فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱٬۸۸۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
محمد قطب یکی از اعضای اخوان المسلمین مصر است که پس از مهاجرت به عربستان تلاش کرد تا افکار اخوانی و وهابی را با یکدیگر ترکیب کند و نشر دهد. ازجمله دیدگاه های وی نظرات خاصی بود که درباره سیر وقایع تاریخ اسلام داشت. او معتقد بود هدف از پرداختن به تاریخ اسلام، کسب شناخت بیشتر از حقیقت اسلام است. او در زمینه تاریخ نگاری نیز تواریخ کهن مسلمانان را به دلیل دارا بودن روایات فراوان که موجب سردرگمی است، نقد می کرد و تواریخ جدید را که نوشته و یا متأثر از نوشته های مستشرقان است، توطئه غربی ها علیه اسلام و به کلی مردود می دانست؛ اما مطابق این پژوهش شواهد او برای اثبات این ادعا کافی نیست. به رغم تأکید وی بر داشتن نگاهی خاص به تاریخ اسلام، نظراتش تقریبا تکرار همان مواضع تاریخی مسلمانان سنی است و نکته جدید چندانی دربر ندارد. محور نظرات تاریخی او انحراف مسلمانان از اسلام حقیقی است. در بررسی دیدگاه های تاریخی محمد قطب می توان بدین نتیجه رسید که نتیجه گیری های او برمبنای اطلاعات غلط و یا ناکافی صورت گرفته است و استدلال هایش از قوت کافی برخوردار نیست.
روش و بینش تاریخ نگاری اسکندربیگ منشی در عالم آرای عباسی با تکیه بر وقایع گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشه تاریخ نگاری در تواریخ رسمی و سلسله ای دوره صفویه،بر پایه ساختار سنتی پیشین و بر مبنای نگرش سلطان متدین و مروّج شیعه ادامه یافت. شیوه تاریخ نگاری اسکندربیگ منشی نیز ادامه تاریخ نویسی سنتی عصر صفوی است اما در نگارش تاریخ خود دارای ویژگی و امتیازاتی است که او را از تاریخ نویسان سنتی عصرش متمایز کرده است. مسأله اصلی پژوهش این است که آیا اسکندربیگ منشی در بیان حوادث گیلان در تاریخ عالم آرای عباسی از روش و بینش خاصی برخوردار است؟
نتایج تحقیق نشان می دهد،اسکندربیگ منشی،در بیان تحولات گیلان عصر صفوی،از شیوه روشمند برخوردار بوده است.از لحاظ روش تاریخ نگاری،دارای سبکی روان و بی تکلف و متنی منسجم و پیوسته و از لحاظ فن تاریخ نویسی، دارای اهلیت لازم بوده است. او با وجود نگرش سلطنت گرایانه به سلطان صفوی و بینش نخبه گرایانه به دولتمردان آن، تاحدممکن در نقل روایات صداقت و دقت لازم داشته است.
روش پژوهش در این تحقیق به صورت کتابخانه ای و به شکل تحلیلی و انتقادی در روش تاریخ نگاری است.
اسلوب و نظام فکری عمر بن شبه نمیری در کتاب تاریخ المدینه المنوره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن شبه نمیری بصری از مورخان قرن سوم هجری، با تدوین تاریخ المدینه المنوره، گامی مهم در رونق تاریخ نگاری محلی برداشت. هر چند که نویسنده متاثر از فضای فکری و عقیدتی عصر خود به تدوین تاریخ مدینه پرداخته، اما وی با دیدگاهی جامع نگر موضوعات مختلف تاریخی، فقهی، سیاسی و... را در کتاب خود مد نظر قرار داده که در کمتر منبع تاریخ محلی هم عصر او دیده می شود.
این مقاله در صدد است، با رویکردی توصیفی- تحلیلی ، به واکاوی تاثیر متقابل نظام فکری و اسلوب در تاریخ نگاری ابن شبه در کتاب"" تاریخ المدینه المنوره"" بپردازد.
به نظر می رسد، اسلوب تاریخ نگاری ابن شبه، متاثر از نظام فکری و توانمندیهای تاریخی، ادبی و فقهی وی بوده، که توانسته اطلاعات مهمی در مورد تاریخ مدینه منوره ارائه دهد، و بسیاری از زوایای پنهان فرهنگی و اجتماعی این شهر در صدر اسلام را آشکار سازد.
