۱.
این مقاله در آغاز به کلیاتی درباره موضوع، از جمله ماهیت فقه القرآن، جایگاه آن، اتجاه به کار رفته در تفسیر آیات الاحکام و پیشینه این دانش به لحاظ موضوع و تدوین می پردازد و به این نتیجه می رسد که تفسیر آیات الاحکام به لحاظ منهج، اجتهادی؛ به لحاظ اتجاه فقهی و به لحاظ اسلوب، موضوعی ترتیبی است. نویسنده مقاله بر این باور است که فقه القرآن نه فقه محض است و نه تفسیر صرف، بلکه مجمع هر دو دانش است و در بعد تاریخی معتقد است: تاریخچه موضوع آیات الاحکام به زمان پیامبر (صلی اله علیه و آله) و نزول اولین آیه فقهی قرآن بازمی گردد؛ ولی پیشینه تدوین آن به عصر امام صادق (علیه السلام) می رسد. این مقاله در نهایت به این ثمره علمی منتهی می شود که شیعه، بنیانگذار دانش فقه القرآن به عنوان یک علم مستقل است. در ادامه این نوشتار، به نهضت فقه پژوهی در طول تاریخ پرداخته شده است که به هفت دوره حرکت، دوره ایستایی، دوره پویایی، دوره شکوفایی، دوره رکود، دوره بازگشت و دوره رشد و رویش قابل تقسیم است؛ ضمن آنکه نویسنده برای هر کدام از این دوره ها ویژگی هایی را همراه با آثار نگاشته شده هر دوره، بیان می کند و در پایان به جمع بندی و بیان سهم شیعه در تفسیر آیات الاحکام در جهان اسلام اشاره می کند.
۲.
تشیع از جریاناتی است که همزمان با ظهور اسلام و توسط پیامبر اکرم (صلی اله علیه و آله) شکل گرفت. شواهد معتبر تاریخی و روایی چون حدیث یوم الدار، منزلت، غدیر و... صحت این مطلب را تایید می نماید؛ از همین روست که گروهی از اصحاب پیامبر (صلی اله علیه و آله) همانند سلمان، مقداد، ابوذر و عمار یاسر در همان عصر رسالت به شیعه علی (علیه السلام) معروف بودند. جریان تشیع در عصر نبوی دارای ویژگی های بارزی چون تعبد و تسلیم در برابر نصوص وارد شده از سوی پیامبر (صلی اله علیه و آله)، زهد و پارسایی و ساده زیستی، شجاعت و جنگجویی در میدان های نبرد، ایمان و اعتقاد راسخ و... بود که در پرتو این ویژگی ها از دیگر جریانات بازشناخته می شد.
۳.
با توجه به واقعیت پدیده نامطلوب وضع حدیث در تاریخ اسلام و آثار سوء و مخرب آن بر فکر و عمل مومنین که به نوعی هزینه دین و ایمان مردم به پای منافع مادی یا غیر مادی فردی یا گروهی نوشته می شود، هر یک از فرق اسلامی از دیرباز سعی کرده خود را از آن مبرا بداند و دیگران را بدان متهم سازد. متاسفانه در این میان از سوی برخی از فرق مسلمان، شیعیان بیشتر در مظان اتهام قرار گرفته اند. در این مقاله سعی شده تا با مراجعه به منابع معتبر و پیگیری ادله و شواهد موجود، آشکار گردد: آیا برای وضع حدیث آغازگرانی وجود دارد؟ و اگر وجود دارد، این افراد چه کسانی می باشند. ماحصل آن است که نمی توان به آسانی از آغازگرانی خاص برای وضع حدیث در تاریخ اسلام سخن گفت، هر چند می توان گروه هایی را در دامن زدن و تشدید آن بر شمرد که به طور قطع، میان آنها شیعیان برخلاف نظر برخی از دانشمندان اهل سنت، حضور ندارند.
۴.
"از آنجا که زندگی کوتاه حضرت فاطمه (علیها السلام) پس از رحلت نبی اکرم (صلی اله علیه و آله) از موارد عمده اختلافات بین شیعه و سنی است، شخصیت و حیات آن بانوی نمونه، کمتر در آینه ادبیات و شعر فارسی منعکس شده است؛ این نکته به ویژه در ادوار آغازین شعر فارسی که غلبه با اهل سنت بوده است، بیشتر صدق می کند. ناصرخسرو شاعر قرن پنجم (متوفی 481) پس از آنکه متعاقب تحول درونی و روحی به مذهب تشیع درآمد، یکی از مضامین اصلی شعرش را ذکر مناقب اهل بیت (علیهم السلام) و ستایش آن خاندان به خصوص حضرت فاطمه (علیها السلام) قرار داد. مقام و شفاعت آن بانو در قیامت و فضایل همسر و فرزندان، و مظلومیتش در دنیا در شعر او بازتاب ویژه ای دارد. حکیم سنایی غزنوی شاعر قرن پنجم و ششم (متوفی 535) جزو نخستین شاعران رسما سنی مذهبی است که به بیان منزلت و منقبت حضرت فاطمه (علیها السلام) پرداخته است. او حضرتش را با القاب زهرا، خیرالنسا، دختر مصطفی، بتول و مادر حسن و حسین معرفی کرده و به این ترتیب بخشی از شخصیت، منزلت و مظلومیت وی را منعکس نموده است.
"
۵.
اختلافات فرقه ای بین مذاهب اسلامی، همیشه عواقب دردناکی به همراه داشته است؛ در حالی که از آرزوهای بزرگان و دلسوزان امت اسلامی، وحدت امت اسلامی است. در این مقاله درصدد اشاره به برهه ای از تاریخ اسلام هستیم که در آن مدت، این آرزو تا حد بسیار زیادی تحقق یافته است و آثار بسیار شیرینی نیز به همراه داشته است.