فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۶۸۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق تلاش بر آن است تا با استناد به نظریه یوآخیم واخ به فهم پدیدارشناسانه و نیز سنخ شناسی تجربه زیسته دینی زنان از حضور در مجالس و هیئات مذهبی پرداخته شود. نمونه آماری 40 نفر از زنانی است که در مناطق مختلف تهران در مجالس مذهبی شرکت کرده اند. داده ها از طریق مصاحبه جمع آوری شده و با استفاده از روش اسمیت به تجزیه و تحلیل آنها پرداخته شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که تجربه زیسته زنان از حضور در مجالس مذهبی در سه سنخ فکری، عملی و اجتماعی به شرح ذیل می باشد: الف. فکری: کسب اجر اخروی و نزدیکی به خدا. تأثیر مثبت این گونه حضور بر روح و روان آدمی (کسب آرامش) با آگاهی بیشتر از قرآن و احکام دین و زندگی ائمهعلیهم السلام. ب. عملی: پیدا کردن گزینه های مناسب و مذهبی جهت ازدواج، تأثیر مثبت در زندگی خانوادگی و زناشویی (بهبود روابط زوجین و والدین و فرزندان) و پرکردن اوقات فراغت. ج. اجتماعی: شرکت در امور خیریه اجتماعی، آگاهی از وضعیت زندگی دوستان و خویشان و در صورت نیاز کمک به آنان و دید و بازدید خانوادگی (صله ارحام)
تحلیلی بر پایداری اجتماعی و شناسایی عوامل تبیین کننده آن در بین زنان روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش کاربردی حاضر، که از نوع توصیفی تحلیلی می باشد، بررسی وضعیت پایداری اجتماعی و عوامل تبیین کننده آن در بین زنان روستایی می باشد. جامعه آماری پژوهش را زنان روستاهای بالای 20 خانوار شهرستان روانسر تشکیل می دهد که با استفاده از فرمول کوکران 260 نفر از آنان به عنوان نمونه آماری برآورد شده و با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای با انتساب متناسب پرسشنامه ها در بین زنان روستایی ساکن در 18 روستای واقع در 6 دهستان شهرستان روانسر به صورت کاملاً تصادفی توزیع گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS از ضرایب همبستگی اسپیرمن، کندال تائو و فی لاندا و همچنین، رگرسیون چند متغیره استفاده گردید. نتایج نشان داد پایداری اجتماعی در بین زنان روستایی شهرستان روانسر با میانگین 3، در حد متوسطی می باشد و در بین شاخص های 14گانه پایداری اجتماعی، سه شاخص ناهنجاری های اجتماعی، مسئولیت پذیری اجتماعی و پویایی اجتماعی به ترتیب با ضریب تغییرات 233/0، 236/0 و 238/0، بیشترین اهمیت را در پایداری اجتماعی زنان در محدوده مورد مطالعه داشته اند. همچنین، نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد پنج متغیر مستقل درآمد شخصی، شغل، همکاری با گروه های ثانویه، سطح تحصیلات و درآمد سرپرست خانوار، در مجموع 3/67 درصد متغیر وابسته را تبیین می کنند.
بررسی نقش استراتژی شش سیگما در بهبود کیفیت خدمات کتابخانه های دانشگاه آزاد اسلامی از دیدگاه کتابداران زن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، بررسی نقش استراتژی شش سیگما در بهبود کیفیت خدمات کتابخانه های دانشگاه آزاد اسلامی از دیدگاه کتابداران زن این واحد های دانشگاهی در منطقه یک بوده است. نوع پژوهش توصیفی - تحلیلی و روش پژوهش پیمایشی است. جامعه پژوهش تمامی کتابداران زن شاغل در کتابخانه های دانشگاه آزاد اسلامی منطقه یک در س ال 94-1393 است. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه اصول شش سیگما ""پاند و هالپ"" (2004) بوده است. اعتبار ابزار از راه اعتبار صوری و پایایی آن با استفاده از ضریب لفای کرونباخ محاسبه شده و در پاسخ به سؤالات و آزمون فرضیه ها از واریانس یک سویه و تی تک نمونه ای و مستقل استفاده شده است. بر اساس یافته های پژوهش کتابداران با تحصیلات بالاتر و رشته تحصیلی کتابداری توجهی بیش تر به مولفه های تمرکز واقعی بر مشتری، مدیریت مبتنی بر حقایق و داده ها و مدیریت کنشی در افزایش کیفیت خدمات کتابخانه داشته اند. در بررسی اصول اجرایی شش س یگما در کتابخانه های م ورد مطالع ه مشخص شد که تمامی متغیرهای شش سیگما در کتابخانه های م ورد بررس ی از دیدگاه کتابداران زن به گونه ای معنی دار از حد بهینه بیش تر است.