احم د بن ع م ر العُ ذری (393- 478ق) (نخستین جغرافی دانِ عجایب نگارِ اندلسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهتمام احمد بن عُمَر بن اَنَس العُذری- معروف به ابن دَلایی محدث و مورخ اهل اندلس- در جغرافیا نگاری در شرح حال های باقی مانده دربارة او نادیده گرفته شده است، در حالی که تَرصیع الاخبار و تَنویع الآثار به عنوان تنها اثر بر جای مانده از عُذری نشان از آن دارد که وی علاوه بر آگاهی از علوم زمانة خویش- حدیث و تاریخ- به جغرافیانگاری نیز پرداخته و در این اثر جغرافیا را بر تاریخ مقدم داشته است. پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی به بررسی و تقسیم بندی اطلاعات جغرافیایی موجود در این کتاب پرداخته و در صدد است تا با تبیین جغرافیانگاریِ عذری، به واکاوی این بخش از حیات علمی عذری که مورد غفلت واقع شده است، بپردازد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که عذری فقط به نقل اطلاعات پیشینیان اکتفا نکرده است، بلکه به جغرافیای وصفی و ابزارهای آن و نیز انواع جغرافیانگاری به ویژه عجایب نگاری احاطه داشته است.
پژوهشی در دو فرهنگ نامه تاریخی صَفَدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگارش فرهنگ نامه های تاریخی را که ابن خلِّکان با تألیف وفیات الاعیان در قرن هفتم ابداع کرد، صفدی در قرن هشتم با نگارش دو فرهنگ نامه الوافی بالوفیات و اعیان العصر دنبال و تکمیل نمود. مؤلف در ثبت تاریخ وفات تراجم دقت کرده و در بیشتر تراجم، تاریخ وفات را که به همراه تدوین الفبایی ویژگی مشترک فرهنگ نامه ها است، ذکر می کند. در تراجم بسیاری دیدگاه خود را درباره صاحب ترجمه بیان کرده، حتی در مواردی خصوصیات ظاهری و اخلاقی او را برشمرده است. فرهنگ نامه های مذکور هرچند ایرادهایی دارند، اما به دلیل در بردارندگی تراجم بسیاری از علما مسلمان به ویژه در قرن هشتم در سیر مطالعات فرهنگ و تمدن اسلامی از اهمیت بسزایی برخوردارند. در این مقاله به دنبال پاسخ به این سؤال هستیم که: انگیزه صفدی از نگارش این آثار چیست؟ همچنین موضوعاتی چون: روش تاریخ نگاری، منابع، سبک ادبی، نحوه تنظیم، اهمیت و آسیب شناسی این دو فرهنگ نامه مورد نقد و بررسی قرار می گیرد.
بررسی ابعاد و شخصیت علمی سیلوستر دوساسی، خاورشناس فرانسوی
حوزه های تخصصی:
قرن 18 و 19م اوج تلاش کشورهای استعمارگر برای به دست آوردن مستعمره های جدید بود و به همین خاطر علومی از جمله شرق شناسی بسیار مورد توجه این دولت ها قرار گرفت. در این راستا موسسات زیادی نیز در این زمینه در این کشورها شکل گرفت و کتاب های متعددی در این زمینه به انتشار درآمد، که باعث رشد شرق شناسی شد. یکی از این چهره ها سیلوستر دوساسی بود که برای آموزش و تعلیم زبان های شرقی روش مخصوصی را وضع کرد و زندگی خود را برای تعلیم و تالیف و نشر کتب اختصاص داد، او یکی از پایه گذاران شرق شناسی عالمانه محسوب می شود، شرق شناسی که سرحدات شرق شناسی و موضوعات را از نو تعریف کرد، ما در این نوشتار سعی بر آن داریم، زندگینامه، آثار، مسئولیت ها، روش علمی و دین و مذهب دوساسی را بررسی کنیم.
سیرة بنی هلال: پیدایش، نوع و تکامل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی سیرة بنی هلال می پردازد و به دنبال این پرسش است تا چگونگی پیدایش این سیره، نوع و شیوة نگارش آن و روند گسترش آن را بیان کند. این پژوهش نشان می دهد که این سیره پس از مهاجرت این قبیلة عربی از جزیرة العرب به دو صورت شفاهی و مکتوب، ابتدا در میان خود هلالیان و سپس در مناطق مختلف جهان اسلام به ویژه در مصر و مغرب رواج یافته بود، اما نگارش شرح احوال بنی هلال و ذکر وقایع و سرگذشت آن ها از نجد تا مغرب نخستین بار در سدة ششم در مغرب آغاز شد. شمار کمی از این سیره ها نیز حد فاصل سده های هشتم تا یازدهم هجری به نگارش در آمدند، با وجود این، بیش ترین آن ها در سده های دوازده و سیزده هجری قمری به استناد روایات شفاهی و با نام راویان آن مکتوب شدند. ویژگی اصلی این سیره ها که در زمرة سیره گروهی به شمار می روند و ریشه در واقعیت تاریخی نظام قبیله ای دارند، داستانی بودن آن هاست که در قالب نثر، شعر و آواز، ثبت و ضبط شده اند. مهم ترین دستاوردی که از این پژوهش حاصل می شود این است که موضوعات سیرة هلالیان به سه بخش تقسیم شده است: نخست بیان تولد قهرمانان اصلی و بیان سرگذشت جوانمردان آنان؛ دیگر سفر قهرمانان سیره از حجاز به تونس؛ و سرانجام بیان سرگذشت آنان در مغرب.
