ورود مجدد آنها به جامعه منجر شود.
بررسی تاثیر تضاد کار- خانواده مادران شاغل بر فرسودگی عاطفی و بهزیستی روانی آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره چهاردهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴ (پیاپی ۴۹)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر تعارض کار – خانواده بر برخی نگرش های شغلی؛ شامل بهزیستی روانی و فرسودگی عاطفی با محوریت مادران شاغل می باشد و در این میان نقش متغیرهای تعدیل گر همچون حمایت سازمانی ادراک شده و انگیزه درونی را نیز مد نظر قرار داده است. جامعه آماری این پژوهش را مادران شاغل در بخش اداری دانشگاه تهران تشکیل می دهند. روش نمونه گیری در پژوهش حاضر روش نمونه گیری طبقه بندی است و سپس نمونه گیری احتمالی در هر طبقه انجام شده است. بر این اساس، 182 نفر از آنان برای پاسخ به پرسشنامه ها انتخاب شده اند. برای بررسی تاثیر تعارض کار – خانواده بر فرسودگی عاطفی و بهزیستی روانی کارکنان با تعدیل گری حمایت سازمانی ادراک شده و انگیزه درونی از روش معادلات ساختاری و رگرسیون چند متغیره و نرم افزار های LISEREL و SPSS استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داده است که میان تعارض کار - خانواده و بهزیستی روانی و فرسودگی عاطفی به ترتیب رابطه منفی و مثبت وجود دارد و انگیزه کاری درونی و حمایت سازمانی ادراک شده نیز رابطه میان این متغیر ها را تعدیل می کند.
همسر آزاری و عوامل موثر بر آن
منبع:
پژوهش زنان ۱۳۸۱ شماره ۴
حوزههای تخصصی:
بررسی مقایسه ای بهزیستی روان شناختی و دل زدگی زناشویی و ابعاد آنها در زنان شاغل و غیر شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به حضور روزافزون زنان در عرصه اجتماع و اهمیت سلامت روانی آنها و ارتباط آن بازندگی زناشویی، این تحقیق با هدف مقایسه بهزیستی روان شناختی و دل زدگی زناشویی زنان شاغل و غیر شاغل در سال 1393 انجام شده است.
روش: به همین منظور تعداد 175 نفر از معلمان ابتدائی شاغل در مدارس شهر کرج و 175 نفر زنان خانه دار شهر کرج به صورت خوشه ای و تصادفی انتخاب شده است. سپس آنان با استفاده از پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف و دل زدگی زناشویی پاینز مورد ارزیابی قرار گرفتند. پس از جمع آوری داده ها از روش های آمار توصیفی و آزمون تی مستقل برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد.
یافته ها: تحلیل های آماری گویای آن بود که زنان شاغل بهزیستی روانشناختی بالاتری برخورداربودند (p<0/01)؛ ولی در دلزدگی زناشویی این تفاوت در زنان خانه دار بیشتر بود (p<0/05). همچنین زنان شاغل در همه مولفه های بهزیستی روانشناختی به غیر از مولفه های رشد شخصی و خود مختاری از زنان خانه دار وضعیت بهتری داشتند. مقایسه ابعاد دلزدگی زناشویی نشان داد زنان شاغل فقط در بعد دلزدگی روانی تفاوت معنی داری با زنان خانه دار داشتند و در ابعاد دیگر تفاوت معنی داری بین این دو گروه وجود نداشت.
بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد اگر شغل دارای ویژگی منفی مثل ساعات کاری طولانی و استرس و فشارهای زیاد نباشد تأثیرات مثبتی بر بهزیستی روان شناختی زنان دارد. از سوی دیگر اشتغال باعث خستگی و دل زدگی زناشویی بیشتری در زنان شاغل نشده بود، لذا فراهم نمودن زمینه های مشارکت اجتماعی و اشتغال زائی متناسب با شأن زنان در تأمین بهزیستی آنان مؤثر است.
بررسی ارتباط میزان تقید مردان به باورهای دینی و خشونت علیه زنان در شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی ارتباط میزان تقید مردان به باورهای دینی و ویژگیهای جمعیت شناختی با میزان خشونت علیه زنان در شهر یاسوج پرداخته است. روش پژوهش، پیمایشی، جامعه آماری پژوهش را تمام زنان متأهل 54 15 ساله شهر یاسوج تشکیل داده است که در زمان پژوهش حداقل یک سال از ازدواج آنها گذشته باشد. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه و با شیوه نمونه گیری چند مرحله ای طبقه بندی شده تصادفی از یک نمونه 400 نفری از جامعه آماری به دست آمده است. نتایج پژوهش نشان داد که بین مدت زمان ازدواج زوجین با میزان خشونت شوهران علیه زنان رابطه ای معنادار نیست، اما از سویی دیگر، بین تعداد فرزندان و میزان تقید شوهر به باورهای دینی با میزان خشونت شوهران علیه زنان رابطه معنادار هست. نتیجه گیری اساسی پژوهش این است که با افزایش میزان تقید شوهر به باورهای دینی از میزان خشونت علیه زنان کاسته می شود.
اثربخشی رویکرد واقعیت درمانی مبتنی بر نظریه انتخاب بر تعارض های زناشویی و بهزیستی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش نیمه آزمایشی بررسی اثر بخشی رویکرد درمانی واقعیت درمانی مبتنی بر نظریه انتخاب بر تعارض های زناشویی و بهزیستی اجتماعی بود. 25 نفر آزمودنی که شرایط ورود به پژوهش را داشتند و به صورت فراخوان به کلینیک درمانی مراجعه کرده بودند، با روش جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایشی و گروه کنترل قرار گرفتند. متغیر مستقل رویکرد واقعیت درمانی مبتنی بر نظریه انتخاب بود. ابزار سنجش، پرسش نامه 54 پرسشی تعارض های زناشویی ثنایی و پرسش نامه بهزیستی اجتماعی صفاری نیا بود. نتایج آزمون فریدمن برای پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری در مقایسه با گروه کنترل، نشان دادند که رویکرد واقعیت درمانی، به گونه ای کارآمدی تعارض های زناشویی را در مقایسه با گروه کنترل در زنان کاهش می دهد. هم چنین، با وجود آن که مداخله واقعیت درمانی بر بهزیستی اجتماعی آزمودنی ها اثر بخشی نداشت، اما بر دو زیر مقیاس پیوستگی اجتماعی و پذیرش اجتماعی، اثربخشی معنادار داشت. نتایج پژوهش، مفهوم سازی و سنجش عملیاتی و دقیق تر زیرمقیاس های بهزیستی اجتماعی را پیشنهاد می کند.
همسر آزاری
منبع:
پژوهش زنان ۱۳۸۱ شماره ۳
حوزههای تخصصی:
خشونت علیه زنان و عوامل موثر بر آن مطالعه موردی شهرستان شهرکرد
منبع:
پژوهش زنان ۱۳۸۱ شماره ۳
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه سبک های دلبستگی و سلامت عمومی با رضایتمندی زناشویی در کارکنان زن متاهل دانشگاه تربیت مدرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سبک های دلبستگی و سلامت عمومی با رضایتمندی زناشویی در کارکنان زن متاهل دانشگاه تربیت مدرس انجام شده است.طرح پژوهش از نوع پس رویدادی بوده که ضمن آن گروه نمونه را، 110 زن متاهل از بین کارکنان زن متاهل دانشگاه تربیت مدرس که به روش انتخاب تصادفی انتخاب شده اند، تشکیل داده اند که ابزار پژوهش، پرسشنامه های مقیاس زوجی اینریچ، مقیاس دلبستگی بزرگسالان (RAAS) و سلامت عمومی (GHQ) از گلدبرگ و هیلر را تکمیل کردند. داده های خام به دست آمده از نمره گذاری پرسشنامه ها، مورد تحلیل های آمار توصیفی و استنباطی قرار گرفت.نتایج نشان داد، کسانی که دارای سبک دلبستگی نزدیکی به بیشترین میزان و کسانی که دارای سبک دلبستگی اضطراب هستند به کمترین میزان از رضایتمندی زناشویی کلی برخوردار می باشند. همچنین بین سلامت عمومی کارکنان زن با رضایتمندی زناشویی آنها رابطه معنی داری وجود داشت.