بررسی عوامل مرتبط با هویت اجتماعی زنان مورد مطالعه: زنان بخش مرکزی شهرستان پاسارگاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف کلی این پژوهش شناسایی عوامل مرتبط با هویت اجتماعی زنان شهرستان پاسارگاد است. روش پژوهش پیمایش می باشد. شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای است. حجم نمونه شامل 377 نفر زن واقع در سن 18 تا 64 سال بخش مرکزی شهرستان پارساگاد بوده است. ابزار پژوهش در این پژوهش پرسش نامه محقق ساخته است. با استفاده از نظریه های گیدنز و تاجفل 9 فرضیه مطرح شد و ارتباط متغیرهای: 1-سن ، 2- تحصیلات، 3- ساعات مطالعه، 4-داشتن مهارت های فردی، 5- رضایت از زندگی، 6- وضعیت اشتغال، 7-شرکت در مجالس مذهبی، 8-عضویت در گروههای ورزشی و 9-وضعیت تاهل، با هویت اجتماعی زنان مورد مطالعه قرار گرفت. اعتبار این پژوهش صوری و روایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرنباخ 85/0 محاسبه شد. نتایج بدست آمده از تحلیل دو متغیره داده ها نشان داد که ارتباط تمامی متغیرها به جز متغیر عضویت در گروههای ورزشی با متغیر هویت اجتماعی زنان معنا دار است. نتایج بدست آمده از تحلیل چند متغیره داده ها با استفاده از رگرسیون گام به گام نشان می دهد که 4 متغیر رضایت از زندگی، ساعات مطالعه، شرکت در مجالس مذهبی و داشتن مهارت های فردی؛ بترتیب وارد معادله رگرسیونی شده و بر متغیر هویت اجتماعی تاثیرگذار بودند. این چهار متغیر روی هم 33/0 از متغیر واریانس وابسته را تبیین کردند.
بررسی روابط چندگانه میان رضایت از زندگی، رضایت زناشویی و رضایت جنسی با بهبود کیفیت زندگی زناشویی زنان متاهل شهرستان آباده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی روابط بین رضایت از زندگی، رضایت زناشویی و رضایت جنسی بابهبود کیفیت زندگی زناشویی زنان متاهل شهرستان آباده است. نوع این پژوهش بر اساس هدف، کاربردی و از نظر روش اجرا، توصیفی- همبستگی بوده است. جامعه آماری شامل زنان متاهل شهرستان آباده بوده است که تعداد 150نفر به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های رضایت زناشویی انریچ، رضایت از زندگی دینر، کیفیت ابعاد رابطه ادراک شده زناشویی فلیچر و همکاران و عملکرد جنسی زنان روزن و همکاران استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن ومدل معادلات ساختاری انجام گرفت. نتایج حاصل از ضریب همبستگی اسپیرمن نشان داد، رضایت از زندگی، ابعاد رضایت زناشویی و ابعاد رضایت از عملکرد جنسیبا بهبود کیفیت زندگی زناشویی زنان به گونه جداگانه رابطه ای معنی دار دارد، ولی نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نشان دادند هیچ کدام از متغیرهای رضایت زناشویی، رضایت از زندگی و عملکرد جنسی در چارچوب یک مدل با ابعاد کیفیت ادراک شده زنان، رابطه چندگانه ندارد.
خشونت جنسی در خانواده: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی کیفی خشونت جنسی زناشویی علیه زنان در خانواده است. از روش تحلیل محتوای کیفی برای تحلیل داده ها استفاده شده است. این مطالعه در شهر ارومیه انجام شده است و با تعداد30 نفر از زنان خشونت دیده مصاحبه های عمیق انجام شده است. نتایج حاکی از این است که زنان آسیب دیده انواعی از خشونت ها از جمله رابطه ی جنسی در زمان قاعدگی، رابطه از دُبُر، تداوم بیش از حد روابط بدون توجه به خواست زن و عدم آماده سازی عاطفی در ابتدای روابط زناشویی راخشونت تلقی نموده و آن را تجربه کرده اند. از نگاه زنان، شرایط بروز این نوع خشونت ها از سوی مردانعبارتند از فاصله ی طبقاتی، بیکاری، توجیهات دینی، دیدن فیلم های مستهجن، تفکر مردسالاری و نگاه کالایی به زن. از نظر آنان پیامدهای آن عبارتند از ناراحتی های عصبی، بدرفتاری مداوم با فرزندان، تنفر از شوهر، تمایل به طلاق، تنفر از مردان بطور عام و خیانت.
