فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۴۱ تا ۲٬۶۶۰ مورد از کل ۷٬۵۳۴ مورد.
۲۶۴۶.

علل و عوامل سیاسى و کلامى پیدایش فرقه‏هاى شیعه

نویسنده:

کلید واژه ها: امامیه اسماعیلیه زیدیه فرقه‏ها و مذاهب کیسانیه واقفه و روافض

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام فرق و مذاهب تشیع غیر امامیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ تشیع
تعداد بازدید : ۱۵۶۸۹
پس از رحلت رسول خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله جامعه اسلامى دچار تشتت شد. معتقدان به وصایت و انتخاب امام و جانشین پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله از جانب خود ایشان، این جانشینى را منحصرا در امام على علیه‏السلام مى‏دیدند و آن‏ها هسته اولیه شیعه را شکل دادند. گرچه تشیع در دوران خلافت امام على علیه‏السلام نهادینه و در قرن اول هجرى به سازمان و گروه منسجم و متشکل دینى و سیاسى تبدیل شد. موضوع انحصار امامت در خاندان و اهل‏بیت نبوت یا به عبارت دیگر، در نسل فاطمه علیهاالسلام و نیز ارادت به آن خاندان، محورى استراتژیک بود که تمام اندیشه‏ها و نحله‏هاى فکرى پراکنده شیعه را در ابتدا متحد مى‏کرد، اما با پیدایش علم کلام و نیز پس از شهادت امام حسین علیه‏السلام و یارانش و هم‏چنین قیام‏هایى که به منظور خون‏خواهى آن شهیدان صورت گرفت، این اتحاد استراتژیک به تبع پراکندگى‏ها و انشقاق ایجاد شده در جامعه اسلامى قرن اول و دوم هجرى خدشه‏دار گردید و در نهایت به ظهور فرقه‏هاى مختلف منجر شد. نوشتار حاضر به بازشناسى عوامل دینى و سیاسى ایجاد فرقه‏هاى شیعه مى‏پردازد و درصدد پاسخ به این سؤال است که چرا تشیع دچار چنین پراکندگى در تاریخ شد. فرضیه این تحقیق این است که «پیدایش علم کلام و عدم دست‏یابى شیعه به حاکمیت سیاسى باعث پراکندگى و ایجاد فرقه‏ها و عدم اتحاد در جامعه شیعه شد».
۲۶۴۷.

مرزهاى دولت نبوى(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره‌ حضرت محمد(ص)
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام مسائل عام اندیشه سیاسی اسلام
تعداد بازدید : ۱۳۹۸
در این نوشتار برآنیم تا واکاوى کنیم که آیا دولت نبوى داراى مرزهاى فیزیکى و جغرافیایى بوده یا مرز فکرى و اعتقادى داشته و هر مسلمانى در هر نقطه از زمین جزو اتباع و شهروند دولت نبوى محسوب مى شده است ؟ در مرحله آرمان گرایانه , گستره دولت نبوى , تمام روى زمین را شامل مى شود و هیچ گونه محدودیت مرزى برایش وجود ندارد و تمام مردم روى زمین شهروند دولت نبوى محسوب مى شوند. این دولت آرمانى , با تشکیل دولت مهدوى , که استمرار دولت نبوى است , محقق خواهد شد. اما تا رسیدن به آن مرحله آرمانى , به دلیل پذیرش واقعیت هاى موجود خارجى و تدریجى بودن دعوت نبوى در سیاست گذارى و استراتژى پیامبر, واقعیت هاى خارجى نادیده گرفته نشده و مرزها به رسمیت شناخته شده است . پیامبر(ص) خود را مکلف به رعایت حدود و حریم کشورها مى دانست و خود نیز کشورى تشکیل داد که داراى عناصر دولت بوده و ملت , سرزمین و قدرت سیاسى در دولت نبوى کاملاً وجود داشت . مسلمانان خارج از قلمرو دولت نبوى , زمانى مى توانستند از حقوق شهروندى دولت نبوى برخوردار شوند که به سرزمین دولت نبوى هجرت کنند.
۲۶۵۴.