هرمنوتیکِ فلسفی با تکیه بر کتاب «حقیقت و روش» گادامر
حوزه های تخصصی:
به طور کلی هرمنوتیکِ فلسفی؛ فرایند رسیدن به فهمِ بهتر و چگونگی دریافت معنا از متون و پدیده های گوناگونِ هستی را با شیوه ها و روش های مختلفی مورد بررسی و تحلیل قرار می دهد. در این دیدگاه ذهنِ مؤلف، مفسر و خواننده ی متون؛ مشحون از مفروضات، پرسش ها، معلومات، عقاید، انتظارات، پیش فرض ها و پیش ساخته هایی است که باعث معرفت های گوناگون و به تبع روش های مختلفی می گردد که همین مسئله منجر به اختلاف نظر و تفاسیر متعددی خواهد شد. یکی از صاحب نظران مشهور در زمینه ی هرمنوتیکِ فلسفی، هانس گادامر آلمانی است. از نگاه گادامر عمل تفسیر از ترکیبِ افق ها و پیوند افق فهمِ مفسر و متن تشکیل شده است و کار هرمنوتیک اتصال دادن این افق ها به همدیگر و برقرار کردن نوعى هم سخنى و دیالوگ میان مفسر و متن است؛ بر همین اساس هیچ روش، برداشت و تفسیر قطعی و بى طرفانه ای وجود ندارد. با توجه به اهمیّتِ موضوع؛ نگارنده در این مقاله بر آن است که به طور کلی و با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی موضوعِ «هرمنوتیکِ فلسفی با تکیه بر کتاب حقیقت و روشِ گادامر» بپردازد.
جایگاه منشآت نصرالله بن عبدالمؤمن منشی سمرقندی در پژوهش های تاریخی دوره تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منشآت ومکاتیب، از جمله منابع مهم و موثق هر دوره تاریخی محسوب می شوند و در لابه لای فرمان ها و نامه های مندرج در آنها می توان به نکات مهم سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، اقشار و طبقات، مناصب و مشاغل و به طور کلی، ساختار اداری یک حکومت یا دوره مشخص تاریخی پی برد. مجموعه منشآت نصرالله بن عبدالمؤمن منشی سمرقندی نیز یکی از منشآت دوره تیموری است که بین سال های 814 تا 845 هجری قمری تألیف و تدوین شده است.
هدف: هدف مقاله ذکر اهمیت مجموعه منشآت نصرالله بن عبدالمؤمن منشی سمرقندی در شناخت اوضاع سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و دینی دوره تیموری است.
روش/ رویکرد پژوهش: روش مورد استفاده در این تحقیق توصیفی تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای می باشد.
یافته ها و نتایج: منشآت منشی سمرقندی به عنوان یکی از منشآت دوره تیموری، اطلاعات مفیدی در زمینه اوضاع سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، و دینی این دوره ارائه داده و همچنین درباره تشکیلات دیوانی، نهاد قضایی و مذهبی آن دوره، در اختیار پژوهشگران و محققان تاریخ قرار می دهد.
بررسی دیدگاه های حامد الگار در مورد ایران عصر قاجاریه با تکیه بر کتاب نقش روحانیت پیشرو در جنبش مشروطیت
حوزه های تخصصی:
پرفسور حامد الگار استاد دانشگاه برکلی کالیفرنیا و مسلط بر چندین زبان می باشد. او در زمینه مطالعات خاورمیانه و به خصوص ایران فعالیت می کند و در مورد موضوعات مرتبط با ایران و اسلام تحقیق می کند و کرسی استادی در زبان فارسی، تاریخ و فلسفه اسلامی را داراست. تاریخ معاصر و عصر قاجاریه و تحولاتی که زمینه ساز تحول ایران می باشد، مشروطه و نقش بازیگران و کنش گران این دوره به خصوص روحانیت وی را برآن داشته که آثاری چند در این زمینه تألیف نماید. ما در این مقاله سعی بر آن داریم که ضمن شرح مختصری از زندگی این ایران شناس به معرفی آثار و تالیفات او در این زمینه و هم چنین نقد و بررسی یکی از کتابهای معروف او در این زمینه، یعنی نقش روحانیت پیشرو در جنبش مشروطیت بپردازیم.