بررسی وضعیت خشونت خانگی در زنان مراجعه کننده به مراکز قضایی شهرستان پاوه
حوزههای تخصصی:
خشونتخانوادگیشایعترینشکلخشونتعلیهزنانبابیش ترینعوارضاجتماعی،روانیو اقتصادیاست. خشونت شوهران مسئله ای است که حیات خانواده و جامعه را تهدید می کند. این گونه خشونت ها در همه کشورها گزارش شده و موضوع اصلی کنفرانس حقوق بشر وین در سال 1997 بود که در آن ابعاد گوناگون خشونت و راهکارهای عملی کاهش آن بیان شد. پس هدفتحقیق حاضر، بررسی وضعیت خشونت خانگی (روانی، جنسی، فیزیکی و مالی) در زنان مراجعه کننده به مراکز قضایی شهر پاوه می باشد.
این مطالعه به صورت مقطعی، توصیفی، تحلیلی و بر اساس تحیل داده های ثانویه است که اطلاعات آن به صورت گذشته نگر جمع آوری شده است. جمعیت نمونه مورد مطالعه این پژوهش شامل 82 نفر (زن) است که در فاصله زمانی فروردین 1389 تا پایان اسفند 1389 به دلیل خشونت به مراجع قضایی (دادگستری) شهر پاوه شکایت کرده و در آنجا پرونده تشکیل داده اند.
یافته های تحقیق حاکی از بالاترین میزان خشونت در بین زنان سنین 25 تا 28 می باشد که به تناسب، سن که بالا می رود میزان خشونت کاهش پیدا می کند. یافته های این تحقیق نشان می دهد که 8/65 درصد زنان مورد خشونت قرار گرفته دارای تحصیلات دبیرستان و دیپلم بوده اند که بالاترین میزان را در جدول به خود اختصاص داده اند. کمترین میزان خشونت هم در بین زنانی است که بی سواد هستند. بر اساس این پژوهش زنان در هر سنی ممکن است مورد خشونت قرار گیرند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بیشترین میزان خشونت از نوع خشونت هایکلامی–روانی استوخشونت هایجسمی درردهبعدیقراردارند و موردی از خشونت جنسی و مالی مشاهده نشد؛ که یکی از علل نبود خشونت جنسی در پرونده ها، عدم گزارش آن به مراکز قانونی است زیرا مسئله آبرو و حیثیت زنان در جامعه ما از اهمیت ویژه برخوردار است. همچنین نتایج نشان می دهد که 3/68 علت خشونت نامشخص است. اما در موارد بعدی بیشترین علت خشونت به دخالت خانواده بر می گردد.
بازخوانی دو پرونده: خشونت جنسی علیه زنان
منبع:
حافظ آذر ۱۳۸۴ شماره ۲۱
حوزههای تخصصی:
نقش ذهن آگاهی، خودکارآمدی عمومی و هوش هیجانی در پیش بینی تنیدگی ادراک شده دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش ذهن آگاهی، خودکارآمدی عمومی و هوش هیجانی با تنیدگی ادراک شده در دانشجویان دختر شهر زنجان بود. حجم نمونه در این پژوهش 200 نفر دانشجوی دختر بودند که، به روش خوشه ای تصادفی چند مرحله ای از بین دانشجویان شهر زنجان انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش پرسشنامه ذهن آگاهی براون و رایان، پرسشنامه تنیدگی ادراک شده کوهن، پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر و پرسشنامه هوش هیجانی شات و همکاران بودند. برای تحلیل داده ها از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج ضریب همبستگی نشان داد، که بین متغیرهای ذهن آگاهی، خودکارآمدی عمومی و هوش هیجانی با تنیدگی ادراک شده همبستگی چندگانه وجود داشت. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد، که ترکیب خطی متغیرهای پیش بین ذهن آگاهی، خودکارآمدی عمومی و هوش هیجانی 51 درصد تنیدگی ادراک شده را تبیین می کند. یافته های پژوهش از اهمیت ذهن آگاهی، خودکارآمدی و هوش هیجانی در کاهش تنیدگی ادراک شده حمایت می کند.
جنسیت به منزله یک ساخت طبیعی
منبع:
حوراء شماره ۲۱
حوزههای تخصصی:
مطلبی که در پی می¬آید مقالة خانم الیزابت فاکس- جنوز در کنگره دوم خانواده است. این کنگره از سوی مرکز هوارد در نوامبر 1999 در شهر ژنو برگزار گردید. خانم فاکس- جنوز استاد تاریخ دانشکده علوم انسانی دانشگاه اموری در آتلانتای آمریکا است. وی مدرک کارشناسی ارشد و دکتری خود را از دانشگاه هاروارد اخذ کرده و از سال 1986 تا 1991 مدیر بخش مطالعات زنان در دانشگاه اموری بوده است. وی دارای تألیفات فراوان است. از مهمترین آثار وی می¬توان به کتاب¬های فمینیسم بدون توهم و فمینیسم داستان زندگی من نیست اشاره کرد.نظر وی را در این مقاله پی می گیریم.
پدیده داغ ننگ چاقی در زنان 44-15ساله در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داغ ننگ، فشار اجتماعی موذیانه ای است که با تعداد نامنتهایی از صفات، شرایط، وضعیت سلامت و گروه های اجتماعی وابسته به زمینه و بستر اجتماعی پیوند خورده است. پدیده ای که نطفه آن در ذهن انسان بسته می شود، در عرصه کنش متقابل تولد می یابد و گستره خویش را وابسته به مهیابودن شرایط رشد خویش با توجه به فرهنگ و ارزش های حاکم بر جامعه می پرواند و عرصه های گوناگونی را جولانگاه خویش می کند. سوگیری های آشکار و تبعیضی که در زمینه های مختلف به افراد چاق تحمیل می شود، نشان دهنده خزیدن چاقی و اضافه وزن به حیطه داغ ننگ به ویژه برای زنان به دلیل تأکید بیش از حد جامعه مصرفی بر جذابیت جسمانی آن ها است. این پژوهش با هدف بررسی عوامل مؤثر در ضعف و شدت داغ ننگ چاقی درونی شده زنان با روش پیمایش و روش نمونه گیری طبقه ای متناسب، تعداد 380 زن 44-15ساله شهر یزد را با ابزار پرسشنامه مطالعه کرد. با چارچوب قراردادن نظریات گافمن، گیدنز، مقایسه اجتماعی فستینگر، مبادله، استیک و برگنر، رابطه متغیرهای فردی-روان شناختی (عزت نفس، سن، شاخص حجم بدن) و متغیرهای اجتماعی (مقایسه اجتماعی، نفوذ خانواده و دوستان، مصرف رسانه ای، تحصیلات) با میزان داغ ننگ چاقی درونی شده در زنان تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان می دهند متغیر مقایسه اجتماعی، بهترین پیش بینی کننده داغ ننگ چاقی در زنان است.
اثر هوش هیجانی بر هماهنگی و ناهماهنگی زناشویی با میانجی گری ادراک انصاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هوش هیجانی جدیدترین تحول در زمینه فهم رابطه میان فکر و هیجان است که فرد را به طور مؤثری با نیازها، فشارها و چالش های زندگی سازگار می کند. هماهنگی و ناهماهنگی زناشویی یکی از عمده ترین و با این حال چالش انگیز ترین موضوع در حیطه ی علم مشاوره است. یکی از عوامل ارتباطی که پژوهش ها تأثیر آن را بر هماهنگی رابطه زناشویی نشان داده اند، ادراک انصاف در رابطه زناشویی است. هدف نهایی این مطالعه بررسی تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم هوش هیجانی بر هماهنگی و ناهماهنگی زناشویی با میانجی گری ادراک انصاف بود. جامعه ی آماری (150 زن، 150 مرد) در شهر شیراز در سال 1392 بود که با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شد. ابزارهای سنجش شامل پرسشنامه خود- گزارشی هوش هیجانی (EQS)، پرسشنامه هماهنگی زناشویی (MHQ)، ناهماهنگی زناشویی (MDQ)، مقیاس ادراک انصاف (MEP)بود. تحلیل داده ها از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و اثرات غیرمستقیم از طریق آزمون بوت استراپ انجام شد. نتایج نشان داد که مدل ارزیابی شده از شاخص برازندگی خوبی برخوردار بود. هم چنین نتایج حاصل از تحلیل مدل نشان داد که هوش هیجانی به صورت مستقیم و غیرمستقیم هماهنگی و ناهماهنگی زناشویی را تحت تاثیر قرار می دهد و ادراک انصاف بعنوان عامل بسیار مهمی در روابط سالم شناخته شد.