شرط تنصیف دارایی های زوج، راهکاری جهت حفظ حقوق مالی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بالغ بر سه دهه است که حسب بخشنامه اداره ثبت احوال شروطی منجمله شرط دائر بر تنصیف اموا ل زوج در صورت طلاق بنابه شرایطی در متن عقد نامه درج شده است که با امضاء شرط مزبور توسط طرفین در زمره یکی از شروط ضمن عقد نکاح در می آید. شرطی که به بسیاری از ازدواج های صورت گرفته در جامعه ما با علم و یا بدون علم متعاملین آن ملحق می شود ولیکن شاید در وادی عمل چندان مورد اعتنای دستگاه قضا قرار نگیرد. حال آنکه دست یازیدن به این شرط می تواند راهکار حقوقی مناسبی برای پیشگیری و همچنین مرمت آسیب هایی باشد که از این رهگذر به زن وارد می گردد.
واکاوی شرایط زمینه ساز قصد و رفتار تک فرزندی در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باروری زیر سطح جانشینی (حدود 2/1 فرزند) از سال 1385 تاکنون در ایران نگرانی هایی را ایجاد کرده است. باروری زیر سطح جانشینی معرف افزایش رفتار تک فرزندی است. بر این اساس سؤال تحقیق حاضر، این است که تفسیر و برداشت زنان و مردان شهر تهران از دلایل و انگیزه های تک فرزندی چیست و چه شرایط و عواملی زمینه ساز این تصمیم هستند. برای پاسخ به این سؤال ها، تعداد 14 مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته با نمونه گیری هدفمند با زنان و مردان سنین مختلف در شرف ازدواج، همسردار بدون فرزند، همسردار با یک فرزند زیر 5 سال و افراد در پایان سنین باروری و دارای تک فرزند، ساکن شهر تهران انجام شد. مبنای نظری سؤال ها، نظریه های رفتار برنامه ریزی شده، گذار دوم جمعیتی و تئوری شناختی اجتماعی بود. مصاحبه های عمیق با روش استقرایی کدگذاری باز شده (تحلیل محتوایی متعارف) و کدهای باز بر اساس معانی مشترک ظاهری و مقایسه ی مداوم در قالب زیر طبقه ها و طبقه های فرعی و اصلی دسته بندی شدند. نتایج نشان داد که تصمیم تک فرزندی در واقع یک نوع راه کار یا استراتژی برای ایجاد نوعی تعادل بین شرایط فردی، زناشویی، خانوادگی و محیطی افراد است. این تصمیم حاصل تعامل بین برآیند نگرش ها، احساسات و مهارت های فردی به نفع تک فرزندی، فضای غیرحمایتی تعامل زناشویی برای فرزندآوری، فضای غیرحمایتی خانواده ی گسترده برای فرزن دآوری و فضای غیرحمایتی جامعه برای فرزند آوری است. بنابراین، در راستای تشویق باروری در نظر گرفتن پیچیدگی این تصمیم و رفتار ضروری است. مداخلات می توانند شامل ارتقای امنیت شغلی زنان، ارتقای کیفیت مراکز نگهداری کودکان، فرهنگ سازی هنجار فرزندآوری، افزایش احساس امنیت اجتماعی و اقتصادی خانوارها و تحکیم روابط در خانواده باشد.