امکان سنجی ایجاد فهرستگان مجازی در آرشیوهای دیداری – شنیداری سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف پژوهش: هدف اصلی پژوهش حاضر، شناخت امکان ایجاد فهرستگان مجازی در آرشیوهای دیداری- شنیداری سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران در شهر تهران است.
روش/ رویکرد پژوهش : پژوهش حاضر به روش پیمایشی توصیفی انجام شده و جامعه مورد مطالعه 20 آرشیو دیداری – شنیداری سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در شهر تهران است. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته است. برای گردآوری اطلاعات از دو پرسشنامه مجزا برای مدیران و آرشیویست-کتابداران استفاده شده است. تعداد مدیران 20 نفر و تعداد آرشیویست- کتابداران و کارمندان آرشیو 122 نفر میباشد. روایی پژوهش حاضر صوری است و برای محاسبه پایایی درونی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است، که میزان آن 75/0 است.
یافتههای پژوهش: منابع آرشیوی در حد متوسط سازماندهی شدهاند. 9/46 درصد کارکنان با فهرستگان مجازی آشنایی دارند و میزان آشنایی آنها با سازماندهی منابع آرشیوی در حد متوسط است. 2/59 درصد از نرمافزار گنجینه استفاده میکنند. تبادل اطلاعات کتابشناختی در بین آرشیوها در حد متوسط است. 9/52 درصد مدیران بودجه آرشیوها را ناکافی میدانند. 4/82 درصد مدیران معتقدند که سیاست خاصی برای ایجاد فهرستگان در آرشیوها وجود ندارد. بهعقیده 8/68 درصد مدیران هیچ سیاستی برای اشتراک منابع در بین آرشیوها پیش بینی نشده است. بیشتر مدیران معتقدند فیلم بهعنوان مهمترین منبع بهتر است در فهرستگان مجازی قرار میگیرد.
نتیجهگیری: تقریباً نیمی از کتابداران تدوین اصطلاحنامهای مختص منابع آرشیوی را لازم میدانند. در بیشتر از نیمی از آرشیوها از قواعد فهرستنویسی انگلوامریکن برای فهرستنویسی منابع استفاده میشود . در بیشتر آرشیوها از ردهبندی روسو استفاده میشود. کمتر از نیمی از کتابداران با فهرستگان مجازی و بیش از نیمی از آنها با نمایهسازی آشنایی دارند. بیش از نیمی از مدیران، بودجه سالانه آرشیو را ناکافی میدانند. بیشتر کتابداران از نرمافزار گنجینه استفاده میکنند. بیشتر مدیران معتقدند که سیاست خاصی برای ایجاد فهرستگان در آرشیوها وجود ندارد. بیشتر کتابداران معتقدند تبادل اطلاعات کتابشناختی تااندازهای بین آرشیوها وجود دارد. بیشترآرشیوها تهی ه تجهیزات فنی(اعم از سرور، کامپیوتر، اجاره خط، و شبکه داخلی نرمافزار کتابخانه) را بهعنوان اولویت نخست برای ایجاد فهرستگان مجازی انتخاب کردهاند. بنابراین، ایجاد فهرستگان مجازی از نظر امکانات نیروی انسانی و فیزیکی تقریباً مطلوب، ولی از نظر امکانات نرمافزاری و سیاستگذاری نامطلوب است.
تأمّلی در منابع اطلاعات و مفهوم منبع در آثار تاریخی مسلمانان مطالعة موردی: تاریخ بیهق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت منابع، مفهوم منبع و شیوة گردآوری اطلاعات در تألیفات تاریخی مسلمانان، از جمله ملزومات پژوهش در زمینة تاریخ نگاری است. گسترة این گونه پژوهش ها، رویکردی موردی به مطالعه و بررسی آثار تاریخی را موجب می گردد. تاریخ بیهق از جمله آثار مشهور فارسی در تاریخ محلی ایران است که سرچشمة اطلاعات آن را منابع متنوعی تشکیل می-دهد. پژوهش حاضر، ضمن واکاوی منابع تاریخ بیهق، به نحوة گردآوری و چگونگی بهره گیری مؤلف از هر یک از منابع و تفسیر وی از منبع تاریخی می پردازد. این پژوهش نشان می دهد که به رغم آن که مؤلف منابع خود را شنیده ها و کتاب ها دانسته است، منابع متنوع دیگر نیز، همچون باستان شناسی، مشاهدات و اسناد، مورد استفادة وی قرار گرفته اند. لیکن استفادة ناآگاهانه از منابع اخیر، میزان بهره گیری مؤلف را تا حد ذکر نام و نقل صرف اطلاعات تقلیل داده است.