تعارض کار- خانواده در پرستاران شاغل در مراکز آموزشی درمانی شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره سیزدهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴ (پیاپی ۴۵)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی تعارض کار- خانواده در پرستاران انجام شد. در این مطالعه توصیفی- مقطعی 374 پرستار شاغل در هشت مرکز آموزشی درمانی شهر رشت به شیوه تصادفی طبقه ای انتخاب و با استفاده از پرسشنامه اطلاعات فردی و پرسشنامه تعارض کار- خانواده کارلسون[1] ارزیابی شدند داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و آزمون های آمار استنباطی تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که تعارض کار – خانواده از نظر فشار و تعارض خانواده- کار از نظر زمان، بیش ترین حیطه تأثیر گذار در تعارض پرستاران هستند. مدل رگرسیون نشان داد که از بین عوامل فردی علاقه به شغل، شغل دوم و نگهداری از سالمندان یا فرزند معلول در حیطه تعارض کار با خانواده و علاقه به شغل، داشتن شغل دوم، نگهداری از سالمندان یا فرزند معلول و شرایط شغلی همسر در حیطه تعارض خانواده با کار معنادار و مرتبط است. یافته های این پژوهش به اهمیت ایجاد تعادل در زندگی خانوادگی و شغلی پرستاران تأکید می کند ،به طوری که با آگاه کردن مسئولان از نتایج این پژوهش می توان گام مهمی در جهت کاهش مشکلات پرستاران و افزایش کیفیّت خدمات رسانی به آن ها برداشت.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر نستوهی و کیفیت زندگی زنان قربانی خشونت خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر نستوهی و کیفیت زندگی زنان قربانی خشونت خانگی انجام شد. این پژوهش شبه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری را تمامی زوجین جوان زیر پوشش کمیته امداد شهرستان قوچان تشکیل می داد. نمونه آماری این گونه تهیه شد که پس از اعلان عمومی و فراخوان، 91 خانم به صورت داوطلبانه شرکت کردند. در ابتدا پرسش نامه خشونت خانگی(Mohseni Tabrizi et al, 2013) بمنظور غربالگری اجرا و از بین زنانی که دارای بالاترین مقدار خشونت خانگی بودند (37 زن انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (19 نفر) و گروه کنترل (18 نفر) قرار گرفتند و هم چنین، آزمودنی ها به پرسش نامه نستوهی و کیفیت زندگی(SF-36) پاسخ دادند و درمان شناختی رفتاری گروهی، برای گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد و گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. یافته های پژوهش نشان دادند که درمان گروهی شناختی رفتاری بر نستوهی و کیفیت زندگی زنان قربانی خشونت خانگی، تأثیر دارد. از آن جا که خانواده درمانی شناختی رفتاری بر نستوهی و کیفیت زندگی زنان قربانی خشونت خانگی اثربخش و مطلوب بود، اجرای این روش مداخله را بمنظور بهبود روابط زوجین و بهبود عملکرد خانواده توصیه می شود.
بررسی کیفیت زندگی در زنان اقدام کننده به خودسوزی در مقایسه با گروه گواه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خودسوزی از مرگ بار ترین و غم انگیز ترین انواع خودکشی محسوب می شود. این روش خودکشی بیشتر در کشور های شرقی از جمله برخی از مناطق ایران رایج است. این روش در میان زنان ایرانی به شکل نگران کننده ای مشاهده می شود. کیفیّت زندگی از جمله مقوله های بااهمیت در حیطه خودسوزی زنان ایرانی است، لذا هدف از اجرای پژوهش حاضر بررسی کیفیّت زندگی زنانی بود که خودسوزی را به عنوان روش خودکشی انتخاب می کنند. برای این منظور تعداد 55 زن (31 نفر در گروه آزمایش و 24 نفر در گروه کنترل) برای اجرای پژوهش از میان بیماران مراجعه کننده به بخش سوانح و سوختگی بیمارستان های تهران و شیراز انتخاب شدند. از بیماران خواسته شد که به سؤالات پرسشنامه کیفیّت زندگی سازمان بهداشت جهانی پاسخ دهند. نتایج حاکی از این بود که نمره کیفیّت زندگی زنان خودسوز در تمامی خرده مقیاس های پرسشنامه کیفیّت زندگی پایین تر از زنان گروه کنترل بود. با توجه به یافته های به دست آمده به نظر می رسد که عوامل متعددی در گرایش زنان به خودسوزی نقش دارند که از مهم ترین آن ها می توان به وضعیت اجتماعی، سلامت روانی و جسمانی و در آخر وضعیت محیط زندگی آن ها اشاره کرد. شایان ذکر است که می توان عوامل فوق الذکر را تحت عنوان کیفیّت زندگی زنان قرار داد.
شناسایی و تبیین جامعه شناختی خشونت علیه زنان در فضای سایبر (مورد مطالعه: زنان 45-20 ساله شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین جامعه شناختی خشونت علیه زنان در فضای سایبر در میان زنان 20 تا 45 ساله شهر تهران، با استفاده از روش پیمایش انجام شده است. در بخش چارچوب نظری از نظریه های صاحب نظرانی هم چون هیرشی، مرتن، باندورا ، پیترسون و دنسلی استفاده شده است. بر اساس فرمول کوکران، حجم نمونه 386 نفر محاسبه که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و مطالعه شده اند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه ی ترکیبی محقق ساخته و گویه ها استاندارد بوده که پس از تایید اعتبار سازه ای و صوری آنها توسط صاحب نظران، پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (0.79) محاسبه و استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان دهنده ی آن است که مشارکت اجتماعی زنان و دلبستگی خانوادگی خشونت علیه زنان در فضای سایبر را کاهش می دهد و با افزایش اعتیاد آنلاین، خشونت افزایش می یابد و همنوایی در گروه های سایبری در صورت اعتیاد آنلاین در خشونت علیه زنان تاثیرگذار است. نتایج تحلیل رگرسیون نیز بیانگر آن است متغیر مشارکت اجتماعی بیش از دیگر متغیرها بر خشونت علیه زنان تاثیر دارد.
فرا تحلیل مطالعات خشونت شوهران علیه زنان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشونت شوهران علیه زنان به عنوان یکی از معضلات اجتماعی در کشور مطرح است و شیوع روزافزون آن در اکثر نقاط ایران مشاهده می شود. این پژوهش از طریق فراتحلیل نتایج آنها درصدد پاسخگویی به این سؤالها است که مهمترین متغیرهای تبیین کنندة خشونت خانگی در پژوهشها و تحقیقات انجام گرفته کدام است؟ در این پژوهش از روش فراتحلیل استفاده شده است. تحقیقات مربوط به خشونت علیه زنان در ایران با مطالعة اسنادی از نوع تحلیل محتوای متون مورد بررسی و واکاوی قرار گرفته، و اطلاعات مورد نیاز در دسته بندی موضوعی، روش شناسی یافته ها، دسته بندی متغیرها و دسته بندی نظری استخراج شده و مورد تحلیل و فراتحلیل قرار گرفته است. بیشترین میزان خشونت بین زنان سنین 20 تا 30 سال با 48/5 درصد و کمترین میزان خشونت در گروه های سنی 45 تا 50 سال با 9/6 درصد است. در مجموع خشونتهای روانی عاطفی با 52 درصد شایعترین نوع خشونت علیه زنان بوده است؛ پس از آن نیز خشونت فیزیکی با 37 درصد و خشونت اجتماعی با 34 درصد به ترتیب شایعترین انواع خشونتها علیه زنان را تشکیل می دهد. کمترین میزان خشونت علیه زنان به خشونت جنسی با 11 درصد مربوط است. میزان خشونت بین زنان خانه دار با 65/3 درصد شیوع بیشتری داشته است. محاسبه اندازه اثر و شدت تأثیر رابطه متغیرهای مطالعات، بیانگر این است که50 درصد متغیرها دارای تأثیر کم، 43 درصد شدت متوسط و فقط 7 درصد دارای شدت تأثیر در حد زیاد بوده است. میانگین اندازة اثر r در مطالعات مورد بررسی ESrQ=0/32 به دست آمد. پایگاه اقتصادی اجتماعی، بعد خانوار، تجربه و مشاهده خشونت در خانواده خاستگاه، سرمایه اجتماعی، دخالت خویشاوندان، شیوة همسرگزینی، اعتماد بین زوجین و حمایت اجتماعی بیشترین میزان واریانس مشاهده شده در ارتباط بین متغیرهای مستقل و وابسته را تبیین می کند.