سنخ بندی گرایش به ازدواج در بین دختران مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق سنخ شناسی گرایش به ازدواج بین دختران است. این پژوهش با استفاده از روش کیفی، با رویکرد نظریه پردازی داده محور (نظریه مبنایی) و به کارگیری تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته و تعاملی انجام گرفته است. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش دانشجویان دختر دانشگاه شیراز بوده که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و نظری، با 53 نفر از دانشجویانی که مجرد بودند، مصاحبه شده است. نتایج این تحقیق نشان داد که در جامعه مورد مطالعه، هفت سنخ گرایش به ازدواج وجود دارد که شامل: گرایش محاط شده، گرایش سلسله مراتبی، گرایش خودپیروی عقلانی، گرایش خودپیروی عاطفی، گرایش برابرنگر، گرایش سیال و گرایش ضد ازدواج هستند. بر این اساس، دو سنخ گرایش محاط شده و سلسله مراتبی متاثر از گفتمان پیشامدرن و دارای ویژگی هایی چون پذیرش اقتدار مردسالار، تابعیت زنان و پذیرش الزام مذهبی و فرهنگی به ازدواج هستند. همچنین سنخ گرایشِ خودپیروی عاطفی (دارای ویژگی هایی چون رابطه محوری، عشق محوری و لذت گرایی) و برابرنگر (برابری در حقوق، آزادی در تعاملات، حق گزینش فردی و برابری جنسی) نیز متأثر از گفتمان مدرن است. در نهایت گرایش های خودپیروی عقلانی، سیال و ضد ازدواج نیز متاثر از گفتمان پسامدرن، دارای ویژگی هایی چون فردگرایی، عقلانیتِ سیال، شکنندگی، آزادی، عدم تعهد و تکثرگرایی هستند.
بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با مشارکت زنان روستایی در امور خانوادگی و اجتماعی (نمونه موردی: زنان متأهل روستاهای شهرستان کرمانشاه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
توجه به نقش گسترده زنان روستایی در فرایند توسعه از اهمیت زیادی برخوردار است. زنان روستایی نه تنها نیروی عمده ای در ایجاد تحول و منبعی بالقوه برای پیشبرد اقتصاد روستایی و افزایش هر چه بیشتر رشد تولیدات مواد غذایی به شمار می روند، بلکه دارای نقش اساسی در ابعاد فرهنگی و معنوی این تحولات و پیشرفت ها هستند. پژوهش حاضر که با هدف بررسی بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با مشارکت زنان متأهل روستایی در امور خانوادگی و اجتماعی در روستاهای شهرستان کرمانشاه است، یک پژوهش میدانی با تکنیک پیمایش بوده و برای جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی زنان متأهل روستاهای شهرستان کرمانشاه است که تعداد 380 نفر از آنها به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. پژوهش حاضر به دنبال بررسی ارتباط بین نوع روابط خانواده، باورگرایی فرهنگی مرتبط با جنسیت، اعتماد اجتماعی، استفاده از رسانه های داخلی، پایگاه اقتصادی خانوار و سن به عنوان متغیرهای مستقل و مشارکت زنان روستایی به عنوان متغیر وابسته است. یافته های پژوهش حاکی از ارتباط بین نوع روابط خانواده (17/0)، باورگرایی فرهنگی مرتبط با جنسیت (28/0-)، اعتماد اجتماعی (33/0)، استفاده از رسانه های داخلی (22/0)، و سن (26/0) با مشارکت زنان روستایی در امور خانوادگی و اجتماعی است. لازم به ذکر است که همبستگی چندگانه متغیرهای پیش بین با مشارکت زنان روستایی متوسط (54/0R=) است. همچنین متغیرهای پژوهش به طور کلی توانسته اند به میزان 291/0 تغییرات متغیر مشارکت زنان روستایی را تبیین معنادار کنند (291/0R2=). اما بین پایگاه اقتصادی خانوار و مشارکت زنان روستایی ارتباط معناداری مشاهده نشد.
رابطه ی آگاهی از حقوق شهروندی و کیفیّت زندگی در بین زنان 44-25 سال شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیّت زندگی در ایران بویژه در بین زنان، در وضعیّت مطلوبی نیست. با توجه به اینکه تحقق کیفیت زندگی در شاخص های عینی و ذهنی، پیوند نزدیکی با آگاهی شهروندان از حقوق شهروندی شان دارد، این تحقیق تلاش کرده است تا رابطه آگاهی از حقوق شهروندی و کیفیت زندگی را مورد بررسی قرار دهد. روش انجام پژوهش، پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق، زنان 25-44سال شهر شیراز می باشد که 400 نفر به عنوان نمونه تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار تحقیق جهت سنجش کیفیت زندگی، پرسشنامه کیفیّت زندگی سازمان بهداشت جهانی (WHOQOL) است و ابزار تحقیق جهت سنجش آگاهی از حقوق شهروندی، پرسشنامه پژوهشگر ساخته و مشتمل بر سه بُعد حقوق مدنی، حقوق سیاسی و حقوق اجتماعی با استناد به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است که با استفاده اعتبار محتوا تعیین اعتبار شده و با استفاده از آزمون مجدّد، تحلیل پایایی گردید. نتایج توصیفی تحقیق نشان می دهند، کیفیّت زندگی زنان در سطح متوسّط است. نتایج تحلیلی تحقیق نشان دادند، رابطه معنادار و مثبتی بین آگاهی از حقوق شهروندی و کیفیت زندگی وجود دارد. به علاوه، در بین متغیّرهای زمینه ای و جمعیّتی، تنها متغیّر تحصیلات دانشگاهی رابطه معناداری با کیفیت زندگی دارد. نتیجه گیری این تحقیق این است که در راستای ارتقای کیفیّت زندگی زنان باید آگاهی آنان از حقوق شهروندی شان که در قانون اساسی کشور انعکاس یافته است، افزایش یابد.
بررسی رابطة جامعه پذیری جنسیتی و رفتار در دوراهی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوراهی اجتماعی موقعیتی است که اکثر افراد در زندگی اجتماعی خود با آن مواجه می شوند، به این معنی که می باید بین نفع فردی و کوتاه مدت و منافع جمعی و بلند مدت، یکی را برگزینند. این موقعیت ها علاوه بر زمان تعامل فرد با دیگر اعضای جامعه، در زندگی خانوادگی و در تعاملات اعضای خانواده با یکدیگر نیز موجود می باشند. چگونگی رفتار افراد در این موقعیت ها تحت تأثیر عوامل و انگیزه های خاصی می باشد که با توجه به آن ها افراد بین نفع فردی یا جمعی، به انتخاب می پردازند. در پژوهش حاضر جهت مطالعه جهت گیری های زنان در رابطه با موقعیت های دوراهی، با توجه به تجربه زیسته زنان شاغل در رابطه با امور مالی خانواده، پنج موقعیت دوراهی براساس سناریوسازی نظری طراحی شدند. چارچوب نظری پژوهش، ترکیبی از نظریة اخلاق مراقبت گلیگان، نقش های اجتماعی ایگلی، نظریة انتخاب عقلانی اجتماعی و نظریة بازی می باشد. با استفاده از روش پیمایش و از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، پرسش نامه ای در اختیار ۲۷۵ نفر از زنان شاغل شهرداری تهران، قرار داده شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی اسپیرمن و آزمون رگرسیون لوجستیک چندوجهی استفاده شد. یافته ها نشان دادند متغیرهای مستقل پژوهش که عبارت اند از جامعه پذیری جنسیتی، اخلاق مراقبت، آگاهی از انتظارات نقش و جمع گرایی رابطة معناداری با رفتار افراد مورد مطالعه، در موقعیت دوراهی اجتماعی مدنظر داشته اند.
بررسی تجربة زیستة حضور زنان در مشاغل مردانه؛ مطالعة موردی زنان آتش نشان و زنان رانندة تاکسی ون شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اشتغال زنان، در مفهوم جدید آن، فعالیت اقتصادی ایشان در ساعت های معین و دور از محیط خانه تعریف می شود که هر روز ابعاد وسیع تری به خود می گیرد. مسئله از آن جا آغاز می شود که اشتغال تحت تأثیر ویژگی های جنسیتی قرار گرفته و عناوینی با نام مشاغل مردانه و مشاغل زنانه ایجاد شده است. در نتیجة این تقسیم بندی، برای ورود زنان به یک سری از مشاغل در جامعة ما ممنوعیت های قانونی یا اجتماعی ایجاد شده است. از آن جا که این مسئله در جامعه تأثیرگذار است، توجه مسئولان امر و متخصصان امور اجتماعی را به خود جلب کرده است. در نهایت، آن چه در جامعه مشاهده می شود اتخاذ سیاست های مبهم و تصمیم گیری های متعارض در این عرصه است؛ بنابراین در این پژوهش تفکیک جنسیتی افقی مشاغل و به همین منظور تجربة زیستة زنان حاضر در مشاغل مردانه بررسی شده است. روش تحقیق کیفی است و داده ها از طریق مصاحبة عمیق جمع آوری شده است. پس از کدگذاری مصاحبه ها نتایج در چند گروه گردآوری شد و علل ورود زنان به مشاغل مردانه، مشکلات زنان در این مشاغل، و کارکردهای حضور زنان در مشاغل مردانه نتیجه گیری شده است. در نهایت، به نظر می رسد چیستی تجربة زیستة زنان حاضر در مشاغل مردانه با توجه به تیپولوژی مشاغل متفاوت است.
بررسی نقش پیش بین تصویر بدنی و شاخص توده بدن، بهوشیاری زمینه ای و ناگویی خلقی در رضایت مندی زناشویی زنان شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره چهاردهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴ (پیاپی ۴۹)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش پیش بینی کنندگی تصویر بدنی و شاخص توده بدن، بهوشیاری زمینه ای و ناگویی خلقی در رضایت مندی زناشویی زنان شاغل می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کارکنان زن متاهل دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 94-95 بوده است. بدین منظور، در یک تحقیق مقطعی و گذشته نگر، 120 نفر از این کارمندان به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و با در نظر گرفتن ملاحظات اخلاقی در تحقیق شرکت کردند. سیاهه ی مهارت ذهن آگاهی (FFMQ)، فرم کوتاه پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ، مقیاس الکسی تایمی تور نتو (TAS)، پرسشنامه نگرانی از تصویر بدنی (BICI)، و اندازه گیری شاخص توده ی بدن (BMI) جهت سنجش متغیرهای ملاک و پیش بین بکار گرفته شدند. یافته های تحلیل مسیر نشان داد که اثر مستقیم مسیر ارتباط بین ناگویی خلقی و رضایت زناشویی (01/0>p و 55/0-=β) منفی و معنی دار است. مسیر بین بهوشیاری زمینه ای و رضایت زناشویی (01/0>p و 28/0=β) مثبت و معنی دار است. مسیر ارتباط بین متغیرهای تصویر بدنی و رضایت زناشویی (01/0>p و 25/0-=β) منفی و معنی دارد می باشد. همچنین، تصویر بدنی از طرفی بین بهوشیاری زمینه ای با رضایت زناشویی و از طرفی دیگر بین ناگویی خلقی با رضایت زناشویی اثر میانجیگری دارد. بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که الگوی ساختاری رضایت زناشویی بر مبنای بهوشیاری زمینه ای، ناگویی خلقی و تصویر بدنی از برازش مطلوب و قابل قبولی برخوردار است.
سن ایده آل ازدواج و عوامل تعیین کننده ی آن در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روند رو به افزایش سن ازدواج یکی از ابعاد مهم تحولات اخیر ازدواج و خانواده در ایران بوده است. هماهنگ و توأم با روند تأخیر در سن ازدواج، نگرش های اجتماعی نسبت به سن مطلوب و ایده آل ازدواج نیز تغییراتی کرده است. مقاله ی حاضر، نگرش ها و ایده آل های اجتماعی مرتبط با سن مناسب ازدواج دختران و پسران و عوامل مؤثر بر آن را تحلیل و بررسی می کند. داده های تحقیق از طریق پیمایش در بین دو گ روه از زنان ازدواج کرده واقع در سنین 49-15 ساله (به تعداد 480 نفر) و دختران مجرد در سنین 29-18 ساله (به تعداد 240 نفر) در شهر یزد گردآوری شده است. به منظور تبیین تفاوت های نگرشی زنان در خصوص ایده آل های مربوط به زمان بندی ازدواج، نقش تعیین کننده عوامل مختلفی نظیر وضعیت تأهل، تحصیلات پاسخ گو، تحصیلات والدین، خودتحقق بخشی، نگرش به برابری جنسیتی، فردگرایی و... ارزیابی و تحلیل شده است. یافته های مطالعه نشان می دهد، میانگین دامنه ی سنی مطلوب ازدواج دختران و پسران از نظر زنان شهر یزد به ترتیب 22/5 و 27/5 سال است. همچنین متغیرهای تحصیلات پاسخ گو، تحصیلات والدین، خودتحقق بخشی، نگرش به برابری جنسیتی، فردگرایی و سرمایه ی فرهنگی رابطه ی مستقیم و معنادار و در مقابل، متغیر پای بندی به ارزش های دینی رابطه ی معکوس و معناداری با نگرش به حداقل و حداکثر سن مناسب ازدواج دختران دارند.
بررسی اثربخشی مداخله مبتنی بر آموزش مهارت های زندگی بر کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زنان سرپرست خانوار در معرض آسیب های مختلف روانشناختی و اجتماعی هستند که کیفیت زندگی آنها را تحت تأثیر قرار می دهد. هدف از این پژوهش، بررسی اثر بخشی مداخله مبتنی بر آموزش مهارت های زندگی بر کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش اداره بهزیستی شهرستان میبد بود. این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی از نوع طرح های دوگروهی پیش آزمون و پس آزمون با گروه گنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان بی سرپرست تحت پوشش اداره بهزیستی شهرستان میبد تشکیل می دادند که تعداد 30 نفر از این افراد با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل به صورت تصادفی جایگزین شدند. سپس گروه آزمایش طی دوازده جلسه دو ساعته، دو بار در هفته، تحت آموزش مهارت های زندگی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ آموزشی را دریافت نکردند. هر دو گروه قبل و بعد از اجرای آموزش، به تکمیل پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی پرداختند. در نهایت داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون کوواریانس چند راهه (مانکووا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که آموزش مهارت های زندگی در افزایش کیفیت زندگی شرکت کنندگان گروه آزمایش تاثیر معنی داری داشت. این تأثیر در هر چهار زیر مقیاس این متغیر نیز معنی دار بود. با توجه به این یافته ها می توان نتیجه گرفت که برای ارتقای کیفیت زندگی زنان بی سرپرست می توان از آموزش مهارت های زندگی استفاده کرد.
بررسی تعاملات، سبکهای حل تعارض و کیفیت زناشویی؛ تحلیل روند مبتنی بر سن و طول مدت ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف تحلیل روند تغییرات در تعاملات، سبکهای حل تعارض و کیفیت زناشویی بر اساس سن ازدواج و طول مدت ازدواج زنان و مردان متأهل شهر قزوین صورت گرفته است. روش پژوهش از نوع توصیفی و تحلیل روند است. روش نمونه گیری، داوطلبانه است و 302 نفر (151 زن و 151 مرد)، از پنج نقطه شهر قزوین انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات، پرسشنامه سبکهای حل تعارض کردک (CRSI)، مقیاس کیفیت زناشویی فرم بازنگری شده (RDAS) و مقیاس تعامل رابطه انجمن تگزاس (TTRIS) مورد استفاده قرار گرفت. نتایج تحلیل روند نشان داد که روند خطی معناداری بین زنان و مردان متأهل از حیث طول مدت ازدواج در متغیرهای ابعاد تعامل (بجز بعد نظریات سازنده ایگو در گروه 5-1 سال)، سبکهای حل تعارض و کیفیت زناشویی مشاهده نشد. نتایج هم چنین نشان داد روند خطی معناداری بین گروه با سن ازدواج 19- 12 سال با دیگر گروه های ازدواج کرده بین سنین 30-20 و 40-30 سال در عوامل سبکهای حل تعارض و روند غیرخطی معناداری در ابعاد تعاملات زناشویی مشاهده می شود. شیوه تعاملات و حل تعارضات بین زوجین به عنوان عوامل پیش بین و مؤثر بر کیفیت زناشویی در گذر زمان دستخوش تغییرات و تحولات می شود و افرادی که در سنین مختلف به ازدواج اقدام می کنند از چنین تحولات و تغییراتی در متغیرهای مربوط به کیفیت زناشویی برکنار نیستند. توجه به چنین تحولاتی می تواند آمادگی لازم را برای رویارویی با وضعیت جدید در زوجین فراهم سازد.
پیش بینی تحمل پریشانی بر اساس مولفه های ارتباطی خانواده مبدأ در زنان مطلقه و غیر مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش پیش بینی تحمل پریشانی بر اساس مولفه های ارتباطی خانواده مبدا در زنان مطلقه و غیرمطلقه بود. روش پژوهش از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش همه زنان مطلقه و غیرمطلقه شهر تهران در سال 1395 بودند. نمونه شامل 300 زن (150زن مطلقه و 150 زن غیرمطلقه) بود که به روش نمونه گیری تصادفی از بین مراجعان به مراکز قضایی خانواده و خانه سلامت شهدای صادقیه منطقه 3 تهران انتخاب شدند. برای گرد آوری داده ها از مقیاس خانواده اصلی (هاوستات و همکاران،1985) و پرسش نامه تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر،2005) استفاده شد. داده ها از روش تحلیل رگرسیون چندگانه و ضریب همبستگی پیرسون تحلیل گردید. نتایج نشان دادند که زنان غیر مطلقه از نظر ابعاد الگوهای ارتباطی و تحمل پریشانی وضعیتی بهتر را برای خود گزارش کردند و رضایت خاطر بیش تری داشتند و زنان مطلقه نسبت به زنان غیر مطلقه از الگوهای ارتباطی آشفته تر و از نظر تحمل پریشانی در سطح پایین تری بودند.
بررسی عوامل موثر بر احساس امنیت اجتماعی زنان (فراتحلیلی از تحقیقات موجود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره چهاردهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴ (پیاپی ۴۹)
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت موضوع احساس امنیت اجتماعی زنان تحقیقات زیادی در چند دهه اخیر در این باره انجام شده است. تعدد و تنوع تحقیقات انجام شده و نتایج متناقض حاصل از آن ها و نداشتن یافته واحد از یک سو، ممکن است، این تصور را ایجاد نماید که انجام این تحقیقات بیهوده و موجب اتلاف هزینه می گردد. بنابراین نیاز به انجام تحقیقات ترکیبی مثل فراتحلیل برای جمع بندی و خلاصه کردن نتایج این تحقیقات در این حوزه احساس می شود. اصلی ترین سؤال این تحقیق این است که مهم ترین عوامل موثر بر احساس امنیت اجتماعی زنان در تحقیقات انجام شده در ایران کدم اند؟ روش: روش تحقیق مقاله حاضر، فراتحلیل می باشد. جامعه آماری تحقیق همه ی مقالات معتبر علمی هستند که در سال های 1380 تا 1393 با موضوع احساس امنیت اجتماعی زنان منتشر شدند. در نهایت 33 مقاله انتخاب و با نرم افزار جامع فراتحلیل، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج: یافته های تحقیق نشان داد که استفاده از رسانه های جمعی، دینداری و حجاب و پوشش مناسب، به نسبت سایر متغیرها، تأثیر بیشتری بر احساس امنیت اجتماعی زنان در ایران دارد. نتایج اندازه اثر نشان داد که رابطه استفاده از رسانه-های جمعی و احساس امنیت اجتماعی زنان، در مطالعات مرور شده معادل 47/0 مثبت و معنادار می باشد. رابطه دینداری و احساس امنیت اجتماعی زنان، در مطالعات بررسی شده معادل 39/0 مثبت و معنادار می باشد. نتایج اثرات ترکیبی نشان می-دهد که رابطه حجاب و پوشش مناسب و احساس امنیت اجتماعی زنان در مطالعات مرور شده حدود 38/0، مثبت و معنادار بود.
نقادی و بازسازی نظریه سارا لانگه درباره شاخص های توانمندسازی زنانِ سرپرستِ خانوار(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، مسئله «توانمندسازی زنانِ سرپرستِ خانوار» از زاویه ترمیم و اصلاحِ شاخص های معطوف به ارزیابی عملکرد نهادهایی که موظف به توانمندسازی هستند، مطالعه شده است. در همین راستا «نظریه سارا لانگه» به سبب اینکه «غنی تر» و «شناخته شده تر» از سایر نظریه هاست، انتخاب گردیده و پس از «توصیف» شاخص هایی که در آن مطرح شده، مورد «نقادی» قرار گرفته است؛ به گونه ای که نگارندگان کوشیده اند تا براساس تجربه ها و مشاهدات شغلی خویش از خلأ و نیازهای زنانِ سرپرستِ خانوار در جامعه کنونیِ ایران، «نقص ها» و «کژی ها»ی شاخص های مندرج در این نظریه را بیابند. در مرحله بعدی، از نظریه لانگه عبور شده تا از متن این مباحث سلبی و ایجابی، شاخص هایی «کارآمد» و «بومی» برای سنجش عملکرد نهادهای حامی، طراحی و تعریف شوند. این مرحله را، هم می توان «بازسازی نظریه لانگه» قلمداد کرد، و هم می توان آن را «شاخص سازی مستقل و متفاوت» شمرد که البته تا حدّی در امتداد نظریه لانگه است. این شاخص ها در مقایسه با شاخص های لانگه، از لحاظ ضریب جامعیت، «چندبُعدی نگر» هستند، و از لحاظ انطباق با شرایط خاصِ فرهنگیِ ما، «بومی» و «محلّی» به شمار می آیند. داده های این مقاله با تکیه بر روش های «تحلیل اسنادی» و «مشاهده مستقیم» گردآوری شده اند، و آنگاه شاخص های موجود مورد نقد و بررسی قرار گرفته و در نهایت شاخص های مطلوب ارائه شده است. بدین ترتیب، مفهوم توانمندسازی زنان سرپرست خانوار به پنج بُعد تقسیم و سپس برای هر بُعد، تعدای شاخصِ عینی و عملیاتی تعیین شده است.