سیمای حضرت فاطمه (ع) در آینه شعر حکیم سنایی و ناصر خسرو

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی امامان معصوم
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره اهل بیت(ع)
تعداد بازدید : ۱۷۷۹ تعداد دانلود : ۷۳۵
"از آنجا که زندگی کوتاه حضرت فاطمه (علیها السلام) پس از رحلت نبی اکرم (صلی اله علیه و آله) از موارد عمده اختلافات بین شیعه و سنی است، شخصیت و حیات آن بانوی نمونه، کمتر در آینه ادبیات و شعر فارسی منعکس شده است؛ این نکته به ویژه در ادوار آغازین شعر فارسی که غلبه با اهل سنت بوده است، بیشتر صدق می کند. ناصرخسرو شاعر قرن پنجم (متوفی 481) پس از آنکه متعاقب تحول درونی و روحی به مذهب تشیع درآمد، یکی از مضامین اصلی شعرش را ذکر مناقب اهل بیت (علیهم السلام) و ستایش آن خاندان به خصوص حضرت فاطمه (علیها السلام) قرار داد. مقام و شفاعت آن بانو در قیامت و فضایل همسر و فرزندان، و مظلومیتش در دنیا در شعر او بازتاب ویژه ای دارد. حکیم سنایی غزنوی شاعر قرن پنجم و ششم (متوفی 535) جزو نخستین شاعران رسما سنی مذهبی است که به بیان منزلت و منقبت حضرت فاطمه (علیها السلام) پرداخته است. او حضرتش را با القاب زهرا، خیرالنسا، دختر مصطفی، بتول و مادر حسن و حسین معرفی کرده و به این ترتیب بخشی از شخصیت، منزلت و مظلومیت وی را منعکس نموده است. "
۲۶۵۵.

روش های کلی دعوت پیامبر اسلام از دیدگاه قرآن

۲۶۵۶.

روابط و مناسبات فاطمیان مغرب و عباسیان (297 - 362ق)

نویسنده:

کلید واژه ها: فاطمیان قرامطه مغرب عباسیان اسماعیلى مصر و بحرین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵۰۸
روابط فاطمیان و عباسیان که از دوران دعوت فاطمیان آغاز شده بود، با تشکیل دولت فاطمیان در مغرب(1) در شمال افریقا وارد مرحله جدیدى شد. در دوران خلافت فاطمیان در مغرب بین سال‏هاى 297-362ق عوامل زیر، زمینه‏هاى ارتباط این دو حکومت را فراهم کرد: 1 . سقوط حکومت اغلبیان به دست فاطمیان که واکنش عباسیان را علیه فاطمیان به همراه داشت، زیرا اغلبیان از سوى عباسیان حمایت مى‏شدند. 2 . تصمیم فاطمیان بعد از تشکیل حکومت در مغرب براى تغییر شعائر مذهبى اهل‏سنت، و در مقابل، استفاده عباسیان که حامیان اهل‏سنت بودند، از این حرکت براى تضعیف فاطمیان. 3 . تلاش فاطمیان براى تصرف مصر که عباسیان آن را آخرین نقطه نفوذ خویش در شمال افریقا مى‏دانستند. 4 . فعالیت داعیان اسماعیلى در مناطق عباسیان که از مسائل زمینه‏ساز نفوذ فاطمیان بود. 5 . تلاش فاطمیان از آغاز تشکیل خلافت در جهت خواندن خطبه به نام آنان در حرمین شریفین به جاى عباسیان. 6 . قرامطه بحرین که پس از تأسیس حکومت فاطمیان در مغرب، از جمله عوامل تأثیر گذار در روابط آنان با عباسیان بودند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان