فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱٬۰۲۴ مورد.
منبع:
زمانه ۱۳۸۶ شماره ۶۰
حوزه های تخصصی:
توجه به اتصال لاینفک تاثیرگذاری و تاثیرپذیری از یکدیگر به مثابه یک قانون در معادلات قدرت موجب می شود عمل ها و عکس العمل ها را توامان بررسی کرد. اولویت یابی شرق چه به لحاظ نظری و چه در عرصه عمل برای کشورهای اروپایی نه فقط نشانه اهمیت شرق به دلایل مختلف، بلکه نشانه نیازمندی آن ها به چنین اولویت گذاری می باشد. چنانچه روابط ایران و آلمان از این زاویه بررسی شود، در این صورت در کنار مساله علل گرایش و توجه ایران به آلمان به عنوان نیرو و قدرت سوم، چرایی سیاست پیش به سوی شرق آلمان نیز مدنظر قرار می گیرد. مقاله حاضر، پاسخگویی به این پرسش را عهده دار بوده است.
اعتصاب غذا: کنشی نوین در ساختار زندان مدرن (1304 - 1320 ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زندان یکی از نهادهای کهن در جامعة بشری است که از آن برای حبس مجرمان بهره گرفته می شود. در دوران پیشامدرن این مجازات کم تر استفاده می شد و بیش تر مجازات های جسمی کاربرد داشت. با گسست در ساختار ها، اعم از ساختار های فکری و فیزیکی، کنش های زندان نیز دگرگون شد. در فضای نوظهور، زندانیان واجد حقوقی می شدند که حتی حکومت دیکتاتوری پهلوی اول نیز نمی توانست تمامی آن ها را نادیده بگیرد. حق زندانیان در صرف غذا یکی از این حقوق بود.
مسئلة مقالة حاضر این است که از آن جایی که زندانیان در سیاه چال های پیشین برای دریافت اندکی غذا به هر اقدامی دست می زدند که از گرسنگی تلف نشوند، چرا برخی مواقع در زندان نوین، که معمولاً به زندانیان غذا داده می شود، آن ها از غذاخوردن اجتناب می ورزند و در این راه تا نزدیکی مرگ هم پیش می روند به گونه ای که، زندان ناگزیر می شود از طریق قوة قهریه به آنان غذا بخوراند؟
در مقالة حاضر تکوین و تداوم کنشی تحت عنوان «اعتصاب غذا» در زندان بررسی می شود و با بهره گیری از نظریة «ساخت یابی» آنتونی گیدنز این نتیجه گرفته می شود که خلق چنین کنشی در زندان مولود تحول در ساختار حقوقی و فیزیکی نهاد زندان است. با تحول صورت گرفته، کنش گران صحنة زندان به افرادی متفاوت با قبل تبدیل می شوند و با شأن کنش گری نوین و نیز ساختار نوین زندان تمهیدات لازم برای اعتصاب غذا فراهم می شود. برای سامان چنین کنشی تشریک مساعی و آگاهی زندانیان الزامی بود و چنین خصیصه ای را فقط زندانیان سیاسی به ویژه کمونیست ها داشتند از این رو، اعتصاب غذا کنشی سیاسی و عمدتاً اشتراکی و خاص زندانیان سیاسی محسوب می شد.
نگاهی انتقادی به ایران شناسی آرتور میلسپو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آرتور چستر میلسپوی آمریکایی به دلیل ماموریت مستشاری خود در ایران یکی به سال 1301 ه.ش. و دیگری به سال 1321 ه.ش.- و انجام اصلاحات در امور مالیه و دارایی ایران، شهرت و جایگاهی ویژه در تاریخ سیاسی معاصر یافته است. ایرانیان به دلیل پیشینه تجربی سلطه گری روسیه و انگلستان، هر گاه که می توانستند فارغ از تحمیل ها و اجبارهای استعمارگرانه تصمیم بگیرند در هنگامه های بهره گیری و به کارگیری نیروهای متخصص ترجیح می دادند از کشورهایی مستشار استخدام کنند که آن کشور از یک سو، پیشینه استعمارگرانه و از دیگر سو علقه های استثمار گرایانه نسبت به ایران نداشته باشد. بنابراین کشورهایی همچون آمریکا، فرانسه، آلمان، اتریش و ایتالیا همیشه این بخت و اقبال را می یافتند که در کشورهای افسانه ای مشرق زمین مستشارانی داشته باشند. نگارنده بر این است با تکیه کامل بر دو کتاب وی- مامویت آمریکایی ها در ایران و آمریکایی ها در ایران- موضوع را از منظری دیگر پی جویی کند. در پیوند نابرابرانه کشورهای قدرتمند استعمارگر و کشورهای ضعیف استعمار شونده، کشور قوی به دلیل دردآور "نگاه کارکردی" کشور ضعیف را از منظر "نگاه کارپذیری" می نگرد و ساحت تحلیل را مبتنی بر پیوند «سوژه» و «ابژه» می کند. در این پیوند کنشگر به خود اجازه می دهد نحوه شناسایی اش را از "دیگری" یا کنش پذیر بر معیارهای خود مبتنی کند و جایی برای بازنمودن مستقلانه دیگری نمی گذارد. هنگامی که از فاعل و موضوع شناسایی سخن به میان آید به نظر می رسد نخستین گام نقد ایران پژوهی غریبان برداشته شده است.
مطالعه بخشی از یافته های باستان شناسی مرتبط با هنر دوره هخامنشیان در مصر
حوزه های تخصصی:
موضوع این تحقیق بررسی هنر هخامنشیان در مصر بر اساس یافته های باستان شناسی ایرانی در این سرزمین و آثار مصری در ایران می باشد. در این پژوهش از روش کتابخانه ای وبررسی و مطالعه گزارش های پژوهش های میدانی استفاده شده است. برای فهم تاثیرات فرهنگی هنری و آگاهی از گستردگی روابط متقابل تمدن ایران و مصر لازم است یافته های باستان شناسی کاوش های علمی در ایران و مصر مورد مطالعه قرار گیرد تا بر اساس حجم داده های باستان شناسی به سطح و گستردگی روابط فرهنگی و هنری دو تمدن پی برده شود. بر اساس پژوهش ها تا به امروز می توان این آثار را در دو دسته طبقه بندی نمود. 1. یافته های باستان شناسی ایرانی در مصر. 2. یافته های باستان شناسی مصری در ایران. بعضی از نمونه های ایرانی در مصر عبارتند از: کتیبه های هخامنشی به خط هیروگلیف از وادی «حمامات» و کتیبه های آرامگاهی هخامنشی و پاپیروس های به خط آرامی از جزیره «الفانتین» و همچنین نقش برجسته های هخامنشی در شهر باستانی «ممفیس» بر روی دیوارهای معبد «هیبیس» و یادگارهای معماری هخامنشی در مصر شامل معبد هیبیس و آثار معماری هخامنشی در الفانتین وسنگ یادبودهای داریوش در کنار کانال سوئز و همچنین مهر های حکومتی هخامنشیان می شود. در ایران، مجسمه داریوش، اشیاء، آلات و ابزار کوچک به دست آمده از کاخ داریوش در شوش، مهره های سوسکی دشت قزوین، ظروف کتیبه دار هیروگلیفی و یافته های طلسمی و اعتقادی از تخت جمشید مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. تحلیل نتایج این مطالعه تطبیقی نشان می دهد، که تاثیرگذاری هنر و معماری مصر بر ایران بیشتر بوده است.
بهداشت و اقدامات خیریه ی بهداشتی در دوره ی رضاشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوران سلطنت رضاشاه با شعار ایجاد دولت مدرن و ایفای وظایف دولت در برابر ملت، به شکل گیری سیاست هائی انجامید که در قالب شاخصه هائی چون، تأکید بر ناسیونالیسم، عرفی گرائی و نظامی گری نمایان شد.مقاله ی حاضر، مستخرج از رساله ی دکتری نگارنده که در موضوع وسیع تری انجام پذیرفته، بر آن است که با نگاهی به شرایط مترتب بر دوره ی رضاشاه، و با تکیه بر اسناد و مدارک منتشر نشده ی آرشیوهای اسنادی، روزنامه ها و منابع دوره ی پهلوی اول به روند اقدامات زنان در حوزه ی فعالیت های خیریه ی بهداشتی ، تفاوت های احتمالی در رویکرد زنان به انجام کارهای خیر در حیطه ی بهداشت در مقایسه با ادوار قبل، سیاست های حکومت و جهت گیری های خاص در ایجاد و گسترش مؤسسات خیریه ی بهداشتی این دوره بپردازد.موقعیت اجتماعی و سیاسی موجود این فرضیه را تقویت می کند که تلاش دولت در به دست گرفتن ارکان قدرت و تحدید فعالیت های اجتماعی، نقش آفرینی در حوزه هائی که به زعم دولت بی خطر تقسیر می شد را فراهم نمود که اقدامات خیریه را می توان در زمره ی این فعالیت ها برشمرد.از این رو، در مقاله حاضر به منظور پاسخ به مسائل ذکر شده، اقدامات خیریه ی بهداشتی زنان مورد بررسی و تحلیل قرار خواهد گرفت.
ایران و اسرائیل از همکاری تا منازعه
حوزه های تخصصی:
روابط ایران و اسرائیل از ابتدای تأسیس این رژیم تا کنون با فراز و نشیب های بسیاری همراه بوده است. در دوران حکومت پهلوی با وجود مخالفت های گروه ها و اقشار مختلف جامعه، روابط دو طرف بر مبنای همکاری قرار داشت. روابط ایران و رژیم اسرائیل در این دوره بسیار حساس بود و معمولاً به صورتی کم و بیش پنهان دنبال می شد و با وجود نا رضایتی افکار عمومی داخلی و اعتراضات دولت های عرب، حدود سی سال دوام آورد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، روابط ایران و رژیم اسرائیل بلافاصله قطع شد. جمهوری اسلامی ایران به دلیل ماهیت ایدئولوژیک و اسلامی خود رژیم اسرائیل را فاقد مشروعیت قلمداد کرد و خواستار نابودی آن شد. در این پژوهش سعی شده است تا به صورتی گذرا، فراز و نشیب های روابط ایران و رژیم اسرائیل از گذشته تاکنون مورد بررسی قرار گیرد. در این راستا، حضور یهودیان در ایران و روابط حکومت های مختلف ایران با یهودیان، روابط ایران دوران پهلوی با رژیم اسرائیل و منازعه جمهوری اسلامی ایران و رژیم اسرائیل، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مورد بررسی قرار گرفته است.
معناشناسی واژة روحانیت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی قاجار روحانیت
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول روحانیت
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی انقلاب اسلامی روحانیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه حوزه و روحانیت
معناشناختی واژة روحانیت با بررسی واژگان روح، روحانی و روحانیت آغاز می شود. در بیشتر کاربردهای لغوی، روح به معنای روان و نفس است که معنایی مقابل جسم دارد. هنگامی که این واژه با موجودی دیگر همراه می شود، معنای موجودی معنوی، طیب و طاهر می گیرد. روح در معنای اصطلاحی آن، چه اصطلاح فلسفی و چه اصطلاح جامعه شناختی، یا حتی علوم دیگر، معانی مختلف می یابد. در فلسفه بر جوهر مجرد و نفس ناطقه و در جامعه شناسی بر دانش آموختگان علوم حوزه، اطلاق می شود.
معناشناختی این واژه با بررسی کاربرد آن در تاریخ ادبیات و کتاب های ایران، ادامه یافته است. این بررسی در پاسخ این پرسش که کاربرد این واژه از چه زمانی و چرا در تاریخ ادبیات ایران، برای اشاره به دانش آموختگان علوم حوزوی، به کار رفته است؟ سه تحلیل را به دست داده است: 1ـ مشابهت سازی شرق شناسان؛ 2ـ استعداد و ظرفیت عالمان شیعه برای تسری دادن معنای لغوی به آنان؛ 3ـ گذار روحانیت از حیات علمی به حیات اجتماعی.
کارکرد تخصصی عکس در دوره پهلوی اول (عکاسی به مثابه ابزاری برای احراز هویت و شناسایی مجرمین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از زمان ورود دوربین به ایران در دوره محمدشاه و به خصوص در عصر ناصری، عکاسی به صورت فنی شاهانه در خدمت سلاطین قاجاری قرار گرفت تا این که در دوره مشروطه، صنعت عکاسی از انحصار دربار خارج گردید و به میان مردم رفت، البته شواهد متعدد حاکی از آن هستند که روند عمومی شدن عکاسی از دوره پیشامشروطه آغاز شده بود اما انقلاب مشروطه در این روند جهش بزرگی ایجاد نمود. به رغم عمومی شدن عکاسی، تا اوایل قرن چهاردهم شمسی، عکاسی کاربرد تخصصی نداشت و بیشترین حجم تصاویر به عکس های یادگاری اختصاص داشت تا اینکه با اجباری شدن الصاق عکس به برگه های احراز هویت مجرمین، گذرنامه، شناسنامه و مدارک تحصیلی در دوره پهلوی اول، پرتره پرسنلی که گونه جدیدی در صنعت عکاسی به شمار می آمد، جای خود را در فرهنگ جامعه ایرانی باز نمود.
این نوشتار تلاش می کند تا با بررسی اسناد و مدارک و کتب تاریخی، به این پرسش پاسخ گوید که از چه زمانی عکاسی در ایران، کارکردی ویژه در احراز و تشخیص هویت پیدا نمود؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد که عمومیت یافتن عکس های پرسنلی، در اواخر قرن سیزدهم، در دوره احمدشاه و در زمان حضور سوئدی ها در نظمیه و ژاندارمری ایران صورت پذیرفت و در اوایل قرن چهاردهم و دوره پهلوی اول ادامه یافت زیرا در دوره پهلوی اول، اخذ مدارک رسمی و اسناد هویتی و به ویژه دریافت شناسنامه و مدارک نظام وظیفه، اجباری گردید که در نهایت موجب رواج عکس پرسنلی در ایران شد.
بهترین قاضی تبریز
منبع:
زمانه ۱۳۸۳ شماره ۲۵
حوزه های تخصصی:
نقض بی طرفی ایران ، فرجام سلطه استعمار
منبع:
زمانه ۱۳۸۶ شماره ۵۶
حوزه های تخصصی:
اعلان بی طرفی در جنگ جهانی اول و مقید نبودن قدرت های درگیر در جنگ نسبت به آن، موقعیتی ضعیف از ایران به نمایش گذاشت که به اقتضای منافع قدرت های استعماری می توانست آماج حملات قرار گیرد، اما امروز زمینه های داخلی آن تجاوزات از بین رفته است و ایران امروز موقعیتی در خور محاسبه و ملاحظه نزد قدرت های بزرگ یافته که مانع از تکرار تجاوزات پیشین گردیده است. مقاله حاضر با این نگرش موضع بی طرفی ایران را در جنگ جهانی اول بررسی کرده است.
ضدیت شدید رضاخان با علما
حوزه های تخصصی:
چالش مستمر علما با رضاخان که در برهههایی چون غائله جمهوریخواهی، تا مرز یک «جنگ سرنوشت» پیش رفت قلب دیکتاتور نو ظهور را از کینه نسبت به آن جماعت (و کلا اسلام و دینداران) پرساخته بود و لذا به میزانی که پایههای قدرت دیکتاتور در کشور محکمتر میشد، عرصه بر «تکاپو»، بلکه «تنفس» روحانیت دشوارتر میگردید. در قم، رضاخان در پاییز 1306 تجمع باشکوهی را که از علمای بلاد به رهبری حاج آقا نورالله تشکیل شده بود با مسموم ساختن رهبر قیام، از هم فرو پاشاند.
مارشال شاه ولی خان غازی فاتح کابل
حوزه های تخصصی:
نگاهی به کارنامه سیاسی دکتر محمد مصدق
حوزه های تخصصی:
محمدمصدق؛ ناسیونالیستی که لیبرال نبود
منبع:
شهروند ۱۳۸۷ مهر شماره ۶۵
حوزه های تخصصی:
اصلاح دینی دوره پهلوی اول با تکیه بر آراء شریعت سنگلجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مشهورترین و ناشناخته ترین اشاعه دهندگان اندیشه اصلاح دینی در ایران دوره پهلوی اول، رضاقلی سنگلجی معروف به «شریعت» بود. اصلاحات دینی رضاشاه که منجر به انزوای بخشی از روحانیت گردید، راه را برای ورود علمایی چون شریعت که تأکیدشان بر عقل و عقل گرایی بود، هموار ساخت. وی از عقل در فهم دین و سنت استفاده نمود. ریشه های فکری وی به عنوان احیاگر دینی منبعث از افکار اصلاح گران دینی پیشین همچون سید جمال الدین اسدآبادی، محمدعبده مصری و نیز معاصرش اسدالله خرقانی بود. مخالفینش وهابیت را هم بدان اضافه می نمایند. برخلاف دیگر نواندیشان دینی، سنگلجی از حوزه اسلام و شیعه ننمود بلکه وی در آثاری که از خود بجا گذاشت، هدفش را مبارزه با خرافات عنوان نمود، اما پاره ای عقاید و اقدامات او در مبارزه با خرافات از سوی برخی مراجع رسمی شیعه با مخالفت مواجه شد. بررسی دیدگاه های شریعت، مؤلفه های مورد نظر وی در اصلاح دینی و بازتاب برخورد حکومت در برابر فعالیت های وی موضوع مقاله حاضر خواهد بود.
شریک امریکایی فروغی
منبع:
زمانه ۱۳۸۵ شماره ۴۳
حوزه های تخصصی:
استادی دانشگاه، با غارت و فروش میراث فرهنگی یک ملت به دانشگاهها و موسسات، چندان تناسب ندارد، اما اگر رشته مطالعاتی و تخصص دانشگاهی فرد اساسا با رویکردی استعماری و چپاولگرانه سربرآورده باشد، موزه داری و باستان شناسی پیوند و نزدیکی بیشتری با هم پیدا می کنند و آنگاه «چو دزدی با چراغ آید، گزیده تر برد کالا». حکایت آرتور اپهام پوپ، ایران شناس امریکایی که مورد تفقد زایدالوصف حکومت پهلوی هم قرار گرفت، از همین نوع است. اگرچه بعضی تحقیقات و گردآوریهای او در داخل ایران محفوظ ماند و در ارتقای فرهنگی و هنری کشور سهیم شد اما با یک پژوهش مفصل و دقیق است که می توان میزان خدمت و خیانت او را توزین کرد.
بحران اقتصادی 1929؛ پیامدها و واکنش ها در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحران اقتصادی 1929 همراه با رکود و ورشکستگی اقتصاد و صنایع جوامع سرمایه داری صنعتی، اقتصاد وابسته ی جوامع توسعه نیافته را که برای جوامع صنعتی مواد اولیه تولید می کردند، گرفتار بحران و مشکلات اقتصادی متعدد و مشابه هم نمود. در پی این مشکلات، جوامع توسعه نیافته واکنش های اقتصادی مشابهی از خود نشان دادند. با توجه به این مسأله، پژوهش حاضر درصدد است با استفاده از کتاب ها، روزنامه ها، مجلات و اسناد و مدارک آرشیوی با طرح این پرسش که بحران اقتصادی 1929 چه پیامدهائی در ایران داشت و چه واکنش های اقتصادی برانگیخت؟ به بررسی پیامدهای بحران اقتصادی در ایران و واکنش های صورت گرفته به آن بپردازد.
دستاوردهای پژوهش مشخص می کند بحران اقتصادی 1929 در ایران همانند سایر جوامع توسعه نیافته رفتار اقتصادی به نسبت مشابهی در مناسبات بازار جهانی نظام سرمایه داری و تحمل پیامدهای بحران ایفا کرده است. دولت پهلوی در واکنش به بحران، اقداماتی نظیر تلاش برای افزایش کمی و کیفی صادرات، نظارت و مداخله در امور اقتصادی از طریق تاسیس نهادهای اقتصادی و وضع قوانین حقوقی و ایجاد صنایع در کشور و... انجام داده است که در این مقاله مورد واکاوی و تبیین قرار گرفته است.
موسیقی، جشن و جنسیت در ایران از دوره قاجار تا اوایل دوره پهلوی
حوزه های تخصصی:
در ایران، موسیقی و جشن جزیی جدایی ناپذیر از یکدیگر بوده است که همواره به شکلی از مطربی، معمولاً توسط یک نوازنده در مناسبت های شاد اجرا می شد. گرچه در گذشته واژهٔ مطرب برای همهٔ نوازندگان بدون در نظر گرفتن جایگاه و تفاوت های نوازندگی آنان کاربرد داشت، اما از اواخر دورهٔ قاجار، نوازندگان متخصص در هنر موسیقی، خود را عمداً و به طور ملموسی از نوازندگانی که شغل آنان صرفاً نوازندگی در جشن ها بود، متمایز و جدا ساختند و این روند موجب شد تا اصطلاح مطرب به گروه دوم نسبت داده شود. بنا بر اطلاعاتی که از طریق سفرنامه های اروپاییان برجای مانده است، مطرب ها و گونهٔ موسیقی آنها از دورهٔ صفویه و به ویژه اواخر آن به تدریج رو به کاهش نهاد. با وجودِ اینکه سلسلهٔ زند و دربار صفوی علاقه وافری به مطرب ها داشتند اما این امر برای هنر موسیقی در آن زمان بسیار مضر بود. با این حال، در دورهٔ قاجار، به خصوص از عصر حکومتِ ناصرالدین شاه، فعالیت مطرب ها به علت گسترش و توسعه هنر/ موسیقی کلاسیک محدودتر شد. پس از آن، در دورهٔ پهلوی، به علت ظهور و رواج موسیقی غربی و انطباق هر چه بیشتر سبک های مدرن با مراسم و جشن ها، مطرب ها به حاشیه رانده شدند و بیشتر مورد استقبال و توجه طبقات سنتی تر جامعه قرار گرفتند. پس از انقلاب اسلامی، آن ها با مخالفت بیشتری رو به رو شدند و اینگونه به نظر می رسید که گویا پس از آن برای همیشه محو و ناپدید شدند.
بررسی و بازشناسی صفه فرهاد تراش در بیستون: نمونه ای ساسانی از معماری منظر
حوزه های تخصصی:
فرهاد تراش صفحه تراشیده عظیمی در سینه کوه بیستون است که می توان آن را با کتیبه داریوش بزرگ هخامنشی در کوه بیستون مقایسه کرد. به واسطه همین شباهت، شرق شناسانی چون جکسن، تامپسون، اردمان و هرتسفلد این صفحه سنگی را نقش برجسته - کتیبه ای ناتمام از عهد هخامنشی معرفی کرده اند. در دهه 1960م یک هیات باستان شناسی آلمانی به سرپرستی هاینز لوشای و ولفرام کلایس آثار باستانی زیر دهکده بیستون را کاوش کرده و در نتیجه بقایای معماری منسوب به عهد ساسانی از زیر خاک پدیدار شد که آن را یک کاخ معرفی کردند. با این حال باستان شناسان آلمانی نتوانستند رابطه این بقایای معماری را با صفه فرهاد تراش توضیح دهند. فقط بعدها والتر سالزمان پیشنهاد کرد که شاید صفحه فرهاد تراش نیز اثری ساسانی بوده و قصد داشته اند آثاری مشابه طاق بستان کرمانشاه در آنجا حجاری کنند.در این مقاله، نتایج تحقیقات هیئت معماری - باستان شناسی دانشگاه تهران در بررسی و مطالعه ناحیه بیستون و آثار فرهاد تراش در تابستان 1381 هـ.ش. منعکس شده است. بنابر نتایج این تحقیقات، ناحیه بیستون – کنگاور - کرمانشاه برای ییلاق سلاطین ساسانی دارای اهمیت بسیار بوده و آثار معماری یافته از زیر دهکده بیستون در اصل بقایای یک سیستم آب نما و دسکره و شکارگاه سلطنتی از عهد ساسانی است که همراه با صفه فرهاد تراش در مجموع یکی از نمونه های بدیع معماری منظر در عهد ساسانی را شکل می داده است که دیگر نمونه های آن در کنگاور و طاق بستان مشاهده می شود.